🔰به مناسبت درگذشت مرحوم استاد محمد رضا حکیمی
🔷نقد عقل خودبنیاد دینی (3)
🔸مرحوم استاد جکیمی بر این باور است که باید دست نیاز را ذیل دامان بی نیازی چون وحی آویخت و برای رسیدن به آن هدف مقدس و لازم از او یاری جست، از اینروست که مکتب تفکیک توجه عمده اش را به «عقل اعماقی و دفائنی» و یا «عقل خودبنیاد دینی» معطوف کرده است ( مقام عقل، صص 68 – 73)؛ در بخشهای قبل شواهدی از گفتار استاد حکیمی آوردیم که عقل خارج از نطاق دینی و یا به تعبیری عقل مستقل از دین ، به تنهایی حجیت معرفتی نداشته و مجهولات را با معلومات در می آمیزد.
🔸بدیهی است که ما نیز معنقد به ضرورت تربیت عقل در ذیل دین هستیم که بر اساس لسان روایات از این عقل به عقل منوّر یاد می کنیم. به تعبیر امیر المومنین یکی از حکمتهای بعثت انبیاء ، اثاره و برانگیزی عقل انسانهاست ( لیثیرو ا لهم دفائن العقول / خطبه اول نهج البلاغه ) اما این مهم وقتی صورت می گیرد که ابتدائا خود عقل ، استقلال معرفتی اولیه داشته باشد و بر خلاف نظر استاد حکیمی ، بنیاد آن بر دین نباشد.
🔸چگونه می توان بدون هیچ گونه اتکایی به معارف عقلانی وارد فهم معارف دینی شد؟ اساسا هر کسی در مقام فهم هر متنی قرار می گیرد، ، فهم او مبتنی بر یک سلسلسه مبانی هستی شناسانه، معرفت شناسانه ، انسان شناسانه و ارزش شناختی است که بدون آن اساسا فهم او شکل نمی گیرد. با این توصیف چگونه می توان با انقطاع ازادراکات عقلی مستقل از دین، به سراغ فهم متون دینی رفت و انتظار درک خزائن و دفائن عقلی را داشت؟
🔸 جناب حکیمی سخن از عقل خود بنیاد دینی بر زبان می آورند که برای خود، روشهای مستقل برای تعقل دارد. تاکید حکیمی بر استقلال روشی، تداعی کننده متدهای فکری و اندیشه ای خردورزی متمایز با روشهای متعارف منطق و فلسفه است. در واقع آقای حکیمی همان ایده آمیرزا مهدی را در لفافه ای جدید دنبال می کند که روش علوم الهی بر خلاف روش علوم بشری (که استنباط علوم نظری از بدیهیات است)، می باشد. ( ر.ک ابواب الهدی، صص 62- 65). حال بر عهده طرفداران مکتب تفکیک است که شاخصه های این روش تعقلی مستقل را نشان دهند که مع الاسف پس از گذشت سه دهه هنوز این کار انجام نشده است! با این توصیف، این سوال پیش می آید که آیا اساسا چنین روشهای مستقل از قواعد مرسوم منطقی و عُقلائی، قابل تعریف است ؟! ( این بحث ادامه دارد.... )
✍️ محمد جعفری 🆔@meshkatnoor
⏹پاسخ به دفاعيه نويسنده «عصر حيرت»
درباره حبيبالله آشوري
اخيرا يادداشتي با عنوان «بازخوانی اعدام حبيب الله آشوری نويسنده کتاب توحيد در سال ۱۳۶۰» توسط مؤلف کتاب «عصر حيرت» در فضاي مجازي انتشار يافته و در آن شبهات متعددي درباره برخي اشخاص (آيتالله خزعلي، آيتالله مصباح، مقام معظم رهبري و ...)، نظام جمهوري اسلامي و اجراي حدود اسلامي مطرح شده است. متن زير پاسخي مختصر به اين ياداشت است:
🔴1. به رغم شاگردي حبيبالله آشوري نزد مقام معظم رهبري و استفاده از مباحث توحيد ايشان، اما آيتالله خامنهاي صراحتا بر اشتباهات فاحش در تفکر و نوشته آشوري تأکيد کرده است: «من بارها درباره اشتباهات و انحرافات نوشتهاش به او تذکر داده و با او بحث کردم که متأسفانه غالبا بينتيجه بود». «آشوري در ابتدا طلبه مستقيم و سربه راهي بود. از حدود سال 46 با من مرتبط شد ... ازحدود سالهاي 51 به بعد، تحت تأثير تفکرات مجاهدين خلق واقع شد و يکي دو بار به من گفت که گرههايي در ذهنيات خود دارد و خواست که با او بنشينم و آن گرهها باز شود. در همين اوقات شرح بر جزوه توحيد [من] را نوشت و به من داد تا درباره آن نظر بدهم. ضعفهاي متعددي داشت و من در چند جلسه طولاني با او درباره آنها گفتگو کردم. گرههاي ذهني او همانها بود که در کتاب منعکس شده است. در موارد متعددي نسبت به اشکالات قانع ميشد، ولي بار ديگر در جلسات بعد، همانها را تکرار ميکرد. مهمترين مانع از اين که حرف غلط خود را پس بگيرد، فضاي آن روز در محيط مبارازاتي بود. حرفهاي افراطي و تند به مذاقها خوش ميآمد و مستعمين را به گردگويندگان چنين حرفهايي جمع ميکرد. او اين نقطه ضعف را داشت که از تحسين و تمجيد به خصوص از سوي جوانان و مبارزين به وجود ميآمد و همين نميگذاشت او درست بفهمد يا درست عمل کند. دوستان خوب و اصيل ما از اين که او روز به روز بيشتر زاويه ميگرفت ناراحت بودند. يکي از مبارزين مؤمن، جلسهاي در خانة خود تشکيل داد و از او و من و دکتر شريعتي دعوت کرد تا شايد بشود او را از ادامه اين کجرويها منصرف کرد. آن روز شريعتي و من ساعتها با او حرف زديم و شريعتي بيش از من. و متأسفانه اثر نداشت» (ر.ک: رسول جعفريان، جريانها و سازمانهاي مذهبي سياسي ايران، چاپ ششم، ص555).
🔴2. نوع عالمان و روحانيان شاخص که کتاب را خوانده بودند، وجود اشتباه و انحراف در کتاب توحيد آشوري را پذيرفته بودند؛ بحث در ميزان انحراف و اشتباه بود. عالماني مانند شهيد مطهري، آيتالله مصباح و بويژه آيتالله خزعلي، انحراف را بسيار جدي دانسته، برخي از آنها در حد ارتداد تلقي ميکردند (همان، ص554ـ556). البته اين که به صورت خاص، آيتالله مصباح، آشوري را مرتد دانسته باشد، مستندي براي آن نيافتيم.
🔴3. اينکه گفته شود: «چرا آيات مصباح و خزعلي، نسبت به محتواي کتابي که محل اختلاف بين عالمان و فقيهان بوده، با قاطعيت حکم به التقاطي بودن آن کرده و احتمال خطا در برداشت خود را از کتاب نداده اند؟» سطحي و عوامانه است؛ اولا چنانکه ذکر شد، اختلاف در ميزان انحراف بود نه اصل انحراف؛ ثانيا چنين اختلافهايي طبيعي است؛ يعني در کنار برخي اختلافهاي فقهي، در مصاديق نيز اختلافهايي در ميان فقها بوجود ميآيد؛ ثالثا، وقتي فردي بر اساس قرائن و شواهد، به يقين و اطمينان ميرسد، چه معنا دارد که احتمال خطا در برداشت خود بدهد؟!
🔴4. بيان شده است: چرا حکمکنندگان به ارتداد آشوري، «حکم به ارتداد متفکر و نويسندهاي مسلمان دادهاند که از سر شبهه و تشخيص اشتباه، مطلبي التقاطي و حتي فرضا کفر آميز نوشته است؟» توجه به فاصله حدود 5 ساله انتشار کتاب توحيد در سال 1355 تا زمان حکم به اعدام آشوري در سال 1360، و عدم ابراز پشيماني آشوري از کتاب به رغم نقدهاي جدي که صورت گرفت (از جمله ايرادات آيتالله خامنهاي)، نشاندهنده علم و پافشاري وي بر همان مطالب بوده است.
🔴5. هم بر اساس احکام اسلامي و هم بر اساس قانون جمهوري اسلامي، به استناد نظر چند فقيه، ارتداد يک فرد ميتواند ثابت شود و حکم اعدام اجرا گردد؛ بنابراين، انتقاد به «دستگاه قضائي جمهوري اسلامي» که چرا به استناد نظر «چند فقيه»، اقدام به اعدام يک روحاني مبارز مي کند» بيوجه است.👇👇
🔴6. طرح اين اشکال که: «چرا موافقان کتاب توحيد، به دفاع از مرحوم آشوري نپرداختند و مانع اعدام وي نشدند؟»، به معناي، دعوت به بيقانوني و هرج و هرج است. دادگاه تشکيل شده و بعد از بررسيهاي لازم، حکمي صادر کرده است. به فرض افرادي موافق آن حکم نباشند، آيا بايد مقابل حکم بايستند؟! صرف نظر از اين که اولا چنانکه ذکر شد نوع عالمان و روحانيان رويکرد انتقادي به کتاب داشتند نه موافقت کامل؛ ثانيا بر اساس چه مستندي بيان شده است در مراحل تشکيل دادگاه و رسيدگي به حکم، ديدگاه کساني که بهرغم وجود انحراف در انديشه آشوري و در کتاب توحيد، اما آن را موجب ارتداد نميدانستند، گرفته نشده است و اين افراد اقدامي انجام ندادهاند؟ اين موضوع (فرآيند دادگاه و اقدامات صورتگرفته) نياز به بررسي و تحقيق دارد.
🔴7. بيان اين مطلب که: «صدور حکم ارتداد و مجازات اعدام به خاطر طرح يک انديشه و لو باطل و کفرآميز ـ در حالي که صاحب انديشه و عقيده در مقام ستيز با حقيقت نيست و دريافت خود را درست و حق ميداند ـ برخلاف يک قرائت متين و قابل دفاع فقهي از آزادي انديشه است»، صحيح است؛ البته با نگاه ليبراليستي به دين اسلام و آزادي، نه با نگاه و روش دينشناسي معمول و معقول فقهاي شيعه. آيا فرد مرتدي پيدا ميشود که بگويد من با حقيقت ستيز دارم و با اينکه دريافتم را نادرست و حق نميدانم، اما بر آن پافشاري ميکنم؟!
🔴8. اختلاف فقها در مورد برخي موضوعات، امري طبيعي است (همانند اختلاف ميان کارشناسان هر رشته اي در برخي مسائل تخصصي رشته خود). در عرصه اجتماع و قانون گذاري در جا معه اسلامي، طبعا بايد يک ديدگاه را اخذ کرد. بر اين اساس، درباره اجراي حدود، در جمهوري اسلامي، ديدگاه بسياري از فقها مبني بر جواز و وجوب اجراي حدود در همه اعصار، به قانون تبديل شده و در نتيجه، لازم الاجرا خواهد بود.
🔴9. نظام جمهوري اسلامي، البته موظف است در صورت ثبوت ظلم به افراد از سوي برخي مسئولان، به جبران آن پردازد؛ در کنار اين وظيفه، تکاليف ديگري نيز دارد که از جمله آنها برخورد مطابق قانون و شرع با اتهامزنندگان، شايعکنندگان و دروغپراکنان بر ضد نظام و عالمان اسلامي است.
🔴۱۰ . در پايان، درباره ارتباط ميان کتاب «عصر حيرت» با نگارش يادداشتهاي سياسي انتقادي از قبيل يادداشت مورد بحث (که توسط نويسنده کتاب مذکور صورت ميگيرد)، چند نکته کلي قابل ذکر است:
🔶الف) نقدهاي اساسي بر ديدگاه عصر حيرت مطرح شده يا قابل طرح ميباشد که از مهمترين آنها، ارائة تصوير نادرست و غيرواقعي از وضعيت دورة حضور و غيبت معصوم (ع) است؛ اينکه در دورة حضور معصوم، دسترسي شيعيان به تعاليم اسلامي به گونهاي نشان داده شود که در همه مسائل همراه با علم و يقين و بدون جهل و ترديد بوده است، نه با گزارههاي تاريخي سازگاري دارد و نه با مفاد و مفهوم روايات متعدد. متقابلا، در عصر غيبت، بهرغم وجود اختلافهاي نظري ميان فقها در برخي مسائل که ميتواند بيانگر حيرت و عدم علم باشد، اما احکام زيادي نيز از ضروريات مذهب يا مورد اجماع و اتفاق فقها است و يا شهرت غالب بر آنها وجود دارد که موجب يقين و اطمينان به صدور آنها از شارع ميشود؛
🔶ب) عدم تطابق عمل نويسنده با ديدگاه و نظريه عصر حيرتش، ويژگي خاص، تعجببرانگيز و طنزگونهاي را به وي بخشيده است؛ چگونه فردي که ادعاي حيرت و جهل و عدم امکان علم و يقين در دورة غيبت دارد، با قاطعيت و علم آنهم در امور جزئي اين دوره سخن گفته، احکام قطعي درباره برخي حوادث، افراد و جريانهاي سياسي غيرهمسو صادر ميکند؟!
🔶ج) به لحاظ انگيزشي، بررسي شخصيت نويسنده و روان شناسي وي، گوياي آن است که شاکلة شخصيتي وي در کنار عدم دقت و عمق کافي، خالي از افراط و تندروي نبوده و نيست؛ به همين جهت، نگاههاي آميخته با افراط وي در دهههاي شصت و هفتاد، و عدم تحقق انتظارات وي از نظام جمهوري اسلامي، موجب يأس و نااميدي وي گشته است و به نظر ميرسد اين امر، از جمله عوامل و زمينههاي نگارش کتاب عصرحيرت از يکسو، و نوشتن يادداشتهاي تند انتقادي از قبيل يادداشت مورد بحث از سوي ديگر گشته است. از اين منظر، فلسفه و حکمت تأکيدهاي صورت گرفته در تعاليم اسلامي و بيانات اولياء و عالمان الهي، بر دوري از افراط و تندروي از يکسو، و پرهيز شديد از يأس و نااميدي از سوي ديگر، روشن ميشود؛👇👇👇
🔶 د) معالأسف، همين ويژگي شخصيتي (افراط و تندروي) ـ صرف نظر از ديدگاه علمي درباره عصر غيبت ـ موجب شده است، نويسنده مذکور، حريم قلم را پاس نداشته، مباحث (هر چند سياسي) را با روش علمي و حفظ حدود اخلاقي و شرعي طرح نکند و از آلوده شدن به بيصداقتي و برخورد گزينشي با مسائل پرهيز ننمايد که نمونه آن را در يادداشت مورد بحث ميبينيم. ✍️ دکتر علیرضا جواد زاده عضو هیات علمی موسسه امام خمینی
🆔@meshkatnoor
پیام تسليت مجمع عالی حکمت اسلامی در پی ارتحال مرحوم آقاى محسن بيدارفر
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله وانا اليه راجعون
با نهایت تاسف و تاثر ارتحال جانسوز استاد گرامی محقق متخلق و سالک زاهد جناب آقاى محسن بيدارفر (رحمة الله عليه) را خدمت بازماندگان، دوستان و علاقمندان به حکمت اسلامی تسلیت عرض می کنیم.
بهره گیری از محضر اساتید معزز و اساطین معظم حکمت و فلسفه اسلامی همراه با علاقمندی وافر ايشان به معارف الهی و علوم عقلی باعث گردید در ایام غربت حکمت اسلامی، آثار فراوانی از صحف قرآنی متون کلامی فلسفی و عرفانی را تحقیق، تتبع، احیا، تصحیح و نشر دهد تا علاقمندان علوم عقلی اسلامی از این گنجینه کم نظیر بی بهره نمانند و این آثار به فراموشی سپرده نشود.
بی شک خدمات علمی و اهتمام آن فقید سعید و آن فرزانه حکمت دوست در جمع اوری، چاپ و نشر آثار مهم حکمی از مصادیق باقیات الصالحات است و تلاش های مخلصانه ايشان فراموش ناشدنی است و ان شاالله ذخیره روز حساب خواهد شد.
مجمع عالی حکمت اسلامی با تسليت مجدد ارتحال استاد محسن بیدارفر، از درگاه خدای منان مسئلت دارد روح آن مرحوم را مشمول لطف و عنایت خاص خود قرار دهد و به بهره مند شدگان از آثار و تلاش های خالصانه ایشان، توفیق قدرشناسی عطا فرماید.
مجمع عالی حکمت اسلامی
۲۱ شهریور ۱۴۰۰ 🆔@meshkatnoor
🔰سخنی در باب تنجیم احکامی و طبی
🔷این روزها شاهد هستیم که در فضای مجازی ، از سویی خبر برگزاری دوره های مختلف آموزشی در عرصه طب تنجیمی و نجوم احکامی به وفور دیده می شود که مدعی تغییر سبک زندگی فردی و اجتماعی و مدیریت سلامتی انسانها بر اساس حرکت بروج و کواکب هستند و از سوی دیگر در طرف مقابل، برخی هم به صورت مطلق تاثیر کواکب و گردش زمین را در رفتار و کردار آدمیان، نفی و انکار می کنند. 🔸نگارنده این سطور هر دو حرکت را نادرست و دو سویه افراط و تفریط می داند . نه ترویج این مباحث درست است و نه نفی و انکار مطلق آنها صحیح و منطقی . ما باید امور زندگی و معیشتی خود را بر اساس تدبیر و توجه به علل و اسباب مادی و معنوی ساماندهی کنیم و اصل را بر اختیار و اراده صحیح مبتنی بر گزینش عقلانی و دینی بگذاریم و نه تکیه بر گردش افلاک و حرکت وضعی و انتقالی آنها . البته بدیهی است که نمی توان تاثیر اعدادی و نه ضروری زمان را بر کارهایمان منکر شویم . بدیهی است که در مصادیق این تاثیر اعدادی هم صرفا باید به ادله متقن عقلی و نقلی تکیه کرد . 🔸حضرت استاد جوادی آملی در پایان کتاب دل انگیز مفاتیح الحیات ، بابی را برای این بحث گشوده و مطالبی در خور و ذهن برانگیر طرح نموده اند که نقل برخی از آن عبارات از زبان آن حکیم متاله برای شاهد مدعا کفایت می کند. 🔸پیدایش زمان محصول وقوع کره زمین به طور خاص در قبال کره دیگر از منظومه سپهری است و اثر گذاری این مجموعه منسجم در یکدیگر و اثر پذیری آنها از یکدیگر کاملا محتمل است ؛ چه این که نسبت آنها با همه اشخاص و اشیا و افعال یکسان نبوده و نیست .... پس اگر دلیل نقلی معتبر نسبت به بعضی از این امور یاد شده وارد شد، نمی توان آن را مردود پنداشت... و لذا پذیرفتن همه جانبه یا رد کردن همه جانبه این امور ( تاثیر افلاک و نجوم) برهانی نیست و دلیلی ندارد . البته در همه این موارد تاثیر به عنوان سبب اعدادی و زمینه ساز است نه ایجابی و حتمی؛ زیرا موثر حقیقی خداست . ( مفاتیح الحیات ، ص 761) 🔸انسان و اوصاف و اخلاق و اعمال وی جزئی از نظام تکوین است و هرگز اجزای یک نظام عینی هماهنگ از هم گسیخته نبوده و بی ارتباط نیستند؛ بنابراین امکان تاثیر افعال انسان در برخی رخدادهای جهان عینی پذیرفتنی است ، چه این که امکان تاثیر حوادث خارحی در رفتار و گفتار و کردار انسان مطلبی است معقول . 🔸گاهی برخی زمان ها یا زمین ها بر اثر رخداد مبارک و مانا در آنها سهمی از برکت برده و سبب مادی و علت اعدادی دریافت فیض الهی یا صیانت از حوادث روزگار خواهند بود و چنین مطلب ممکنی برای تحقق نیازمند برهان عقلی یا دلیل نقلی معتبر است زیرا با هر کدام از این دو چراغ که حجت شرعی اند، می توان اثر مثبت یا منفی آن زمان یا زمین را ثابت کرد و در محدودة دلالت آن برهان یا این قرآن عمل نمود ( مفاتیح الحیات ، ص 762) ✍️ محمد جعفری
📌شهادت امام حسن(ع)، ۷ صفر یا ۲۸صفر؟
📌۲۸ صفر
چند سالی است که عده ای به تبعیت از سنت های مردم #عراق، ۷صفر را در #ایران روز شهادت امام #حسن_مجتبی علیه السلام اعلام کرده و مراسم عزا می گیرند و حال آنکه قول مشهور و معتبر، شهادت آن حضرت در #۲۸صفر است.
بنابراین، برای پاسخ به این نکته که دیدگاه آنان ضعیف است چند نکته قابل بررسی است:
✅بررسی اقوال:
◀️بسیاری از محدثان و مورخان قدیم و جدید شیعه، ۲۸ #صفر را ماه شهادت امام معرفی کرده اند.
◀️برای اولین بار #محمدبن مکی عاملی( معروف به شهید اول) از علمای قرن۸ نظریه #۷صفر را مطرح کرده است.
در سند این روایت کسی وجود نداشته و عبارت قیل آمده است؛
◀️گزارش دیگری که مستند آنان است، از کتابی با عنوان #موجز تواریخ الائمه الاثنی عشر، #منتسب به یکی از علمای #زیدی_مذهب(۴ امامی) به نام #قاسم بن ابراهیم رسی از علمای قرن۳ است.
◀️در بررسی های انجام شده، انتساب این روایت و این کتاب مختصر با عنوان موجز به قاسم درست نیست و ایشان قول خود را بدون سند آورده است.
◀️لازم به ذکر است که #قاسم رسی متوفی 246قمری است. جالب آنکه قاسم، شهادت امام #عسکری علیه السلام را در سال 260 بیان کرده است. اما وی در این تاریخ(260ق) زنده نبوده است تا #شهادت امام را گزارش کند، پس چگونه تاریخ شهادت امام #عسکری(ع) را نوشته است؟
◀️لازم به ذکر است که بخش انتهایی کتاب یعنی زندگانی اهل بیت(ع) در نسخه قدیمی نیست و این بخش بعدها اضافه شده است.
◀️هیچ یک از علمای بزرگ شیعه همانند شیخ #صدوق، #مفید، #طوسی و دیگران گزارش 7 صفر را نقل نکرده اند و گویا چنین گزارشی نبوده یا اعتبار آن را نپذیرفته اند. بلکه همگی بر۲۸ صفر اتفاق دارند.
◀️گزارش #قاسم نیز بر فرض پذیرش، بدون سند و #مرسل است. یعنی گوینده آن مشخص نیست. لذا قابل اعتماد نیست.
◀️در منابع متقدم و معاصرشیعه، اخبار شهادت امام حسن(ع) ۲۸ صفر، مورد توجه بوده است چنانکه #ابن_خزاز و #شیخ_عباس قمی ۲۸ صفر را صحيح و معتبر می دانند.
◀️نکته دیگر آنکه منابعی چون #کفعمی اگرچه گزارش۷صفر را از شهید اول نقل کرده اند، اما گزارش ۲۸صفر را پذیرفته اند.
📌اما جالب آنکه در تعدادی از منابع تاربخی و حدیثی همانند:
طبرسی در اعلام الوری، فتال نیشابوری در روضه الواعضین، فاضل حموی در انیس المومنين و شیهد اول در الدروس الشرعیه و شیخ عباس قمی در وقایع الایام، ۷صفر را روز #میلاد امام #کاظم علیه السلام نقل کرده اند.
البته این روایت نیز بدون #سند و #ضعیف است.
📌حال چگونه برخی روایت۷صفر درباره شهادت را از #شهیداول می پذیرند ولی روایت ولادت در۷صفر را از او نمی پذیرند و می گویند #ناصرالدین شاه دستور داده که روایت ولادت جعل شود، اما این روایت مال قبل از عصر ناصرالدین شاه است.
📚ر.ک. بررسی و نقد گزارشهاي تاریخ شهادت امام #حسن مجتبی علیه السلام، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۳و۴، #يدالله_مقدسی.
💠 #جمع_بندی:
به نظر می رسد ۷صفر شهادت امام حسن نبوده و همان ۲۸ صفر صحیح بوده و میلاد امام کاظم(ع) نیز در ماه ذی الحجه است.
🆔@meshkatnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید | اعتراف صادقانه مصطفی زمانی: «سینما لطافت انسانیتُ ازت میگیره»!
«اون تنهایی که سراغ بازیگر میاد یا سراغ آدم مشهور میاد، سراغ هیچکی نمیاد، یک نوع انزواست...»
🔸نهایت یک سلبریتی، حس تنهایی است. اگر کسی خود را با دیگران تعریف کرد و دائما خواست در چشم باشد و تمجید دیگران را کسب کند، نهایت آن چیست؟ کرامت را باید با تقوا به دست آورد نه تأیید مردم.
🆔@meshkatnoor
✳️ سی و هفتمین شماره فصلنامه تخصصی علوم انسانی اسلامی صدرا منتشر شد
🔵 بررسی اندیشههای جامعهشناختی، روانشناختی، سیاسی، فلسفی، عرفانی، تفسیری و تمدنی حضرت علامه آیتالله مصباح یزدی(ره)
🔷 مدیر مسئول: جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر رضا غلامی
🔶 سردبیر: آقای دکتر امیر سیاهپوش
✅ فهرست مطالب این شماره:
🔷 پرونده آشنایی با آثار علامه مصباح یزدی(ره)
🔷 پرونده عرفان از منظر علامه مصباح یزدی(ره)
🔷 پرونده علامه مصباح؛ فلسفه و علوم انسانی اسلامی
🔷 پرونده اندیشه قرآنی علامه مصباح یزدی(ره)
🔷 پرونده اندیشه سیاسی علامه مصباح یزدی(ره)
🔷 پرونده اندیشه های جامعه شناختی و روان شناختی علامه مصباح یزدی(ره)
🔷 پرونده فلسفه نظری تاریخ و تمدن از منظر علامه مصباح یزدی(ره)
🌐 اطلاعات بیشتر در👇👇👇
🌐 http://scih.ir/CCSVx 🆔@meshkatnoor
📸عکسنوشت...
🔺اگر طب اسلامی نداشته باشیم هیچ نقصی در دین اسلام نیست؛ چون...
#علامه_مصباح
#طب_اسلامی
#کرونا
https://eitaa.com/joinchat/1642528771Cd4c62ac002 🆔@meshkatnoor
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نشست_تخصصی
حضوری(بسیار محدود) و مجازی
📌موضوع عام: تاملات فلسفی در باب تجربیات بیرون از بدن
💠 موضوع خاص: تفاوت زمان و احساس زمانمندی در عوالم مختلف
5️⃣ نشست پنجم
🔰با ارائه:
جناب آقای دکتر عباس جوارشکیان
(مدیر گروه فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد)
⏰زمان: ۵ شنبه، (۲۵ شهریور ۱۴۰۰)
ساعت: ۱۰ صبح
✅ لایو اینستاگرام:
Instagram.com/isin_ir
مکان: شهید کاشانی 25، موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
..🌿....🌿....🌿....🌿
🏫مراکز تخصصی آموزش فلسفه وکلام اسلامی نور حکمت رضوی و فقه و اصول امام رضا علیه السلام
🔰@nhrazavi
🏫موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
🔰@isinir 🆔@meshkatnoor