eitaa logo
مشکی بہ رنگـ عشقـ❤
222 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
70 فایل
🌺یادت نرود بانو!! هربارکہ.. #چادر سرمیکنی بگویے؛ هذہ امانتک یافاطمـ♥ــةالزهرا(س) کانال @avayezendegi18 دیگرما
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂در هیاهوی گم شده ام. میان صدای بوق ماشین ها، معامله آدم ها و چهره غمگین و شادشان حیرانم.😰 🍃حال انسان ها عوض شده است. گویی مانکن هایی برای لباس بر روی زمین قدم میگذارند.👣 🍂 ، غریب ترین و مظلوم ترین پوشش این روزهاست.خانم هایی ،هنوز بر سر دارندولی آنان هم در میان مدل های گوناگون سرگردانند.😯 🍃چشمانم را می بندم و پرنده دلم ، به سوی پرواز میکند.منافقین او را با چادرش خفه کردند و شد.حال در این روزهای آرام، منافق ها آرام پیش می روند. نمیدانم چرا مردم با چادر قهر کرده اند !آن را بوسیده اندو گوشه کمدهایشان خاک می خورد.، روضه ای است برای دل هایی که مادری اند.😔 🍂چشمانم به بافته شده زیبایی می افتد که با گلِ سر زیباتری آراسته شده است.بافت این موها مرا یادِ دست های بسته می اندازد.نمیدانم بافت دست های بسته محکم تراست یا بافت موهای رها شده در خیابان ها.آنان با دستِ بسته هم کردند اما ما با دست های باز چه می کنیم؟!😞🍃 روز به روز لباسها آب می رود.خیاط سلیقه ها قد شلوارها را کوتاه تر می کند و بخیل می شود در خرج کردن دکمه برای که لبه هایش از هم فراری اند.شاید یادش می رود آستین مانتوها را بدوزد.یادم به شهدایی می افتد که دست هایشان را فدا کردند اما آن ها پیراهن هایی با آستین بلند میپوشند تا کسی را مدیون و نبینند.😭🍂کمی آنطرف تر را می بینم کنار این های خوش رنگ و بدلباس، که رگ بر گردنشان نبض نداردوبیخیال به این نمایش لبخند می زنند. 😥نویسنده :خانم منتظر
🍂در هیاهوی گم شده‎ام. میان صدای بوق ماشین‎ها، معامله آدم‎ها و چهره غمگین و شادشان حیرانم. 🍂حال انسان‎ها عوض شده است. گویی مانکن‎هایی برای لباس بر روی زمین شده‎اند. 🍂...، غریب‎ترین و مظلوم‎ترین پوشش این روزهاست. 🍂چشمانم را می‎بندم و پرنده دلم، به سوی پرواز می‎کند. منافقین او را با چادرش خفه کردند. نمی‎دانم چرا مردم با قهر کرده‎اند! آن را بوسیده‎اند و گوشه کمدهایشان خاک می‎خورد. 🍂چشمانم به بافته شده زیبایی می‎افتد. بافت این موها، مرا یادِ دست‎های بسته می‎اندازد. 🍂نمی‎دانم بافت دست‎های بسته محکم‎تر است یا بافت موهای رها شده در خیابان‎ها؟ آنان با دستِ بسته هم کردند؛ اما ما، با دست‎های باز چه می‎کنیم؟! 🍂روز به روز لباس‎ها آب می‎رود. خیاط سلیقه‎ها، قد شلوارها را کوتاه‎تر می‎کند و بخیل می‎شود در خرج کردن دکمه برای که لبه‎هایش از هم فراری‎اند. 🍂یاد شهدایی می‎افتم که دست‎هایشان را فدا کردند، اما پیراهن‎هایی با آستین بلند می‎پوشند تا کسی را مدیون و نبینند.کمی آن‎طرف‎تر را می‎بینم کنار این ‎های خوش رنگ و بدلباس، که رگ بر گردن‎شان نبض ندارد و بی‌خیال به این نمایش لبخند می‎زنند. 🍂شلوارهایشان در نبرد بین افتادن و نیفتادن معلق مانده و رنگ شده و ابروهای خوش فرمشان گاهی مرا گمراه می‎کند که نکند این ها باشند. 🍂 گرفته و ‎هایم پایان تلخ قصه است. ••••✾•🌿🌺🌿•✾••• @chadori_be_range_eshg •••✾•🌿🌺🌿•✾•••