🧶🧶🧶🧶🧶
🦊🦊🦊🦊
🍁🍁🍁
🔥🔥
🍂
#تنهامیانداعش
پارت #بیست_و_چهار
آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریههایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش میکرد و با مهربانی همیشگیاش دلداریام میداد:
_نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.
که زنعمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد:
_برو زودتر زن و بچهات رو بیار اینجا!
عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زنعمو بود تا آرامم کند:
_دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیهالسلام)!
و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زنها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت:
_ما تو این شهر مقام امام حسن (علیهالسلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!
چشمهایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان میدرخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد:
_فکر میکنید اون روز امام حسن (علیهالسلام) برای چی در این محل به سجده رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر فاطمه (سلام الله علیهما) هستید!
گریههای زنعمو رنگ امید و ایمان گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت کریم اهل بیت (علیهالسلام) بگوید
🍂
🔥🔥
🍁🍁🍁
🦊🦊🦊🦊
🧶🧶🧶🧶🧶
♡ - - - - - - - - - - - ♡
#اݪلهمعجݪلویڪاݪفرج⛅️🧡.
³¹³____________________________
🌻|| @meshkaatt313