eitaa logo
میقات
292 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
100 فایل
#میقات، پاتوق آخرالزمانیها... @rahgozaar https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ امام علی (ع) : ♦️خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ می زند، بزایید برای مردن❗️ و فراهم آورید برای نابود شدن❗️ و بسازید برای ویران گشتن.❗️ 📚نهج البلاغه حکمت 132 @gonbadekabood 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️در محضر قرآن کریم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 ✨ وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ ✨ 🔶و براى هر امّتى اجل و سرآمدى است. پس هرگاه اجلشان فرا رسيد، نه مى‌توانند لحظه‌اى تأخير اندازند و نه پيشى گيرند. 🔵 پیام های آیه شریفه ✅به دنيا و عناوين آن مغرور نشويم و از حرام‌ها پرهيز كنيم. إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ‌ ... لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ‌ ✅ در هستى، هيچ تحوّلى، تصادفى و خارج از تدبير و نظم دقيق وحساب شده‌ى‌الهی نیست، برامّت‌ها نيز قوانينى حاكم است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» ✅ فرصت و امكاناتى كه در دست ماست، رفتنى است، پس تا حدّ توان، صحيح‌ترين استفاده را بكنيم. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» ✅ ستمگران، مهلت الهى را نشانه‌ى لطف او بر خود ندانند. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» زيرا زمان آنان هم سرخواهد آمد، چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً» ۱ ✅ مجاهدان راه خدا، به خاطر سلطه‌ى طاغوتيان، گرفتار يأس نشوند. تلاش كنند، چون طاغوت‌ها نيز رفتنى هستند. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» ✅ پيوسته گروه‌هايى به قدرت مى‌رسند، آزمايش مى‌شوند و محو مى‌گردند. «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» ۱-کهف۵۹ ۳۴ @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb 🍃🌸🌼🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸
هدایت شده از  میقات
🌟 معرفی بازی برای کودکان 🍃آی بازی، بازی، بازی بپا یه وقت نبازی🤗 🌸 جنگل رضوان 🌸 💫 جنگل رضوان اولین بازی سه بعدی و جذاب در زمینه آموزش قرآن است که برای کودکان 5 تا 7 سال(قبل از دبستان) توسط سازمان فضای مجازی سراج ساخته شده است. در این بازی، کودک ابتدا شخصیت دختر و پسر را انتخاب می‌کند؛ سپس در هر مرحله گوینده یک کلمه قرآنی را معرفی می‌کند و کودک باید آن را تکرار کند؛ سپس بازی شروع می‌شود و کودک باید با دویدن، تنها کلماتی که در ابتدای مرحله دیده و شنیده را جمع‌آوری کند. 🌸 لینک بازی 👇👇👇 http://cafebazaar.ir/app/?id=com.sefpar.jr&ref=share @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای یوسف زهرا بیا @gonbadekabood
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ 🔸بردباری، پرده اي است پوشاننده، و عقل، شمشیری است بران،❗️ 🔺‌پس كمبودهای اخلاقی خود را با بردباری بپوشان، 🔺 و هوای نفس خود را با شمشیر عقل بكش. 📚نهج البلاغه حكمت 424 @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌟نبرد مجنون قسمت ۳۴🌟 "از مجنون تا رومادیه" *زیارت اماکن مقدسه،قسمت ۵* گروه دوم هم رفتند و برگشتن. بمدت یک هفتهٔ دیگر نام نویسی سلیقه ای توسط عراقیا انجام گرفت تا روز شنبه ای دیگر فرا رسید، معلوم بود یکشنبه ها را نوبت زیارت اسرای کمپ۱۳رومادیه اختصاص داده اند و بقیه ایام هفته از کمپهای دیگری برای زیارت می برند. بهر حال شنبه ای دیگر شد و عراقیا اسامی ثبت شده را خواندن، خیلی دوست داشتیم اسم مان در لیست این گروه باشد، سرباز عراقی اسامی را به سبک عربی میخواند و هر کسی نامش خوانده میشد دستش را بلند میکرد و اعلام حاضری میکرد، همهٔ آنهایی که زیارت نرفته بودند مترصد خواندن اسمشان بودند، در این حین اسم بنده هم خوانده شد، بسیار خوشحال شدم که برای زیارت ائمه «ع» و ارباب بی کفن دعوت شده و به پابوسی شان پذیرفته شده ام. برای گروه۴۰۰ نفره سوم هم مثل دو گروه قبلی روز شنبه را مختص شستشوی البسه و استحمام قرار دادند، آنروز تنها روز اسارتم بود که در سرمای سوزان رومادیه با آب تقریبا" گرم استحمام میکردم، آنهم بخاطر موضوع زیارت بود که آب گرم حمام را فقط مختص زائرین گذاشته بودند. شب یکشنبه پس از غروب آفتاب طبق معمول تعداد۱۱ دستگاه اتوبوس وارد اردوگاه شد و پشت دیوار سیم خارداری اردوگاه پارک کردند تا صبح اول وقت آمادهٔ حرکت باشند، آنشب هم یکی از شبهای بیادماندنی اسارتمان بود که برای صبح شدن و عزیمت به کربلا و نجف لحظه شماری میکردیم. شب که خوابیدم بفکر آرزوی دیرینه خود و همرزمان شهیدم در خصوص زیارت مرقد آقا امام حسین «ع» افتادم، یادم به نوحهٔ مشهور حاج صادق آهنگران افتاده بود که میخواند: «بانوای کاروان، بار بندید همرهان، این قافله عزم کربُبلا دارد، چون کربلا دیدن، بس ماجرا دارد...» . واقعا" که کربلا دیدن چه ماجراهایی که نداشت! چه عزیزانی که آرزو داشتند روحشان در کالبد جسمشان به زیارت کربلا و نجف بروند ولی روح به جسمشان وفا نکرد و به آسمان پر کشید و جسم خاکیشان را در نیزارهای مجنون تنها گذاشت، گر چه با سرور و سالارشان آقا امام حسین«ع» محشور شدند. چه اتفاقات عجیبی که نیفتاد، چه بدرفتاریها و شکنجه ها و زجرهایی که نکشیدیم، اگر بعد از اینهمه بدبختی، زجر و عذاب زیارت نمیرفتیم، غم و غصه آنچه کشیده بودیم، بدرفتاریها و شکنجه های دشمن صد چندان روی دلمان سنگینی میکرد. بر این باور بودیم که زیارتمان پاداش شکنجه ها و سختیهایست که به عشق امام حسین«ع» و ائمه اطهار «ع» کشیده بودیم و اینک در همین دنیا به اجر و ثوابش رسیده بودیم، بی شک این پاداشی بود که ائمه اطهار و خداوند در قبال آنهمه زجرها و سختی ها نصیبمان کرده بودند. خلاصه آنشب خواب درستی نرفتیم از بس منتظر و مشتاق زیارت مولا و مقتدایمان بودیم. سحری که شد با اذان صبح که معمولا" بصورت چرخشی و هر روز توسط یک نفر و بصورت مخفیانه و دور از چشم و گوش دشمن گفته میشد بلند شدیم، نماز را به جماعت ولی مخفیانه خواندیم و سریع پوشیدیم. درحین خداحافظی و حلالیّت طلبیدن از هم اتاقی هایمان بودیم که درب باز شد و اسامی خوانده شد، بیرون رفتیم و درون محوطه خیلی سریع همان چند لقمه عدسی صبحانه هر روز را خوردیم، هوا خیلی سرد بود و تنها لباس گرم ما همان یونیفرم زرد رنگ لباس اسارتی بود که با دو مارک یا آرم P.W که مخفف واژه های انگلیسی Prisoner . War به معنای «اسیر جنگی یا زندانی جنگی» که یک مارک در اندازه کوچکتر در جلوی پیراهن و یک مارک بزرگ در پشت پیراهن دوخته شده بود. به همان روش و برنامه قبلی شان با عبور از دژبانی های اردوگاه سوار بر اتوبوسها شدیم، در هر اتوبوس ۵ سرباز مسلح در انتهای اتوبوس و ۲سرباز غیر مسلح در جلو سوار بودن و تعداد زیادی خودروی نظامی و پلیس عراق کاروان را همراهی میکردند، هنوز هوا روشن نشده بود که از شهر رومادیه عبور کردیم، رانندهٔ نظامی اتوبوس رادیوی اتوبوس را روشن کرد، داشت فرکانس رادیو عراق را جستجو میکرد، در این حین برای چند ثانیه ای ناخواسته توقفی روی فرکانس رادیو ایران داشت، در اون لحظه رادیو ایران داشت سرود ملی جمهوری اسلامی که آغازگر برنامه های صدا و سیما بود را پخش میکرد، همه با شنیدن صدای رادیو ایران نگاه مان به همدیگر رفت و یهوئی منقلب شدیم و اشکمان درآمد، بدجوری دلمان گرفت و هوای وطن کرد، آرزو داشتیم صدای رادیوی ایران را بشنویم ولی افسوس که دشمن از شنیدن صدای رادیو ایران هم محروم مان کرد، حتی برای شنیدن چند لحظه اش... 🍃خاطرات آزاده سرافراز غلامشاه جمیله ای، به قلم خودشان 🔵 ادامه دارد ... @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نکند مرگ به ما فرصت جبران ندهد ...
اگرچه ریشه در این دشت بسته‌ام، باید به جای خاک گرفتارِ آسمان باشم فاضل نظری @gonbadekabood
حاضریم با خدا معامله کنیم؟
🌟نبرد مجنون قسمت ۳۵🌟 "از مجنون تا رومادیه" *زیارت اماکن مقدسه،قسمت ۶* کاروان اسراء بامداد روز یکشنبه پس از عبور از شهر الرمادیه مرکز استان الأنبار عراق پیچ و خمهای جاده و آبادیهای مسیر الرمادیه به بغداد را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشت و بدون توقف بسوی بغداد می شتافت. پس از عبور از رود فرات واقع در شمال غرب بغداد و گذشتن از روستاها و شهرک های حاشیه بغداد به ابتدای پایتخت عراق رسیدیم، اطراف بغداد معمولا" سکوهایی بتونی با ارتفاع تقریبی۱۰ متری ساخته شده بود و بر فراز هر سکو یک قبضه توپ ضد هوائی دولول ۵۷ میلیمتری مستقر بود که نشان از ترس جنگنده های ایرانی میداد، از همان ابتدای شهر مردم بغداد را با عاطفه و متفاوت تر از تیرماه سال ۱۳۶۷دیدیم. چون روزهای بدو اسارتمان در مسیر مجنون تا رومادیه وقتی داشتیم از بغداد عبور میکردیم مردم بغداد را با توجه به فصل گرما کمتر با حجاب و پوشش اسلامی دیدیم، بیشتر سبک حجاب و لباس شان به غرب نزدیک بود تا به پایتخت یک کشور اسلامی، آنزمان نگاهشان به اسرای ایرانی بسیار بی عاطفه و نشان از نفرت و انزجار داشت، ولی اینک با توجه به فصل سرما و مذاکرات جاری صلح بین دو کشور هم محجبه تر بودن و هم با عاطفه تر نشان میدادن، مردم بغداد و اکثر شهرهای توی مسیر برای اسراء دست تکان میدادن و ابراز احساسات میکردند، سربازهای عراقی توی اتوبوس ازمان خواستن که به احساسات و دست تکان دادن مردم عراق پاسخ دهیم و متقابلا" برایشان دست تکان دهیم، از بغداد به بعد معمولا" ابراز احساسات از طریق تکان دادن دست و لبخند دو سویه شده بود و ما هم عواطف شان را با تکان دادن دست بی پاسخ نمی گذاشتیم. توی اردوگاه شنیده بودیم که از سوی مقامات بالاتر عراق به سربازان و مسؤلین کمپها ابلاغ کرده اند که درطول سفر زیارتی اسراء با آنها بد رفتاری نکنند و هیچ اسیری را کتک کاری نکنند، شاید ترسشان از احتمال عصبانیت و درگیری عمومی اسراء در شهرهای شیعه نشین بوده و شایدم بخاطر رعایت سانسور شدید شکنجه ها و بدرفتاری هایشان با اسراء بوده باشد. لذا درطول سفر هیچ سربازی را کابل به دست ندیدیم و اگر اسیری در طول سفر حرکتی خلاف قوانین و مقرراتشان بخصوص نظام حاکم بر کمپهای اسراء مرتکب میشد بلافاصله اسمش را یاد داشت میکردند و با خودکار یک ضربدر(×)بزرگ روی آرم P.W الصاقی در پشت پیراهن اون اسیر می کشیدند تا پس از اتمام سفر و مراجعت به اردوگاه در اولین فرصت و آمارگیری تنبیه و مجازات شود. خلاصه از شمال غرب بغداد وارد شهر شدیم و پس از عبور از چندین بلوار و زیرگذرهای نسبتا" طویل به بلوار ساحلی رودخانه دجله که از بغداد میگذرد رسیدیم. بغداد را شهری تمیز و زیبا، با خیابانها عریض و زیرگذرهای نسبتا"طویل دیدیم، ازسمت جنوب غرب شهر بغداد، پایتخت عراق را ترک کردیم و مسیر شهر نجف را در پیش گرفتیم، حدود یک ساعتی قبل از اذان ظهر وارد شهر نجف اشرف شدیم، حس دلشوره توأم با بی تابی داشتیم، کوهی از شکوه، غم، غصه و آرزو روی دلمان سنگینی میکرد و لحظه شماری میکردیم که ضریح مبارک و مطهر مولایمان را در آغوش بگیریم و عقده دلمان را گشوده و با حضرت آقا درد دل کنیم، با ورود به دروازه شهر مظلومیت و فقر مردم شعیه نجف از همان ابتدای شهر نمایان بود آسفالت فرسوده معابر،کوچه های خاکی، بافت فرسوده و قدیمی شهر، سیم کشی و کابلهای درهم برهم برق، عدم زیر ساختهای شهری همه و همه نشان از بی توجهی حزب بعث به این شهر شیعه نشین و مظلومیت مردمش داشت، تنها چیزی که در شهرهای شیعه نشین عراق چشم مان را خیره کرده بود و حکایت از تأمین نسبی مالی مردمش داشت خودروهای لوکس خارجی و مدال بالا بود و الا همه چی حاکی از مظلومیت و محرومیت داشت... 🍃خاطرات آزاده سرافراز غلامشاه جمیله ای، به قلم خودشان 🔵 ادامه دارد ... @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام افکار خودرا روی کاری کـه دارید انجام میدهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. «گراهام بل»
💫دعا برای   دعایی که پیغمبر (ص) به امیرالمؤمنین (ع) براى حافظه تعلیم نمود: «سبحان من لایعتدى على اهل مملکته، سبحان من لایأخذ اهل الارض بالوان العذاب، سبحان الرؤوف الرحیم، اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و بصرا و فهما و علما انک على کل شى‏ء قدیر».  @gonbadekabood
🔴فرقه های انحرافی🔴 ❌ تی ام «مهاراش ماهاش یوگی» بنیانگذار طریقة "تی ام" یا مراقبة تعالی بخش بود. او در نیمة اول قرن بیستم مکتب خود را بنا نهاد و در صدد اصلاح اوضاع جهان برآمد. او به آثار هندویی مسلط بود و شرحی نیز بر اوپانشادها (متون مقدس هندویی) نگاشت. ⚡️ او در تلاش بود تا شبکه ای از استادان تی ام تشکیل دهد که بتوانند همة جمعیت زمین در آن روزگار را تحت هدایت و تربیت خود در آورند. چرا که در تی ام تعلیم حضوری و سینه به سینة استاد به شاگرد نقشی کلیدی دارد. گرچه او نتوانست کاملاً به هدفش دست یابد ولی توانست افراد زیادی را تحت تعلیم شبکة خود درآورد. ⚡️تعالیم یوگایی در تی ام کاربرد زیادی دارند. یوگی معتقد بود با این شیوه می توان از مرز ماده عبور کرد و با مرکز خلاق هستی ارتباط برقرار کرد. تبلیغ او برای آیینش موجب شد تا در آمریکا علیه او شکایتی صورت گیرد و در این دعوی حقوقی، او برای تبلیغ دینی جدید محکوم و از ادامة فعالیت منع شود. اما تلاش بسیار جریان تی ام برای اثبات اینکه این طریقه، دین نیست بلکه یک تکنیک است نتیجه داد و این حکم پس از چند سال شکسته شد. با شکسته شدن این حکم جریان "تی ام" دوباره رونق گرفت. ❌مراقب باشیم، خطر در کمین است @gonbadekabood https://eitaa.com/joinchat/2115633213C8ae13116fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا