eitaa logo
‌• میـڪـده •
737 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
88 ویدیو
1 فایل
-﷽ المنة لله ڪه در #میـڪده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است... " صرفا یه دفترچه شعر شخصی! اینجا رو به عنوان یڪ ڪانال به حساب نیارید، باشه؟ " کپی کنید :) -
مشاهده در ایتا
دانلود
- نه مثل ڪوه محڪمم نه مثل رود جارى ام نه لايقم به دشمنى نه آن ڪه دوست دارى‌ام تو آن نگاه خيره‌اى در انتظار آمدن من آن دو پلك خسته ڪه به هم نمى‌گذارى‌ام تو خسته اى و خسته تر منم ڪه هرز مى‌روم تو از همه فرارى و من از خودم فرارى‌ام زمانه در پى تو بود و لو ندادمت ولى مرا به بند مى‌ڪشد به جرم راز دارى‌ام شناختند مردمان من و تو را به اين نشان تو را به صبر ڪردنت مرا به بى قرارى‌ام چقدر غصه مى خورم ڪه هستى و ندارمت مدام طعنه ميزند به بودنم، ندارى‌ام
- انگار همه دنیا برای من بود هروقت ڪه توی دست من پرچم بود... I میـڪـده I -
- وین رمقی نیز ڪه هست از وجود پیش وجودت نتوان گفت هست... I میـڪـده I -
- شرط راه عشق باشد هرچه داری باختن ای دل ار معشوق جویی دین و دنیا را بباز... I میـڪـده I -
‌• میـڪـده •
- شرط راه عشق باشد هرچه داری باختن ای دل ار معشوق جویی دین و دنیا را بباز... I میـڪـده I -
یا مثلا یه ‌جای دیگه شاعر میگه: دین و دنیا هردو باید باخت در بازار عشق مردم ڪم‌مایه را خود با چنین سودا چه ڪار؟ I میـڪـده I -
اره دیگه خلاصه ڪه باید از هرچی داری بگذری پای رسیدن به معشوق...
- زحمت ما می‌دهی، زاهد تو را با ما چه ڪار عقل و دین و زهد را با عاشق شیدا چه کار؟ می‌خورد صوفی غم فردا و ما می می‌خوریم مرد امروزیم، ما را با غم فردا چه ڪار؟ جای عیاران سرباز است ڪوی عاشقی ای سلامتجوی برو بنشین، تو را با ما چه ڪار؟ راز لعل شاهدان بر زاهدان پوشیده است متقی را در میان مجلس صهبا چه ڪار ما ز سودای دو چشم آهویی سر گشته‌ایم ورنه این سرگشته را در ڪوه و در صحرا چه ڪار؟ دل برای گوهری از راه چشمم رفته است هر ڪه را گوهر نیاید، در دل دریا چه ڪار؟ دین و دنیا هر دو باید باخت در بازار عشق مردم ڪم‌مایه را خود با چنین سودا چه ڪار؟ ما شراب و شاهد و ڪوی مغان دانیم و بس با صلاح توبه و حج و حرم ما را چه ڪار؟ تا نپنداری ڪه سلمان را نظر بر شاهدست مست جام عشق را با شاهد رعنا چه ڪار؟ عشق اگر زیبا بود، معشوقه گو زیبا مباش عشق را با صورت زیبا و نازیبا چه ڪار؟ I سلمان‌ساوجی I -