شوهر من هم کربلا رفته هم وظیفه شناسه و تا به حال سرم حتی داد نکشیده دعوامم نکرده بهمم خیلی احترام میزاره هر سال اربعین هم میره کربلا اینم بگید😁 #پیام_شما

عازمم! حلال کنید وداع پدر و دختری یه جور دیگه ست! لا یوم کیومک یا اباعبدالله 🖤 @mh_rohani

روایت روز اول سفر اربعین 💔 @mh_rohani

شب جمعه کجا باشم؟ ❤️ @mh_rohani

#شبانه_نویسی الان که میخوام شروع کنم به نوشتن، صدای جیلیز ویلیز سرخ شدن بادمجون های نگینی شده میادُ صدای هود.. و نور آشپزخونه و بوی عودی که کنارم روشنه! سرشب وقتی اذان گفتن همون حوالی سر یه موضوعی به بچه ها تشر زدم، اومدم نماز بخونم یاد حرف استادم افتاد میفرمودند: اگر میخوای بچه ات بی نماز و بی دین بشه دعواش کن و برو نماز بخون بین دو نماز بهش تذکر بده میرین حرم زیارت هی گیر بده و بداخلاقی کن، تو‌ مراسم احیاء و هیات همون مامان همیشگی باش! قید نماز خوندن رو زدم و رفتم شام شون رو آماده کردم که بخورن و بخوابن یکی از خوشحالی هام اینه ساعت خواب برگشته ۸.۳۰ تا۹ و من واقعا خیالم از این موضوع راحت شده، برای همین الان نماز خوندم، دارم لیست کارهامو نگاه میکنم که تا قبل خواب انجام بدم.. زیادن به نسبت ولی خب انجام شون میدم. اتاق بچه ها رو باید مرتب و تمیز کنم چون فردا دوستاشون میان خونمون، بساط ناهار فردا درست کردم ولی باید پک شون کنم که فقط برای دم کشیدن و سرخ کردن فردا وقت بذارم، میوه ها و خوراکی هاشونم آماده ست، سرویس شسته شده، رومیزی ها رو هم امروز به لطف اینکه حیدر دستش خورد قهوه رو ریخت شستم😅، یه جارو تی هم باید انجام بدم که میمونه واسه فردا صبح، و اما قسمت جذاب و سخت امشب نیم ساعت خوندن کتابیه که شروع کردم و نیم ساعت نوشتن پایان نامه ست. و قسمت هیجان انگیزش دیدن قسمت جدید زخم کاری. حالا تا وقتی بیدارم میگم براتون از مرحله به مرحله ی امشب.. خیلی لوس نمیشه؟؟ بگم؟؟ بگم🍓 نگم 🐳 بفرستید😍 @asalkhorsandian72

همسرم از روز و شب هایی که اربعینم و ارتباطش با بچه‌ها می‌نویسه

قسمت تون با خواهر و مادر و برادرتون بین الحرمین! ❤️ @mh_rohani

بعضی از رسوم مزخرف و جاهلانه میتونه باعث حق الناس‌های سنگینی بشه مثل همین که میگن موقع خواندن خطبه عقد، دختر مطلقه داخل نباشه خدا میدونه چه دل‌هایی که نشکسته چه حق الناس‌هایی که دامن‌گیر افراد نشده 🌱 @mh_rohani

در مورد پیام اخرتون من به چشم خودم دیدم سر عقد برادر زاده ام زن داداشم برادرم رو کشوند کنار و بعد از کلی پچ پچ داداشم اومد پیش خواهرم که طلاق گرفته بود اونم در دوران نامزدی و بهش گفت برو بیرون تا خطبه خوانده بشه خواهرم طفلک رفت بیرون و بعد خطبه اومد کادوش رو داد و رفت ولی معلوم بود چقدر پشت در بغضشو فرو خورده بود و چشمام سرخ شده بود والله اون عقد به سرانجام نرسید هر کاری کردن نشد که نشد کنار هم بمونن حتی عروسی هم گرفتن ولی بعد چند ماه با کلی دعوا طلاق گرفتن. #پیام_شما

هیچ دختری به کسی زیبایی‌و بدنو هیکل فوق العاده بدهکار نیس. هیچ پسریم یه کسی سیکس پکو، قدبلندو جیب پرپول بدهکار نیس. تنها چیزی که ماها بهمدیگه بدهکاریم خوش رفتاریو مهر ومحبته لازمه که هممون اینارو بفهمیم. 💚 @mh_rohani