#داستانک🌿
#شیشه_عطر
🍃ظهر که از مدرسه آمد هنوز به مادرش سلام نکرده، متوجه #شمیم_دل_انگیزعطر بابا باشد که فضای اتاق را پر کرده بود.
🧐 با خودش گفت:
باید این #بوی_خوش از پدرم باشد به خاطر پیروی از رسول الله ﷺ #عطر میزند تا همیشه خوشبو شود.
اما تا حالا سابقه نداشته است این همه بوی #عطر فضای خانه را پر کرده باشد.
🌸 به اتاق بابا رفت از مرتب بودن اتاق مثل میشه #لذت برد. هیچ کس در اتاق نبود با 😳تعجب شیشه #عطر بابا را دید که خالی و بدون درپوش است ، معلوم شد که بابا فراموش کرده در شیشه #عطر را ببندد. حالا همه #عطر پریده و چیزی درون شیشه باقی نمانده است.🤭
🤔 مینا دوباره به فکر فرو رفت و با خودش گفت:
درپوش شیشه #عطر از #عطر داخل شیشه #محافظت می کند ' اما اگر درپوش برداشته شود تمام بوی خوش از بین میرود.
🧕 ما دخترها هم اگر #حجاب خودمان را کنار بگذاریم تمام خوبیها و بوی #معطری که در وجودمان جمع شده است را از دست خواهیم داد.🤔
💠حالا بهتر است به فکر یک شیشه #عطر به عنوان #هدیه برای بابا باشم.☺️
📚نمی دانستم.
#حجاب
....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑....
✍#فدایی_مولا
#داستانک
#عزت_نفس_داشته_باش
📝جوانی آمد خدمت علی علیه السلام گفت:
یا علی یک دردی افتاده در جانم نمی دانم چه کنم؟
حضرت فرمود: چیه؟
گفت: ببین آقاجان شناسنامه ام را می گویم گرچه تو عالِم به همه هستی هستید اما می گویم ،
من نوکر توام آقاجان شیعه ات هستم می میرم برای فاطمه ات ، می میرم برای حسنت می میرم برای حسینت می میرم برای خودت ، می میرم برای قرآن و دین و مکتبت.
خُب باریک الله مشکلت چیه؟
🔷درد من این است با وجودی که شما را دوست دارم با وجودی که برایتان می میرم با وجودی که خیلی قبولتان دارم اما وقتی به #گناه می رسم دیگر نمی فهمم چه کنم! زمانی عقلم سر جایش می آید که می بینم خاک تو سرم شده ، شیرجه زدم تو #گناه ، شیرجه زدم تو سفره ی #معصیت .
دوستتان دارم اما #گناه می کنم.
حضرت لبخندی زد (علی لبخند به همه مان می زند) دو انگشت مبارک را بهم چسباندند گذاشتند رو سینه ی این جوان یک واژه را سه بار تکرار کردند؛
💠فرمودند:
اَکرِم نَفسَک، اَکرم نَفسَک، اَکرم نَفسَک ،
یعنی چه؟
یعنی عزت نفست را حفظ کن.
به نقل از استاد دانشمند
ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ
✍#فدایی_مولا
@meysami2
کانال طرح امین دبیرستان شهید میثمی