✨﷽✨
﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ﴾
مراد(از اجابت مضطر وقتی كه او را بخواند) اين است كه خدا دعای دعا كنندگان را مستجاب و حوائجشان را بر میآورد، و اگر از کلمه اضطرار استفاده کرد برای اين است كه در حال اضطرار، دعای دعاکننده از حقيقت برخوردار است و ديگر گزاف و بيهوده نيست، چون تا آدمی بيچاره و درمانده نشود، دعاهايش آن واقعيت و حقيقت را كه در حال اضطرار دارا است ندارد، و اين خيلی روشن است.
ویژگی ديگری برای دعا آورده و آن اين است كه فرموده:" اذا دعاه- وقتی او را بخواند"، و اين برای آن است كه بفهماند خدا وقتی دعا را مستجاب میكند كه دعاکننده، به راستی او را بخواند، نه اينكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهری داشته باشد و اين وقتی صورت میگيرد كه اميد دعاکننده از همه اسباب ظاهری قطع شده باشد، يعنی بداند كه ديگر هيچ كس و هيچ چيز نمیتواند گره از كارش بگشايد، آن وقت است كه دست و دلش با هم متوجه خدا میشود و در غير اين صورت همانطور كه گفتيم غير خدا را میخواند.
پس، اگر دعا صادق بود، يعنی خوانده شده فقط خدا بود و بس، در چنين صورتی خدا اجابتش میكند و گرفتاريش را كه او را مضطر كرده بر طرف میسازد، هم چنان كه در جای ديگر فرموده: ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ كه در اين آيه بطوری كه ملاحظه میفرماييد هيچ قيدی برای دعا نياورده جز اينكه فرموده در دعا مرا بخوانيد.
📚ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد ۱۵، ص۵۹۴
@mf_quran
✨﷽✨
﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّـهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً﴾
میفرمايد:" وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّـهَ" و هر كس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهيزد، و حدود او را نشكند، و حرمت شرايعش را هتك ننموده، به آن عمل كند" يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً" خدای تعالی برايش راه نجاتی از تنگنای مشكلات زندگی فراهم میكند، چون شريعت او فطری است، و خدای تعالی بشر را به وسيله آن شرايع به چيزی دعوت میكند كه فطرت خود او اقتضای آن را دارد، و حاجت فطرتش را بر میآورد، و سعادت دنيايی و آخرتيش را تامين میكند، و از همسر و مال و هر چيز ديگری كه مايه خوشی زندگی او و پاكی حياتش باشد، از راهی كه خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی میفرمايد، پس مؤمن اين ترس را به خود راه ندهد كه اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به اين جهت از آن محرمات كام نگيرد، خوشی زندگيش تامين نشود، و به تنگی معيشت دچار گردد، نه، اينطور نيست، برای اينكه رزق از ناحيه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است كه از عهده ضمانت خود بر آيد.
وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَی اللَّه و كسی كه بر خدا توكل كند، از نفس و هواهای آن، و فرمانهايی كه میدهد، خود را كنار بكشد و اراده خدای سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد، و عملی را كه خدا از او میخواهد بر عملی كه خودش دوست دارد ترجيح بدهد، و به عبارتی ديگر به دين خدا متدين شود و به احكام او عمل كند.
فَهُوَ حَسْبُهُ چنين كسی خدا كافی و كفيل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را كه او آرزو كند، خدای تعالی هم همان را برايش میخواهد، البته آنچه را كه او به مقتضای فطرتش مايه خوشی زندگی و سعادت خود تشخيص میدهد، نه آنچه را كه واهمه كاذبش سعادت و خوشی میداند.
📚ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد۱۹، صفحهٔ۵۲۶
مرکزفرهنگی قرآن وعترت نهادنمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه علوم پزشکی تهران
ایتا/تلگرام
@mf_quran
✨﷽✨
🔴خافِضَةٌ رافِعَةٌ
اين دو كلمه دو خبر است براى ضميرى كه به واقعه بر مىگردد، و حاصل كلام"هى خافضة و هى رافعة" است،
يعنى قيامت خافض و رافع است.
و (خفض )درست معناى ضد (رفع )را مىدهد،
و اما اينكه چرا قيامت پايين آورنده و بالا برنده است بايد گفت كه:
اين تعبير كنايه است از اينكه قيامت نظام عالم را زير و رو مىكند، مثلا باطن دلها را كه در دنيا پنهان بود ظاهر مىكند، و آثار اسباب كه در دنيا ظاهر بود، همه مىدانستند آب چه اثرى و آتش چه اثرى دارد، در قيامت پنهان مىشود، يعنى اسباب به كلى از اثر مىافتد، و روابط جارى ميان اسباب و مسببات به كلى قطع مىگردد، در دنيا جمعى داراى عزت بودند، و آنان اهل كفر و فسق بودند، كه عزتشان همه جا ظاهر بود، و همچنين جمعى ديگر يعنى اهل تقوا ذلتشان هويدا بود، ولى در قيامت اثر از عزت كفار و فساق و نشانهاى از ذلت متقين نمىماند.
📚ترجمه #تفسیر_المیزان، ج۱۹، ص:۱۹۷
@mf_quran