eitaa logo
عــشــقـ وآرامــشــ
1.7هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
13.6هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 -ﺍﮔﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺗﻪ ﮐﺸﯿﺪ😰 - ﺑﺸﯿﻦ ﺑﺎ ﺗﻪ ﺩﯾﮕﺶ ﺣﺎﻝ ﮐﻦ !😋😁 -ﻫﯽ ﻧﺸﯿﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ آﺧﺮﺵ ﺭﺳﯿﺪﻡ …😄 🐴 -روزی اسب کشاورزی داخل چاه افتاد . -حیوان بیچاره ساعت ها به طور ترحم انگیزی ناله می کرد. اما از دست کسی کاری برنیامد - بالاخره کشاورز فکری به ذهنش رسید . -او پیش خود فکر کرد که اسب خیلی پیر شده و چاه هم در هر صورت باید پر شود... - همسایه ها را صدا زد و خواست چاه را پر کنند. -آن ها با بیل در چاه خاڪ ریختند. -اسب ابتدا کمی ناله کرد ، اما پس از مدتی ساکت شد. این سکوت او به همه فهماند ڪه اسب مرده. -آنها برای پرشدن چاه بازهم خاڪ ریختند. -کشاورز نگاهی به داخل چاه انداخت و ناگهان صحنه ای دید که او را به شدت متحیر کرد!!! -با هر تڪه خاک که روی سر اسب ریخته می شد اسب تکانی به خود می داد. خاڪ را پا یین می ریخت و یک قدم بالا می آمد!!! - تا اینڪه به لبه چاه رسید و بیرون آمد. -خداوند در قران ڪریم میفرمایند: -والصبر علی ما اصابک -در مقابل آنچه از سختیها به تو می رسد مقاومت کن " در برابر مشکلات تسلیم نشو". 📒سورھ لقمان. آیہ۱۷ 🌿🌸🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخونید👌👇 📚حکایت ابوالادیان ابن بابویه با اسنادش از ابوالادیان نقل می کند که : من خدمتکار امام عسکری علیه السلام بودم و نامه های حضرت را به شهرها و اطراف می بردم . در آخرین بیماری حضرت به حضورش شرفیاب شدم . نامه هائی را به من داده و فرمود ند : به مدائن برو . مسافرت تو پانزده روز طول می کشد و روز پانزدهم به سامرا می آئی و در خانه من صدای گریه و ناله می شنوی و مرا درحال غسل دادن می بینی . ابوالادیان گوید : عرض کردم : آقای من ! در این صورت امام بعد ازشما کیست ؟ فرمود : هر کس پاسخ نامه های مرا از تو خواست ، قائم بعد از من خواهد بود . عرض کردم : نشان بیشتری بدهید . فرمود : هر کس در بدن من نماز بخواند قائم بعد از من خواهد بود . عرض کردم : بیشتر بفرمائید . فرمود : آن کس که از داخل همیان خبر دهد قائم بعد از من خواهد بود . هیبت حضرت مانع از این شد که من از آنچه در همیان است بپرسم . نامه ها را به مدائن برده و جواب های آنها را گرفته و روز پانزدهم همانگونه که حضرت عسکری علیه السلام فرموده بود ، وارد سامرا شدم . صدای گریه و زاری از خانه حضرت بلند بود و جعفر بن علی برادر حضرت را دیدم که بر در خانه ایستاده و شیعیان اطراف او را گرفته و به او تسلیت و تهنیت می گویند . با خود گفتم : اگر این شخص امام باشد معلوم می شود که امامت تغییر یافته است . زیرا من او را به آشامیدن آب جو و قمار بازی و نواختن تار و طنبور می شناسم . جلو رفته و به او تسلیت و تهنیت گفتم . چیزی از من نپرسید . بعد عقید از منزل بیرون آمده و گفت : آقای من ! برادرتان کفن شده برای نماز خواندن بر او حرکت کن . جعفر بن علی در حالیکه عده ای از شیعیان اطرافش را گرفته و سمان و حسن بن علی معروف به سلمه ، که علی پدرش به دست معتصم کشته شده بود ، در جلو او حرکت می کردند ، برای نماز خواندن وارد شد . وارد خانه که شدیم ، دیدیم جنازه حضرت عسکری علیه السلام کفن شده و آماده است . جعفر برای نماز خواندن جلو رفت ، همینکه خواست تکبیر بگوید ، کودکی گندم گون ، پنچیده موی ، گشاده دندان ، مانند پاره ماه بیرون آمد . عبای جعفر را گرفته و به یکسو زد و فرمود : عمو کنار برو ، من به نماز خواندن بر جنازه پدرم سزاوارتر می باشم . جعفر به یکسوی رفت در حالیکه رنگ صورتش پریده بود . آن کودک جلو رفته و بر بدن پدر نماز خواند و او را کنار قبر پدر بزرگوارش دفن کرد . بعد فرمرود : ای بصری ! پاسخ های نامه هائی را که با تو هست ، بده . آنها را به آن حضرت دادم و با خود گفتم : این دو علامت ، سومین نشانه که همیان باشد باقی مانده است . بعد نزد جعفر بن علی رفتم در حالیکه به شدت آه می کشید . حاجز وشاء به او گفت : آقای من ! این کودک که بود ؟ تا حجت را بر او اتمام کند . گفت : به خدا قسم تاکنون او را ندیده و نمی شناختم . ما نشسته بودیم که عده ای از اهالی قم وارد شده و جویای حال حضرت عسکری علیه السلام شده و از رحلت حضرت آگاه شده و گفتند : امام بعد از آن حضرت کیست ؟ مردم آنان را به سوی جعفر بن علی راهنمایی کردند بر او سلام داده و تسلیت و تهنیت گفتند . و اظهار داشتند که نامه ها و اموالی را با خود آورده اند ، بگو اینها از کیست ؟ و مقدار مال چیست ؟ جعفر از جا برخاسته در حالی که لباسهایش را تکان می داد ، می گفت : از ما علم غیب می خواهند . بعد خادم از خانه حضرت بیرون آمده و گفت : با شما نامه های فلانی و فلانی است و همیانی است که هزار دینار در آنست ، ده دینار آن سکه اش پاک شده است . نامه ها و اموال را دادند و گفتند : آنکسی که تو را به خاطر اینها فرستاده است امام می باشد . جعفر به نزد معتمد رفته و پرده از روی این راز برداشت . معتمد عده ای از نوکرانش را فرستاده و صیقل کنیز حضرت عسکری علیه السلام را گرفته ، کودک را از او خواستند . وی منکر وجود او شده و گفت : حامله است و بدان وسیله وجود او را مخفی کرد. او را به قاضی ابن ابی الشوارب سپردند تا اینکه بعد از وضع حمل ، بچه اش را بکشند . ولی مرگ ناگهانی عبید الله بن یحیی بن خاقان و خروج صاحب الزنج (1) در بصره باعث شد که این مسئله تحت الشعاع قرار گیرد و از آن کنیز دست بردارند و از دست آنها نجات یافت . 📚1- صاحب الزنج : ابن اثیر در حوادث سال 255 گوید : بشوال این سال در فرات بصره مردی خروج کرد و خود را علی بن محمد بن احمد بن عیسی بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب خواند و زنگیان را که در سباخ بودند فراهم ساخت و از دجله گدشت .... " برگرفته از : کمال الدین ج 2 ص475 ح 25، بحارالانوار ج50 ص 332 ح 4 و ج 52 ص 67- 68 ح 53 ". 🌺کانال عشق وآرامش🌺 https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a https://eitaa.com/mhfstjjg ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
🌿🌸🦋 👇 💛☘هر کسی در شب بیستم رجب دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره قدر را بخواند 🔶ثواب(بقدر مزدنماز مستحبی) حضرت ابراهیم و موسی و یحیی و عیسی را به او عطا می فرماید و صدمه و آسیبی از جن و انس به او نمی رسد و خداوند به نظر رحمت به او بنگرد. «اللّهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امیدتو 🌹سلام به امروز خوش‌آمدید 🌼الــهــی شروع امروزتون گره بخوره با 🌺شروع موفقیت ، پیشرفت 🌼شروع سلامتی و دل خوش 🌸شروع آرامش و آسایش 🌺شروع خوشبختی و برکت 🌼و شروع بهترین زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من هیچوقت تلاش نمیکنم تا کسی رو تحت تاثیر قرار بدم... من همیشه خودم هستم و خودم می مونم ! و هیچوقت تظاهر به چیزی که نیستم، نمیکنم... هر کی جذبم شد، چه بهتر اگر هم نشد، باز هم چه بهتر ! چون مهم اینه که من خودم باشم و واقعی زندگی کنم ! 🎙 عشق وآرامش
لبخند بزن، تو‌ تمامِ مشکلاتِ دنیا رو نداری:)🤍✨
🌸🦋🌺 ✖چشمي که دائم عيب هاي ديگران رو ببينه... اون عيب رو به ذهن، منتقل مي کنه و ذهني که دائما با عيب هاي ديگران درگيره... آرامش نداره! درونش متلاطم و آشفته است... ➕در عوض چشمي که ياد گرفته هميشه زيبايي ها رو ببينه... اول از همه خودش آرامش پيدا مي کنه. و دنیای درونش، دنیای قشنگی هاست... •|♥️کانال عشق وآرامش
❣ 💚آنکه بر درد همه هست دوا می آید قائم آل محمد به خدا می آید... ♥️در دعای فرجم حدس‌و‌گمان نیست که من به یقینم که اباصالحِ ما می آید... 💚جمعه ها دیده گریان و دعای ندبه زیر لب زمزمه و شور و صفا می آید.... ♥️ای عزیزی که به دنبال وفا میگردی با خبر باش که سلطان وفا می آید... 💚عاشقان چشم به راه گل نرگس باشید اندکی صبر که با ذکر و دعا می آید ... 🕊🌹أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌹🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 دستت را که بگذاری روی زندگی دیگران، پایت را که بگذاری جای پایشان. تازه گندش در می آید. تازه میفهمی چقدر همه چیز پیچیده تر بوده. چقدر انچه از دور خوشبختیه، از نزدیک غم انگیزه. تازه می فهمی زندگی خودت، غم، شادی، شوهر و بچه خودت چقدر خوبن. مقایسه یه راه اشتباهه. زندگی ها همیشه از دور بهتر به نظر میرسند. پس اروم باش و از خوشبختیت لذت ببر. نذار حسادت و مقایسه با دیگران کامت رو تو زندگی خودت تلخ کنه. تو لایق شادی هستی. 🌺کانال عشق وآرامش🌺 https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a https://eitaa.com/mhfstjjg
☝️👌 ✿لا خوف علیهم ولا هم یحزنون✅ اتفاقات بد به دلیل احساسات بد هست‼️ غم و ناامیدی باعث شکست هست این میکس زیبا رو از دست ندین😍✨
🧠⁉️ | خیلی‌هاتون میپرسید وقتی خانواده هاتون تحقیریتون می‌کنن یا کتکتون میزنن چطوری باهاش کنار بیاید؟ من تو جواب این سوال میگم بچه‌ها "خانواده کانون با ارزشی است. حتی اگر فاسد باشد." اين و شاید الان متوجهش نشید ولی در آینده حتما خواهيد شد. اما برای کنار اومدن با این موضوع که خانواده گاهی در حق ما ظلم می‌کنه باید یک سوال مهم از خودتون بپرسید: خانواده تا کی تو زندگی من هست؟ و مهم ترین کاری که باید بکنید اینه که اجازه ندید رفتار بد اونا بهونه ای بشه برای اینکه شما از زندگی عقب بیوفتید. چون‌ شما نه اولین کسی هستی که کتک میخوری و نه آخریش... 🎀کانال عشق وآرامش
⭕️ 💯 هر عملی نیرویی را تولید می‌کند که به‌ همان شکل به ما باز می‌گردد ✅ هرچه بکاریم همان را درو می‌کنیم و هنگامی که اعمالی را انتخاب کنیم که برای دیگران شادمانی و موفقیت می‌آورد، ثمره «کارما»ی ما شادمانی و موفقیت خواهد بود 💢 «کارما» هم عمل است و هم نتیجه آن عمل؛ هم علت است و هم معلول؛ زیرا هر عملی نیرویی را تولید می‌کند که به همان شکل به ما باز می‌گرد ❣کانال عشق وآرامش
🌿🦋🌺 انبوهی آدم در جهان وجود دارند که در جهنم به سر می‌برند؛ زیرا سخت وابسته به داوری دیگرانند ... حالتوِ خوبــــــــ✌️ــــ کن ‌ عشق وآرامش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق وآرامش 232 هر روز دوش بگیر ➖➖➖➖➖➖➖ راز داشتن یه روز خوب داشتن یه صبح خوبه!اگه بتونی یک ساعت اول روزت رو به بهترین حالت ممکن شروع کنی قطعا تا پایان روز در بهترین حالت خودت قرار میگیری به همین خاطر هست که اکثر بزرگان یک روتین صبحگاهی دارند که شکر گذاری و دیدن کلیپ های الهام بخش جز اون برنامه صبحگاهی هست. دیدن محتواهای الهام بخش یک تاثیر غیر قابل انکار داره چون اونها ما رو با وجه بهتر خودمون روبرو میکنن. 🌺کانال عشق وآرامش🌺 https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a https://eitaa.com/mhfstjjg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 رفــــع انــدوه 🍃🍂 قرائت این آیات بی عدد خاص خیلی سریع غم و اندوه را از بین می برد عشق وآرامش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رائفی پور میتونه این کلیپ رو درک کنه⁉️ این انقلاب میرسه بدست صاحب الزمان ع مگر حجت ابن حسن عسگری بمن دروغ میگوید⁉️
🌳🌲بهشت فروشی (ماجرای خریدن خانه زبیده و هارون الرشید از بهلول) زبیده زن هارون الرشید در راه عبور خویش، بهلول را دید که داشت با بچه‌های روی زمین خط می‌کشیدند . به بهلول گفت چه می‌کنی . بهلول گفت دارم خانه درست می‌کنم. زبیده گفت .. زبیده زن هارون الرشید در راه عبور خویش، بهلول را دید که داشت با بچه‌های روی زمین خط می‌کشیدند . به بهلول گفت چه می‌کنی . بهلول گفت دارم خانه درست می‌کنم. زبیده گفت خیلی زیباست آن را می‌فروشی؟ بهلول گفت هزار دینار می‌فروشم. زبیده گفت خریدام. بهلول هم آن پول ها را گرفت و بین فقراء تقسیم کرد. شب آن روز هارون الرشید خوابی دید که وارد بهشتی شده که در آن قصر مجللی است و او را به داخل آن راه نمی‌دهند و می‌گفتند مال زبیده است. فردا به زبیده گفت چنین خوابی دیدم. زبیده ماجرای خانه خریدن از بهلول را به هارون گفت. هارون هم رفت تا بهلول را ببیند اورا دید که با بچه‌ها روی زمین خط می‌کشد. گفت ای بهلول چه می‌کنی؟ گفت مگر نمی‌بینی دارم خانه می‌سازم. هارون گفت خانه ای را که تو درست می‌کنی به شکوه و جلال خانه پادشاهان نیست ولی آن را می‌خرم. بهلول گفت قیمتش خیلی گران است. هارون گفت هرچه را بخواهم می‌توانم بدست آورم. بهلول گفت هزاران کسیه پر زر و باغها و بوستانهای وسیع و اموال فراوان و ... 👑هارون گفت پس چرا به زبیده هزار دینار فروختی. بهلول گفت: زبیده ندیده آن را هزار دینار خرید ولی تو دیده‌ای و می‌خواهی بخری! 📚کتاب قصه‌های بهلول نوشته رضا شیرازی (تهران، نشر دا نش‌آموز سال 1378؛ 118ص.: مصور ‌ 🌺کانال عشق وآرامش🌺 https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a https://eitaa.com/mhfstjjg ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎
🔴 هواى بهشت ✍ نسيم بهشتى بسيار مطبوع و دلربا و ملايم است، قرآن مى فرمايد: «لايَروْنَ فِيهَا شَمساً وَلا زَمهَرِيراً؛ در بهشت، نه خورشيدى ديده مى شود تا از گرمى آن ناراحت شوند و نه زمهرير و هواى بسيار سردى در كار است كه از سرماى آن رنج ببرند.» 📚 کتاب معاد، استاد قرائتی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎