eitaa logo
معلم خلاق | متانت
991 دنبال‌کننده
304 عکس
234 ویدیو
29 فایل
کانون مــــتـــــانــــتـــــــــ🌻 (مربیان-تربیتی-اعتقادی-نوآور-تحول آفرین) 🌱کانالی برای رشد مربیان و معلمان خلاق °|مشهد مقدس|° ارتباط با ما☎️ مدیریت مجموعه : @rahmaninezhad ادمین کانال : تبلیغ و تبادل👇🏻 @rahmaninezhad @Z_afrasyabi213
مشاهده در ایتا
دانلود
معلم خلاق | متانت
┄┄┅┅•➰🌱🦋🌱➰•┅┅┄┄ #عید_فطر #شعرکودکانه سلام سلام بر شما روزه‌دارهای کوچک این عید فطر زیبا بر هم
┄┄┅┅•➰🌱🦋🌱➰•┅┅┄┄ در روز عید فطر رفتم به مهمانی در مسجدی نزدیک پُر گل، چراغانی دور و بَرم چرخید پروانه‌ای زیبا انگار بو می‌کرد چادر نمازم را با هم دعا خواندیم تا لحظه‌ی آخر پروانه‌ام پَر زد روی گُلی دیگر ┄┄┅┅•➰🌱🦋🌱➰•┅┅┄┄ مجموعه تربیتی متانت @metanat_1401 ┄┄┅┅•➰🌱🦋🌱➰•┅┅┄
┄┄┅┅•➰🌱🦋🌱➰•┅┅┄┄ معلم مثلِ مادر مهربونه یه خانومِ یه بانویِ نمونه لَباش خندونه داره چالِ گونه می خنده تا به دل ها غم نمونه نَوازِش می‌کُنه دونه به دونه من و ریحانه جون و بعدِ پونه نمی گیرم من اینجا هِی بهونه شده مدرسه واسم مثلِ خونه با علم و دانش اون داره میونه به ما هم نورِ علم و می رسونه توقُّع داره شاگردِش بِتونه کتاب های قشنگش رو بخونه معلم قهرمانی بی نشونه که داره صد ستاره روی شونه الهی تا زمین هست و زمونه جهان قدرِ معلم رو بدونه شاعر: علیرضا قاسمی منبع:الگوی ایرانی ┄┄┅┅•➰🌱🦋🌱➰•┅┅┄┄ مجموعه تربیتی متانت @metanat_1401 ┄┄┅┅•➰🌱🦋🌱➰•┅┅┄
چقدر تا حالا دعای فرج رو خوندیم و به معنیش دقت نداشتیم... 🌿 🌼اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن 🌼صلواتک علیه و علی ابائه فی هذه الساعه 🌼و فی کل ساعه ولیا و حافظا وقایدا و ناصرا 🌼و دلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا 🌼و تمتعه فیها طویلا 😍شعر کودکانه ترجمه دعای فرج😍 🌱با نام و یاد خدا....میخوایم بخونیم دعا 🌱دعا برا ظهور و ....سلامتی مولا 🌱امام آخر من....هس حجه بن الحسن 🌱سلام حق بر او و....امامای خوب من 🌱این ساعت و همیشه....خدا نگهدارش باش 🌱حفظش کن از بدی ها....راهنما و یارش باش 🌱تا برسه به مقصد....کمک کن اش خدایا 🌱تا روزی که می رسیم....ما به حضور آقا 🌱زمین پر از گل بشه....زیر پاهای امام 🌱عمر طولانی شونو....خداجون از تو می خوام 🌱مجموعه تربیتی متانت 🦋@metanat_1401
🌸 ویژه 🎊 عید قربان عید ماست 🎊 خدای کعبه ای تو معبود مکه ای تو به گفته ی ابراهیم پیامبر خالق یکتایی تو عید قربان عیدماست عید بزرگ اسلام دست بزنید بچه ها عید بزرگ قربان دلم میخواد که روزی راهیه مکه باشم بعد از طواف کعبه حاجی مکه باشم مدینه ی منور و مکه مکرم دو شهر حاجت هستند 🍃🌸 صلی علی محمد صلوات بر محمد🌸🍃 💠مجموعه تربیتی متانت 🦋@metanat_ir
عید غدیر چه روزیه؟🧐😍 ☺️ نوگلان قشنگ، پیامبر عزیز و مهربونمون حضرت محمد در آخرین سفر خودش به خانه ی خدا در محلی به نام غدیر خم از مردمی که همراه ایشان بودند خواستند از شتران و اسب ها پیاده شوند و در محل خاصی به نام گودال خم جمع شوند. 🌊 بچه های گلم «غدیر» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» اسم یه جاییه که در آن روزگار چشمه‌ای روان و درختانی کهنسال داشته است.🌴 😯 همه با هم زمزمه می کردند که حتماً حضرت محمد خبر و حرف مهمی دارد که در این مکان و هوای گرم فرمان داده جمع شویم! ✋ حضرت محمد دست علی عزیز را بالا بردند و از مردمی که جمع شده بودند، پرسیدند: “ای مردم آیا من را قبول دارید؟” ☺️ همه گفتند:” بله پیامبر خدا، شما محمد امین هستید. شما پیامبر ما هستید.” 🙌 بعد حضرت محمد عزیز و مهربونمون دست حضرت علی عزیر و مهربون را بالا گرفتند و گفتند:” هرکس من مولای او هستم، از این به بعد علی مولای اوست…” 🤗 بعد از شنیدن حرفهای پیامبر ، مردم قبول کردند که حضرت علی بعد از پیامبر جانشین ایشان است وبه حضرت علی تبریک گفتند.🎉🎊 🦋مجموعه تربیتی متانت🦋 🌱 | @metanat_ir
🎊 بچه ها 💚عید غدیر💚 بزرگترين عید شیعیان بر همه شما مبارک 🎉 تو جان جانی علی 💛 چه مهربانی علی 💚 تو جانشین خورشید ☀️ در آسمانی علی 🌦❄️ تو اولینی علی 👑 تو بهترینی علی 💕 همیشه میدرخشی✨ مثل نگینی علی 💎 تو سروری تو رهبری👑 از همه عالم سری 🌙🌎 فقط تویی فقط تو 💖 که یار پیغمبری 💚 علی علی جان ماست 🧡 قلّه ایمان ماست 🏔 ما همه خاکیم با او 🏝 مژده باران ماست 💦☔️ 🦋مجموعه تربیتی متانت🦋 🌱 | @metanat_ir
🎊 💚بچه ها شادی کنید، آمده عید غدیر 💛باز گوید مادرم، قصه های دلپذیر 💚بار دیگر شهر ما، نور باران می شود 💛با فروغ چلچراغ، شب چراغان می شود 💚باز هم امشب پدر، نقل و شیرینی خرید 💛باز بوی عطرِ و گُل، می دهد پیغام عید 💚بنده خوب خدا، یار پیغمبر علی علیه السلام 💛او امام اول است، بهترین رهبر علی علیه السلام 💚بانگ قرآن مجید، می رسد از کوچه ها 💛مژده عید غدیر، شادی ما بچه ها 🦋مجموعه تربیتی متانت🦋 🌱 | @metanat_ir
🖤 درد دل (ع) به صورت شعر با زبون کودکانه با کوچولوهامون: آی قصه قصه قصه، ای بچه های قشنگ برای قصه گفتن، دلم شده خیلی تنگ من حضرت رقیه، یه دختر سه ساله م همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م گل های دامن من، سرخ و سفید و زردن همیشه پروانه ها، دور سرم میگردن از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی میان به دیدن من، تو گریه و تو شادی هر کسی مشکل داره، میزنه زیر گریه مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه خلاصه ای بچه ها، اسم بابام حسینه به یادتون میمونه؟ بابام امام حسینه پدربزرگ خوبم، امیر مؤمنینه اون اولین امامه، ماه روی زمینه تو دخترای بابام، از همشون ریزترم خیلی منو دوست داره، از همه عزیزترم مثل رنگین کمون بود النگوهای دستم گردنبند ستاره به گردنم می بستم یه روزی از مدینه، سواره و پیاده راه افتادیم و رفتیم همراه خانواده به سوی مکه رفتیم، تو روز و تو تاریکی تا خونه ی خدا رو ببینینم از نزدیکی چند روزی توی مکه، موندیم و بعد از اونجا راه افتادیم و رفتیم به صحرای کربلا به کربلا رسیدیم، اونجا که دریا داره اونجا که آسمونش پر شده از ستاره تو کربلا بچه ها! سن و سالی نداشتم بچه کبوتر بودم، پر و بالی نداشتم همیشه عمه زینب میگفت دورت بگردم به حرفای قشنگش همیشه گوش میکردم تو صحرای کربلا ما با غولا جنگیدیدم با اینکه تنها شدیم ولی نمیترسیدیم تو کربلا زخمی شد چند جایی از تن من سبد سبد گل سرخ ریخت روی دامن من بزرگا که جنگیدند با غولای بد و زشت ما توی خیمه موندیم، بزرگا رفتن بهشت گلهای دامن من، از تشنگی میسوختن به گریه کردن من چشماشونو میدوختن تحمل تشنگی راس راسی خیلی سخته مخصوصاً اونجایی که خشکه و بی درخته دامنم آتیش گرفت، مثل گلای تشنه به سوی عمه زینب، دویدم پا برهنه خواستم که صورتم رو با چادرم بپوشم خوردم زمین در اومد گوشواره از تو گوشم غولا منو گرفتن، دست و پاهامو بستن خیلی اذیت شدم، قلب منو شکستن خلاصه ای بچه ها تو صحرای کربلا وقت غروب خورشید، شدیم اسیر غولا پیاده و پیاده همراه عمه زینب راه افتادیم و رفتیم، از صبح زود تا به شب تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه از کربلا تا اونجا راه خیلی دوریه توی خرابه شام ما رو زندونی کردن با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن فریاد زدم: «آی مردم، عموی من عباسه بابام امام حسینه، کیه اونو نشناسه؟» سر غولا داد زدیم، اونا رو رسوا کردیم تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم بابام یه شب به خوابم اومد توی خرابه گفت که: بابا حسینت میخواد پیشت بخوابه دست انداختم گردنش، تو بغلش خوابیدم خیلی شب خوبی بود، خوابای رنگی دیدم صبح که بلند شدم من، دیدم که یک فرشته م مثل داداش اصغرم، منم توی بهشتم 🌻 | @metanat_ir
🌱 امام حسن مجتبی علیه السلام 💚پدرش بود علی(ع)          مادرش فاطمه(س)بود 💚مهربان مثل پدر                خیر خواه همه بود 💚بود او در همه عمر            با بدی ها در جنگ 💚و بدش می آمد               از فریب و نیرنگ 💚نگران اسلام                   نگران حق بود 💚دل او در سینه                آسمان حق بود 💚راه او راه خدا                  صلح او مثل جهاد 💚صلح او آزادی                 بر مسلمانان داد 💚او گلی بود که از              هر گلی بهتر بود 💚بود زیبا خوشنام              شکل پیغمبر(ص)بود 📝شاعر: جعفر ابراهیمی شاهد 🌻 | @metanat_ir