eitaa logo
♥مشکات♥
182 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
6.5هزار ویدیو
129 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 لقمه حرام ♦️شريك بن عبد اللَّه نخعي، از فقهاي معروف قرن دوم هجري، به علم و تقوا معروف بود. مهدي بن منصور، خليفه عباسي، علاقه فراوان داشت كه منصب «قضا» را به او واگذار كند، ولي شريك بن عبداللَّه براي آنكه خود را از دستگاه ظلم دور نگاه دارد زير اين بار نمي‌رفت. و نيز خليفه علاقه‌مند بود كه «شريك» را معلم خصوصي فرزندان خود قرار دهد تا به آنها علم حديث بياموزد ولی او اين كار را نيز قبول نمي‌كرد و به همان زندگي آزاد و فقيرانه‌اي كه داشت قانع بود. ♦️روزي خليفه او را طلبيد و به او گفت: «بايد امروز يكي از اين سه كار را قبول كني: يا عهده‌ دار منصب «قضا» بشوي، يا كار تعليم و تربيت فرزندان مرا قبول كني، يا آنكه همين امروز ناهار با ما باشي و بر سر سفره ما بنشيني.». شريك با خود فكري كرد و گفت: حالا كه اجبار و اضطرار است، البته از اين سه كار، سومي بر من آسانتر است. خليفه ضمنا به مدير مطبخ دستور داد كه امروز لذيذترين غذاها را براي شريك تهيه كن. غذاهاي رنگارنگ از مغز استخوانِ آميخته به نبات و عسل تهيه كردند و سر سفره آوردند. ♦️شريك كه تا آن وقت همچو غذايي نخورده و نديده بود، با اشتهاي كامل خورد. خوانسالار آهسته بيخ گوش خليفه گفت: «به خدا قسم كه ديگر اين مرد روي رستگاري نخواهد ديد.». طولي نكشيد كه ديدند شريك، هم عهده‌ دار تعليم فرزندان خليفه شده و هم منصب «قضا» را قبول كرده و برايش از بيت المال مقرري نيز معين شد. ♦️روزي با متصدي پرداخت حقوق حرفش شد. متصدي به او گفت: «تو كه گندم به ما نفروخته ‌اي كه اينقدر سماجت مي‌كني. شريك گفت چيزي از گندم بهتر به شما فروخته ‌ام، من دين خود را فروخته‌ ام. 📚مجموعه‌ آثاراستادشهيد مطهري ج‌ ۱۸ (داستان و راستان)، ص ۲۵۵ به نقل از مروج الذهب مسعودي، جلد ۲ حالات مهدي عباسي http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 اا 😍پیر فرزانه دانا گفت ! ☝بار اول هم نبود که اینها را می گفت ! 😏اما این بار مستقیم در نگاه کرد و زد : 👈 را رعایت کنید 👈 نگذارید نفس تان کند ! 👈 نکنید ! 👈مشکلات را از خود دور کنید ! 👈از این زندگی دست بردارید ! 👈 گری نکنید ! 🔹لحن حرفهای پیر دانا بود ! 🔹شبیه و همیشگی نبود ! 👈 به این استناد کرد : وَ سَکَنتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَموِّا... 👈سربسته هم نگفت که در تعبیر و تفسیرها گم شود !؟ 🌍وضوح مطلب را چنان بالا برد که راه برای حرفهایش باقی نماند ! 🎯و بعد به قول نظامی ها کرد ! 👈اینکه ما در همان ساختمانی که آن حکمرانی میکرد حکمرانی کنیم، مثل او هم بکنیم که نشد!!! 👈[در این صورت] ما با او نداریم!!! 😏آنها که دور و بَر آقا و صف های جلوتر نشسته بودند انگار را زدند به آن راه که یعنی مانیستیم !!! 🙁همینطور بِر و بِر نگاهش می کردند و گاهی هم کله ای به رسم تکان می دادند تا بیشتر نشان دهند که فهمند چه می گوید !!! 🔅لهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ▫️چشم دارند، نمیبینند. ▫️گوش دارند، نمیشنوند. ▫️چشم قلب بسته شده است ▫️ گوش قلب بسته شده است. ▫️نمیبیند و نمیشنود. ✨چشم باز و گوش باز و این ذکا ✨خیره‌ام در چشم‌بندی خدا ☄️برای همین است که : 👈هرچه نصیحت می کند ! 👈تذکر می دهد ! 👈هشدار می دهد 👈تشر می زند ! 😔اثر نمی کند و همچنان در چرب و شیرین دنیا دست و پا می زنند ! 🔹چرب و شیرین دنیا به شکل اگر نباشد آدمها را به فرو می برد !!! 🔹حالا اگر از راه باشد که این خواب را می کند ! 🔹واگر این حرام از المال باشد که دیگر کار به غایت می شود ! 🔹به آدمها از این نجات پیدا می کنند !!! ☝اما نباشیم و نکنیم ! 🔸شاید داریم را پس می دهیم !! 🔸شاید تاریخ دارد به ما هم می دهد ! 😊یادمان نرود دو سال قبل ما هم مثل همینها جلوی نایب امام زمان ! 😲زل زدیم در چشمانش ! 👈نصیحتمان کرد که رای خود باشید ! 👈گفت که تک تک رای شما در موثر است ! 👈گفت که با انتخاب کنید ! 👌نشانی های را بارها برایمان تکرار کرد ! ✋🏻توجهی نکردیم ! 🙃افتادیم به گرایی ! 😆انتخابمان بوی گرفت ! 😐گفتیم دانیم که خوب نیست ! 😑اما رای می دهیم که یکی نشود ! اگفتیم این از قبیله ماست و آن یکی از آن قبیله ! 🤗اینها شد حاکم بر انتخابمان ! 😊می بینید ! ماهم به و هشدار و تذکرش ! ▪️ما هم آن روزها نشستیم و سر تکان دادیم ! ▪️شاید این روزها بر ما می رود باشد ! 😊شاید و دنیا ما را هم به انداخته بود ! 😃خیال می کردیم این یکی که بیاید ما را به دنیا می برد ! اآب از لب و لوچه ما براه افتاده بود ! 😊و شد آنچه نباید می شد !!! ☝اما نباشیم ! 👈این روزهای سخت هم می گذرد ! ⚠️و خدا کند باز هم به هوای چرب و شیرین دنیا به نرود !!! فاعتبرو یا اولی الابصار 💐✋🏻