eitaa logo
عــشــقـ وآرامــشــ
1.7هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
13هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رشد کن شاخه به شاخه تا جایی که خودت سایه سار خودت بشی🌱🥰
زندگی ریموت نداره، پاشو خودت کانال زندگیتو عــوض کـن. هميـن امروز، هميـن حالا. عشق وآرامش
🔶🔷🔸🔹 ✅اگر میخوایی انسان موفقی باشی به دنبال موفقیت نگردبه دنبال این باش که انسان ارزشمندی بشی خودتو تبدیل به انسان ارزشمند کن تا دیگران برای استفاده ازت هزینه پرداخت کنند اگه فردی دوست داری باشی نیستی دائم به خودت نگو به خاطر اینه که پول یا زمان کافی ندارم گفتن اینا واقعا مسخرس تا وقتی که دنبال هدف و تمایل درونیت هستی میتونم بگم که موفقیت امکان پذیره گاهی تغییرات بزرگ در زندگی با تغییرات بسیار کوچیک روزانه در زندگی ایجاد میشه اگه فردایی بهتر میخوای باید امروز براش زحمت بکشی ✔️خب دوستان در این مرحله میخوام به ذهنتون یه برنامه بدم بهتره به ذهنتون بگین تنبلی بسه ✍ یک برگه حاظر کنید و لیست کنید در دفترتون 🍃روز اول: 🌷1:شکر گزاری 🌷2:گفتن جملات زیبا و پسندیده به خودتون در مقابل آینه 🌷3:مرور کردن اهداف وتصور رسیدن به اهداف و لذت بردن از اون 🌷4 :شنیدن یک آهنگ شاد و انتقال انرژی حس خوب به خودتون و اگه بتونید با اهنگ برقصین خیلی عالیه 🌷5:داستان نویسی کوتاه عشقی ✅1:شکر گزاری:خب در این مرحله میخوام دفتر شکر گزاریتونو حاضر کنید و به خاطر 6 مورد که در زندگیتون دارین از خدا شکر گزاری کنید ✅2:گفتن جملات زیبا و پسندیده به خودتون: در این مرحله میخوام جلو اینه وایسین 20 جمله زیبا و پسندیده به خودتون بگین در اینجا صداتون رو ضبط کنید و در طول روز گوش کنید اصلا از شنیدن صداتون خجالت نکشین با خودتون غریبه نباشین مثال:به عنوان مثال اسم شما الهام هستش اینجوری بیان کنید الهام تو خیلی زیبایی چشمان تو خیلی زیباست،صدای تو خیلی دلنشینه ،الهام اندام تو خیلی خوش فرمه،الهام تو امروز خیلی جذاب شدی،الهام چشمات چه گیرایی داره و..... ✅3:مرور کردن اهداف و تصور رسیدن به اهداف و لذت بردن از اون: دفتر اهدافتونو بیارید اونارو مرور کنید و 3 موردش رو انتخاب کنید حالا تصور کنید اون هدف رو بهش رسیدن توی ذهنتون باهاش تصویر سازی کنید به عنوان مثال:فرض کنید هدف شما یک ماشین مورد علاقتون مثلا 206 هست توی ذهنتون تصور کنید به 206 رسیدین و داخل 206 هستین و یک آهنگ گذاشتین و در حال رانندگی هستین و.... ✅4:شنیدن یک آهنگ شاد و انتقال انرژی مثبت به خودتون و اگه بتونید با آهنگ برقصین خیلی عالیه ✅5:داستان نویسی کوتاه عشقی :به عنوان مثال: عشقی که میخواهی بهش برسی یک داستان کوتاه عاشقانه بین تو و عشقت بنویس روی یک کاغذ توی دفترت. و در طول روز چند بار بخونش 💫شما با این کار نه تنها به ذهنتون برنامه میدین و اونو برنامه ریزی میکنید بلکه دریچه ذهنتون رو برای ورود افکار منفی میبندین و سطح انرژی مثبتتون رو به حالت آلفا میرسونید و ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه رو مجبور میکنید مطیع شما باشد و کنترل ذهنتون رو به دست میگیرین و تحولی عظیم در زندگیتون به وجود میارین مواظب باش قصر ذهنتو باید کاملا منظم و مرتب توی ذهنت بچینی 💟پس پیش به سوی موفقيت❤️ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
☀️به عقیده ی آنتونی رابینز ، موفقیت را باید در مهارت ها محدودیت های خودمان جستجو کنیم . آنتونی رابینزمیگوید: برای رسیدن به موفقیت باید از تمامی پتانسیل های درونی خود استفاده کنیم . در واقع موفقیت پشت محدودیت هایی است که ما در ذهن خود برای خودمان ایجاد کرده ایم . برای رسیدن به موفقیت باید این محدوده های ذهنی را کنار گذاشته و به توانایی های خودمان ایمان و باور داشته باشیم. عشق وآرامش
عشق وآرامش ١ - با گذشته ات آشتي كن تا براي آينده ات مزاحم نباشد ٢ - اينكه بقيه در مورد تو چه فكري ميكنند ، به تو هيچ ربطي ندارد ٣ - تنها كسي كه مسوول شاد كردنته خودتي ۴ - زندگيتو با ديگران مقايسه نكن چون مقايسه کردن ، دزدِ لذت بردنه ۵ - زمان تقريبا همه چيز رو درمان میکنه ،زمان بده ۶ - اينقد فكر نكن . اينكه جواب همه چيز رو ندوني هيچ اشكالي نداره ٧ - لبخند بزن ، تو صاحب همه مشكلات دنيا نيستي🍃🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ••✾🌻🍂🌻✾••‎ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما هرگز یک دزد را به خانه‌تان دعوت نمی‌کنید، پس چرا به افکار منفی باید این اجازه را دهید تا وارد ذهن‌تان شده و شادی‌ها و انرژی شما را بدزدند...؟! 🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴 مــــ🙃ــــن جهـــــ🌏ـــــان خودم هستم؛ پر از حســـ🦋ــــ خــــ💕ــــوب عشق وآرامش
هیچ رابطه ی اشتباهی که در‌ گذشته داشتی؛ وقت تلف کردن نبوده. قبول نشدن تو یک امتحان اونقدرام مهم نبوده. اون نمره ی توی دبیرستان، اونقدرا هم ارزش اشک ریختن نداشته. اون آدم سمی که از زندگیت رفته، اونقدرام با اهمیت نبوده. اون لباسی که پارسال می خواستی و نخریدی؛ اونقدرام قشنگ نبوده. اون آدمایی که پارسال به خاطرشون ساعت ها گریه کردی، اونقدرا هم نبودنشون توی زندگیت تاثیر نداره. خواستم بگم زندگی همینه. تو هرروز چیزای قشنگ تری می بینی، سلایقت عوض می شه، کیفیت روابطت بالاتر می ره، چیزای با ارزش تر و مهم تری می بینی و می فهمی زندگی همینه. تجربه اس و هیچ چیز اشتباهی وجود نداره. همه چیز باید اتفاق می افتاده تا این ورژن از تو به وجود بیاد. https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
✅ساده و صمیمی، اما مهم(۲۶) 👌دوست خوب و مطمئن، نعمت است! ✍کسانی هستند که کنارت می نشینند، گفت و گو می کنند، لبخند می زنند، عرض ادب و ارادت دارند و مدعی دوستی هستند، اما روزها و ماه ها و گاه، سال می گذرد و اگر برایشان پیامی نفرستی، تلفنی نزنی، حالشان را نپرسی، سراغت را هم نمی گیرند و می شود "دوستی یک طرفه!" ، ظاهر امر این است که به استناد قرآن" شما آنها را دوست دارید، اما آنها دوستتان ندارند!"(آل عمران/۱۱۹) رفتار دوست واقعی آئینه تمام نماست و سفارش شده " برای شناخت دوست، به دوستانش نگاه کنید، اگر به نیکی ها گرایش دارند، دوست انتخابی هم از این ویژگی ها بهره مند و قابل اعتمادست، ولی دوستی با کسانی که مشکلات اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی دارند، توصیه نشده، چون آثار منفی سرایت خواهد کرد. این طور موقع ها "تنهایی بهتر از داشتن دوست بد" است. این اصل کلی که معاشرت و همزیستی با همه انسان ها مفید است را نمی توان دربست پذیرفت، دوست باید مومن، خیرخواه، آراسته به صفات عالی انسانی باشد، با دیدنش به یاد خدا بیفتیم، عملش ما را به یاد آخرت بیندازد و گفتارش بر علم ما بیفزاید" عشق وآرامش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
═══✙🍃✨🍃✨🍃✙═══ دعا برای نرم کردن دل یک ظالم 🍃🌹 💜برای آنکه دل ظالمی را نرم کرده و به او مهربانی کند بگوید : ✨خَيْرُكَ بَيْنَ عَيْنَيْكَ وَ شَرُّكَ تَحْتَ قَدَمَيْكَ باللهِ عَلَيْكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمين✨ 💜سپس فاتحه الکتاب را بخواند 💜و صد مرتبه بگوید : اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💜و هفت مرتبه سوره الم نشرح و صد مرتبه سوره توحید و یک مرتبه فاتحه الکتاب خوانده و صلوات بفرستد 🌺این عمل بسیار مجرب است و توصیه می شود ▪️این عمل را به نااهلان تعلیم نکنند 📚منبع : گلهای ارغوان ج 1 ص 135 و 136 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 کلیپ استاد رائفی‌‌‌پور 📁 «✨غدیر یعنی نور را ازخود عبور دادن✨» 📥 لطفا دانلود کنید وبه عشق حضرت علی (ع) نشر بدید‼️
بیین رفیق قبول دارم اون اوایل که داری ترک گناه میکنی ممکنه بهت گاهی سخت بگذره ولی یادت باشه ارامش و لذت گناه نکردنو تجربه کنی ورق برمیگرده و دیگه گناه کردن برات سخت میشه نه گناه نکردن😋 فقط کافیه یکم تحمل کنی این تحمل کردن با اختلاف باارزش ترین تحمل دنیاست🥇 کلی خیرو برکت و خوشبختی دنبالشه😍 اصلا همین تحمل کردنه که باطن تورو خوشگل تراش میده و انسانی میکنه اصلا تو خلق شدی برا این تحمل کردنه... ببین رفیق هیچکس با تحمل کردن ضرر نکرده ولی‌اونایی‌که‌تحمل‌نکنن‌خیلی‌ضرر میکنن،خیلی‌خیلی😓 تو که نمیخوای جزء این دسته باشی؟؟! پس با عشق تحمل کن تا رشد کنی و بزرگ بشیو به لذتای خوب برسی😊🌱 افرین مبارز👊 ‌ 😎خودسازی https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
🌷ببینید رفقا ما اگه میخوایم توی زندگیمون موفق باشیم و در دینداری عالی باشیم نیاز نیست "هزارتا دستور دینی رو پیگیری کنیم" "نیاز نیست هزار نوع استاد اخلاق و استاد علم و..."داشته باشیم ما در خط عملیاتی مون فقط کافیه یه کار رو دنبال کنیم و فقط همین یه دونه کار ، ما رو به هدف میرسونه چی؟ 👌🏻مخالفت با هوای نفس👿 ما در همه ی اتفاقات زندگیمون فقط باید دنبال "موفقیت در انواع مبارزه با نفس ها "باشیم این تنها راه هدایته👍 شما سر و ته دینداری رو در بیارید همه ی احادیث و روایات رو پیگیری کنید آخرش به این میرسید که خدا از ما فقط و فقط یه کار میخواد: ⚡️"بودن در سیستم مبارزه با نفس…". بدون مبارزه با نفس هیچ کس به هیچ مقام دنیوی و اخروی نخواهد رسید👍 😎خودسازی https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
🌹 زنگ زد گفت:سامان همین الان وسایلتو جمع کن، دو روز بریم قم گفتم: بابک جان میشه چند روز دیگه بریم؟گفت:نه همین الان! با اصرارم که بود دوتایی راه افتادیم از رشت رفتیم قم اونجا ازش پرسیدم: بابک این‌ همه عجله و اصرار برای چی بود؟!گفت: برای‌ فرار‌ از گناه‌! اگه میموندم رشت، دچار‌‌‌‌ ‌یه‌ گناه‌ میشدم برای همین‌ اومدم‌ به‌ حضرت‌معصومه(س)‌ پناه‌ آوردم 👤به روایت رفیق شهید دیدی رفیق؟ 👈🏾شهدا اینجوری از گناه فرار میکردن🏃‍♂ اون وقت ما گاهی با دستای خودمون خودمونو تو معرض گناه قرار میدیم🙂💔 😎خودسازی https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال عشق وآرامش 💠 ما میخوایم اول خودسازی کنیم 😌 مگه خودسازی با ترک واجبات ممکنه ⁉️🤔 😉کلیپ رو ببینیم👆
راههای لغزش اندیشه 💯 💯 و منابع تفکر از منظر قرآن 💫 ( قسمت دهم ) زیبا🌷 📜تاریخ‏ در قرآن آیات بسیاری است که به مطالعه اقوام گذشته دعوت می‌کند و آن را مانند یک منبع برای کسب علم معرفی می‌کند. 👈از نظر قرآن، تاریخ بشر و تحولات آن بر طبق یک سلسله سنن و نوامیس صورت می‌گیرد؛ ☝️عزتها و ذلتها، و موفقیتها و شکستها، و خوشبختی‌ها و بدبختی‌های تاریخی حسابهایی دقیق و منظم دارد ‼️و با شناختن آن حسابها و قانونها می‌توان تاریخ حاضر را تحت فرمان ☑️در آورد و به سود سعادت خود و مردم حاضر از آن بهره‏گیری کرد. 🔻اینک یک آیه به عنوان نمونه : ✨قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکذِّبِینَ‏ { ادامه دارد 💫 } https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
عشق وآرامش: ⭕️👈حکایتی بسیار زیبا و خواندنی از دزدی بادمجان تا ازدواج شیخ علی طنطاوی ادیب دمشق درخاطراتش نوشته : یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام *مسجد جامع توبه* مشهور است. علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا خانه فحشاء و منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد ، یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت : این نتیجه امانت داری و تقوای توست. از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید. کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند. ‌ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آيا کودکان هم حالت احتضار دارند؟ . . 🎙 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال عشق وآرامش 🎥 نایاب 👌 ❤️ سه دقیقه گوش کنید هم بخندید و هم لذت ببرید و با ذکر نشر دهید . با ذکــر صــلواتی بــرای ســلامـتی و فــرج مــولامــون نشــر دهــید ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👅بهشت با رساندن نوک زبان به نوک بینی 📝نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت. «عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند. «معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند. پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ «عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. «علی» برای این جماعت حیف است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅قدرت تلقین ✍روزی یک زندانی از زندان فرار می‌کند. به ایستگاه راه‌آهن می‌رود و سوار یک واگن باری می‌شود. درِ واگن به‌صورت خودکار بسته می‌شود و قطار راه می‌افتد. زندانی وقتی متوجه می‌شود که سوار فریزر قطار شده، روی تکه کاغذی می‌نویسد: «این مجازات رفتارهای بد من است که باید منجمد شوم.» هنگامی که قطار به ایستگاه می‌رسد، مأمورین با جسد او روبه‌رو می‌شوند. در حالی که فریزر قطار خاموش بوده است. منتظر هرچه باشید، همان برایتان پیش می‌‌آید.اگر منتظر شادی باشید، شادی پیش می‌‌آید و اگر منتظر غم باشید، غم پیش می‌‌آید. هرگز پول را برای بیماری و مشکلات پس‌انداز نکنید، چون رخ می‌‌دهد. پول را برای عروسی، خرید خانه، اتومبیل، مسافرت و اتفاقات خوب پس‌انداز کنید. ↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
💥شب اول قبر از زبان دختری که به اصرار در قبر مادرش خوابید . علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت: در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏كرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شده‏ای؟ در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب درست می‏داد، سؤال ها را یک به یک جواب داد تا این كه پرسیدند: امام(پیامبر) تو كیست؟ آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم» در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏كشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه می‏بینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
📌چهل پیشنهاد برای اینکه همه در تبلیغ غدیر شریک باشیم : 🔸1- یک خانواده می تواند با دیدار از اقوام و سادات مبلّغ غدیر باشد. 🔸2- یک کاسب می تواند با تخفیف ویژه در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸3- یک راننده تاکسی می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش مبلّغ غدیر باشد. 🔸4- یک مادر بزرگ می تواند با گفتن قصه های غدیری برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. 🔸5- یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸6- یک نمازگزار مسجد می تواند با پذیرایی از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد. 🔸7- یک مادر می تواند با آماده کردن بهترین لباس های فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸8- یک مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸9- یک مادر می تواند با پخش سرودهای شاد در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸10- یک مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسبت غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸11- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد. 🔸12- یک پدر بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. 🔸13- یک مادربزرگ می تواند با دادن نذری در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸14- یک دانش آموز می تواند با تزئین کلاس مدرسه اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸15- یک دانشجو می تواند با هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستان و نزدیکانش مبلّغ غدیر باشد. 🔸16- یک معلم می تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلّغ غدیر باشد. 🔸17- یک مدیرِ مدرسه می تواند با مسابقه تزئینات بین کلاس ها مبلّغ غدیر باشد. 🔸18- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸19- یک دانش آموز می تواند با تهیه روزنامه دیواری با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸20- یک دانش آموزمی تواند با آماده کردن دکلمه و قرائت در مجالس مبلّغ غدیر باشد. 🔸21- یک استادِ دانشگاه می تواند با اختصاص دادن بخشی از کلاسش به غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸22- یک هیأت می تواند با برگزاری مراسم جشن با شکوه مبلّغ غدیر باشد. 🔸23- یک هیأت می تواند با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه مبلّغ غدیر باشد. 🔸24- یک هیأت می تواند با ایجاد ایستگاه صلواتی مبلّغ غدیر باشد. 🔸25- یک دانش آموز می تواند با توزیع یک پاکت شکلات مبلّغ غدیر باشد. 🔸26- یک پدر می تواند با خرید لباسِ نو برای خانواده اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸27- یک دانش آموز می تواند با اجرای مصاحبه با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸28- یک فرد می تواند با عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸29- یک فرد می تواند با دادن هدیه به همسایگان محله اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸30- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها مبلغ غدیر باشد. 🔸31- یک فرد می تواند با تزئین ماشینِ خود در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸32- یک فرد می تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود مبلّغ غدیر باشد. 🔸33- یک فرد می تواند با دیدار از بیماران در بیمارستان در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸34- یک فرد می تواند با ترویج آداب غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸35- یک فرد می تواند تهیه و گردآوری جدول با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸36- یک فرد می تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلّغ غدیر باشد. 🔸37- یک فرد می تواند با ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلّغ غدیر باشد. 🔸38- یک مادر می تواند با پخش سرودهای غدیری در منزل مبلّغ غدیر باشد. 🔸39- یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸40- یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش مبلّغ غدیر باشد. ... و کارهای فراوان دیگر🌹 https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a