eitaa logo
روان شناسی میگنا 📶
2.3هزار دنبال‌کننده
519 عکس
89 ویدیو
11 فایل
اخبار و‌ مطالب روز روان شناسی در ایتا کپی مطالب ممنوع سایت: WWW.MIGNA.ir کانال میگنا در تلگرام https://t.me/mignaChannel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 تمرین «ذهن آگاهی» به غلبه بر ترس کمک می کند میگنا- تمرین ذهن آگاهی (mindfulness) که هدف آن کمک به تمرکز افراد بر مسائل حال است، در کشورها و فرهنگ‌های مختلفی رایج است. شواهد نشان می‌دهد ذهن آگاهی می‌تواند به ایجاد حس آرامش بیشتر و انگیزه بیشتر در زندگی روزمره افراد کمک کند. برخی مطالعات هم ارتباط ذهن آگاهی را با کنترل بهتر فشارخون و بهبود کارآمدی درمان‌های مرتبط با ترک اعتیاد نشان داده اند. در مطالعات قبلی توصیه شده که ذهن آگاهی به کاهش علائم افسردگی و اضطراب کمک می‌کند. درحالیکه نقش مثبتی در تکامل انسان داشته است اما در دنیای کنونی بسیاری از افراد ترس‌های بی فایده نظیر ترس از دارند. اما تحقیق فعلی نشان می‌دهد افراد با تمرین بلندمدت ذهن آگاهی آسان‌تر می‌توانند با واکنش‌های غیرضروری ترس مقابله نمایند. محققان در مطالعه خود، ۲۶ شرکت کننده سالم را به دو گروه تقسیم کردند. شرکت کنندگان یک گروه به مدت ۴ هفته هر روز تمارین ذهن آگاهی دریافت کردند. گروه دیگر هیچ تمرینی دریافت نکردند. محققان دریافتند گروه دریافت کننده تمارین آگاهی در زمان مشاهده تصاویر ناخوشایند هیچ واکنش ترسی را از خود نشان ندادند. اما در گروه کنترل، افراد ترس از خود نشان دادند....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49347/preview/
🔹 این رفقا به درد دوستی نمی‌خورند! میگنا- دوست خوب، کمک زیادی به انسان می‌کند و در سختی‌ها و خوشی‌ها، با او شریک می‌شود. برعکس آن، بد هم یکی از مهم‌ترین موانع موفقیت بعضی‌ها محسوب می‌شود. مانعی که در قدم اول، خیلی‌ها حاضر به پذیرش آن نیستند و در قدم بعدی، حاضر به ترک آن فرد نمی‌شوند. همان‌طور که هر از گاهی قفسه‌ها را مرتب می‌کنید، باید روابط دوستانه خود را نیز هر از گاهی مرتب و تمیز کنید. چند وقت یک بار درباره دوستی‌های خود بیندیشید و مطمئن شوید که از ادامه آن رابطه احساس خوبی دارید. البته گاهی تشخیص این‌که آیا ادامه این رابطه به سود شماست یا ضررتان، دشوار است. در ادامه مطلب شش مورد از علایم یک رابطه دوستی بی‌ثمر را برایتان بازگو می‌کنیم. 🔹 رازدار نیست اگر دوست‌تان بزرگ‌ترین راز زندگی شما را که از وی خواسته بودید به هیچ فردی نگوید، فاش کرد یا پشت سر شما، تهمت‌هایی به شما زد، توصیه می‌کنیم که دوباره به او اعتماد نکنید. این‌گونه موارد، نابودگر رابطه دوستانه است، زیرا چنان گستاخانه هستند که امکان نادیده گرفتن آن‌ها وجود ندارد. 🔹 انگیزه‌هایتان را می‌کشد اگر دوست‌تان مدام برنامه‌هایش را تغییر می‌دهد، همیشه دیر بر سر قرار حاضر می‌شود و فراموش می‌کند که تماس بگیرد، بدانید که احتمالا مشکلی پیش روست و نمی‌توان خیلی روی او حساب باز کرد. 🔹 همنشینی با او مایه افتخارتان نیست یک دوست باید مایه مسرت دوستش باشد یا فردی مورد اعتماد برای او. نباید این رابطه دوستی به نحوی باشد که شما دوست‌تان را از خانواده یا دیگر دوستان‌تان پنهان کنید. گرچه ممکن است هر فردی اشتباه کند، اما اگر از فردی دایم رفتار‌های غلط و اشتباه که مایه آبروریزی است، سر زد به طور قطع او را در فهرست افرادی که قصد قطع رابطه با آن‌ها را دارید، جای دهید. 🔹 چیزی از او یاد نمی‌گیرید دوستی‌ها بر پایه‌های احساس استوارند. اگر بیش از حرف‌های واقعی، درباره آب و هوا صحبت می‌کنید، ارتباطتان را کم کنید. اگر در حال صرف ناهار با دوستی هستید، اما در دل آرزو می‌کردید که جای دیگری یا با دیگری بودید، از خودتان علت‌اش را جویا شوید. اگر هنگامی که با او هستید، به این نتیجه می‌رسید که وقت‌تان در حال تلف شدن است، پس درباره قطع رابطه با او بیندیشید. 🔹 هم کفوتان نیست گاهی درک این‌که یک رابطه دوستی باید پایان پذیرد، آسان است. به عنوان مثال به دلیل اختلاف‌های شدید در حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و .... اما گاهی دلایل و چرایی آن چندان آشکار نیست. در این گونه موارد پیشنهاد می‌کنیم که به احساس خود گوش دهید. اگر احساساتی شبیه ، اضطراب، استرس یا ناکامی را تجربه می‌کنید، به این رابطه دوستی خاتمه دهید. اگر پس از ملاقات با یک دوست دچار استرس یا اضطراب می‌شوید، بدین ترتیب روان‌تان به شما می‌گوید که اوضاع خوب پیش نمی‌رود. 🔹 او دیگر آدم سابق نیست اگر رابطه خود را با یک دوست از زمان دبیرستان حفظ کرده‌اید، بدانید که شما در اقلیت قرار دارید. یک نظریه روان‌شناختی معروف می‌گوید که بیشتر مردم نیمی از خود را هر هفت سال یک بار با دوستان جدید می‌کنند، زیرا اغلب مسیر زندگی‌شان با وقوع اتفاقاتی تغییر می‌کند. فارغ از شرایط پیش آمده، شاید دیگر حرفی برای بازگو کردن با یکدیگر نداشته باشند..... http://www.migna.ir/news/49348
🔶 چگونه به شخصی که در حال مبارزه با افسردگی است کمک کنیم؟ میگنا- طی چند سال گذشته روندی مثبت برای ایجاد آگاهی در حوزه بیماری هایی مثل افسردگی ایجاد شده است. روند درمان این بیماری روانی مسیری طولانی را طی می کند و اگرچه هنوز لازم است کارهای زیادی در این زمینه انجام شود اما کردن در مورد و دستیابی به کمک نیاز هر بیماری است. درمان افسردگی در شرایطی آسان تر می شود که فرد بیمار بتواند با دوستان و نزدیکان خود در حوزه سلامت روان گفتگو کند. برخی از افراد تصور می کنند نزدیک شدن و گفتگو با افراد افسرده به معنای حل مشکل فرد افسرده است. در حالی که اصلا به این شکل نیست. درواقع کردن و هم حسی به روند درمان کمک میکند و باعث می شود فرد تا حد زیادی از خود فاصله بگیرد. اگر شما هم بین دوستان و اطرافیان خود، فردی را دارید که به افسردگی مبتلاست، بهتر است بدانید که لازم نیست مشکل را حل کنید. فقط با یک گوش شنوا و همدلی در کنار وی باشید. در کنارش باشید و به دوست خود یادآوری کنید که دوستش دارید. این نزدیکی می تواند شامل تماس تلفنی، دعوت دوستتان نزد خود، همراهی برای قدم زدن با یکدیگر و مواردی مشابه باشد. وقتی فردی با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، به این معنی نیست که او در وضعیت بدبختی قرار دارد. لحظات بهتر و بدتری برای وی وجود دارد. بنابراین باید به وی کمک کنید لحظات خوب خود را افزایش دهد. این روند با همکاری روان تسریع می شود. درواقع هر اندازه روان درمانی با موفقیت بیشتری انجام شود، همکاری اطرافیان نیز در موفقیت این نوع مشکل بسیار مهم است. یکی از مهمترین مواردی که بر آن تاکید دارند، عدم تحقیر یا سرزنش بیماری است که به افسردگی مبتلا شده است. هر نوع تحقیر شخصیتی و سرکوب بیماران مبتلا به می تواند منجر به تشدید بیماری این نوع افراد شود.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49351
🔶 لزوم ارائه خدمات روانشناسی به اقشار فقیر و حاشیه‌نشین میگنا- دكتر محمد حاتمی «رئیس سازمان نظام روانشناسی» ، در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است بیمه به خدمات روانشناسی تعلق بگیرد؟ گفت: بنا بر ماده ۱۰۲ قانون برنامه ششم که مربوط به سیاست‌های تنظیم خانواده است، ارائه خدمات مشاوره روانشناسی به شهروندان باید از بیمه تکمیلی به بیمه پایه منتقل شود. یعنی همانگونه که بیمه پایه مشمول خدمات پزشکی می‌شود، را نیز شامل شود. وی در ادامه گفت: این ماده در هیئت دولت مطرح خواهد شد و پس از آنکه آئین‌نامه اجرائی آن تدوین و تصویب شد و پس از آنکه مباحث حقوقیِ آن مرتفع شد، به اجرا در خواهد آمد. بنابراین مشاوران می‌توانند به شهروندانی که به آنان می‌کنند، خدماتی ارائه دهند که تحت پوشش بیمه باشد. لازمه اجرای این قانون آن است که بیمه‌های خدمات درمانی مهر روانشناسان را بپذیرند. حاتمی در پاسخ به این پرسش که هم‌اکنون تدوین آئین‌نامه در چه شرایطی است؟ گفت: متاسفانه هنوز، آئین‌نامه در هیئت دولت مطرح نشده است. ما از مجلس درخواست کردیم این قانون و اجرائی شدن آن را پیگیری کنند. بنابراین، رئیس مجلس شورای اسلامی، آقای لاریجانی، دستور تشکیل یک کارگروه را داده‌اند تا مسئله را مستقیما پیگیری کنند تا جنبه اجرائی پیدا کند. وی در این‌ رابطه گفت: چند روز پیش جلسه‌ای با فراکسیون سلامت روان داشتیم. نمایندگانی که در این جلسه حضور داشتند، همه اعتقادشان آن بود که باید بیمه، خدمات روانشناسی به شهروندان را پوشش بدهد.مجلس ماده مربوط به این خدمات را در برنامه ششم تصویب کرده و بر ارائه این خدمات مصّر است. لازم است دولت هم به آئین‌نامه اجرائی آن توجه کند. رئیس سازمان نظام روانشناسی گفت: با این آئین‌نامه شهروندان می‌توانند با دفترچه تامین اجتماعی به مراکز خدمات روانشناسی مراجعه کنند و خدمات مشاوره و افزایش مهارت‌های زندگی دریافت کنند. وی ضمن تاکید بر اینکه خدمات روانشناسی نقش مهمی در رفع آسیب‌های اجتماعی دارد، بیان کرد: اگر ما می‌خواهیم آسیب‌های اجتماعی را کنترل کنیم و از این آسیب‌ها پیشگیری کنیم، باید اقشار کم درآمد و آسیب‌پذیر بتوانند به این خدمات دسترسی داشته باشند. حاتمی گفت: مسئله پیشگیری در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی بسیار اهمیت دارد. اگر افراد دچار مشکلات روانشناختی شوند، ممکن است؛ دیگر به شرایط روحی قبل از آسیب بازنگردند. مهم پیشگیری است و برای حصول به هدف باید سواد روانشناختی مردم افزایش پیدا کند. مهارت‌های زندگی و سواد روانشناختی منوط به مراجعه افراد به مشاوران است. افراد جامعه نیاز دارند مهارت‌های کنترل خشم و اضطراب را برای زندگی سالم بیاموزند. همچنین مهارت‌های فرزندپروری اهمیت ویژه‌ای دارد. رئیس سازمان نظام روانشناسی گفت: مهم‌ است که اقشار کم‌درآمد و حاشیه‌نشین‌ها به این خدمات دسترسی داشته باشند. نیاز است که تمهیدات پیشگیری را به اقشار کم‌درآمدتر و آسیب‌پذیر‌تر ارائه دهی....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49354/preview/
🔶 ۱۲ دلیل برای مراجعه به روانشناس میگنا- این نکات کمک می‌کند تشخیص دهیم چه موقع باید به روانشناس مراجعه کنیم. 1- فقدان و مرگ عزیزان مرگ جزء لاینفک زندگی است ولی دانستن این باعث نمی‌شود کنار آمدن با آن آسان شود. آدمها به روش‌های متفاوتی با مرگ عزیزانشان کنار می‌آیند. سوگواری علنی یا در تنهایی روش‌های متداول آن هستند ولی اجتناب از واقعیت‌های فقدان می‌تواند منجر به مشکلات طولانی‌تر در آینده شود. یک روانشناس می‌تواند کمک کند راه‌های درستی برای کنار آمدن با عزیزانتان پیدا کنید. 2- استرس و اضطراب بعضی اتفاقات زندگی استرس‌زا هستند و خیلی از موقعیت‌ها – از مصاحبه‌های کاری گرفته تا مشکلات روابط – می‌تواند باعث مضطرب‌ شدنتان شود. استرس و اضطراب، اگر درمان نشود، می‌تواند منجر به انزوای اجتماعی، افسردگی و مشکلات دیگر شود. روانشناس می‌تواند کمکتان کند با پیدا کردن منشاء استرستان و همچنین راه‌های مناسب برای غلبه بر آنها، استرس و اضطرابتان را مدیریت کنید. 3- افسردگی احساس شدید ناامیدی و تنهایی نشانه‌های متداول افسردگی هستند. بااینکه خیلی‌ها تصور می‌کنند آدم‌ها یکدفعه و خودبخودی از افسردگی بیرون می‌آیند ولی این اتفاق به ندرت می‌افتد. افسردگی یک اختلال بسیار شایع است که در آن افراد علاقه و اشتیاقشان را به همه چیز از دست داده، احساس خستگی و بی‌حوصلگی کرده و معمولاً توانایی کنترل احساساتشان را ندارند. روانشناس می‌توان د کمکتان کند منبع ایجاد افسردگی در خودتان را پیدا کنید که معمولاً این اولین قدم برای بهبودی از ‌آن است. 4- فوبیا ترس از ارتفاع و عنکبوت ازجمله بسیار شایع هستند ولی بعضی ترس‌های غیرعادی و کشف‌نشده هم می‌توانند در زندگی ایجاد مشکل کنند. بعنوان مثال، سیتوفوبیا (ترس از خوردن) می‌تواند منجر به مشکلات جسمی شدید شود. یک روانشناس باتجربه به شما کمک می‌کند سعی کنید بر ترس‌هایتان غلبه کرده و بدون آنها زندگی کنید. 5- مشکلات خانوادگی و روابط روابط، چه خانوادگی باشند و چه شخصی و چه کاری، مشکلات خاص خود را دارند. بااینکه روابط می‌توانند بهترین بخش زندگی هر فرد باشند ولی در عین حال می‌توانند منبع استرس و مشکل هم باشند. روانشناس می‌تواند کمکتان کند مشکلاتی که حتی در قوی‌ترین روابط هم ایجاد می‌شود را از بین ببرید. 6- عادات و اعتیادهای بد بعضی عادت‌های بد مثل سیگار کشیدن، نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از موادمخدر معمولاً برای کنار آمدن با مشکلات شخصی در فرد ایجاد می‌شوند. بااینکه روانشناس می‌تواند کمکتان کند این عادت‌ها را کنار بگذارید، کمکتان می‌کند مشکلاتی که ایجاد مشکلات جدی برای سلامتی‌تان می‌کند را هم کنار بگذارید، ازجمله موارد زیر: اعتیادها اختلالات تغذیه‌ای کنترل استرس مشکلات خواب....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49360/preview/
🔶 ضرورت تاب‌آوری امدادگر حسين ملكي-روانشناس ميگنا- تربیت متخصصانِ روانی-اجتماعی قبل از هر حادثه‌ای و در شرایط بحرانی از ملزومات جامعه انسانی است. برای تربیت و اعزام این متخصصان آموزش مسائل زیر لازم است: متخصصانی در تیم‌های مداخله‌گر روانی-اجتماعی ورود پیدا کنند که تاب‌آوری نسبتا بالایی و توان مداخله مربوطه را دارند. آشنایی و توجه اعضای تیم مداخله‌گر روانی-اجتماعی به فرهنگ، زبان، دین و آداب و رسوم آسیب‌دیدگان ضروری است. از این‌رو قبل از اعزام تیم مداخله‌گر روانی-اجتماعی به منطقه آسیب‌دیده، آموزش کلی و اجمالی درباره فرهنگ، زبان، دین و آداب و رسوم آسیب‌دیدگان باید صورت گیرد. گروه‌های آسیب در منطقه را شناسایی و در اولویت نخست مداخله قرار دهند. گروه‌های آسیب، افرادی هستند که در شرایطِ بحرانی در معرض خطر بیشتری قرار دارند و شامل کودکان، سالمندان، معلولان، زنان باردار و افرادی که عضوی از خانواده‌شان فوت شده باشد، می‌شود، زیرا ممکن است به واسطه آنان اطلاعات مفیدی از منطقه آسیب‌دیده کسب کنند و مداخله سریع‌تر و مطلوب‌تری داشته باشند. شناسایی و آگاهی از منابع قدرت، افراد نافذ مانند امام جماعت، دهخدا، ریش‌سفید و... بسیار مهم است. شناسایی و آگاهی از منابعی که افراد را در مواقع لزوم ارجاع‌دهند، اینکه چگونه و به کجا ارجاع داده شوند، از نکات بسیار مهم است. پس از اعزام و مداخله نیز روش‌های مراقبت، بازگشت به حالت اولیه و تخلیه هیجان منفی متخصصان بسیار حائز اهمیت است. اعضای تیم مداخله‌گر حمایت‌های روانی-اجتماعی باید پس از مداخله با کمکِ سرتیم، دیگر متخصصان صاحب‌نظر و با تجربه وضع روانی-اجتماعی خودشان را به حالت اولیه برگردانند. به هر حال هر ساله سوانح طبیعی و ساخته دست بشر، سلامت هزاران انسان را به لحاظ جسمی، روحی، روانی و اجتماعی تهدید می‌کند. بروز شرایط بحرانی نیازهای جدیدي را بنا نهاده ، الگوی مرسوم متعارف زندگی را به هم می‌ریزد و انسان را در شرایط دشوار قرار می‌دهد. چنین پیشامدی به شکل ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی رخ می‌دهد و جامعه را به شدت غافلگیر می‌ كند. افراد به دلیل عدم رشد کافی جسمی ، عاطفی، اجتماعی و همچنین عدم آگاهی و آمادگی در برابر شرایط بحرانی دارای توانایی لازم برای شناخت و پذیرش سانحه و پیامدهای آن نیستند، لذا قشر در برابر آثار و پیامدهای شرایط بحرانی، بالاخص در بعد روانی - اجتماعی آن هستند و ممکن است به علایم اختلال استرس بعد از سانحه(تروما) نومیدی و اضطراب مبتلا شوند...... ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49365/preview/
🔶 توصیه‌های یک روانپزشک برای حفظ سلامت روان کودکان در برابر اخبار اضطراب‌آور ميگنا- عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، _اضطرابی را از پیامدهای مواجهه کودکان با اخبار ناگوار عنوان کرد و افزود: کودکانی که زمینه اضطرابی دارند، در مواجهه با این اخبار بیشتر در معرض آسیب قرار می‌گیرند. داوری آشتیانی با بیان اینکه بسیاری از بدون توجه به حضور ، اخبار اضطراب آوری همچون سیل، زلزله، آلودگی هوا و جنگ را و تفسیر می‌کنند، بر ضرورت دقت خانواده‌ها در حفظ سلامت روانی کودکان در زمان بحران‌های اجتماعی و طبیعی تاکید کرد. این متخصص با اشاره به لزوم پرهیز کودکان از انجام بازی‌های خشن و دیدن تصاویر و فیلم‌های خشن، گفت: والدین باید مراقب باشند کودکان در معرض اخباری که محتوای خشن دارد قرار نگیرند و در همین راستا بر فعالیت کودکان‌شان در اینترنت نظارت داشته باشند. وی با اشاره به اینکه سلامت روان بسیاری از کودکانی که تصاویر جنایات گروه‌های تروریستی همچون داعش را اتفاقی مشاهده کرده‌اند، تا مدت ها دچار چالش شده‌اند، گفت: در مواردی مشاهده شده که کودک بر اثر این اتفاق از رفتن به مدرسه امتناع کرده و حتی در تغذیه و خواب دچار اختلال شده است. داوری با تاکید بر اینکه کودکان در سنین کم قادر به تجزیه و تحلیل اخبار نیستند، اظهار کرد: شنیدن اخبار ناگوار و اضطراب آور، مسائلی همچون اضطراب جدایی و افت تحصیلی را برای کودکان به دنبال دارد. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره علائم آسیب‌های روانی کودکان هشدار داد: اگر کودکی از رفتن به مدرسه امتناع می کند، شب ها به خواب نمی رود، در خواب کابوس می بیند، حاضر نیست تنها در اتاقش بخوابد و یا اینکه دچار علائم جسمی همچون دل درد، حالت تهوع و سر درد شده است، ممکن است بر اثر شنیدن اخبار اضطراب آور دچار آسیب شده باشد. بسیاری از کودکان دائم اخبار را پیگیری می کنند و خود اخبار را در اینترنت جست وجو می کنند. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با تاکید بر اینکه کودکانی که زمینه های مشکلات اضطرابی دارند، بیش از سایر کودکان در معرض آسیب های روانی قرار دارند، گفت: البته آسیب روانی کودکان به واکنش های والدین نیز بسیار وابسته است، والدینی که خود دچار اضطراب اند و دائم اخبار را پیگیری می کنند و درباره آن بحث و ابراز نگرانی می کنند، فرزندشان را تحت تاثیر قرار می دهند. داوری با تاکید بر اهمیت سبک زندگی والدین در سلامت روان کودکان، افزود: اکثر کودکان ، والدین مضطرب دارند و رفتارهای آنان مشکلات کودکان‌شان را تشدید می‌کند....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49368/preview/
🔶 آيا طلاق موجب افسردگي می شود؟ میگنا- به گفته یک محقق دانشگاه آريزونا و سرپرست مطالعه اي كه نتايج آن در مجله دانش روانشناسي باليني به چاپ رسيد، وقايع استرس زا در زندگي و به ويژه آنهايي كه به ارتباطات عاطفي انسان مربوط مي شوند، بالاترين ريسك ايجاد پريشاني هاي احساسي از جمله افسردگي باليني را به همراه خواهند داشت. همان طور كه گفته شد و با استناد به مطالعه ديگري از پاب مد، احتمال بروز افسردگي پسا تنها در آن دسته از زوجيني بالا است كه در دوران قبل از و يا حتي طي آن مراحلي از ابتلا به اين بيماري را گزارش داده باشند. تقريبا 60 درصد از شركت كنندگان اين مطالعه كه سابقه افسردگي داشتند و طي اجراي پژوهش از همسر خود جدا شده بودند، در ارزيابي هاي بعدي و پيگري هاي دوره اي پسا طلاق نيز آمار بالايي از ابتلا به انواع شديدتري از اين بيماري را نشان دادند. در مقابل كساني كه طلاق گرفته بودند اما تجربه اي از افسردگي نداشتند، هيچ گونه ريسك افزايش يابنده از اين اختلال روحي را گزارش نکردند. لازم به ذكر است كه فقط 10 درصد از اين افراد در آينده دچار افسردگي شدند. اين تفاوت بزرگ 50 درصدي (60 درصد در برابر 10 درصد)، محققان را به شگفتي وا داشت. بر اساس مقالات منتشر شده توسط انجمن روانشناسي آمريكا، چنين يافته هايي از اهميت بسيار زيادي برخوردار هستند. زيرا در درجه اول نشان مي دهند كه تصور غالب مردم مبني بر ابتلاي قطعي به افسردگي پسا طلاق صحت علمي ندارد و در اكثر موارد بين افرادي كه سابقه اختلالات روحي نداشته اند، شاهد هيچ گونه عارضه شديدي نخواهيم بود. بدين ترتيب هرچند ممكن است جدايي عاطفي و طلاق ريسك تشديد ناسازگاري هاي رفتاري را بالا ببرد، اما به خودي خود عامل ابتلا به افسردگي نخواهد بود. اما چرا سابقه قبلي تا اين اندازه مهم است و طي مطالعات مختلف بارها بر آن تاكيد شده است؟ زيرا افرادي كه پيش تر فازهاي متفاوتي از افسردگي را تجربه كرده اند، در‌ آينده نيز ظرفيت رواني كمتري براي رويارويي با عوارض ناخواسته دوران پس از طلاق خواهند داشت و همين موضوع مي تواند كيفيت زندگي آنها و اطرفيانشان را تحت تاثير قرار دهد. قطعاَ اين افراد نيازمند توجه و حمايت بيشتري از جانب خود خواهند بود و جلسات مشاوره درماني نيز مي تواند در نقش يك عامل ياري رسان اساسي وارد عمل شود. علاوه بر موارد عنوان شده، اخيرا مطالعه اي در مجله بهداشت و رفتار اجتماعي به چاپ رسيده است. طبق نتايج اين تحقيق، افرادي كه از خود جدا شده اند و يا وي را از دست داده اند، 20 درصد بيش از اشخاص متاهل به بيماري هاي مزمن از جمله امراض قلبي- عروقي، ديابت و سرطان مبتلا مي شوند. پژوهشي ديگر از مجله علم روانشناسي نشان مي دهد كه سطح شادماني در افراد با نزديك شدن آنها به زمان مقرر شده براي طلاق كاهش مي يابد. البته در صورتي كه از آگاهي و مهارت كافي برخوردار باشند، مي توانند عوارض روحي - رواني طلاق را به حداقل ميزان ممكن كاهش دهند و ظرف مدت زماني كوتاه به زندگي عادي خود باز گردند. در ادامه نگاهي به چندين مورد از موثرترين روش هاي اثبات شده خواهيم داشت:.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49369/preview/
🔶 پنج فوبیای جدیدِ بشر میگنا- اگر شما هراس خاصی دارید، احتمالاً هنگام مواجهه با موقعیت یا شیء خاص، احساس ترس و وحشت را تجربه خواهید کرد. هراس خاص نوعی اضطراب است که به عنوان ترس شدید یا غیرمنطقی یا بیزاری نسبت به چیزی تعریف می‌شود. این ترس های غیرمنطقی می‌تواند در روابط شخصی، کار و مدرسه اختلال ایجاد کند و مانع از لذت بردن از زندگی شود. همه ما با برخی از رایج‌ترین هراس‌ها آشنایی داریم؛ ترس از ارتفاعات (آکروفوبیا)، ترس از قرار گرفتن در فضاهای محصور و بسته (کلاستروفوبیا) و ترس از فضای باز بدون جایی برای گریختن (آگورافوبیا). در عین حال روانشناسان معتقدند که با تغییر سبک زندگی، همه ما هراس و نگرانی‌های جدیدی را نیز تجربه می‌کنیم. برای مثال موارد زیر به نقل از نشریه "تایمزآوایندیا" برخی از ترس‌های جدیدی هستند که در بین انسان‌های این عصر به طور فزاینده‌ای شایع شده‌ است: ۱) اضطراب زیست محیطی: با توجه به این که ما هر روز بیشتر در مورد تغییرات اقلیمی و تاثیرات آن می‌خوانیم، ترس از عواقب ناشی از تغییرات اقلیمی روز به روز رایج‌تر می‌شود. این نوع هراس بیشتر در نسل جوان مشاهده شده و منجر به ایجاد حملات پانیک (وحشت‌زدگی) از فکر گرمایش کره زمین و به پایان رسیدن منابع طبیعی آن می‌شود. ۲) بی‌گوشی‌هراسی (نوموفوبیا): در عصر امروز که ارتباطات بیش از حد وجود دارد، هراس مشترکی بین افراد شیوع یافته که تا حدی نیز از نظر فرهنگی پذیرفته شده است. امروزه بسیاری از افراد در صورت جا گذاشتن گوشی خود و به همراه نداشتن آن دچار اضطراب و پریشانی می‌شوند و در صورتی که تنها با نگرانی زیاد به تماس‌ها و پیام‌های از دست رفته خود فکر می‌کنید، ممکن است دچار نوموفوبیا باشید که به هراس شدید از نبود تلفن‌های همراه اطلاق می‌شود. ۳) نئوفوبیای غذایی: نئوفوبیای غذایی به هراس از امتحان کردن غذاهای جدید و ناآشنا گفته می‌شود و شیوع روزافزونی میان کودکان خردسال دارد. این هراس موجب بهانه‌گیری‌های مختلف فرد مبتلا نسبت به غذاهای مختلف می‌شود و ممکن است تا جایی پیش رود که فرد حتی غذاهای رایج و معمول را نیز نخورد. ۴) کربوفوبیا: با افزایش رژیم‌های غذایی مختلف و زودگذر و فشار زیاد اجتماعی در مورد پیدا کردن راهی برای تناسب اندام، جریان فکری اشتباهی شروع شده که برخی افراد بر اساس آن تمامی کربوهیدرات‌ها را برای تناسب اندام، مضر می‌دانند و نسبت به خوردن هر گونه کربوهیدرات هراس دارند. ۵) ادیتیوولتافوبیا: ادیتیوولتافوبیا به معنای از رسانه‌های اجتماعی است. در صورتی که بخواهیم این هراس را از نظر روانشناختی بررسی کنیم، باید آن را با عنوان هراس از قضاوت شدن یا تحت نظارت‌های موشکافانه‌های دوستان یا افراد غریبه قرار گرفتن تعریف کرد....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49375
🔶 تیم های روانشناسی خانواده جان باختگان را دریابند معاون وزیر بهداشت افزود: از نظر بهداشت روان باید قبول کنیم که سوگ مراحلی دارد. اول حالت خشم و انکار وجود دارد و همه افرادی که متاثر هستند باید خود را تخلیه کنند تا به آرامش برسند. مسئولان رده بالای کشور باید به خانواده قربانیان سر بزنند و با آنها همدردی کنند. دکتر علیرضا رئیسی تصریح کرد: باید اجازه دهیم علاوه بر خانواده قربانیان دانشجویان هم دور هم جمع شوند، عزاداری کنند و یاد دانشجویان از دست رفته را گرامی بدارند خیلی مهم است که این اتفاق بیافتد. چهرهای فرهنگی و هیات علمی هم باید در این مراسم شرکت کنند. معاون وزیر بهداشت ادامه داد: بعد از آن هم نیاز است های_روانشناسی و روانپزشکی در کنار خانواده قرار بگیرند و به این افراد کمک کنند. حتی به صورت جداگانه برای خانواده های این افراد مراسم برگزار شود و مردم و جامعه میزیان این خانواده ها باشند بالاخره این افراد جامعه هستند، باید از آنان قدردانی کنیم و بتوانیم تاحدی تلخی این حادثه را کم کنیم گر چه جبران برخی ضربات روحی بسیار سخت است. ...👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49377/preview/
🔶 چرا زوج های بیشتری ترجیح می دهند جدا از هم زندگی کنند؟ ميگنا- پیمایش ها نشان می دهند که سه نوع متفاوت از زوج ها هستند که از هم زندگی می کنند. گروه اول کسانی اند که احساس می کنند برای در کنار هم هنوز «خیلی زود است» یا «آماده نیستند»؛ بیشتر آنها جوانانی هستند که به زیستن در کنار هم به عنوان مرحله بعدی در زندگی شان نگاه می کنند. سپس نوبت به زوج هایی می رسد که واقعا می خواهند در کنار هم زندگی کنند اما برای این کار با موانعی مواجه اند. مثلا نمی توانند از پس هزینه های یک خانه مشترک بربیایند یا یکی از شرکای زندگی در مکانی دیگر شاغل است یا نمی تواند ویزا دریافت کند یا در زندان یا در خانه است. مثلا گاهی اوقات مخالفت خانواده با یکی از طرفین که مذهب متفاوتی دارد بیش از حد تحمل فرد مقابل است. سوم گروه «ترجیحی» هستند که انتخاب می کنند در دراز مدت جدا از هم زندگی کنند. این عده اکثرا سالمندانی هستند که قبلا کرده اند یا تجربه زندگی در کنار شریک زندگی شان را داشته اند. این عده گروهی هستند که ظاهرا به جدا از هم زندگی کردن به عنوان راه جدید و بهتری برای زندگی نگاه می کنند. ترس ها و تهدیدها اما تحقیقات ما براساس یک پیمایش کشوری که با 50 مصاحبه جامع تکمیل شده، به داستان متفاوتی در مورد بسیاری از زوج های «ترجیحی» اشاره دارد. در ذهنیت این عده تشکیل یک «خانواده» مناسب، یعنی در کنار هم زیستن، ازدواج و زندگی در یک خانه خانوادگی همچنان یک ایده آل به شمار می رود اما این قبیل پاسخگویان اغلب از این ایده آل در عمل بیم دارند و در نتیجه زندگی جدا از هم را به عنوان بهترین راه برای مقابله با این ترس ها «انتخاب کرده اند» در حالی که همچنان رابطه خود را حفظ کرده اند. آنها غالبا درروابط مبتنی بر همزیستی پیشین خود از نظر اقتصادی یا عاطفی عمیقا صدمه دیده اند. یا برخی زنان سوء استفاده هایی را تجربه کرده اند. همانطور که زنی به نام میشل توضیح داده: «نمی خواهم همه چیز را در خانه ام از دست بدهم. نمی خواهم به دارایی کسی تبدیل شوم، اصلا و ابدا، و نمی خواهم از کسی که قرار است به من عشق بورزد کتک بخورم.» بنابراین تعجبی ندارد که میشل «یک دیوار آجری بسیار محکم» بین خودش و زندگی فعلی اش ساخته باشد. حفظ این زندگی دور از هم کار این دیوار بوده است. یک پاسخگوی دیگر به نام گراهام بعد از جدایی از همسرش «دوران به شدت پرفشاری» را تجربه کرده، بی آنکه جایی برای زندگی کردن داشته باشد و به معنای واقعی از منابعی یا چیز دیگری برخوردار باشد. پس از نظر او زندگی جدا از هم «یک نوع حفاظت از خود» به شمار می رود. زوج های فعلی آنها نیز ممکن است یک مشکل باشند. وندی با شریکش زندگی کرده اما دریافته که «وقتی او مشروب می خورد به آدم کاملا متفاوتی تبدیل می شود... این مسئله هم از نظر من و هم پسرم کاملا روشن بود.» این افراد به جدا از هم زندگی کردن به عنوان یک راه حل نگاه می کنند. مگی را شیوه زندگی سبز«افراطی» شریک زندگی اش از خود رانده است: مسائلی چون روزها حمام نکردن، توالتی که فلاش تانک آن گهگاه کار می کرد، و نبودن سیستم حرارت مرکزی (که او بنا به دلایل پزشکی به آن احتیاج داشته.) او همچنین احساس کرده که شریک زندگی اش از نظر فکری از موضعی بالا به پایین به او نگاه می کرده. بنابراین زندگی جدا از هم، گذشته از یک ازدواج رسمی «بهترین چیزی بعدی است.» برخی اوقات مردان اصولا فکر زندگی کردن در کنار یک زن را برای خود تهدید کننده می بینند. برای بن «که البته زیاد ادعای متعهد بودن هم ندارد» جدا از ....ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49378