💠 تحلیل روایت مهم
«اسلام با ثروت خدیجه و شمشیر علی پیش رفت»
🔻قسمت اول
این را هم به شما عرض کنم:
گاهی خود ما مسلمانان حرفهایی میزنیم که نه با تاریخ منطبق است و نه با قرآن، با حرفهای دشمنها منطبق است؛ یعنی حرفی را که یک جنبهاش درست است به گونهای تعبیر میکنیم که اسلحه به دست دشمن میدهیم، مثل اینکه برخی میگویند اسلام با دو چیز پیش رفت: با مال خدیجه و شمشیر علی، یعنی با زر و زور.
اگر دینی با زر و زور پیش برود، آن چه دینی میتواند باشد؟!
آیا قرآن در یک جا دارد که دین اسلام با زر و زور پیش رفت؟
آیا علی علیه السلام یک جا گفت که دین اسلام با زر و زور پیش رفت؟
شک ندارد که مال خدیجه به درد مسلمین خورد اما آیا مال خدیجه صرف دعوت اسلام شد، یعنی خدیجه پول زیادی داشت، پول خدیجه را به کسی دادند و گفتند بیا مسلمان شو؟
آیا یک جا انسان در تاریخ چنین چیزی پیدا میکند؟ یا نه، در شرایطی که مسلمین و پیغمبر اکرم در نهایت درجه سختی و تحت فشار بودند جناب خدیجه مال و ثروت خودش را در اختیار پیغمبر گذاشت ولی نه برای اینکه پیغمبر- العیاذبالله- به کسی رشوه بدهد، و تاریخ نیز هیچ گاه چنین چیزی نشان نمیدهد.
این مال آنقدر هم زیاد نبوده و اصلاً در آن زمان، ثروت نمیتوانسته اینقدر زیاد باشد. ثروت خدیجه که زیاد بود، نسبت به ثروتی که در آن روز در آن مناطق بود زیاد بود نه در حد ثروتِ مثلاً یکی از میلیاردرهای تهران که بگوییم او مثل یکی از سرمایه دارهای تهران بود.
مکه شهر کوچکی بود. البته یک عده تاجر و بازرگان داشت، سرمایهدار هم داشت ولی سرمایه دارهای مکه مثل سرمایه دارهای نیشابور مثلاً بودند نه مثل سرمایه دارهای تهران یا اصفهان یا مشهد و از این قبیل. پس اگر مال خدیجه نبود شاید فقر و تنگدستی مسلمین را از پا درمیآورد. مال خدیجه خدمت کرد اما نه خدمت رشوه دادن که کسی را با پول مسلمان کرده باشد، بلکه خدمت به این معنی که مسلمانان گرسنه را نجات داد و مسلمانان با پول خدیجه توانستند سدّ رمقی کنند.
📚 سیری در سیره نبوی ، ص ۲۱۵
🖌 استاد شهید مطهری
#دینداری_آگاهانه
#ام_المومنین
#میم_صاد
🪴 @mimsaad
💠 تحلیل روایت مهم
«اسلام با ثروت خدیجه و شمشیر علی پیش رفت»
🔻قسمت دوم
شمشیر علی بدون شک به اسلام خدمت کرد و اگر شمشیر علی نبود سرنوشت اسلام سرنوشت دیگری بود اما نه اینکه شمشیر علی رفت بالای سر کسی ایستاد و گفت: یا باید مسلمان بشوی یا گردنت را میزنم، بلکه در شرایطی که شمشیر دشمن آمده بود ریشه اسلام را کند، علی بود که در مقابل دشمن ایستاد.
کافی است ما «بدر» یا «احد» و یا « #خندق » را در نظر بگیریم که شمشیر علی در همین موارد به کار رفته است.
در «خندق» مسلمین توسط کفار قریش و قبایل همدست آنها احاطه میشوند، ده هزار نفر مسلح مدینه را احاطه میکنند، مسلمین در شرایط بسیار سخت اجتماعی و اقتصادی قرار میگیرند و به حسب ظاهر دیگر راه امیدی برای آنها باقی نمانده است.
کار به جایی میرسد که عمرو بن عبدود حتی آن خندقی را که مسلمین به دور خود کشیدهاند میشکافد.
البته این خندق در تمام دور مدینه نبوده است، چون دور مدینه آنقدر کوه است که خیلی جاهایش احتیاجی به خندق ندارد. یک خط مورّبی در شمال مدینه در همان بین راه احد بوده است که مسلمین میان دو کوه را کندند، چون قریش هم از طرف شمال مدینه آمده بودند و چارهای نداشتند جز اینکه از آنجا بیایند.
مسلمین این طرف خندق بودند و آنها آن طرف خندق. عمرو بن عبدود نقطه باریکتری را پیدا میکند، اسب قویی دارد، خود او و چند نفر دیگر از آن خندق میپرند و به این سو میآیند.
آنگاه میآید در مقابل مسلمین میآیستد و صدای هل من مبارزش را بلند میکند. احدی از مسلمین جرأت نمیکند بیرون بیاید، چون شک ندارد که اگر بیاید با این مرد مبارزه کند کشته میشود.
علی بیست و چند ساله از جا بلند میشود: یا رسول الله! به من اجازه بده.
فرمود: علی جان بنشین. 🌿
پیغمبر میخواست اتمام حجت با همه اصحاب کامل بشود. عمرو رفت و جولانی داد، اسبش را تاخت و آمد دوباره گفت: هَلْ مِنْ مُبارِزٍ؟
یک نفر جواب نداد. قدرتش را نداشتند، چون مرد فوقالعادهای بود.
علی از جا بلند شد: یا رسول الله! من. فرمود: بنشین علی جان. 🌿
بار سوم یا چهارم عمرو رجزی خواند که تا استخوان مسلمین را آتش زد و همه را ناراحت کرد.
گفت:
وَ لَقَدْ بَحِحْتُ مِنَ النِّداءِ بِجَمْعِکمْ هَلْ مِنْ مُبارِز
وَ وَقَفْتُ اذْ جَبُنَ الْمُشَجِّعُ مَوْقِفَ الْقِرْنِ الْمُناجِز
إنَّ السَّماحَةَ وَ الشَّجا
عَةَ فِی الْفَتی خَیرُالْغَرائِز
گفت: دیگر خفه شدم از بس گفتم «هَلْ مِنْ مُبارِزٍ». یک مرد اینجا وجود ندارد؟! آهای مسلمین! شما که ادعا میکنید کشتههای شما به بهشت میروند و کشتههای ما به جهنم، یک نفر پیدا بشود بیاید یا بکشد و به جهنم بفرستد و یا کشته بشود و به بهشت برود.
✅علی از جا حرکت کرد. عمر برای اینکه عذر مسلمین را بخواهد گفت:
یا رسول الله! اگر کسی بلند نمیشود حق دارد، این مردی است که با هزار نفر برابر است، هر که با او روبرو بشود کشته میشود. کار به جایی میرسد که پیغمبر میفرماید: «بَرَزَ الْاسْلامُ کلُّهُ الَی الشِّرْک کلِّهِ» تمام اسلام با تمام کفر روبرو شده است. اینجاست که علی علیه السلام عمرو بن عبدود را از پا در میآورد و اسلام را نجات میدهد.
پس وقتی میگوییم اگر شمشیر علی نبود اسلامی نبود، معنایش این نیست که شمشیر علی آمد به زور مردم را مسلمان کرد؛ معنایش این است که اگر شمشیر علی در دفاع از اسلام نبود دشمن ریشه اسلام را کنده بود همچنانکه اگر مال خدیجه نبود فقر، مسلمین را از پا درآورده بود. این کجا و آن حرف مفت کجا؟!
📚 سیری در سیره نبوی ، ص ۲۱۶
🖌 استاد شهید مطهری
#دینداری_آگاهانه
#امیرالمومنین
#ام_المومنین
#میم_صاد
🪴 @mimsaad
آنهایی که تلاش می کنند
بگویند اسلام دینی است خشک و ضد زن؛
بیایند ببینند پیامبرش
چگونه با عشق و محبت
سالها در کنار همسرش زیست!
ببینند که
حتی بعد از او،
هر وقت به یادش می افتد،
همچو ابر بهار میگریست،
و زمزمه می کرد خدیجه خدیجه...
آنقدر عاشقش بود که بعدها
زنان پیامبر، برای نزدیک شدن
و محبوب شدن نزد ایشان،
از خدیجه یاد میکردند!
تاب بدگویی از خدیجه را نداشت،
چُنان از او دفاع می کرد
که گویی همهی زندگیاش را
مدیون او بود!
بلی
او یک زن بود
و الگویی بزرگ برای زنانی
که همسرند، مادرند،
سالکند، فعال اجتماعی اند و...
#ام_المومنین
#خدیجه
🪴 https://eitaa.com/mimsaad65