#خاطره_گویی
خاطره اینکه بچه بودم پنج سالم بود
خواهر بزرگم یکی از فنجونهای قهوه خوری مامانمو شکسته بود در ناکجا آبادترین جا قایمش کرده بود که مامانم نبینه
من پیداش کردم وجنازه ی فنجان وآوردم خونه
خون بپا شد🙊😂
وخواهرم کتک مفصل خورد
خدا ببخشدم🙈
🌸⃟😄჻ᭂ࿐✰
#کانال_طنز_سرگرمی_
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@metiokh
سلامتیه اونایی که
به عشق دوچرخه و آتاری معدلشون بالا شد…
ولی براشون کوفت هم نخریدن
دهه شصتیا رو ميگم😅😅😂😂😂😂
🌸⃟😄჻ᭂ࿐✰
#کانال_طنز_سرگرمی_
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@metiokh
این ماجرا کاملا واقعیه...
طرف تو ایران BMW 2015 دزدیده بود
حالا به یه طریقی گرفتنش
صاحب ماشین گفت :
خدا وکیلی ازت شکایت نمیکنم
فقط بگو چطور این ماشینو
با اینهمه سیستم امنیتی دزدیدی؟
یارو گفت :
گاز هیدروژنو از اگزوز زدم تو ماشین
و یه فندک گرفتم جلوش !
موتور که حین خاموشی داغ بشه
سیستم امنیتی فکر میکنه
ماشین دچار حریق شده ،
درهای ماشینو باز میکنه
و پروتکل های امنیتی رو بر میداره !!
(دزدامون تحصيل كرده اند) 😐😂😂
🌸⃟😄჻ᭂ࿐✰
#کانال_طنز_سرگرمی_
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@metiokh
نامزدم گفت اگه رفتیم زیر یه سقف دلم میخواد خودم برات آشپزی کنم؛
گفتم نه عزیزم نمیخوام اذیت بشی،
حیف دستاته که با غذا پختن مشغول باشه😊
کلا جرأت ندارم بهش بگم دستپختش بده.😢😂
🌸⃟😄჻ᭂ࿐✰
#کانال_طنز_سرگرمی_
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@metiokh