اول اینکه اون حس آروم بودنه که یه حس درونیه تو بدترین شرایط زندگی باعث میشه آدم پخته بشه و اگه جایی اشتباه کرد به جای اینکه به دنبال مقصر زندگیش باشه، به دنبال راهحل میگرده
بیشتر به جای سرکوب خودش به خاطر انجام ندادنها به دنبال راهی میگرده که جبرانش کنه
اینطوری میشه که حالش خوبه🌱
و یا وقتی فکر میکنه که بعد از رسیدن به هدفش، حال دلش خوب میشه ولی بازم حالش بده و افسردهس
یاد میگیره که هدفی تو این دنیا وجود نداره و هرچی هست مسیره
اینجاس که از مسیر لذت میبره
و همیشه حالش خوبه🌱
وقتی آرزوهاش رو سازماندهی میکنه و عمرش رو برای چیزی که بیهودهس از رفقای اشتباه گرفته تا حرص برای مال و ثروتش نمیذاره
اینجاس که حال دلش خوبه🌱
وقتی متوجه داشتههایی که خدا بهش داده هست و میبینه که همین گوشی که دستشه یکی دیگه حسرت داشتنش رو داره و یا چیزی که الان داره قبلا حسرت رسیدن بهش رو میخورده شکر خدا رو میکنه و حالش خوبه🌱
حال خوب رو خود انسان میسازه
باید یکم فقط دیدش رو به زندگی تغییر بده
و از چیزای کوچیک خوشحال بشه
و یه قاعدهای که سعی میکنم تو زندگیم پیاده کنم اینه که آدم باید تو زندگیش شاکر باشه ولی قانع نباشه و به سمت کمال حرکت کنه
چون اگه قانع باشه چه فرقی داره با اون درختی که فقط به یه حدی از کمال قانعه؟
میم صاد
اینکه حال خوب مطلق رو به آدما تعمیم بدیم اشتباهه چون نمیتونیم بدون آگاهی از باطن زندگیشون، نسخه ح
و جواب سوال آخرت اینه که وقتی آدم دیگه با وجود این چیزا حال دلش خوبه چرا به بقیه انتقالش نده؟ هوم؟😅
ولی اگه حالت بد باشه و وانمود کنی حالت خوب باشه چی؟ این شخص داره از خودش فاصله میگیره و به سمت تظاهر به خوب بودن حرکت میکنه به خاطر ترس از قضاوت شدن و باید مراقب باشه که تناقض در حس و رفتارش کار دستش میده و یهروزی به خاطر اینکه نمیتونه حس واقعیش رو بگه از خودش بیزار میشه
امشب اومدم پیشت
که ازت بخوام کمکم کنی که
نفسم رو خاک کنم
از بین این قفس نفس که
محصور شدم، بیرون بیام
خاکی بشم
قاطی بشم
اهل بلا بشم
بدون خورده شیشهای
منو بخری😞
📍گلستان شهدا اصفهان