eitaa logo
مَئآب؛
1.5هزار دنبال‌کننده
377 عکس
23 ویدیو
10 فایل
خرده نویس‌ها و ثبت‌های یک آدمک حقیر فقیر کمتر از قطمیر؛ به نام #مهدی_شفیعی ( مآب ) مآب. [ م َ ] بازگشتن. از سفر خویش بازگشت.( ناظم الاطباء ). هذا ذکر و ان للمتقین لحسن مآب.
مشاهده در ایتا
دانلود
-
-
-
در ستایش نور عمیق. دل‌نواز. جان‌بخش. فرح‌افزا؛
-
تو نوری. یک لایه‌ی نور باریک که توی سینه‌ام ردش را می‌شود دید. یک لایه‌ی نوری که نمی‌گذارد درونم تاریک شود. مرا روشن نگه می‌دارد. زنده نگه می‌دارد. حتیٰ اگر دل‌تنگی باشد حاصل روشنی‌اش فقط ... درونم می‌درخشد. هرچند که فقط یادت را درونش دارم . . . نه خودت را؛
-
دل‌تنگی‌هم مستی است.
درد تو دلِ سنگ را هم آب کرد... |
- محفلی داریم چند نفر که دغدغه‌ی نوشتن داریم دور هم جمع شدیم و باهم ‌می‌نویسیم. بنا بر این است هرشب چند خط از روزی که گذشت بنویسیم؛ من هم نوشتم اما نه روزی که گذشت! از روزی که کش آمده بود. هماننده غمی که مدت‌هاست دارد کش می‌آید ...
امان از هشتک‌هایی که کش می‌آیند؛
-
۳۰ مرداد ۰۲ فشار روی آدم‌ها ارتباط مستقیم با اخلاق‌شان دارد. هرچه آدم‌ها در تنگ‌نا قرار بگیرند، کسل‌تر، بدخلق‌تر، و انزوا طلب‌تر می‌شوند. آقا محمد گفت:«کارم هنوز حل نشده و مشخص نیست بتونم کی بیام ... » من اما نمی‌توانم به این قضیه فکر کنم. سال‌ پیش دچارش بودم. در خلصه‌ای بین رسیدن و نرسیدن بودم که هر لحظه‌اش مثل برزخی بود. امسال می‌خواستم فقط حرف از امید باشد. حرف از رفتن و رسیدن و توی آغوش حسین (ع) قرار گرفتن ... امسال نمی‌خواهم در خلصه رسیدن و نرسیدن بمانم. طاقتم کم است. فشار رویم زیاد می‌شود. بد خلق می‌شوم و شاید حتی کاری ازم سر بزند که مدت‌ها پیشمان بمانم ... امسال فقط به رفتن و رسیدن و وصال و آغوش حرم فکر می‌کنم ولاغیر.
۷ شهریور ۱۴۰۲ ۱۲ صفر ۱۴۴۵ دختری که پشت سرم نشسته است از معجزه می‌گوید؛ از حواس جمعی امام حسین (ع) به جزئیات درون دلش. پشت تلفن به دوستش می‌گوید که توی مسیر به خواهر کوچک‌ترش گل‌سر، جوراب، عروسک و ... هدیه می‌دادند. دلش می‌شکند و گلگی می‌کند که امام حسین اگر امروز چیزی به من ندهند با شما و خدا قهر می‌کنم. می‌گوید چند قدم بیشتر نرفته بودم که یک خانمی جوراب بهم هدیه می‌دهد. و این واقعاً معجزه است که امام حسین در هزاران دل ریز و درشت هست و جزئی‌ترین و ناچیزتربن خواسته‌های ما را هم می‌بیند؛
همین الان. یکهویی. برای شما و هرکسی که این عکس رو میبینه؛
۱۰ شهریور ۰۲ ۱۵ صفر ۱۴۴۵ دفتر تجربه‌ی دوم خادمی توی این موکب هم برایم بسته شد. ازش خواهم نوشت. یک سری حقیقت که من تجربه‌اش کردم. فی‌الحال دنبال تجربه‌ی جدید هستم. تجربه‌ی قدم زدن توی این مسیر که دو سال است مزه‌اش را نچشیدم ... یعنی پیش‌تر کل مسیر را طی کرده‌ام اما دو سال است مزه‌اش از زبانم افتاده است؛
- دسترسی‌ام به ایتا کمی سخت است. داخل تلگرام راحت‌ترم برای نوشتن لذا اگر مشتاق خواندن و شنیدن هستید همراهم باشید؛👇🏻 http://t.me/+Rti3rUisEp8jsdnD
- ساعات طولانی. خیره. قطره قطره اشک. و در اعماق دل‌تنگی فرو رفتن؛ حال ما همین است. منتهی خانم فرخ‌زاد بیان‌شان برای تطبیق شیواتر است ....
در حال حاضر و حتی ایامی طولانی‌تر این‌جا غرق در سکوت می‌ماند. اما در فضایی دیگر در خدمت‌تون هستم؛ http://t.me/+Rti3rUisEp8jsdnD
-
https://t.me/mimshafieii/983 بخوانید و به خوانده شدنش کمک کنید؛
- بیهقی می‌گوید: «و لکن هرکسی آن کند که از اصل و گوهر وی سِزَد». دروغ‌گو شعار می‌دهد برای رسیدن به آنچه که خودش می‌خواهد. حرفش از روی اعتقاد نیست. سِر از درونش ندارد. هرچه که برایش مفید باشد، می‌پسندد و فریادش می‌زند. هرچه که به ضررش باشد از ریشه و بنیه منکرش می‌شود. یادمان نمی‌رود، همین ایام نزدیک بود وقتی که نوجوانان هم‌سمت و سوی فکری‌شان می‌آمدن توی خیابان‌ها و هم‌دست باقی اغتشاش‌گران شعار می‌دادند و می‌جنگیدند برای هدفی که دارند، هشتک آرمان خواه و آرمان طلب می‌چسباندن به‌شان. اما دست دروغ‌گو رو می‌شود. آنچه که درونش نهفته است برای همه آشکارا می‌شود. حالا که نوجوان فلسطینی برای دفاع از کشور‌شان ایستاده‌اند و در مقابل ظلم قد علم کرده‌اند دروغ‌گو های بد ذات هشتک سپر انسانی می‌گذارند جلوی اسم‌شان و محکوم‌شان می‌کنند به بچه بودن ... آن‌ها اساساً ته حرف آرمان‌خواهی‌شان پوچ است. چه می‌دانند که این نوجوانان می‌جنگد تا دزد را از خانه‌ی‌شان بیرون کنند. وقتی خانه نا أمن باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند آرام گوشه‌ای بنشیند و ببیند تهش چه می‌شود. همه بلند می‌شوند. دست در دست هم می‌گذارند تا اجنبی را بیرون برانند و آرامش را به خانه‌ی‌شان برگردانند.