eitaa logo
مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام
605 دنبال‌کننده
457 عکس
55 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مسألۀ امامت، سرّی از اسرار الهی* 🖌وکلای امام از اسرار امامت خبر داشته‎‌اند و امام هم آنها را از اسرار امامت باخبر می‌کرده است. زمانی که حضرت حجت(عج) متولد شدند امام به وکلا نامه نوشتند که حضرت متولد شده‌اند. 🖊«محمد بن علی بن بلال» که یکی از وکلای امام عسکری(ع) بوده است می‌گوید: «خرج اليّ من أبی محمد قبل مضیه بسنتین- یخبرنی بالخلف من بعده» ؛ دو سال قبل از دنیا رفتن حضرت عسکری(ع)، نامه رسید که خلف متولد شده است و چند روز قبل از اینکه امام از دنیا بروند باز هم نامه رسید که خلف چه کسی است. 📌در مورد احمد بن اسحاق قمی نیز همین‌طور آمده است: «لما ولد الخلف الصالح(ع) ورد عن مولای ابی محمد الحسن بن علی(ع) علی جدّی احمد بن اسحاق». راوی این داستان نوۀ احمد بن اسحاق، یعنی احمد بن حسن بن احمد بن اسحاق است. وی می‌گوید وقتی که خلف متولد شد: «ورد عن مولانا ابی محمد الحسن بن علی(ع) علی جدّی احمد بن اسحاق کتاب فاذا فیه مکتوب بخط یده(ع) الذی کان ترد به التوقیعات علیه». همان خط معروفی که توقیعات به آن خط می‌رسید و همان خطی که اعرفه و همان خطی که مشخص بود «و فیه ولد لنا مولود فلیکن عندک مستوراً و عن جمیع الناس مکتوماً...» مولود متولد شد اما سری است، و کسی نباید متوجه بشود؛ لذا تأکید می‌شود: «عن جمیع الناس مکتوماً». 👈بهتر است عرض شود که مسألۀ امامت بسیار سرّی بوده است و اصحاب یک امام به هیچ وجه امام بعدی را نمی‌شناختند و تنها اصحاب بسیار خاصی بوده‌اند که امام بعدی را می‌شناخته‌اند. امامت مسأله‌ای بوده که تنها به آن افراد بسیار خاص اطلاع داده می‌شده است؛ آن هم به شرطی که این مطلب را ذکر نکند. در روایت‌های ما آمده که این سرّی است که خدا در عرش به ملائکه گفته است و از ملائکه به فلان جا آمده است و بعد پیامبر آمده است شما این مطلب را در کوچه و بازار پخش می‌کنید! امامت یک سِر است. این بوده که وقتی که امام از دنیا می‌رفته، شیعیان مجبور بوده‌اند که بگردند تا متوجه شوند که امام بعدی چه کسی است؟ و علائم را ببینند. و این‌طور نبوده است که هر شخصی دوازده امام را بشناسد. 🖊و در روایت‌ها وارد شده است که امام وقتی که از دنیا می‌رفته‌اند، یک نفر را بفرستید تا تحقیق کند؛ «فلو لا نفر من کل فرقة طائفة لیتفقهوا فی الدین» یکی از موارد تفقه در دین تفقه در شناخت امام است. *. استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی — 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
Taabodi-Tavasoli_860808.mp3
زمان: حجم: 488.6K
📌 تفاوت کلیدی واجب تعبدی و توصلی آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: تعبدی آن است که بدون قصد قربت غرض شارع حاصل نیست و توصلی این است که بدون قصد قربت آن غرض شارع حاصل است. منتها غیر از این ما به الامتیازی که ذکر شد، یک جهت ما به الاشتراک بین تعبدی و توصلی هست و آن این است که در توصلی هم اگر کسی قصد قربت کرد، ثواب داده می‏‌شود. 📝فرق بین توصلی و تعبدی در این نیست که با قصد قربت ثواب داده می‏‌شود یا نه، هر دو ثواب داده می‏‌شود، منتها یکی از اینها بی قصد قربت غرض شارع حاصل نیست و آن یکی حاصل است، مثلاً نجات مؤمنی از مرگ، مطلوب شارع است، اگر کسی به قصد قربت این کار را کرد ثواب اخروی هم دارد ولی اگر هیچ قصد قربتی در این کار نبود، غرض شارع حاصل است ولی این دیگر عملش ثواب ندارد، در توصلی هم با قصد قربت ثواب داده می‏‌شود منتها قصد قربت شرط حصول غرض مولا نیست. 👈 کتاب الصوم (تقریرات)، 86-87، جلسۀ 8 _ 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟 ✅وحید بهبهانی توجه ویژه‌ای به منابع اولیه داشت استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی: ✴️ اساسا در نهضت اخباری‌گری، اخباری‌ها برخی امتیازات نفسی مانند زهد و تقوا و امثال اینها را داشتند. این مسأله معمولا غیر قابل انکار بوده است و اخباری‌ها، علمای بسیار با ورعی بودند و حتی از این جهت ضرب المثل‌هایی بودند. مثل سید هاشم بحرانی که از معروفین است و صاحب حدائق می‌گوید که اگر عدالت قرار باشد ملکه باشد، فقط احراز عدالت دو نفر می‌شود، مقدس اردبیلی و سید هاشم بحرانی. ❎ اما اگر جنبه‌های شخصی‌ این موضوع را کنار بگذاریم، یکی از تأثیراتی که این اخباری‌ها در فرهنگ شیعه گذاشته‌اند که بسیار مهم و مثبت است، توجه به منابع اصلی است. التفات دادن به منابع اصلی و تأکید بر اینکه باید مطالب را از روایات بیرون بکشیم و بحث‌های عقلیِ بیخود را کم کنیم نتیجه همین جریان است. این تنبیه بسیار خوبی بود که در اثر حرکت اخباری گری ایجاد شد و واقعا هم مثمر ثمر است. 🔹 اخباری‌ها در عین تأکید بر لزوم مراجعه به منابع اولیه، زمینه‌های آن را هم خودشان فراهم نمودند. اگر دقت کنید، همهء مؤلّفین کتب حدیثی و جوامع حدیث متأخر، یا اخباری هستند و یا تمایل به اخباریگری دارند. شیخ حر عاملی، ملا محسن فیض اخباری هستند؛ و مرحوم مجلسی هم تمایلات اخباری داشته است. 🔸من در مجموع نهضت اخباری‌گری را نهضتی بسیار مثبت ارزیابی می‌کنم. برخلاف بعضی تصورات که از اخباری‌گری، همیشه به عنوان یک واپس‌گرایی یاد می‌شود، به نظر من اصلا اینطور نیست. ✳️ اما در عین حال نباید از یاد برد که نهضت اخباری‌گری، نهضتی بود که عمق نداشت. یعنی این نهضت اگر چه مراجعه به منابع را به ارمغان آورد، ولی نه با عمق. بعدا وحید بهبهانی و امثال ایشان که جریان اصولی را بازسازی کردند، از اخباری‌گری، توجه به منابع را گرفتند. از این جهت، وحید بهبهانی و امثال ایشان که خیلی اهل تتبع هستند به منابع اولیّه توجه ویژه‌ و عمیقی دارند و این امتیاز وجود دارد.🔺 ▪️درس خارج اصول فقه استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی، به تاریخ سی‌ام آبان‌ماه ۱۳۸۶ —------— 🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»: 👉@mfeqhi
بیان وجوب اصل نماز در روایات، به دلیل بیان اهمیت ولایت بوده است استاد معظم، حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی: ✳️ در کلمات رجال کشی گروه‌هایی به عنوان فقیه مطرح بوده‌اند. البته افرادی هم بوده‌اند که اگرچه جزء این گروه‌ها نیستند، ولی ائمه علیهم‌السلام به آنها دستور افتاء داده‌اند. مثلاً امام علیه‌السلام در مورد ابان بن تغلب می‌فرماید: «أفتِ الناس». یا در مورد معاذ نحوی هم آمده است که امام(ع) افتا دادن ایشان را تأیید می‌کنند. 📝 صحبت بر این است که چطور می‌توانیم فتاوای ایشان را به دست بیاوریم؟ آیا فتاوای ایشان الزاماً باید از طریق روایاتی که نقل کرده‌اند به دست آورده شود؟ عرض ما این بود که ممکن است در برخی موارد فتاوای این بزرگانِ معاصر ائمه، از طریق روایاتی که نقل می‌کردند، نباشد؛ بلکه سکوت ایشان کاشف از فتوایشان باشد. 📌 عرض می‌کردم که ما در بسیاری از مسائل اصلی فقه، روایتی نداریم؛ بلکه روایت در تفریعاتش است. در مسائلی همچون مطهرات، منجسات و... اصل مسئله، مفروغ‌عنه است و سؤالات در مورد فروعاتش است. مثلاً اصل نجاست بول، غائط، دم و یا اصل وجوب صلوة، وجوب زکات، وجوب صوم و... روایتی ندارد؛ زیرا این مسائل جزو مسلمات بودند و دربارۀ اصل حکم نیاز به ورود روایتی نبوده است. 🖌 ائمه علیهم السلام مواردی را دنبال می‌کردند که عامۀ مسلمین اشتباه کرده بودند و اشتباهاتشان را تذکر می‌دادند؛ از این رو در بسیاری از مسائل اصلی فقه روایتی در اصل مسئله نداریم. 👈 حتی در مورد نماز هم که در مورد وجوبش روایت داریم، اصل این موضوع برای بیان نکتۀ دیگری است. برای این است که بگوید نماز، روزه، حج و زکات واجب است و در کنارش ولایت هم واجب است؛ و اگرچه این پنج اصل در کنار هم واجب هستند، ولی چرا مردم چهار اصل نخست را گرفته‌اند ولی پنجمی را که از همه مهم‌تر است، رها کرده‌اند؟! یعنی این روایت هم مقدمه برای بحث مهم‌تری است که مردم بدان نپرداخته‌اند، نه به مواردی که بدان پرداخته‎اند. 🖊خارج فقه، 8/اردیبهشت/1403 —------— 🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»: 👉@mfeqhi
اصطلاحات مختلف برای نقل آراء فقیهان: آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: 👈 به غیر از تعبیر شهرت، معمولا، سه نوع تعبیر در کتب، برای نقل آرا فقها وجود دارد: 1️⃣ اجماع در اجماع علاوه بر اینکه معمول فقها متعرض مساله شده و نظر خودشان را بیان کرده‌اند، اتفاق نظر هم وجود دارد. 2️⃣ بلا خلاف «بلاخلاف» عبارت است از این که آنهایی که مساله را عنوان کرده‌‌اند، نسبت به حکم آن، اختلافی ندارند. بنابراین ممکن است اکثر فقها متعرض مساله نشده باشند اما آن کسانی که مساله را مطرح نموده‌‌اند، نسبت به حکم آن اتفاق نظر دارند. 👈 بنابراین «بلاخلاف» نسبت به «اجماع» ضعیف‌‌تر است. 3️⃣ بلا خلاف أجده یا لا نعلم فیه خلافاً معنای این تعبیر این است که فرد تحقيق و فحص كامل نكرده ولی به مقداری که تتبع نموده، مخالفی در مسأله نیافته است. 👈 این تعبیر از «بلاخلاف» ضعیف‌‌تر است زیرا «بلاخلاف» شهادت به عدم الخلاف است، اما این تعبیر شهادت به عدم الخلاف نیست. 4️⃣ متفردات این اصطلاح بیشتر در کلام سید مرتضی در کتاب «الانتصار فی ما انفردت به الإمامية» مطرح شده است. 👈 متفردات یا عبارت «ممّا انفردت به الإمامیة» به معنای اجماعی بودن مسأله نیست. بلکه به این معناست که این مسأله تنها توسط علمای شیعه مطرح شده است؛ نه اینکه همه علمای شیعه آن را مطرح کرده باشند و یا در مورد آن اتفاق نظر داشته باشند. 📚 درس خارج فقه آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: (1394/10/7) —------— 🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»: 👉@mfeqhi
معنای یقین در دلیل استصحاب استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی: یقین در دلیل استصحاب به معنای صفت نفسانی خاص نیست؛ بلکه به معنای مطلق کاشف است؛ چون دلیل استصحاب در فضایی صادر شده است که وجود امارات معتبر در بین عقلا و شرع امری مسلم بوده است، پس مسلما احکام شرعی دائرمدار یقین به معنای خاص نیستند. این امر مسلم به منزلۀ قرینۀ متصلی است که باعث می‌شود از ظاهر اولیۀ یقین رفع ید نموده و آن را به معنای مطلق طریق معتبر بدانیم و همین بیان منشأ ورود دلیل اماره بر دلیل استصحاب است؛ چون با قیام اماره مطلق طریق معتبر محقق می‌شود. اما این بیان برای تقدیم اصل سببی بر اصل مسببی کارا نیست؛ چون با قیام اصل سببی طریق معتبر محقق نشده، بلکه صرفاً حجت محقق شده است. درس اصول جلسه111 مورخ1402/3/1 —------— 🔍 مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام: 👉@mfeqhi
- کاربرد توثیق خاص در منابع عامه، برای شیعیان چیست؟ اگر عامه یک راوی را توثیق کنند، چه‌بسا بتوان برداشت کرد که آن راوی از نظر آنان امامی نبوده است؛ زیرا به نظرِ شرح‌حال‌نگاران و رجالیان عامه، «شیعه‌بودن» مجوّز کافی برای نسبت‌دادنِ ضعف و جعل به راوی شمرده می‌شود؛ البته برخی از رجالیان عامه برای نسبت‌دادنِ ضعف و جعل به راوی، افزون بر شیعه‌بودنِ وی، لازم می‌دانند که آن راوی، صحابه و خلفا را مذمت کرده باشد. اما اگر شیعیان غیر امامی که معمولاً با افراد امامی ارتباط داشته و ازاین‌رو، مطالب خویش را برای امامیه بیان می‌کرده‌اند، لفظ «ثقه» را به‌طور مطلق دربارۀ یک راوی به‌کار ببرند، چنین توثیقی ناظر به مذهب راوی نیست؛ بنابراین توثیقات ابن عقده(که کتابش را برای استفادۀ امامیه نوشته) و ابن فضّال(که توثیقاتش را برای عیاشی بازگور کرده است) بر غیر امامی بودنِ راویان، دلالت نمی‌کنند. به دیگر سخن، می‌توان گفت کاربرد لفظ «ثقه» بر قدر مشترک ذهنی میان گوینده و شنونده (یعنی صادق و ضابط بودن) دلالت دارد؛ اما از آن، امامی یا غیر امامی بودنِ راوی، فهمیده نمی‌شود. منبع: استناد در روش شناخت رجال اسناد، ص349. --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
تنزیل در بیانات شرعی استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی: 🔸فرض کنید عقل انسان حکم به لزوم احترام والدین نموده و شارع مقدس می‌فرماید «الخال کالأم» یا «الخاله کالأم» که در اینجا شارع مقدس یک لزوم احترام شرعی که با لزوم احترام عقلی برای والدین مماثل است، برای دایی یا خاله جعل نموده است. 🔹تنزیل در امور تکوینی نیز به همین شکل است با این تفاوت که امور تکوینی از سنخ حکم نیستند به این صورت که مماثل با آن امر تکوینی که خودش حکم نیست، یک حکم شرعی جعل می‌شود. فرض کنید شارع مقدس می‌گوید شراب همانند گرگ است؛ یعنی همان‌طور که تکویناً از گرگ فرار می‌کنید، تشریعاً باید از شراب فرار کنید. پس شراب و خمر از این جهت که هر دو فرار کردنی هستند و دارای یک نقطۀ مشترک و مماثل هستند و شارع مقدس همان مماثل با فرار کردنِ تکوینی از گرگ را در عالم تشریع برای خمر جعل می‌کند. البته در مورد گرگ ممکن است عقل نیز حکم به لزوم فرار نماید که از سنخ باید و نباید و اثر عقلی باشد. 🔸اما حتی اگر چنین اثر عقلی‌ای را در نظر نگیریم، در مورد همان آثار تکوینی نیز می‌توان با استفاده از تنزیل جعل مماثل کرد. لذا در روایتی که از طریق فضیل بن یسار نقل شده است بیان شده شخصی که امام نداشته باشد، به منزلۀ گوسفندی است که از گله جدا شده و شب توسط گرگ خورده خواهد شد. این روایت به صدد بیان آن است که اشخاص موظف به تولی نسبت به امام می‌باشند و بدون تولی امام معصوم علیه السلام خطرات متوجه انسان شده و او را همچون گوسفند از گله رها شده به هلاکت می‌رساند. پس در این روایت به نکتۀ جعل نیز اشاره شده مبنی بر این که اگر شما نسبت به امام زمان علیه السلام تولی نداشته باشید مفسدۀ عدم تولی امام همچون مفسدۀ هلاکتی است که گوسفند از گله جدا شده را تهدید می‌کند. 👈 پس در این روایت یک نکتۀ تکوینی وجود دارد مبنی بر اینکه هر کس از امام علیه السلام جدا شود خطر هلاکت او را تهدید می‌کند و مقارن با این نکتۀ تکوینی یک جعل شرعی نیز صورت گرفته است که بر اشخاص لازم است شرعاً نسبت به امام تولی داشته باشند و ملاک این جعل شرعی همان نکتۀ تکوینی می‌باشد به این نحو که لازم است نسبت به امام تولی داشته باشید؛ چون اگر کسی نسبت به امامش تولی نداشته باشد همانند گوسفندی که از گله جدا شده و در معرض هلاکت است، هلاک خواهد شد. پس در تنزیل ممکن است یک موضوع به جهت مماثلت و نقطۀ مشترکی که با یک نکتۀ تکوینی دارد، نازل منزلۀ آن امر تکوینی بشود و با این تنزیل یک حکم شرعی جعل می‌شود پس در روایت مذکور گفته شده رعیت بدون امام مبغوض است زیرا رعیت بدون امام با گوسفند از گله جدا شده یک نکتۀ مشترک دارند و آن نکته هلاکت است. هلاکت یک موقع موضوعی است که باعث می‌شود اشخاص از آن فرار کنند و در امور تکوینی هلاکت مناط حکم است یعنی اینکه رعیت بدون امام توسط دشمنان هلاک می‌شود ملاک جعل حکم لزوم تولی امام می‌باشد. 🔆بر این اساس آیت الله والد به شکل تفصیلی به این بحث پرداخته و فرموده‌اند تنزیلات لزوماً ناظر به احکام شرعی نبوده و می‌توانند ناظر به احکام عقلی یا آثار تکوینی باشند. ایشان به تناسب روایت « َأَنَّ الْجَارَ كَالنَّفْسِ غَيْرَ مُضَارٍّ وَ لَا آثِم‌« به این نکته اشاره می‌کردند. درس خارج اصول؛ 1401/10/13 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
دقتی دوباره در سند «زيارة الشهداء في یوم عاشوراء» 🖌خرج من الناحية سنة اثنتين وخمسين ومائتين إلي على يد الشيخ محمد بن غالب الأصفهاني حين وفاة أبي رحمه‌الله، وكنت حدث السن، فكنت استأذن في زيارة مولاي أبي عبد الله عليه‌السلام وزيارة الشهداء رضوان الله عليهم، فخرج إلي منه : بسم الله الرحمن الرحيم ، إذا أردت زيارة الشهداء رضوان الله عليهم، فقف عند رجلي الحسين عليه‌السلام، وهو قبر علي بن الحسين صلوات الله عليهما، فاستقبل القبلة بوجهك، فان هناك حومة الشهداء عليهم‌السلام وأوم واشر إلى علي بن الحسين عليهما‌السلام وقل... (ادامه متن روایت زیارت را اینجا بخوانید: http://lib.eshia.ir/27788/1/485) 📌آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: یک روایتی که مربوط به زیارت امام حسین(ع) است که در آن آمده است: «خرج من الناحیة المقدسة» ظاهراً همین زیارتی است که اسامی شهداء زیارت عاشورا در آن هست و نام حدود نود نفر از شهدای عاشورا و مرتبط با عاشورا را ذکر کرده است؛ مانند «مسلم بن عقیل» و «قیس بن مسهر» هم در آن ذکر شده است. در آنجا تاریخی که بر این روایت هست، ۲۵۲ق می‌باشد. بعضی توجه به تاریخ نکرده‌اند و این روایت را از امام زمان(عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) دانسته‌اند؛ در حالی‌که در سال ۲۵۲ق ایشان هنوز متولد نشده بودند. بعضی‌ها مقداری متوجه شده‌اند و گفته‌اند در سال ۲۵۲ق امام زمان متولد نشده بودند و این از امام عسکری(ع) می‌باشد و اینها هم توجه نکرده‌اند که در سال ۲۵۲ق امام عسکری(ع) هنوز امام نشده بودند و زیارت از «ناحیۀ مقدسه» است؛ یعنی از «ناحیۀ امامت» می‌باشد؛ چون شخص تا به امامت نرسد، راجع به وی تعبیر «ناحیه» نمی‌کنند. پس این روایت از امام هادی(ع) می‌باشد و سال ۲۵۲ق سال امامت امام هادی(ع) است. منبع: دروس رجال، جلسۀ 31 🔸متن کامل زیارت: http://lib.eshia.ir/27788/1/485 🔹اطلاعات بیشتر در این‌باره: B2n.ir/g46898 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
💠تطبیق قاعده‌ای اصولی بر وصیت امام صادق(ع) استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری: 🔹 در جایی که متکلم مراد خویش را تفهیم می‌کند، ممکن است بپذیریم که ظاهر دلیل آن است که اگر در مقام تفهیم معنای حقیقی است، خلاف ظاهر است که متکلم بخواهد نسبت به برخی متعاطفین، معنای حقیقی را تفهیم کند و نسبت به برخی دیگر مجاز ادعائی را تفهیم کند، و ممکن است ظهور کلام را در یگانگی مراد تفهیمی بدانیم. 🔸 ولی نسبت به مراد جدّی، تفکیک بین متعاطفین بلا مانع است. ما همیشه برای تبیین این مطلب، بدین مثال معروف اشاره می‌کردیم که امام صادق علیه السلام، در وصیّت خویش، 5 نفر را به عنوان وصیّ خود تعیین فرمودند، حال‌آنکه قطعاً هر 5 نفر مراد جدّی ایشان نبوده است و ایشان تنها 1 نفر را به صورت جدّی اراده نموده‌اند. 🔹 خلیفۀ عباسی به امیر مدینه گفت ببین شیعیان، پس از جعفر بن محمد بر چه کسی به عنوان امام اتفاق نظر دارند، گردنش را بزن. امیر مدینه پی‌ گیر وصیّت امام صادق علیه السلام شد و متوجه شد، حضرت 5 تن را به عنوان وصیّ معرفی نموده‌اند؛ یکی خود خلیفه، دوم امیر مدینه، سوم همسر امام علیه السلام، چهارم عبدالله افطح فرزند بزرگ‌تر امام علیه السلام و پنجم امام کاظم علیه السلام که فرزند کوچک‌تر بودند. 🔸 اصحاب امام علیه السلام متوجه شدند مقصود ایشان، خصوص امام کاظم علیه السلام بوده و سائر افراد را به عنوان کاندیدای پوششی ذکر نموده‌اند. یکی از اصحاب گفته بوده، خلیفه و امیر مدینه وصی امام نیستند و امر به وصایتشان به جهت تقیه بوده است. همسر امام علیه السلام نیز زن است و زن قابلیت امامت ندارد. عبدالله افطح هم اگر شایسته می‌بود ذکر نام برادر کوچک‌تر در کنار او وجهی نداشت. پس امام موسی کاظم علیه السلام وصی امام صادق علیه السلام است. 🔹 مقصود آنکه، امام صادق علیه السلام در وصیت خویش نام 5 تن را ذکر نمودند؛ از این 5 تن، جز امام کاظم علیه السلام، هر کدامشان نکته‌ای داشت که نشان می‌داد مراد جدّی حضرت نبوده است که از قضا اکثریّتشان هم مراد جدّی نبودند. آیا در مقام بیان مراد جدّی نبودن در مورد 4 تن که اکثریت موارد را تشکیل دادند، دلیل می‌شود در مورد نفر پنجم هم بگوییم در مقام بیان مراد جدّی نبوده است؟! 📝 خارج اصول، 02 / 07 /1403 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
🔆 جایگاه قدرت و عجز در اوامر مولوی استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی: 🔹 آیت الله والد این نکته را گوشزد می‌نمودند که خطاب مشتمل بر امر، در مقام تحریک مکلف است، ولی این تحریک ناشی از مصلحت و ملاکی است که در متعلق وجود دارد و در معمول موارد، قدرت و عجز در این ملاک دخالت ندارند. 🔸 برای مثال، خطاب «أنقذ الغریق»، در صدد آن است که شخص قادر را به انقاذ غریق تحریک نماید، ولی این تحریک، به جهت مصلحت ملزمه‌ای است که در انقاذ وجود دارد و این مصلحت ملزمه، مطلق بوده و به شخص قادر اختصاص ندارد؛ لذا شخص عاجز از ناتوانی خود ناراحت شده و می‌گوید مصلحت انقاذ فوت شد نه آن‌که چون عاجز بودم اصلاً مصلحتی وجود نداشت. 🔹البته همانطور که اشاره شد، آیت الله والد می‌فرمودند این مطلب غالبی است نه دائمی. 🔸 چنین نیست که ملاک مستفاد از مدلول التزامی کلام، همواره مطلق باشد و حالت عجز را شامل شود. قدرت و عجز در اموری که از سنخ توهین و احترام باشد، دخالت دارند. برای مثال، اگر گفته شود: «ای فرزند، هر گاه پدرت آمد، برای پدرت برخیز». متفاهم از این قضیه آن است که امر به برخاستن، به ملاک احترام است. حال فرزندی را در نظر بگیرید که بیمار است و توان برخاستن ندارد؛ آیا می‌توان ادعا نمود ملاک احترام و توهینی که سبب شد به برخاستن امر شود، برای شخص بیمار نیز وجود دارد؟ پاسخ منفی است. 🔹شخصی که از برخاستن عاجز است، برنخاستنش توهین تلقّی نمی‌شود. توهین نسبت به پدر، به شخصی اختصاص دارد که توان برخاستن دارد ولی بر نمی‌خیزد. بنابراین، هر چند در معمول موارد، ملاک حکم به حال قدرت اختصاص ندارد، ولی در احکامی که ملاکشان توهین و احترام است، قدرت و عجز در ملاک دخالت دارند. 📌خارج اصول، 28مهر 1403 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
29 شوال؛ سالروز ارتحال استاد الکل علامه محمدباقر وحید بهبهانی 🌟نکات و اشارات🌟 ✅وحید بهبهانی توجه ویژه‌ای به منابع اولیه داشت استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی: ✴️ اساساً در نهضت اخباری‌گری، اخباری‌ها برخی امتیازات نفسی مانند زهد و تقوا و امثال اینها را داشتند. این مسأله معمولا غیر قابل انکار بوده است و اخباری‌ها، علمای بسیار با ورعی بودند و حتی از این جهت ضرب المثل‌هایی بودند. مثل سید هاشم بحرانی که از معروفین است و صاحب جواهر می‌گوید که اگر عدالت قرار باشد ملکه باشد، فقط احراز عدالت دو نفر می‌شود، مقدس اردبیلی و سید هاشم بحرانی. ❎ اما اگر جنبه‌های شخصی‌ این موضوع را کنار بگذاریم، یکی از تأثیراتی که این اخباری‌ها در فرهنگ شیعه گذاشته‌اند که بسیار مهم و مثبت است، توجه به منابع اصلی است. التفات دادن به منابع اصلی و تأکید بر اینکه باید مطالب را از روایات بیرون بکشیم و بحث‌های عقلیِ بیخود را کم کنیم نتیجه همین جریان است. این تنبیه بسیار خوبی بود که در اثر حرکت اخباری گری ایجاد شد و واقعا هم مثمر ثمر است. 🔹 اخباری‌ها در عین تأکید بر لزوم مراجعه به منابع اولیه، زمینه‌های آن را هم خودشان فراهم نمودند. اگر دقت کنید، همهء مؤلّفین کتب حدیثی و جوامع حدیث متأخر، یا اخباری هستند و یا تمایل به اخباریگری دارند. شیخ حر عاملی، ملا محسن فیض اخباری هستند؛ و مرحوم مجلسی هم تمایلات اخباری داشته است. 🔸من در مجموع نهضت اخباری‌گری را نهضتی بسیار مثبت ارزیابی می‌کنم. برخلاف بعضی تصورات که از اخباری‌گری، همیشه به عنوان یک واپس‌گرایی یاد می‌شود، به نظر من اصلا اینطور نیست. ✳️ اما در عین حال نباید از یاد برد که نهضت اخباری‌گری، نهضتی بود که عمق نداشت. یعنی این نهضت اگر چه مراجعه به منابع را به ارمغان آورد، ولی نه با عمق. بعدا وحید بهبهانی و امثال ایشان که جریان اصولی را بازسازی کردند، از اخباری‌گری، توجه به منابع را گرفتند. 👈از این جهت، وحید بهبهانی و امثال ایشان که خیلی اهل تتبع هستند به منابع اولیّه توجه ویژه‌ و عمیقی دارند و این امتیاز وجود دارد.🔺 ▪️درس خارج اصول فقه استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی، به تاریخ سی‌ام آبان‌ماه ۱۳۸۶ —------— 🔍 کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»: 👉@mfeqhi