🌸🍃﷽🍃🌸
✍ لبیک یا مهدی✋
#نهم_ربیع_الاول آغاز امامت ⛅️امام عصر(عج) است و شیعیان، میبایست با ⛅️امام زمان #تجدید_بیعت کنند.
🔸بیعت با ⛅️امام زمان به چه شکل است؟
📖 ما در دعای عهد میخوانیم:
💢اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ...
👈خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهدهام، عهد و پیمان و بیعت تجدید میکنم که از آن، رو نگردانم و هیچگاه دست برندارم. خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاعکنندگان از او قرار ده ...
➖#عهد در لفظ اتفاق می افتد.
و با زبان اعلام میکنیم
ما از شیعیان و طرفداران ⛅️مهدی(عج) هستیم.
(لبیک یا مهدی✋)
➖#عقد، گره و پیوندی است که با جان و قلب استحکام پیدا میکند،❤️
✔️ اما #بیعت، آن عهد و عقد را در #زندگی ظاهر میکند.✅
🔚 یعنی مومن با #عهد و #عقد و #بیعت مهیا می شود تا همیشه در صف و لشکر مبارزه با #ظلم و ظالمان قرار بگیرد.
و با جان و مال و دارایی و اعتبار خودش ، ⛅️امامش را در تمامی عرصهها حمایت کند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آغاز_امامت
سلام دخترای گلم
این لینک کانال مدرسه در شاد هست
@meysami_22
⚘﷽⚘
#به_وقت_رمان
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت٥٥
نه فاطمه جان. بلوز من دير نميشه! جوابش رو بده و الاّ فردا بايد حلواي عزاي من رو پخش كني.
راحله آرامتر شده بود. به نظر ميآمد حتي ازتندي اش كمي شرمنده است.گفت:
- ببين فاطمه راستش رو بخواهي كه من از ديروز تا حالا توفكرتم. روي حرفهاي تو هم خيلي فكر كردم.من نميفهمم تو نه جنس دوم بودن زنرو قبولداري، نه مساوي بودنش با مرد رو. پس تو بالاخره چه شاني براي زن قائلي.حرفت چيه؟
فاطمه نفس عميقي كشيد. سرش را پايين انداخت. زير ل بچيزي را زمزمه كرد. بالاخره حرف زد:
من از شما يه سوال دارم. ازاول تاريخ تا حالا راجع به زن، هويتش، شخصيتش، شرايطشو خيلي چيزهاي ديگه حرف زده اند. هرانديشمندي كه در طول تاريخ نظرياتش مطرح بوده، راجع به زن هم چيزي گفته. انگار همه اين رسالت رو حس ميكنن كه حتما ًنظرشون رو راجع به اين موضوع پيچيده اعلام كنن. ولي چرا بااينكه اينهمه راجع به زنها حرف زده ان و اينا واخر هم راجع به مظلوميت زنها كلي بحث كردن از مشكلات كم كه نشده، هيچ، به مشكلاتشون اضافه هم شده؟!
كسي چيزي نگفت. جوابي نبود. فاطمه صبركرد. نگاه كرد. كسي چيزي نگفت. بالاخره خودش جواب داد:
- به نظر من، نقطه ي طريق نظريه هاشون ثابت كنن كه زنها هم « مرد » هستن. يعني « زن » ها، « مرد » شدن. پس اين ديدگاه هم در ذات خودش مرد سالارانه ست. نتيجه اين شد كه همين نقطه ضعف مرد نبودن يعني ايده آل نبودن، يعني ناقص بودن، يك عقده اي شد در دل بيشتر زنهاي عالم. مگر اونهايي كه جايگاه انساني شون رو پيدا كردن. هيچ كس هم سوال نكرد كه اگر هدف ما اينه كه مرد بشيم، پس هدف خود مردها چيه؟ يعني اينطوري قبول كرده ايم كه ما يه قدم از مردها عقب تريم.
سميه تاكيد كرد:
- پس، اونها هدف رو عوضي گرفتن، راه رو هم عوضي رفتن!
- خيلي خوب، پس شما بفرماين كه راه درست و هدف درست چيه؟
روي حرف راحله به فاطمه بود.
- به نظر من، ما بايد در درجه اول خودمون رو يه « انسان » بدونيم و بعد يه « زن »! در اين نگاه، نقطه مقابل ما مردها نيستن چون كه مردها هم مثل مل از زير مجموعههاي انسانیت اند. پس ايده آل نيستند. ايده آل، رسيدن به انسانيته! ما هم بايد مسيرمون رو طوري تعيين كنيم كه انسان بشيم، نه مرد. براي رسيدن به انسانيت هم لازم نيست خودمون رو با جنس مخالف مقايسه كنيم.
-« چرا؟ »
نمي دونم چرا اين سوال را پرسيدم. شايد به خاطر آخرين دعواي پدر و مادرم بود. اين كه مادر ميخواست بداند چرا پدر حق پيشرفت و آزادي عمل در شغلش را دارد، ولي او ندارد؟
- به خاطر اينكه ابزار و استعداد هر جنس از ما براي رسيدن به اون هدف، با جنس ديگه فرق داره. هدف يكيه، ولي وسيلهها متفاوتن. چون كه وسيله نقليه اونها ميتونه اونها رو به مقصد برسونه و شايد اگر ما ازش استفاده كنيم، از هدف هم عقب بمونيم يا هيچ وقت بهش نرسيم. ببينين گيلاس و زرد آلو دو تا ميوه ان. در اين كه ميوه ان هيچ فرقي با هم ندارن. هر كدوم هم مزه و عطر خودشون رو دارن.*
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔶فصل سيزدهم
🔸قسمت٥٦
مي شه گفت يكي شون بهتر از اون يكيه! اما به شرطي هر كدوم رسيده باشن ؛ يعني اصلاً ميوه وقتي كامل ميشه كه رسيده باشه. حالا ميشه گفت به درخت گيلاس و زردآلو يه اندازه بايد آب داد؟ از يه نوع سم بايد استفاده كرد؟ يا دوتايي شون در عرض يه مدت معين رسيده ميشن؟ نه! هر كدام با يكسري شرايط جداگانه رسيده ميشن. حتي اگر پهلوي هم باشن.
به نظر ميرسيد راحله هنوز هم قانع نشده است.
- ببين فاطمه، اين حرفها كلي اند! يه مقدار جزئي تر و ملموس تر حرف بزن. اصلاً بگو ببينم اين نظر تو به كدوم يك از اون دو نظر قبلي نزديكتره. اختلافها و شباهت هاش كجاست؟
فاطمه سرش را به نشانه تاكيد تكان داد.
- اون ديدگاهي كه من بيشتر از بقيه پسنديدمش و به نظر من بهتر از بقيه ديدگاهها زن رو شناخته، ميگه كه زن و مرد در مراتب انسانيشون، هيچ فرقي با هم ندارن. يعني اينكه زن از دنده چپ مرد خلق نشده كه مرد اصل باشه و زن، فرع. چون اولاً خلقت زن و مرد، ارتباطي با چگونگي خلقت « آدم » و « حوا » نداره! دوم اين كه « حوا » هم از بقيه گل « آدم » خلق شد. پس هر دو از يك جنس هستن. مثل همون گيلاس و زردآلو كه اگر چه رنگ و طعم و مزه شون با هم فرق داره، ولي هر دوشون در حقيقت ميوه ان و هيچ كدوم امتيازي بر اون يكي ديگه ندارن.
فهيمه طبق معمول عينكش را كمي جابه جا كرد و گفت:
- اين كه خيلي به ديدگاه و برداشت تمدن جديد غرب از زن، نزديكه!
- بله! اين ديدگاه زن رو به عنوان كنيز مرد يا يه ابزار جنسي براي ارضاي غرايز مرد قبول نداره و اون رو به عنوان طفيلي و سر بار وجود مرد نمي خواد. ولي اين نگاه همون قدر كه با نگاه متحجر كه زن و كنيز ميدونه مخالفه، با نگاه متجددي هم كه به اسم آزادي اون رو به تبديل به يه تكه پوست و گوشت كرده مخالفه. اين نگاه معقده كه زن و مرد و حقوق هر كدومشون با هم مساويه ولي مشابه نيست. هيچ كدوم هيچ برتري به اون يكي نداره و در حقوقشون هم هيچ كدوم برتر از ديگري نيست. ولي تفاوتش با ديدگاه رايج در غرب اينه كه تفكر معتقده زن و مرد با استعدادها و احتياجات مشابه و با وضعيتهاي حقوقي مشابه در زندگي خانوادگي شريكند. به همين علت هم خواستار حقوق مشابهي براي اون دو جنس شده ولي ديدگاهي كه من ازش حرف ميزنم ميگه اگر چه زن و مرد در ذات انساني شون با هم يكي اند. ولي با در نظر گرفتن تفاوتهايي كه در ساختارهاي جسمي، روحي و رواني اون دو جنس وجود داره نمي شه حقوق مشابهي رو براشون وضع كرد. چون كه در اين صورت به يكي شون ظلم ميشه. بلكه بايد با در نظر گرفتن تفاوت ها، نيازها و احتياجات هر كدوم، حقوقي رو براشون در نظر گرفت كه به بهترين كمالي كه ميتوان بر سن مثل...
عاطفه ادامه جمله را از دهان فاطمه قاپيد:
« همان مثال گيلاس و زرد آلو »
- بله! كه براي خوب رسيده شدنشون، مقدار آبياري و سم و چيزهاي ديگه شون فرق ميكنه. پس خلاصه اين كه اين ديدگاه به انسان به معناي يه مفهوم فرا جنسيتي نگاه ميكنه. طبق اين نظريه زن هم به همون كمالاتي ميرسه كه مردها ميرسن. حتي زن ميتونه به كمالات پيامران مثل عصمت، معجزه و ساير اوصاف اونها برسه. در اين ديدگاه اون چيزي كه ملاك برتري است، تقوا و عمل صالحه و مرد حق نداره خودش رو برتر از زن بدونه. حالا شما مقايسه اي كنين، بين اين ديدگاه و بقيه ديدگاههايي كه تا حالا شنيدين يا روي اون بحث كرديم. ببينين همون نگاهي نيست كه ميتونه مظلوميتهاي زن رو از جاهليت تا به امروز از چهره اش پاك كنه؟
از حرفهاي فاطمه لذت بردم. نمي دانم بقيه چه احساسي داشتند. راحله در فكر بود. به نظر ميآمد هنوز مشغول تجزيه و تحليل حرفهاي فاطمه است. عاطفه سعي ميكرد با ته يك پارچ، هسته زردآلو را بشكند. ثريا اما بي خيال به نظر
مي رسيد. سرد و بي تفاوت. مثل اين كه قبلا در اين جلسه نبوده است. « آيا حديث حاضر غايب شنيده اي؟ من در ميان جمع و دلم جاي ديگري است. »*
#ادامــــــه_دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#جواب_مسابقه شماره ۳
سردار قاآنی
با تشکر از دخترای خوبم😊
مریم سیدآوا یاس ۲
فاطمه طیبی پور یاس ۳
ریحانه سادات موسوی یاس ۱
ساجده صداقت یاسمن ۲
طهورا حضرتی یاس ۵
فاطمه اسماعیلی یاس ۳
👏👏👏👏👏👏
ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ
✍#فدایی_مولا
❣https://eitaa.com/meysami2❣
کانال طرح امین دبیرستان شهید میثمی
سلام دخترای گلم
این لینک کانال مدرسه در شاد هست
@meysami_22
.
چه ایام مبارکی😍
هر روزش رو باید تبریک بگیم
سالروز ازدواج پیامبر (ص) و حضرت
خدیجه (س) مباااارک✨
.
2387590_64kb.mp3
1.46M
سالروز ازدواج پیامبر اکرم(ص)و حضرت خدیجه(س)😍🌱
سلام.
دخترای گلم توجه کنند نماز جماعت فردا راس ساعت🍀 ۱۲:۳۰🍀 در مدرسه برگزار می شود.
نمازخانه ساعت🌻 ۱۳ 🌻بسته میشه.پس همه سعی کنید برای نماز در همین ساعت به نماز خانه مراجعه کنید که هم از نماز جماعت بهره مند شوید و هم ثواب اول وقت را برده باشید.
ان شاء الله فردا منتظر شما هستم🌺 چادر نماز هم داشته باشید تا فضای زیباتری داشته باشیم.
ان شاء الله.
#اسلامی_معاونت _ پرورشی_شهید میثمی
نگاه رحمتتـ💚ـ ...
بر ماست ...
میدانم که می آیی
سلام موعـ💚ـود مهربانم ...
#سلام_امام_زمانم
⚘﷽⚘
#به_وقت_رمان
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت٥٧
فهيمه اولين كسي بود كه حرفي زد:
- به نظر من جالبه! ولي كو گوش شنوا؟
عاطفه در حالي كه با جديت ته پارچ را ميكوبيد روي هسته زردآلو، ابروهايش را بالا انداخت.
- فقط همين؟ جالبه؟!
هسته شكست. عاطفه فورا آنرا به درون دهانش انداخت. مزه مزه اي كرد ويكهو با خوشحالي رو كرد به فاطمه:
- عالي بود فاطمه جون! محشر بود! من همين رو پسنديدم.
نفهميدم هسته زرد آلو را ميگويد يا حرفهاي فاطمه را! ظاهرا سميه هم خيلي خوشش نيامد.
- عاطفه جان تو رو به امام هشتم بس كن ديگه!
- چه كار كنم سميه جون! من تا موقعي كه پيرهن مشكي نپوشم، حواسم نيست كه محرمه.
- باشه، هر جور ميدوني! خودت ميدوني و امام حسين!
روبه فاطمه كرد:
- به نظر من هم، نظريه خوبي بود. ولي نمي دونم چه قدر با منابع اسلامي و نظرات ديني سازگاره.
قبل از اين كه فاطمه جوابي بدهد، راحله هم نظرش را گفت:
- من هم خوشم اومد. تعريف نسبتا خوبي از هويت و شخصيت زن ارائه داده بود. البته بايد بيشتر روي جوانب مختلف و راهكارهاش بحث بشه. به نظر مياومد خيلي از مشكلات قبلي رو هم نداشت! ولي بگو ببينم، اين نظراز طرف كي ابراز شده؟ چه كساني به اين نظر قائلند؟!
فاطمه تعجب كرد.
- يعني چي؟ تعجب ميكنم كه ميگي مال كيه يا چه كساني به اون قائلند!! اين نظر اسلامه! نگاه اسلامه. اينها كه حرفهاي من نبود. نظر خيلي جديدي هم نيست. اولين بار هم حضرت محمد (ص) اون رو به مطرح كرد!
- يعني اين نظريه قرائت يا برداشت جديدي از اسلامه؟
- خير! تمام نظرياتي كه من گفتم عين خود اسلامه، همان اسلام ۱۴۰۰ سال پيش.
- متوجه نمي شوم!
- منظورم اينه كه ۱۴۰۰ سال پيش خدا در قرآن ملاك برتري رو چيز ديگه اي معرفي ميكنه: « يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكروانثي و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا. انّ اكرمكم عندالله اتقيكم » يعني «اي مردم ما شما را از زن و مرد خلق كرديم و براي شما گروهها و قبايلي قرار داديم براي اين كه يكديگر را بشناسيد. آگاه باشيد كه ملاك برتري شما نزد خدا تقواي شماست! » ديگه معني آيه كه كاملا واضحه! اما حالا كه صحبت از قرآن شد، بد نيست يكي از مثالهايي رو كه استادمون در بحثي درباره هويت زن، از قرآن ميزدن و براتون بگم. ايشون تاكيد ميكردن كه تمام صفاتي رو كه قران براي مومنين مياره، درمورد مرد و زن با هميدگه ميياره. « و المسلمين و المسلمات و المومنين و المومنات، والقانتين و القانتات و الصادقين و الصادقات، والصابرين و الصابرات » نكته لطيف ديگه اي رو كه ياد آوري ميكردن اين بود كه قرآن چه درباره اهل ايمان و چه درباره اهل كفر وقتي خواسته مثال بزنه، از زنها مثال زده. زن فرعون و مريم نمونه همه اهل ايمان و زن لوط و نوح نمونه همه اهل كفر.
فهيمه مثل هميشه وقتي كه درمورد حرفش ترديد داشت، در حال حرف زدن بيني اش را ميخاراند.
- راستش بايد اعتراف كنم كه من براي اولين باره به چنين نظر جالبي برخورد ميكنم. براي اولين بار هم هست كه ميشنوم نگاه اسلام به زن، چنين نگاه خوب و زيبايي باشه. چون تا اون جا كه يادمه، دست كم خود من يا اطرافيام هيچ وقت چنين برداشت يا تعبيري رو از نظريه اسلام راجع به زن نداشتيم. معمولا فكر ميكردم كه اسلام به زنها كمي بي توجهي كرده.
راحله هم تاكيد كرد:
- البته نه اين كه خداي نكرده فكر كنين ما اسلام رو قبول نداريم. ولي خود من هم گاهي چنين حالت يا نظري رو كه فهيمه ميگه نسبت به بعضي از مطالب يا احكام اسلامي پيدا ميكردم. البته به عقيده من، اينهايي كه براي ما گفته ان يكسري برداشتهاي مردانه حقوقدانها و مفسران قرآن از اسلام بوده نه خود حقيقت دين. ميدونين كه درحقيقت، چيزي كه ما الان باهش به نام دين مواجهيم، يه قرائت مردانه از اسلامه!
با يك نگاه به فاطمه، فهميدم ناراحت است. سه روز بيشتر نبود با فاطمه آشنا شده بودم، اما انگار سالها بود ميشناختمش. به خيلي از ورحيات و حالات و رفتارهايش آشنا شده بودم و هر بار از روي حركات و لحن حرف زدنش ميفهميدم چه احساسي دارد. اين همه انس و شناخت من به فاطمه، براي خودم هم عجيب بود. به هر حال از همان چند لحظه مكث فاطمه و نگاه خيره اي كه به راحله كرد، فهميدم زياد از حرف راحله خوشش نيامده است. ولي آن قدر آرام بود كه هيچ كس حتي چنين شكي هم برايش پيش نيامد. با همان آرامش هميشگي اش گفت:*
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت٥٨
- اگه شما ها تا به حال به اين نظر برخورد نكردين. دليل نمي شه كه اين نظر وجود نداشته! خير! اين نظر وجود داشته. ببين در روايات و احاديث هم نمونه هاش اومده. در روايات يكي از ويژگيهاي پيامبر را دوست داشتن زنها دونسته اند! « من اخلاق الانبياء حب النساء » و در اين جا منظور از زن ها، همسر نيست. به معني دوست داشتن و محبت كردن به جسن زنه. پيامبر ميفرمايند « خياركم، خياركم لنسائكم » يعني بهترين شما، بهترينها برخورد كنندگان نسبت به زنانتان هستيد.
- ببينين اين نظر اسلام بوده و هست.
ولي اين كه چرا ما به عنوان يه مسلمان چنين تلقي رو از زن نداريم چند علت داره. يكيش نداشتن مطالعه درست ما از اسلام و مباني خودمونه. يكي ديگه، جو فرهنگي جامعه مون و تبليغات رسانه اي است كه در اين سالها بيشتر روي اين دو نظر بحث كرده اند. يعني جو رايج جامعه در جهت قبول و عمل به نظريه جنس دوم بوده و جو روشنفكر و تحصيلكرده هم در جهت طرح نظريه تساوي و تشابه زن و مرد بود. البته تعدادي از بزرگان، مبلغان مذهبي و شخصتيهاي فرهنگي هم بودن كه اين نظر رو مطرح كرده ان. مثل امام خميني كه به عنوان يه نظريه پرداز ديني ميگن: « زن يك انسان است. آن هم يك انسان بزرگ، زن مربي جامعه است. سعادت و شقاوت كشورها بسته به وجود زن است. مبدا همه سعادتها از دامن زن بلند ميشود. زن مظهر تحقق آمال بشر است. از دامن زن مرد به معراج ميرود. دامن زن محل تربيت بزرگ زنان و مردان است. زن در نظام اسلامي همان حقوقي را دارد كه مرد دارد. حق تحصيل، حق كار، حق مالكيت، حق راي دادن، حق راي گرفتن! »
ثريا تعجب كرد.
- تو تمام اين جملهها رو حفظ كرده بودي؟
فاطمه گفت:
- به نظر شماها صحبتهايي به اين زيبايي، به اين درخشاني، ارزش حفظ كردن ندارن؟! حالا اگر اين سخنراني و
احاديث راضي تون نكرد، چند جمله اي هم از حرفهاي استاد خودمون براتون بگم. البته اين رو بايد از روش بخوانم.
در حالي كه فاطمه سر رسيدش را باز ميكرد، فكر كردم مگر استاد فاطمه جزو همان مبلغان و شخصيتهاي فرهنگيه؟ صداي خواندن فاطمه از روي يادداشت هايش موقتا مرا از فكر استادش خارج كرد.
« نگاه اسلام به زن نگاهي واقع بينانه، متكي بر فطرت، طبيعت و نيازهاي حقيقي اش است. اسلام در عين حال كه با تبعيضات موجود ميان زن و مرد به شدت مبارزه كرده است، اما از مساوات ميان اين دو نيز جانبداري نمي كند. تبعيض را جنايت ميداند و تساوي را نادرست. چون كه براي هر يك نقش جداگانه اي در خلقت قائل است. هر يك را داراي حقوق متفاوتي ميداند. طبيعت، زن را نه پست تر از مرد ميداند و نه همانند مرد، چون كه معتقد است طبيعت اين دو را در زندگي خانوادگي و اجتماع مكمل يكديگر سرشته است. يعني هر يك بدون ديگر ناقص است. اما اگر از حدود خود تجاوز كند، نظم زندگي را به هم ميزند. پس ميخواهد كه اين دو در جايگاه خودشان قرار گيرند. ولي غرب ميخواهد كه اين دو در يك نقش انجام وظيفه كنند. آن هم در نقش « مردانه »! در نگاه اسلام زن و مرد دو خط موازي رقيب نيستند، دو قطب آهن ربا هستند كه به همديگر جذب ميشوند و هر يك خصوصياتي از ديگري را در
خود دارند ».
فاطمه سررسيدش را بست. سرش را بلند كرد حرف هايش تمام شده بود. با خود فكر كردم كه ديگر بهتر از اين نمي شد! بهتر از اين نمي شد از شخصيت زن صحبت كرد ؛ دفاع كرد. فكر كردم حتما همه قانع شده اند، ولي اشتباه ميكردم.
دست كم راحله مثل هميشه به اين آساني قانع نمي شد. آن گونه كه خودكار را در ميان مشتش ميفشرد و دست هايش را تكان ميداد، لحنش بيشتر معترضانه بود تا سوالي.
- ببين فاطمه، تو يه ادعايي ميكني، بعد هم ميچسباني اش به دين و توقع داري ما هم فورا قبول كنيم.
- نه! چنين توقعي ندارم. شما حق دارين اگه سوالي دارين بكنين، اگه اشكالي به اين نظر دارين بگين، در نهايت هم اگر نخواستين قبول نكينن. ولي خواهش ميكنم كسي نخواد لجبازي كنه.
- ببين فاطمه جان، ميدوني كه بحث لجبازي كردن نيست. قصه اينه كه ما چيزهاي ديگه اي توي بعضي مسائلي و احكام ديني ميبينيم كه با اين حرفهاي تو فرق داره. از بعضي احكام حقوقي مثل حق طلاق، ارث و ديه گرفته تا بعضي مسائل اجتماعي، هميشه زنها عقب تر از مردها قرار گرفته ان. اصلا در طول تاريخ حتي از ورود اسلام هم زنهاي ما بيشتر خانه نشين بوده ان. هيچ وقت هيچ سهمي در مسائل اجتماعي نداشته ان. حتي در زمينههاي ديني هم انگار به زنها ميدان چنداني داده نشده. ميدونه كه هنوز هم توي بعضي خانوادههاي متدين، زن رو ضعيفه صدا ميزنن يا توي حرفها و نظريات خيلي از علماي اسلام آدم چيزهايي رو ميبينه كه انگار اين بحث تساوي زن و مرد رو قبول ندارن.*
#ادامــــــه_دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
🌸🍃🌸🍃
#اندکی_تفکر
هرگز نه از دزدان بترسیم؛
نه از آدمکشان!
آنها خطرات بیرونی اند ...
خطرات کوچکند ...
از خودمان بترسیم!
دزدان واقعی,
پیش داوری های ما هستند.
آدمکش های واقعی,
نادرستی های ما هستند.
چه اهمیتی دارد
آنچه سرهای ما را
یا کیسه های پولمان را
تهدید می کند ...
نیندیشیم جز در آنچه که روحمان را تهدید می کند!💯
#خودشناسی
ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ
✍#فدایی_مولا
❣https://eitaa.com/meysami2❣
کانال طرح امین دبیرستان شهید میثمی
دَردم به جان رسید
و طبیبم پدید نیست..!
دارو فروشِ خَسته دلان را
دُکان کجاست..؟!
سلام طبیبـ❤️ـ دلهای خسته ....
#سلام_امام_زمانم
⚘﷽⚘
#به_وقت_رمان
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت٥٩
تكانِ دستهاي معترض راحله، همزمان با ساكت شدنش از جنبش افتاد و ساكت شد. راحله كه ساكت شد، انگار همه جا ساكت شد. از بس بلند و با احساس حرف ميزد. چنان با شور و هيجان حرف ميزد كه طنين صدايش در اتاق ميپيچيد. انگار ده نفر با همديگر حرف ميزده اند. ولي سميه كه حركت حرف زد همه چيز برعكس بود. سميه انگار بيشتر زمزمه ميكرد ؛ حرف نمي زد.
- ببين فاطمه خب قضيه هاي ديگه اي هم داريم كه خلاف حرفهاي تو و روايتهاي توست. يعني چه طوري بگم! در اونها از زن دوستي بد گفتن. يا مردها رو از مشورت كردن و پيروي كردن از زنها بر حذر داشتن اينها رو چه كارشون كنيم؟ كدومشون رو قبول كنيم؟
قبل از اين كه فاطمه جواب بدهد، خود سميه دوباره ادامه داد:
- ببين اين سوالهايي بوده كه مدت هاست در ذهن منه. حتي گاهي منو آزار ميداد، ولي خب هر دفعه خودم رو با راضي بودن به قضاي خدا كه ما زن ها
را اينگونه آفريده. تسكين ميدادم. البته از يكي دو نفري هم پرسيدم ولي جوابهاي خوبي بهم ندادن.
فاطمه نگاه تاييد آميزي به سميه كرد.
- طوري نيست: خود منم يه روزهايي دچار همين سوالها و حالتها شده بودم كه الحمدلله رفع شد. نكته اي رو كه ميخوام در مورد احاديث تذكر بدم. اينه كه ما نبايد فقط به ظاهر احاديث تكيه كنيم. يعني، بررسي كردن احاديث و روايات خودش علم مهمي است. اين كه مشخص بشه اولا اين سخنها از ائمه صادر شدن؟ چون ممكنه بعضي از اين احاديث سند و مدرك معتبري نداشته باشن و فقط به ائمه نسبت به داده شده باشن. نكته ديگه در نظر گرفتن نكات بياني در ترجمه اين احاديثه. يعني اين كه اين سخن در چه زماني و چه مكاني و خطاب به چه اشخاصي گفته شده، ممكنه خطاب آنها محدود باشه و نبايد به عموم جنس زنها تعميم داد. يا اين كه ممكنه در بعضي از اين احاديث « زن » فقط يه استعاره يا تمثيل از يه مفهوم ديگه اي باشه. مثلا در همان احاديثي كه در نكوهش زن دوستي گفته شده، مراد شهوت پرستي و زنبارگي باشه، نه محبت كردن به همسر، چون كه در احاديث ديگه اي، سفارشهاي بسيار اكيدي بر محبت به همسرها و عموم زنها داريم. احاديث ديگه اي هم داريم كه در اونها منظور، بخش خاصي از زن ها هستند. مثلا حديثي از امام صادق روايت شده كه فرموده اند: « با زنها مشاوره نكنيد مگر آن كه تدبيرشان به تجربه برايتان ثابت شده باشد. » درباره اين حديث بايد گفت معمولا چون زنها بيشتر به امور خانه داري ميرسيدن و به خصوص در گذشته كه زنها تجربه را مستثني ميكنن. يعني يه حكم قطعي در مورد افراد يه جنس صادر نمي كنن. يا اين كه در مواردي، زنها به خاطر شدت احساساتشون و علاقه اي كه به شوهرشون دارن و دوست دارن و درست هم هست، ممكنه شوهرشون رو از كارهاي واجبي مثل جهاد، منع كنن. حالا آيا دين اين اجازه رو به اين شوهر ميدهد كه به حرف اين زن توجه كنه؟ در تفسير اين حديث بايد به مسئله مورد مشورت و شخص مشاور هم توجه كرد.
ثريا از زير چشم نگاه مشكوكي به فاطمه انداخت:
- مطمئني كه توجيه نمي كني؟!
- يعني شك داري كه ائمه از حضرت زهرا پيروي ميكردن؟ در محبت و اراداتي كه به حضرت زهرا داشتن شك داري؟ يا اين كه فكر ميكني حضرت علي در زندگي شون هيچ توجهي به نظريات و عقايد حضرت زهرا نداشتن؟!
ثريا سرش را پايين انداخت و چيزي نگفت. فاطمه سكوت ثريا را كه ديد، خودش ادامه داد:
- پس باور نكنين كه خطاب ائمه در اين احاديث به همه زنها بوده و يك نكته ديگه رو هم بگم كه بد نيست اون رو در نظر بگيرين.*
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت٦٠
همه سخنها و اندرزهاي ائمه هم به ما نرسيده. بلكه اون قسمتي به ما رسيده كه با ذوقيات مردم اون روزگار و طول زمان مساعد بوده. مثلا ببينين ما از يه سخنران بيشتر سخناني رو حفظ ميكنيم كه خودمون به اون علاقه داشته باشيم و چون در طول تاريخ معمولا جو رايج مردم بيشتر در جهت بدگويي از زنها بوده، و قسمتي از اين حرفها را كه گاهي محدود به زمان و مكان خاصي هم بوده، حفظ كرده ان؟
- همه اين حرفها درست! ولي تكليف من با داداشم چيه؟
خداي من باز هم عاطفه پاي برادرش را وسط كشيده.
- ديگه چي شده؟ چرا اين قدر ناراحتي؟
عوض عاطفه، ثريا جواب داد:
- مگه عاطفه ناراحت هم ميشه؟
عاطفه ترجيح داد اين طعنه را نشنيده بگيريد، چون فقط جواب فاطمه را داد. عجيب بود!
- از دست مسعود، داداشم. به جون خودم نباشه، به مرگ همه تون امونم رو بريده. وقتي هم كه ميخوام جوابش رو بدم همه ميگن دختر رو چه به حرف زدن؟! دختر بايد ياد بگيره كه زياد حرفه نزنه
فاطمه پرسيد:
- حالا مشكلت چيه؟
راحله زير لب غرغر كرد:
- تازه بعد از يه ساعت ميپرسه، مشكلت چيه؟ نمي دونم، مگه همين مشكل به اندازه كافي بزرگ نيست!
فاطمه نشنيد. چون عاطقه داشت جواب سوالش را ميداد.
- آخه يكي دو بار هم كه جرئت كردم بهش اعتراض كنم، در اومد گفت كه « قرآن گفته مردها قيم زن هان! صدات در نيادا » نمي دونم كدوم شير پاك خورده اي اين آيه « الرجال قوامون علي النساء » رو توي دهن اين پسر انداخته؟!
فاطمه پرسيد:
- مگه قوام يعني چه؟
عاطقه با پوز خندي گفت:
- نمي دوني؟! يعني « قيم » ديگه! سرپرست! صاحب اختيار.
فاطمه سرش را به نشانه تاسف تكان داد:
همه مشكلات از معناي غلط اين كلمه شروع ميشه.
راحله حيرت كرد:
- چه طور مگه؟ معنيي كه عاطفه گفت غلطه؟!
- بله! غلطه؟
- « پس اين جا به چه معنيه؟ »
حتي توجه ثريا هم جلب شده بود!
- در اين جا قيم به معني « مدير و سرپرست » به كار ميره. همان طور كه خود عربها هم ميگن « قوام الشركه » يعني « سرپرست شركت »
- حالا فرض ميكنيم همين معني رو بده كه شما ميگي، مگه با معناي قبلي چه قدر فرق ميكنه. اينم همونه ديگه!
انگار واقعا ثريا ميخواست وارد بحث بشه!
- ببين در اين معنا ديگه اختيار زندگي زن به دست مرد نيست، بلكه به مرد اين مسئوليت داده شده كه زندگي زن رو اداره كنه. يعني درحوزه خانواده بايد خرج زندگي زن رو بده و مشكلات مادي اون رو رفع و رجوع كنه. توي حوزه اجتماعي هم از اونجا كه مناسبي مثل حكومت و قضاوت و رهبري به دست مردهاست، در حقيقت اين مردهان كه مديريت جامعه رو به دست دارن.
راحله مثل اين كه نكته خيلي مهمي به ذهنش رسيده باشد، يا مچ كسي را گرفته باشد، يكهو گفت:
- صبر كن ببينم! ولي ثريا بي صبرانه و كمي بي خيال نسبت به راحله، صحبت او راقطع كرد:
- خب چرا خود زنها نتونن اين كار رو بكنن؟
فاطمه لبخندي زد:
- خيلي ساده ست! اين صرفا امتيازي نيست كه در اختيار مردها قرار داده شده باشه، بلكه برمي گرده به همون تفاوت هاي طبيعي كه بين زن و مرده. چون مردها مقاومت بيشتري در مقابل رويدادهاي خشن زندگي دارن، قدرتمندترن و بهتر ميتونن با عوامل مزاحم طبيعت مبارزه كنن و خلاصه اي از صفات ديگه كه مردها آمادگي بيشتري براي انجام وظيفه دارن. در صورتي كه زنها نه تنها به خاطر مسائل جسمي شون مثل دوران عادت و ماههاي وضع و دوران شير دهي دچار محدوديتهاي ديگه اي هم هستن كه اين وظيفه از روي شونه شون برداشته شده. در عوض زن ميتونه با آرامش بيشتري به نقش تربيتي خود بپردازه.*
#ادامــــــه_دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸