امروز در حالی که استادم که بیشتر عمرش رو در فرانسه زندگی کرده از شلوغی کتابفروشی های پاریس و صف های همیشگی خرید کتاب تعریف میکرد و از شیفتگی فرانسوی ها به کتاب میگفت به خودم جرعت دادم که این رو مطرح کنم که غرق شدن در کتاب خوندن یک نوع اعتیاد و یک نوع مکانیسم دفاعی در برابر کمبود عشق به خویشتن ، شناخت خویشتن و ارزشمند دانستن خوشتن و در تضاد بودن با واقعیته
گاهی ما در کتاب ها غرق میشیم چون بدنبال ارزشی برای پیروی کردن میگردیم، چیزی برای جنگیدن
و بعد اشباع میشیم ، از کلمات ، فلسفه ها ، فرضیه ها ، معناها
اونقدر که هیچکدوم به معنای واقعی روی قلبمون نمیشینه و باهامون همراه نمیشه
رستگاری احتمالا در قدم ها نهفته است و نه توی سرمون
نظر خودتون رو بهم بگید ، ناشناس تو بیوعه
پ.ن : استاد مثل همیشه با من مخالف بود و نفهمیدم دقیقا در ردش چی گفت
مهارت شاد بودن ، مهارت درست رنج کشیدن هم هست
نیلوفر و مرداب _تیچ نات هان