eitaa logo
مینوی امید🌺
554 دنبال‌کننده
584 عکس
380 ویدیو
2 فایل
#مینوی_امید سبکی متفاوت در #استان_قزوین در محیط کاملا #حضوری و #امن فقط ازدواج #دائم و #تک_همسر گروه جهادی #بهار_آرامش_مهرآفرین 💫برای رسیدن به بهارآرامش بر مهروهمراهی خداوند امید داشته باشیم🌟 💚#قدمی_برای_ظهور ارتباط ما @minoye_omid_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
در خواستگاری از کجا بفهمیم طرف مقابل میگوید؟ : 🌀 1- اگر طرف شما می آید چه ! چه ! مثلا آقا به شما می آید ، هرچه شما میگویید می پذیرد ، هرشرطی میگذارد، هرقول و قراری که میگذارید ،می پذیرد و هرچه شما میگویید می پذیرد و میگوید: اتفاقا من هم همین مد نظرم بود . ما یک روح در دو بدن هستیم . اگر کسی این جوری پیدا شد باید در آن شک کرد . در آن باید تردید کرد . مگر میشود دو نفر مثل هم باشند .دو تا ژن ، دو تا وراثت ، دو تا مادر، دو تا پدر ، دو تا رسم و رسوم و سبک زندگی و محیط! 🌀 2- سوالهای معکوس بپرسید . شما میتوانید با سوال کردن معکوس ، ببینید طرف راست میگوید یا دروغ. مثلا شما میخواهید بدانید طرفتان اهل معاشرت است یا نه . میگویید اگر آینده شما اهل معاشرت نباشد و منزوی باشد و اهل مسافرت و میهمانی نباشد برای شما سخت نیست؟ اگر خودش هم همین حالت را داشته باشد می گوید نه. چه سختی دارد . خانم چه بهتر! این یعنی زن خوب. چی هست هر روز میهمانی و خانه مامان و مسافرت و اینها . اینجور خودش را لو میدهد . 🌀 3- بحث تناسب بین ادعا و عمل هم هست . بطور مثال خواستگاری برای شما آمده ، ادعاهایی دارد ، شما خیلی راحت میتوانید بفهمید بین عمل و ادعا با هم تناسب دارند یا نه . مثلا ادعا دارد آدم خیلی معتقد و متدینی است و خیلی به نماز اهمیت میدهد حالا رفت و آمد برای خواستگاری می کند ، شما ببینید به نماز اهمیت میدهد و نماز اول وقت برایش مهم است یا خیر . و یا ادعا دارد شما خانم متدینی هستید و مآنوس با قرآن هستید ، ببینید آیا بلد هست دو آیه قرآن بخواند . ادعا می کند آدم با اخلاقی هست ، ببینید جلوی بزرگترها چطور بلند میشود یا مینشیند . آیا درحرف دیگران میپرد ، ادعای تحصیل می کند ، ببینید چند واحد درس خوانده مشروط شده یا نه . 🌟 جلسه اول سوالاتی می کنید این آقا و خانم جوابهایی داده اند ، می ببنید با هم جفت و جور نیست و تناقض دارد . در جلسه دوم سوال های مطرح میکند آدم می تواند بفهمد ، ادعا میکند خیلی منظم است ببینید چقدر سر وقت می آید . ادعا میکند کتاب خوان و اهل مطالعه است ببینید دراتاقش کتاب هست یا خیر . 🌀 4- اگر شما شرایط ویژه ای دارید برای مثال وضعیت مالی پدرتان خوب است و تردید دارید که برای ارزشهای خودتان به خواستگاری آمده یا هدف دیگری دارد میتوانید به او بگویید تصمیم دارید کاملا مستقل باشید و از دارایی پدرتان هرگز استفاده نکنید یا خانم می فرمایند من شاغل هستم و حقوق دارم تردید دارم آقا برای پول و شغلم آمده یا نه . باز هم کاری ندارد شما میگویید شرط من این است که پولی راکه در می آورم نمیخواهم در زندگی خرج کنم و برای آن برنامه ای دارم و نمیخواهم آنرامصرف کنم . البته نمیخواهم این را بگویم توی زندگی من و تو نداریم ولی شما میخواهید او راامتحان کنید ، بعد میگویید من می خواستم دلم آرام بگیرد وگرنه من و شما نداریم و دیگری توکل به خدا و ائمه معصومین داشته باشیم ، فرصتی هم داشته باشیم تا بتوانیم اینها را بفهمیم و از پیش خدا دست خالی برنگردیم . روایت داریم : النجاه فی صدق .نجات در راستگویی و درست کاری است. [پس دوستان عزیز، را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم] باما همراه باشید😍و کانال مارا به دوستان خود معرفی کنید🙂👇 ‌─┅═༅𖣔💖𖣔༅═┅─ @minoye_omid_q ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💖𖣔༅═┅─
✍ امام محمد باقر علیه‌السلام: گرامی‌ترین شما نزد خداوند کسی است که بیشتر به خود بگذارد. 📚وسائل الشیعه ✦‎࿐჻ᭂ❣️🌸❣️჻࿐✦ @minoye_omid_q
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📋 اهمیت مهربانی با کسی که با همسرش مهربان نیست، اميرالمؤمنين نیست استاد حامد @minoye_omid_q
✨﷽✨ 🌼چرا قرآن را به تشبیه کرده⁉️ 1️⃣ لباس باید در طرح و رنگ و جنس مناسب باشد، همسر نیز باید کفو و متناسب با فکر و فرهنگ و شخصیّت انسان باشد. 2️⃣ لباس مایه زینت و آرامش است، همسر و فرزند نیز مایه زینت و آرامش خانواده‌اند. 3️⃣ لباس عیوب انسان را می‌پوشاند، هر یک از زن و مرد نیز باید عیوب و نارسایی‌های یکدیگر را بپوشانند. 4️⃣ لباس انسان را از سرما و گرما حفظ می‌کند، وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگی را از سردی می‌رهاند. 5️⃣ دوری از لباس مایه رسوایی است، دوری از ازدواج و همسر نیز گاهی سبب انحراف و رسوایی انسان می‌گردد. 6️⃣ انسان باید لباس خود را از آلودگی حفظ کند، هر یک از همسران نیز باید دیگری را از آلوده شدن به گناه حفظ نماید. 📚برگرفته از تفسیر نور @minoye_omid_q ‎‌‌
💑 شناخت و چالش های مشترک را کمتر میکند... 🔸بهترين به و نسبت به تفاوت های زن و مرد و رفتارهای متناسب با آن تفاوت هاست. 🔸با شناخت اين ها ديوارهای رنجش و بی اعتمادی فرو می ريزد، چرا كه همـــه ی كشمكش‌ها و رنجش‌ها ناشی از عدم درک يكديگر می باشد. 🔸 و نه تنها در روابطشان با يكديگر متفاوتند بلكه در فكر كردن، ، ، عكس‌العمل نشان‌ دادن، ، خواسته‌ ها، و قدردانی كردن با يكديگر تفاوت دارند. 🔸با توجه به این نكته كه با شما فرق دارد می توانيد به برسيد و بجای اينكه در برابر او مقاومت كنيد و يا بخواهيد رفتارهای او را بدهيد با او كنار می آييد... @minoye_omid_q
🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله ✍️چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭 🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در دچار وسواس شدم. 🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم. اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم. ❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم. 🔷بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. ✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم. بنابراین هر خواستگاری که سطح و اش کمتر از من بود را رد می کردم. 🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد. 🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد. چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد. پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود. ⚜️اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟ ♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود. ♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد. ❌فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.😭 چرا همکارم که تمام یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم.😞 ⭕️سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت. 💔امروز در۵۰ سالگی حس شدن واز همه مهمتر حس شدن را ازدست داده ام. امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم. ❣️امروزحسرت فرصت‌های گذشته رامی خورم.😔 ‌‌🌸کانال سبک زندگی @minoye_omid_q