با هر قطره خونی که از ما میریزید
صدها نفر به پا میخیزند برای مقابله با دشمنانی
همچون شما.
#اصفهان
ایران روزا چی چنگ میزنه به دلت؟!
میخوای بشینی کنار یکی لیوان چاییت رو سر بکشی و براش از درد دلت بگی؟!
بیا من اینجا نشستم تا باهم صحبت کنیم، غصه بخوریم و کوه رنجی که روی دوشت سنگینی میکنه باهم تقسیمش کنیم؛
-صندقچهای برای گفتن و شنفتن درداتون-
بیرون پراکنی درونییاتم!
ایران روزا چی چنگ میزنه به دلت؟! میخوای بشینی کنار یکی لیوان چاییت رو سر بکشی و براش از درد دلت ب
نشستم کنار بخاری. لب تاب رو به روم روی میزه. دمنشون سیب با چایی کوهی کنارم و میخوام برم در صندوقچه رو باز کنم و بشینم پای صحبتهاتون؛
#از_درون_صندوقچه؛
واقعا نمیدونم چی بگم انگار یکی باچاقو افتاده ب جون روحم تکیه تیکه اش کرده الانم داره خون میره ازش ن کسی نجاتش میده ن تموم میکنه
.
.
بیرون پراکنی درونییاتم!
#از_درون_صندوقچه؛ واقعا نمیدونم چی بگم انگار یکی باچاقو افتاده ب جون روحم تکیه تیکه اش کرده الانم د
رنج و بلا از همان روزی که نطفه بشر بسته شد با گِل و خاک انسان قاطی شد و چسبید به آدمیزاد.
نه غصه تموم میشه و نه درد بلا. و این دل ماست که هر روز با تیزی رنجی شرحه شرحه میشه. اما بهترین دوا و مرهم زخم نوازش خود ماست ... نشستن و رنج کشیدن چیزی از درد کم نمیکنه. بهترین پانسمان خراشهای دل خود آدمیزاده.
بیرون پراکنی درونییاتم!
#از_درون_صندوقچه؛ ابر تو گلومه که میخواد از چشمام بباره . .
باریدن خوبه اما نه اگه نشونه ضعف باشه.
ببار برای اینکه قوی بشی. سبک بشی. بتونی پر بکشی به اونجایی که میخوایی ... باریدن دل رو جلا میده ... نترس از باریدن :)
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
پاییز ۱۴۰۱؟
پر از دلتنگی ؛ استرس ، بحث ،
درگیری ذهنی روحی ، خستگی ، رفتن ، غم ،
آغشته بودن به حس تنهایی ،
بازم دلتنگی ، بازم دلتنگی ، بازم دلتنگی .
بیرون پراکنی درونییاتم!
پاییز ۱۴۰۱؟ پر از دلتنگی ؛ استرس ، بحث ، درگیری ذهنی روحی ، خستگی ، رفتن ، غم ، آغشته بودن به حس
پاییز فصل رنجش دله برای سفت شدن؛
هرچند که خاطرهای خوش داخلش پنهان شده باشه اما باز دلتنگیش بیخ گلوت رو فشار میده ...
همیشه وصال خوب نیست ... گاهی باید فارغ بود -مثل برگ درختها- تا طعم وصال زیر زبونت شیرینش حفظ بشه :)
بیرون پراکنی درونییاتم!
ایران روزا چی چنگ میزنه به دلت؟! میخوای بشینی کنار یکی لیوان چاییت رو سر بکشی و براش از درد دلت ب
#از_درون_صندوقچه؛
یکی تو ذهنم بهم میگه شاید اینکه فکر میکنی حرف طرف مقابلت رو درک میکنی؛ توجیهی هست برای ترست از طرد شدن... شاید درست این باشه که از بعضی ارتباطها گذشت... ولی مگه نه این که خود این ارتباطها تاثیر داره؟ دیگه نمیدونم بابد چیکار کنم...