eitaa logo
راه شهیدان ادامه دارد
3 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
براندازی یا خودارضایی سیاسی؟ چندی قبل که حامد اسماعیلیون با نخست وزیر کانادا دیدار کرد یاد عکس ملاقات مسعود رجوی با صدام افتادم، امروز هم که دیدم مسیح علینژاد با رییس جمهور فرانسه دیدار کرده باز یاد همان عکس افتادم. چرا؟ آیا چون من طرفدار جمهوری اسلامی هستم دارم متعصبانه تمام اپوزیسیون این نظام را مثل رجوی و تمام حامیان آنها را مثل صدام می بینم یا برای این «تشابه» دلیل دیگری هم دارم؟ ماجرا فراتر از رجوی و اسماعیلیون و علینژاد یا صدام و ترودو و مکرون است. در تاریخ ایران ندیده ام کسی «با حمایت خارجی» حتی در همین دنیا موفق و عزیز شود. چه برسد به آنکه بتواند برای کشورش کار مثبتی کند. این یک مساله ساده نیست. یک موضوع بنیادی و مهم در عالم سیاست است. حداقل اگر تاریخ دو قرن گذشته ایران را خوب و منصفانه بخوانید هیچ جا نمی بینید که کسی با حمایت بیگانه توانسته باشد موفقیتی کسب کند. هرکس چنین اشتباهی کرد در نهایت یا خودش سرنگون و ذلیل شد یا اگر هم قدرت گرفت بیشترین خیانت را به ایران و ایرانی انجام داد. اگر اهل مطالعه باشید همین کفایت می کند اما بگذارید چند مثال را هم مرور کنیم: 1. به گفته دوست و دشمن رضاخان، او با حمایت انگلیس بر سر کار آمد و کودتای 1299 یک پروژه انگلیسی بود. اما سرنوشتش چه شد؟ بعد از یک دوره ایجاد خفقان بی سابقه در ایران و موج کشتاری که در میان همه اقشار از روحانیت تا روشنفکران راه انداخت، در نهایت توسط همان انگلیسی ها به یک جزیره دور تبعید شد و در همانجا هم با ذلت مرد. یعنی کسی که سالها شاه ایران بود و کسی حق نداشت روی حرفش حرف بزند، حتی نتوانست تصمیم بگیرد که در خاک کشور خودش بمیرد. 2. محمد مصدق را به یادآورید. کسی که به امریکا اعتماد کرد و تصور می کرد با حمایت آنها می تواند از شر انگلیسی ها راحت شود و نفت ایران را ملی کند. چه بلایی سرش آمد؟ همان امریکا علیه او کودتا کرد، شاه را برگرداند و شاه هم مصدق را به حاشیه تهران تبعید کرد تا او هم در همانجا از دنیا رفت. 3. بعد از انقلاب هم از این مثالها زیاد است. از رجوی ملعون بگیرید که به دامن صدام پناه برد و الان سرنوشت خودش نامعلوم است تا بختیار که می خواست با کمک فرانسوی ها کار جمهوری اسلامی را تمام کند و سالها پیش، خودش در همان فرانسه به جهنم رفت. حالا سرنوشت سید روح الله خمینی را با دقت مرور کنید. کسی که به جز خدا و بعد توده های مردم ایران به هیچ قدرت خارجی روی خوش نشان نداد اما با اتکا به همین دو عنصر از تبعید اجباری به ایران بازگشت و زمانی که از دنیا رفت «بزرگترین تشییع جنازه تاریخ» برایش رقم خورد. او توانست تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی یعنی 25 قرن حکمرانی پادشاهی در ایران را تغییر دهد و رهبر تنها انقلابی در جهان باشد که بعد از پیروزی، خود را به رای مردم گذاشت. این همه رکورد شکنی چگونه توسط او رقم خورد؟ حتما دلایل متعددی دارد؛ از اخلاص و ایمان او به خدا بگیرید تا فهم و ذکاوت و شجاعتش؛ اما یکی از مهمترین دلایلش همین بود که هیچگاه در هیچ سطحی به هیچ قدرت خارجی اعتماد نکرد و آنقدر به خود و مردمش باور داشت که دست دخالت غرب و شرق را همان ابتدا از ایران برید. اینها صرفا مرور تاریخ نیست، مرور «فرمول موفقیت» است. انتهای تکیه به صدام و ترودو و مکرون و... ذلت برای همان فرد تکیه کننده است. اینها بدیهیاتی است که خوشبختانه اپوزیسیون جمهوری اسلامی آن را نمی فهمد و اگر می فهمد دوست دارد همچنان در فضای توهم خودش باقی بماند و با این عکسهای دو نفره «خودارضایی سیاسی» کند.
‏کیان پیرفلک مظلوم بود چون قبل از ترور خودش و پدرش، ذهن مادرش ترور شده بود. 🖋️ 🇮🇷
آدم باید خیلی ساده و از مرحله پرت باشد که فکر کند این جماعتی که امروز می گویند از باخت «جمهوری اسلامی» مقابل انگلیس خوشحال هستیم، دلشان برای ایران و کشورشان می سوزد! چرا این حرف را می زنم؟ این سخنان صادق زیباکلام را به عنوان سخنگوی بخش مهمی از روشنفکران ایرانی ببینید. خیلی رک و پوست کنده می گوید از باخت «ایران» در همه عرصه های بین المللی در برابر خارجی ها خوشحال می شود و کیف می کند. نمی گوید جمهوری اسلامی! می گوید ایران. دلیل هم می آورد! می گوید چون ما ایرانی ها نژاد پرست هستیم و... این جماعت امروز فقط نقاب به چهره زده اند و می گویند خوب شد که تیم «جمهوری اسلامی» به انگلیس باخت، وگرنه ته دلشان از شکست ایران خوشحالند. چرا؟ چون  با قدرت گرفتن ایران مشکل دارند. فرقی هم نمی کند آن قدرت در موشکی باشد یا هسته ای یا فوتبال. هرچه که توان ملی و اعتماد به نفس مردم این کشور را زیاد کند با آن مشکل دارند، حالا یک نفرشان مثل زیباکلام صریح این را می گوید اما خیلی هایشان هنوز نقاب زده اند و می گویند مشکل ما جمهوری اسلامی است نه ایران! اما حرف همه شان یکی است و نتیجه کارشان هم همینطور. اینها چون خودشان «توسری خور» خارجی ها هستند می خواهند کل ایران هم توسری خور باشد تا ضعف خودشان دیده نشود. اینها ادامه نسل «ایرانی لولهنگ هم نمی تواند بسازد» هستند و ما ادامه نسل ابن سینا. این دعوا برای امروز نیست، ریشه آن به درازای تاریخ است که امروز دارد خودش را در فوتبال هم نشان می دهد... 🇮🇷
چین شریک راهبردی ایران است و در سالهای گذشته بارها به ایران کمک کرده تا تحریم های غرب علیه کشورمان خنثی یا کم اثر شود اما این دلیل نمی شود که در برابر خطای چینی ها مسامحه شود. تجمع امروز بسیج دانشجویی در برابر سفارت چین دو پیام مشخص دارد؛ اول آنکه چین هرچقدر هم به ایران نزدیک باشد حق ندارد نسبت به تمامیت ارضی ایران ولو در حد یک بیانیه خطا کند و باید نسبت به این مساله پاسخگو باشد. دوم اینکه بچه های بسیج دانشجویی بار دیگر آزادگی خود را نشان دادند که در دفاع از منافع ملی، برایشان شرق و غرب فرقی ندارد. اما کسانی که سالهاست شرق هراسی می کنند، آیا یک بار هم که شده نسبت به خطاهای غربی ها موضع گیری کردند؟ یا همیشه در حال بزک کردن جنایات غرب و امریکا بوده اند؟