eitaa logo
عــشــقـ وآرامــشــ
1.7هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
13.6هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال عشق وآرامش 💠 ما میخوایم اول خودسازی کنیم 😌 مگه خودسازی با ترک واجبات ممکنه ⁉️🤔 😉کلیپ رو ببینیم👆
راههای لغزش اندیشه 💯 💯 و منابع تفکر از منظر قرآن 💫 ( قسمت دهم ) زیبا🌷 📜تاریخ‏ در قرآن آیات بسیاری است که به مطالعه اقوام گذشته دعوت می‌کند و آن را مانند یک منبع برای کسب علم معرفی می‌کند. 👈از نظر قرآن، تاریخ بشر و تحولات آن بر طبق یک سلسله سنن و نوامیس صورت می‌گیرد؛ ☝️عزتها و ذلتها، و موفقیتها و شکستها، و خوشبختی‌ها و بدبختی‌های تاریخی حسابهایی دقیق و منظم دارد ‼️و با شناختن آن حسابها و قانونها می‌توان تاریخ حاضر را تحت فرمان ☑️در آورد و به سود سعادت خود و مردم حاضر از آن بهره‏گیری کرد. 🔻اینک یک آیه به عنوان نمونه : ✨قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکذِّبِینَ‏ { ادامه دارد 💫 } https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
عشق وآرامش: ⭕️👈حکایتی بسیار زیبا و خواندنی از دزدی بادمجان تا ازدواج شیخ علی طنطاوی ادیب دمشق درخاطراتش نوشته : یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام *مسجد جامع توبه* مشهور است. علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا خانه فحشاء و منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد ، یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت : این نتیجه امانت داری و تقوای توست. از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید. کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند. ‌ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آيا کودکان هم حالت احتضار دارند؟ . . 🎙 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال عشق وآرامش 🎥 نایاب 👌 ❤️ سه دقیقه گوش کنید هم بخندید و هم لذت ببرید و با ذکر نشر دهید . با ذکــر صــلواتی بــرای ســلامـتی و فــرج مــولامــون نشــر دهــید ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👅بهشت با رساندن نوک زبان به نوک بینی 📝نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت. «عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند. «معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند. پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ «عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. «علی» برای این جماعت حیف است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅قدرت تلقین ✍روزی یک زندانی از زندان فرار می‌کند. به ایستگاه راه‌آهن می‌رود و سوار یک واگن باری می‌شود. درِ واگن به‌صورت خودکار بسته می‌شود و قطار راه می‌افتد. زندانی وقتی متوجه می‌شود که سوار فریزر قطار شده، روی تکه کاغذی می‌نویسد: «این مجازات رفتارهای بد من است که باید منجمد شوم.» هنگامی که قطار به ایستگاه می‌رسد، مأمورین با جسد او روبه‌رو می‌شوند. در حالی که فریزر قطار خاموش بوده است. منتظر هرچه باشید، همان برایتان پیش می‌‌آید.اگر منتظر شادی باشید، شادی پیش می‌‌آید و اگر منتظر غم باشید، غم پیش می‌‌آید. هرگز پول را برای بیماری و مشکلات پس‌انداز نکنید، چون رخ می‌‌دهد. پول را برای عروسی، خرید خانه، اتومبیل، مسافرت و اتفاقات خوب پس‌انداز کنید. ↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
💥شب اول قبر از زبان دختری که به اصرار در قبر مادرش خوابید . علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت: در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏كرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شده‏ای؟ در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب درست می‏داد، سؤال ها را یک به یک جواب داد تا این كه پرسیدند: امام(پیامبر) تو كیست؟ آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم» در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏كشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه می‏بینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
📌چهل پیشنهاد برای اینکه همه در تبلیغ غدیر شریک باشیم : 🔸1- یک خانواده می تواند با دیدار از اقوام و سادات مبلّغ غدیر باشد. 🔸2- یک کاسب می تواند با تخفیف ویژه در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸3- یک راننده تاکسی می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش مبلّغ غدیر باشد. 🔸4- یک مادر بزرگ می تواند با گفتن قصه های غدیری برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. 🔸5- یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸6- یک نمازگزار مسجد می تواند با پذیرایی از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد. 🔸7- یک مادر می تواند با آماده کردن بهترین لباس های فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸8- یک مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸9- یک مادر می تواند با پخش سرودهای شاد در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸10- یک مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسبت غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸11- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد. 🔸12- یک پدر بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. 🔸13- یک مادربزرگ می تواند با دادن نذری در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸14- یک دانش آموز می تواند با تزئین کلاس مدرسه اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸15- یک دانشجو می تواند با هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستان و نزدیکانش مبلّغ غدیر باشد. 🔸16- یک معلم می تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلّغ غدیر باشد. 🔸17- یک مدیرِ مدرسه می تواند با مسابقه تزئینات بین کلاس ها مبلّغ غدیر باشد. 🔸18- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸19- یک دانش آموز می تواند با تهیه روزنامه دیواری با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸20- یک دانش آموزمی تواند با آماده کردن دکلمه و قرائت در مجالس مبلّغ غدیر باشد. 🔸21- یک استادِ دانشگاه می تواند با اختصاص دادن بخشی از کلاسش به غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸22- یک هیأت می تواند با برگزاری مراسم جشن با شکوه مبلّغ غدیر باشد. 🔸23- یک هیأت می تواند با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه مبلّغ غدیر باشد. 🔸24- یک هیأت می تواند با ایجاد ایستگاه صلواتی مبلّغ غدیر باشد. 🔸25- یک دانش آموز می تواند با توزیع یک پاکت شکلات مبلّغ غدیر باشد. 🔸26- یک پدر می تواند با خرید لباسِ نو برای خانواده اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸27- یک دانش آموز می تواند با اجرای مصاحبه با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸28- یک فرد می تواند با عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸29- یک فرد می تواند با دادن هدیه به همسایگان محله اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸30- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها مبلغ غدیر باشد. 🔸31- یک فرد می تواند با تزئین ماشینِ خود در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸32- یک فرد می تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود مبلّغ غدیر باشد. 🔸33- یک فرد می تواند با دیدار از بیماران در بیمارستان در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸34- یک فرد می تواند با ترویج آداب غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸35- یک فرد می تواند تهیه و گردآوری جدول با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸36- یک فرد می تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلّغ غدیر باشد. 🔸37- یک فرد می تواند با ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلّغ غدیر باشد. 🔸38- یک مادر می تواند با پخش سرودهای غدیری در منزل مبلّغ غدیر باشد. 🔸39- یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸40- یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش مبلّغ غدیر باشد. ... و کارهای فراوان دیگر🌹 https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷عید 🍃🌷سعید 🍃🌷غدیر 🍃🌷خــم 🍃🌷بـــر 🍃🌷همه شما 🍃🌷دوستان 🍃🌷مبارک باد تقدیم به شما دوستان عزیز ♥️ # عیدتون مبارک🎊  ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 دعای شب عید غدیر خم 🌹 🔹️«سیّد بن طاووس رضوان ‌اللّٰه ‌تعالی علیه» در کتاب شریف «اقبال ‌الاعمال» این دعا را برای شب عید غدیر خم ذکر نموده است: 🌺 اللَّهُمَّ إِنَّكَ دَعَوْتَنَا إِلَى سَبِيلِ طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ نَبِيِّكَ وَ وَصِيِّهِ وَ عِتْرَتِهِ دُعَاءً لَهُ نُورٌ وَ ضِيَاءٌ وَ بَهْجَةٌ وَ اسْتِنَارَةٌ؛ فَدَعَانَا نَبِيُّكَ لِوَصِيِّهِ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ؛ فَوَفَّقْتَنَا لِلْإِصَابَةِ وَ سَدَّدْتَنَا لِلْإِجَابَةِ لِدُعَائِهِ. فَأَنَبْنَا إِلَيْكَ بِالْإِنَابَةِ وَ أَسْلَمْنَا لِنَبِيِّكَ قُلُوبَنَا وَ لِوَصِيِّهِ نُفُوسَنَا وَ لِمَا دَعَوْتَنَا إِلَيْهِ عُقُولَنَا؛ فَتَمَّ لَنَا نُورُكَ. 🌺 ️يَا هَادِیَ الْمُضِلِّينَ أَخْرِجِ الْبُغْضَ وَ الْمُنْكَرَ وَ الْغُلُوَّ لِأَمِينِكَ أَمِير ِالْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ مِنْ قُلُوبِنَا وَ نُفُوسِنَا وَ أَلْسِنَتِنَا وَ هُمُومِنَا وَ زِدْنَا مِنْ مُوَالاتِهِ وَ مَحَبَّتِهِ وَ مَوَدَّتِهِ لَهُ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ زِيَادَاتٍ لَا انْقِطَاعَ لَهَا وَ مُدَّةً لَا تَنَاهِیَ لَهَا وَ اجْعَلْنَا نُعَادِی لِوَلِيِّكَ مَنْ نَاصَبَهُ وَ نُوَالِی مَنْ أَحَبَّهُ وَ نَأْمُلُ بِذَلِكَ طَاعَتَكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. 🌺 اَللَّهُمَّ اجْعَلْ عَذَابَكَ وَ سَخَطَكَ عَلَى مَنْ نَاصَبَ وَلِيَّكَ وَ جَحَدَ إِمَامَتَهُ وَ أَنْكَرَ وَلَايَتَهُ وَ قَدَّمْتَهُ أَيَّامَ فِتْنَتِكَ فِی كُلِّ عَصْرٍ وَ زَمَانٍ وَ أَوَانٍ‏ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ. 🌺 اَللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ وَ عَلِيٍّ وَلِيِّكَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ حُجَجِكَ، فَأَثْبِتْ قَلْبِی عَلَى دِينِكَ وَ مُوَالاةِ أَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِكَ مَعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ تَجْمَعُهُمَا لِی وَ لِأَهْلِی وَ وُلْدِی وَ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِينَ‏ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‏. 🌺 خداوندا ما را به راه فرمانبری از خودت و اطاعت از پیامبرت و از وصیّ او و از خاندانش دعوت فرمودی، دعوتی که نور و روشنایی و شادابی و نورانیّت در بردارد. در پی آن، پیامبرت در روز غدیر خم ما را به جانشین خود دعوت نمود و خداوندا! تو ما را به آنچه درست بود، موفّق کردی و در پذیرش دعوت پیامبرت ثابت‌قدم ساختی؛ پس به تو روی نمودیم و قلب‌هایمان را به پیامبرت تسلیم و نفس‌هایمان را برای وصیّ او و اندیشه‌هایمان را به آنچه ما را به آن دعوت کردی، تسلیم نمودیم و در پی آن، نورِ تو برای ما به حدّ کمال رسید. ✨ 🌺 ای هدایت‌گرِ گمراهان! کینه و انکار و غلوّ دربارۀ امانتدار تو، امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان او را از قلب‌ها و نفس‌ها و زبان‌ها و همّت‌های ما بیرون ران و بر ولایت و محبّت و مودّت ما به او و امامان پس از او بیفزا؛ آنچنان‌که افزایش آن را پایانی و امتداد آن را نهایتی نباشد و ما را چنان قرار ده که در راه ولیّ تو با آنکه عداوت او را پیشه کرده است، دشمنی بورزیم و با آنکه دوستش دارد، دوستی کنیم و ای مهربان‌ترین مهربانان! با آن کار، فرمانبری از تو را آرزومندیم. 🌺 خداوندا عذاب و خشم خود را بر آن کس که با ولیّ تو دشمنی ورزد و با امامتِ وی لجوجانه مخالفت کند و ولایت وی را انکار نماید و آن کس که او را در ایّام فتنه و امتحانت در هر زمان و هنگام پیش‌انداختی، قرار ده. 🌺 خداوندا به حقّ محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم فرستاده‌ات و علی علیه السّلام ولیّت و امامان پس از وی علیهم السّلام حجّت‌هایت، قلب من را بر دینت و بر دوستی و ولایت اولیائت و دشمنی دشمنانت ثابت بدار و همراه آن خیرِ دنیا و آخرت را به‌گونه‌ای که من و خانواده و فرزندان و برادران ایمانی‌ام را شامل گردانی، نصیب فرما؛ که تو بر هر چیز توانایی، ای مهربان‌ترین مهربانان. 🌹 التماس دعای خیر و فرج 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌∞♥∞ ❣ ❣ سلام آرزوی چشمانم.. اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ... ♥️ جانی و دلی ای دل و جانم همه تو... ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋درود بر شما یاران باوفا✋ خدای مهربانم ، مهربانیت مانند امواج دریا پی در پی ساحل وجودم را در برمی‌گیرد و به دستِ قدرت تو،تمام تیرهای بلا شکسته میشود.همیشه در کنار من بوده‌ایی من در گهواره محبتت چه آسوده آرام گرفته‌ام. پس ای خداے مهربانم وجود زمینیَم را ملکوتی گردان تا آنچه تو میخواهی باشم.آمین🙏🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ امروز معجزه‌ای در راه است و من با آغوش باز به استقبال آن میروم و ایمان دارم خدا بهترین‌ها را برایم ممکن محقق میسازد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خودت قول بده؛ نفر اول زندگیت خودت باشی ...! به خودت قول بده؛ بگذری از همه خاطراتی که بهت آسیب زدن ...! به خودت قول بده؛ بیشتر از توانت برای کسی تلاش نکنی خوبی زیاد، وظیفه میشه ! به خودت قول بده؛ هیچ وقت پدر و مادرتونو نرنجونی ! به خودت قول بده؛ به هیچ کسی رازتو نگی ...! به خودت قول بده؛ از این به بعد هرکی هرچی گفت قبول نکنی راحت ! به خودت قول بده؛ مهربون باشی، اما به اندازه لیاقت هرکسی ...! به خودت قول بده؛ هیچ وقت نذاری، آدمی که لیاقت نداره آرامشتو بهم بزنه ...
-----🌿 موفقیت با یڪ رویا شروع می‌شود. ایمان را به آن اضافه کنید، تبدیل به یڪ باور می‌شود. عمل را به آن اضافه کنید، تبدیل به قسمتے از زندگے می‌شود. پشتکار را به آن اضافه کنید، به صورت هدفے قابل دیده می‌شود و در آخر صبر و زمان را به آن اضافه کنید، به صورت رویایے که به واقعیت تبدیل شده تمام می‌شود... عشق وآرامش
من ایمان‌ دارم به چیدمانِ خدا، اون کارشو‌ خوب بلده…❤️
‹💛🍋› وقتي زندگي مسيرش را به سمت دشوار شدن عوض ميكند شما به سمت قوي تر شدن تغيير مسير دهيد ...🌿
🖍 همیشه جسم انسان بیمار نیست... گاهی اوقات روح انسان هم بیمار میشود. 🌸 اصول پنج گانه آرامش که باعث تامین سلامتی روح می شود عبارتند از : 🌸 اجازه ورود افکار منفی را به ذهن خود ندهیم. در هر حال و در بدترین شرایط زندگی مثبت فکر کنیم. 🌸 به تقدیر خداوند اعتراض نکنیم؛ او بهتر ازهمه بر جریان امور مسلط است. تنبلی ،تن پروری ،بیکاری را از خود دور کنیم. 🌸 در برابر سختی های جسمی و روحی مقاوم باشیم. فشار های جسمی و فیزیکی را تحمل کنیم، چون انسان فقط جسم نیست بلکه روحی بزرگ نیز دارد. 🌸 انسان اجازه ماندن در وادی جهل و ناآگاهی و نادانی را ندارد. انسان باید بداند و بخواند. 🌸 انسان غیر از خداوند به هیچ کس نیاز ندارد. او برای ما کافی است، و مایه آرامش روح ماست... |❥کانال عشق وآرامش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاداش تشکر کردن کردن از خدا در نعمت بیشتر از پاداش صبر کردن در برابر گناه است... عشق وآرامش
❓شما چه طور شکر گزاری میکنید؟ 🚫آیا طبق عادت فقط می گویید خدایا شکرت. وهیچ احساسی به شکر گزاریتان ندارید! 💯ولی برای دریافت چیزهای فوق‌العاده هنگام سپاس گزاری باید به آن احساس بدهید یعنی شگرکزاریتان با احساس خوب وواقعی واز ته دل باشد وآنوقت است که از همان چیز بیشتر دریافت میکنید. و فراوانی بیشتری به سراغتان می آید. 🚫ولی اگر از آنچه داری خشنود نباشی وتنها به کمبود آن فکر کنی و شاکر نباشی همان چیزی را هم که داری از دست میدهید واین لطفی برایتان ندارد. ✅پس از آن چه که دارید و دریافت میکنید شاکر باشید با احساس وخوشحالی و سپس منتظر دریافت بیشتری باشید. ☺️🙏 🕊لحظه هایتان سرشار از سپاسگزاریهای پرعشق ❤️💚🧡 💐💐الهی همیشه غرق خوشبختی باشید.💐 💐 عشق وآرامش