4.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاحالا دیدید رهبرانقلاب اینطوری با گریه و بغض داستان تعریف کنه؟ من تاحالا ندیده بودم😢
برای #حاج_قاسم تعریف کرد
چقدر قشنگ، چقدر زیبا...
این کتاب رو که آقا معرفی کرده بنظرم ارزش خریدن داره، چون محصولات درباره حاج قاسم زیاده، آدم گیج میشه کدوم معتبرتر و مطمئنتره..کتاب حاج قاسمی که من می شناسم
#جان_فدا
#یکوبیست_ساعت_عاشقی
این فراز از وصیتنامه #حاج_قاسم را بخوانیم
👇👇
-----------------------------
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، اِی کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: #جمهوری_اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، #حرمی_باقی_نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).
-----------------------------
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️| حاج قاسم هم خسته بود...
💠|دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. دَر چشمان خود نَمک میریزم که پِلکهایم جُرأت بَرهم آمدن نَداشته باشد؛ تا نَکُند در غِفلَت من آن طِفل بیپناه را سر بِبُرَند !
🎙بخشی از نامه حاج قاسم خطاب به دخترشان
✍️پ.ن: خستگی چنین میانه ی میدانم آرزوست...
#حاج_قاسم
7.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفتارش با خانواده شهید اینجوریه...
#حاج_قاسم ❤️
♨️سردارِ خانواده دوست....
🔹از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی!
حال بچهها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیتهای مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوهها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچهها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند.
🔹آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغتر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم.
سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوهها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد.
منتظر میمانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند.
سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم.
🔹روزیِ من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیهای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمیدانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.»
✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال
#جان_فدا
#حاج_قاسم
❄️💫❄️
13.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹آیت الله العظمی جوادی آملی:
ایشان (شهید سلیمانی) که آمده بود قم، یک دیداری با آقایان داشت، وقتی به مؤسسه آمد، عدهای هم همراهش بودند، بعد از اینکه آن آقایان تشریف بردند گفت حاج آقا من کار دارم، گفتم بفرمایید! من دیدم آن پارچه را از جیبش درآورد، گفت این کفن من است، شهادت بدهید! ما چه صلاحیت داریم که شهادت بدهیم! یک کسی که عمری به #قرآن خدمت کرده است، #آبروی ما را حفظ کرده، #امنیت ما را حفظ کرده، #ناموس ما را حفظ کرده، #دین ما را حفظ کرده، #شرف ما را حفظ کرده، #نظام ما را حفظ کرده، حرفهای #امام را حفظ کرده، حرفهای #رهبر را حفظ کرده است! ما گفتیم خیلی خوب! امضا کردیم، خدایا تو شاهدی گفتیم «هو الشاهد»؛ خدایا تو شاهدی! این عزیز ما کارگزار توست! الآن هم با بهترین وجه، خدا را مهمان خود قرار داد، حشرش با انبیا، حشرش با اولیای الهی، حشرش با شهدای کربلا، حشرش با حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام.»
#حاج_قاسم
آیت الله العظمی جوادی آملی