eitaa logo
معیاراستان کرمان
216 دنبال‌کننده
938 عکس
1.4هزار ویدیو
7 فایل
کانال تحلیلی _تبیینی معیار مرجع کرمان ارتباط با مدیر: meyarkerman
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | توسل به ائمه از اعتقادات قلبی شهید بود ▪️◾️▪️ ▪️شهید سجاد زمانی بابگهری تنها پسر خانواده و عزیز دردانه مادر و پدر و حامی واقعی برای خواهرانش بود. ▪️حضور او برای خانواده به مثابه کوهی بزرگ بود که همیشه پشت خانواده را داشت و سنگ صبور بسیاری از تنهایی های اعضای خانواده محسوب می شد. او اکنون در جمع این خانواده نیست و در ملکوت اعلاء با بزرگان زیادی همنشین است. ▪️مادر شهید می گوید: سجاد به دعا مادر و توسل به امام رضا (ع) عقیده خاصی داشت. در دوران آموزشی از من خواست که برای اینکه دوره آموزشی خود را در مشهد سپری کند برایش دعا کنم. من هم ۵۰۰۰ صلوات برای او نذر کردم و خوشبختانه در طی اتفاقاتی او به آرزوی خود رسید و به مشهد منتقل شد و حدود ۴ ماه در جوار حرم امام رضا(ع) مشغول خدمت به جمهوری اسلامی ایران بود و هر سال حداقل یک مرتبه به پابوس امام عزیز می رفت. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarkerman 🆔 rubika.ir/meyarkerman
هدایت شده از معیار
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | واقعی ترین خدمتگزار 🍃🌹🍃 🔻فردین سنجری بنستانی اگر نیازمندی را می دید، نمی توانست ساده از کنارش عبور کند، فقیری را در شهر می شناخت که وضع زندگی خوبی نداشت. معلول بود و روی ویلچر می نشست. شغلی نداشت و به سختی گذر عمر می کرد. فردین خودش به تنهایی مسئولیتش را به عهده گرفت. 🔺منتظر نبود که ارگانی پیدا شود تا آن معلول را تحت پوشش قرار بدهد. خودش برای آن مرد غذا می برد، کارهایش را انجام می داد، برایش سرویس شخصی گرفته بود که برای جابه جایی در شهر راحت باشد و کارهایش را انجام دهد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
هدایت شده از معیار
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | خنده های شیرین 🍃🌹🍃 🔸اول صبح مادر شهید مرتضی وزینی افشار گفت: بریم همدان خرید؟ یک مقدار وسایل لازم دارم راستش آن موقع پول چندانی نداشتم، بدون رودربایستی موضوع را به همسرم گفتم، ساعتی بعد برای تعمیر ماشین ام از خانه بیرون رفتم وقتی برای پرداخت اجرت تعمیرکار دست کردم داخل جیب ام متوجه شدم که پولم زیاد شده! شب توی منزل همه دور هم جمع شده بودیم. قضیه پول های زیاد شده را که گفتم، همسرم نگاه معنا داری به مرتضی انداخت و پرسید: کار تو بوده؟ مرتضی خندید، از آن خنده های همیشگی.... 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb