eitaa logo
میقات
246 دنبال‌کننده
469 عکس
208 ویدیو
27 فایل
✔ کانالِ شخصی حجت الاسلام خلیل صادقی طلبه درس خارج حوزه علمیه قم 📚نکاتی از معارف قرآن و عترت علیهم السلام 🎤آثار صوتی و تصویری 📣اعلام مراسمات ✏دست نوشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
هزار عیب و دو صد نقص در وجود من است تو با نگاه ترحم مرا تماشا کن @miqat315
🔺مصباح الهدی 9️⃣ مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری (رحمة الله علیه) می‌فرمودند: 🔸 همه‌ی عشق‌ها ، محبت‌ها و دوستی‌ها و وابستگی‌ها و دلبستگی‌ها در این عالم مجاز و قلابی است ، و فقط یک عشق و محبت و دلبستگی حقیقی در این عالم است و خریدار دارد ، و آن عشق به حضرت مولانا اباعبدالله الحسین سلام‌الله‌علیه است. 🔹 از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است ، ولی به یک چیز امید دارم ، و آن گریه بر مصائب آن حضرت و عشق به اوست. 📗 شرح دلدادگی ، احوالات سید ، صفحه ۷٨ @miqat315
🔸از محضر امام صادق علیه السلام سوال شد؛ فدایت شوم بسیار می شود که یادی از امام حسین علیه السلام می کنم در آن هنگام چه بگویم ؟ حضرت فرمودند : سه مرتبه بگویید صلی الله علیک یا ابا عبد الله که سلام به آن حضرت از دور و نزدیک به او می رسد. 📚اصول کافی ج ۵۷۱/۴ @miqat315
4_5800970206515823336.mp3
4.73M
🎧 شور | مونده روی زمین ..‌. 🎙شیخ خلیل صادقی 📍هیئت فاطمیون شهرستان استهبان @miqat315
یادِ قدیم ها ، همین چند سال قبل که خوب بودیم ، همه چی خوب بود نوکری ها رنگ و بوی دیگه ای داشت نور بود ، صفا بود ، اخلاص بود همه چی بود ، همه چیزهای خوب ایمان ها ایمان بود ، اعتقادها اعتقاد دل ها وصل بود ، اشک ها جاری دست ها بالا ، دعاها مستجاب آرام بودیم ، متکّی به رحمت واسعه خیالمون جمع ، سوار بر کشتی نجات دلمون فقط خوش بود با نام فقط حسین ‌‌‌... فقط و فقط حسین ... فقط و فقط و فقط حسین ... روی هیچ کس حساب نکن ، بجز حسین @miqat315
🩸 شرح احوالات حضرت سیده شریفه بنت امام حسن سلام‌الله علیهما 🔸 سیده شریفه (فاطمه) بنت امام حسن مجتبی سلام‌الله علیهما، و فرزند بلافصل آن حضرت، از امامزادگان مشهور و واجب‌التعظیم نزد شیعه و حتی اهل خلاف می‌باشد. 🔸آن مخدره، در سال ۵۰ قمری، یک ماه پیش از شهادت پدر بزرگوارش، به دنیا آمد، و پس از شهادت امام حسن علیه‌السلام، تحت کفالت عمویش امام حسین علیه‌السلام قرار گرفت. 🔸بنابر اقوال، هنگام ولادت او را فاطمه و رقیه نامیدند، اما به سبب کثرت اسماء فاطمه و علی در اهل‌بیت علیهم‌السلام، کنیه‌اش را شریفه نهادند. 🔸او به همراه عموی گرامی‌اش امام حسین علیه‌السلام از مدینه خارج شد، و پس از واقعه عاشوراء با کاروان اسراء همراه گردید. 🔸اما به علت ضرب و شتم و جسارت اعداء لعنةالله علیهم اجمعین، در مدتی کوتاه دچار ضعف و بیماری شدید شد، و عمر شریفش از یازده سال تجاوز نکرد، و در ۲۰ محرم‌الاحرام سال ۶۱ در حله، به دست امام سجاد علیه‌السلام و حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها به خاک سپرده شد. 🔸رفته‌رفته مردم با محل دفن آن مخدره آشنا شدند، و با گرفتن حاجات خود از او، ایشان را با القابی مانند: باب‌الحوائج، ام‌محمد، ام‌هادی، طبیبه و مسیح یاد کردند. 🔸زنده شدن چند مُرده در توسل به حضرتش، باعث شد تا ایشان مشهور به مسیح اهل‌بیت علیهم‌السلام گردد. همچنین شفا دادن بیماران متعدد او را شهیر به طبیبه آل‌محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم نمود. 🔸بحث کرامات ایشان خارج از گفتار و نوشتار است و مشهور است، کسی متوسل به ساحتش نمی‌شود، مگر آنکه حاجت‌روا خواهد شد. 📕 أنساب‌العترة الطاهرة، صفحه ۶۶ 📕 حقیقت سیده شريفة بنت الحسن عليهاالسلام، صفحه ۸۴ @miqat315
خواهشمندم جهت رفع حوائج از همه مومنین شفای همه بیماران آرامش تمامی قلوب هدیه به حضرت ام البنین سلام الله علیها حداقل ۱۰۰ صلوات نثار کنیم. التماس دعا ، یاعلی
🔺مصباح الهدی 0️⃣1️⃣ حجت الاسلام حاج سیدجواد گلپایگانی نقل کردند که مرحوم آقای خوئی فرمودند: ما در نجف اشرف در خانه بسیار کوچکی زندگی می‌کردیم. خانمم روضه می‌گرفت و مزاحم مطالعه من بود. من به ایشان گفتم: روضه‌خوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه ترک شد، ولی مبتلا به چشم‌دردی شدم که هر چه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مأیوس شدند. متوسل شدیم، در عالم خواب به من گفتند: بنا بود شما کور شوید، ولی حالا که متوسل شدید، با تربت استشفا کنید. با تربت استشفا کردم، چشمم خوب شد. 📚کتاب جرعه‌ای از دریا؛ جزء ۲؛ صفحه ۶۸۱ @miqat315
🩸دیر راهب نصرانی 🔸هنگامی که سر امام حسین صلوات‌الله علیه را وارد قِنَّسرین کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس حضرت شد و دید نوری از رأس مبارک خارج می‌شود و به آسمان صعود می‌کند. راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیه السّلام را از آنان گرفت و داخل دیر نمود. 🔸پس آن راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید و آن گوینده به راهب می‌گفت: خوشا به حال تو؛ و خوشا به حال آن کسی که از حرمت حسین آگاه شد. 🔸راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق مسیح قسم می‌دهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه منظوری داری؟! راهب گفت: تو کیستی؟! فرمود: أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم! بعد آن سر مقدس ساکت شد. 🔸فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ عَلَی وَجْهِهِ فَقَالَ لَا أَرْفَعُ وَجْهِی عَنْ وَجْهِکَ حَتَّی تَقُولَ أَنَا شَفِیعُکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَتَکَلَّمَ الرَّأْسُ. راهب صورت به صورت امام حسین علیه‌السّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود: به دین جدم محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله ایمان آور... راهب گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله» و حضرت دعای او را قبول کرد تا در محشر شفیع وی شود. 🔸هنگامی که صبح شد، موکلین، آن سر مبارک را با درهم‌ ها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهم‌ها همگی به سفال مبدل شده‌اند! 📕 بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه٣٠٣ 📕 محن‌الابرار، جلد ۲ @miqat315
انا لله و انا الیه راجعون اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا به شهادت رسیدن و زخمی شدن جمعی از شیعیان مظلوم منطقه پاراچنار پاکستان به دست وهابیت نجس و خبیث را به مولای غریب مان حضرت امام عصر ارواحنا فداه و به عموم شیعیان غیور منطقه پاکستان تسلیت عرض می‌نمائیم. کاش کسی هم برای این شیعیان مظلوم هشتک بزند پویش راه بیندازد دودمه بسازد مداحی کند شعار بدهد کاش .... اللهم عجل لولیک الفرج @miqat315
🩸مصیبت شام 🔸حضرت امام زین‌العابدین علیه‌السلام: یا نُعْمَانُ فَمَا بَقِیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ إلّا وَقَدْ ألْقَی عَلَیْنَا مِنَ التُّرابِ وَالْأَحْجارِ وَالْأَخْشَابِ مَا أرادَ... ای نعمان! ( در ورود ما به شام ) احدی از آنان نبود، مگر اینکه تا توانستند از خاک و سنگ و چوب را به سویی ما افکندند. 📕 تذکرة الشهداء،‌ میرزا حبیب‌الله شریف کاشانی، جلد ۲، صفحه ۴۱۲ @miqat315
⁉️ از ابوحمزه ثمالى روايت شده است كه گفت: على بن الحسين علیه‌السلام از ما پرسيد: كدام سرزمين افضل است؟ پس گفتيم: خدا و رسول او و فرزند رسول او داناترند. پس گفت: اما افضل سرزمين ها ما بين ركن و مقام است و اگر كسى چندان عمر كند كه نوح در قوم خود عمر كرد چنان كه روز را روزه بدارد، و شب را در آن مكان به نماز بايستد، و آنگاه خدا را بدون ولايت ما ديدار كند اين عبادات، هيچ سودى براى او نخواهد داشت. 📚محاسن برقی، ج۱، ص۹۱؛ اصول الستة عشر، ص۲۲ @miqat315
پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۸:۳۰ هیئت زینبیون @miqat315
HEYAT_ASHEGHANE_VELAYAT_MOHARAM_SHAB_12 (3).mp3
6.82M
🎧 زمینه | میون بستر غریب و تنهام 🎙شیخ خلیل صادقی 📍عرض توسل و ادب محضر سیدالبکّائین امام زین العابدین حضرت علی بن الحسین سلام الله علیه @miqat315
عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ ؛ مَا أَحَدٌ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ یَدِینُ بِدِینِ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام إِلَّا نَحْنُ وَ شِیعَتُنَا ، وَ لَا هُدِیَ مَنْ هُدِیَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَّا بِنَا ، وَ لَا ضَلَّ مَنْ ضَلَّ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَّا بِنَا أبی حمزة میگوید از إمام باقر سلام الله علیه شنیدم که فرمود ؛ از این امّت هیچکس به دین ابراهیم نیست جز ما و شیعیان ما ،  از این امّت هیچکس هدایت نشد مگر بواسطه ما ، از این امّت هیچکس دچار گمراهی نشد مگر بواسطه عدم إطاعت از ما 📚کافی ۸ / ۲۵۴ ، حدیث ۳۵۹ @miqat315
عَنْ مولانا جعفرِ بنِ محمّدٍ الصّادقِ علیه السّلام ؛ 🔸كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مِنْ شِيعَتِنَا وَ هُوَ مُتَمَسِّكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا 🔹دروغ میگويد كسی كه گمان ميكند از شيعيانِ ماست در حالی كه به ريسمان غير ما متمسّك میشود. 📚وسائل الشيعة ۱۸ / ابواب صفات قاضی ، باب ۹ ، حدیث ۳۳۳۵۹ @miqat315
نحوست و شوم بودن ماه صفر مرحوم علامه مجلسی رحمة‌الله‌علیه: و هذا الشهر مشهور بالنحوسة و الشؤم، و يمكن أن يكون لذلك و جهان؛ أحدهما: أنه وفقا لقول علماء الشيعة توفي الرسول الأعظم صلّى اللّه عليه و آله و سلم في هذا الشهر، و الثاني: لأنّه أعقب أشهر الحرم التي حرم فيها القتال، و قد عد شؤما لشروع القتال فيه، و لم أر في أحاديث الشيعة ما يدل على نحوسته، و قد ورد في الروايات غير المعتبرة العامية. 📚زاد المعاد؛ ص۲۴۷ ● بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست و شوم بودن است و شاید سبب آن: -اول: بخاطر وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله که طبق نظر علمای شیعه در این ماه واقع شده است. -دوم: چون بعد از ماه هایی که جنگ در آنها حرام است واقع شده ماهی است برای شروع جنگ پس ماه شومی شمرده شده است. ● ولی من در احادیث شیعه روایتی که دلالت بر نحوست این ماه داشته باشد ندیدم و در روایات غیر معتبر از عامه این مطلب رسیده است. @miqat315
🩸امام سجاد صلوات‌الله علیه و پیرمرد شامی 🔸اولین سخن حضرت سجاد علیه‌السلام بعد از اسارت، در شهر شام آن هنگامى بود که اسرا روى پله‏هاى مسجد دمشق ایستاده بودند. پیرمردى از اهالى شام نزد آنها آمد و گفت: سپاس خداى را که شما را کشت و هلاک کرد. شهرها و روستاها را از آسیب مردان شما آرامش برقرار ساخت و امیرالمؤمنین یزید را بر شما مسلط گردانید. سیدالساجدین علیه‌السلام به آن پیرمرد گفت: آیا قرآن خوانده‏اى؟ گفت: بلى! فرمود: آیا این آیه را مى‏شناسى: «قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فى القربى‏» بگو اى پیامبر! در مقابل ابلاغ رسالت، مزدى از شما نخواستم مگر اینکه خویشانم را دوست‏بدارید؟ گفت: آرى خوانده‏ام. امام علیه السلام فرمود: اى پیرمرد! ما همان «قربى‏» هستیم. سپس پرسید: آیا این آیه را قرائت کرده‏اى که خداى سبحان فرموده است: «و اعلموا انما غنمتم من شى‏ء فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى‏» و بدانید هر چیزى که به غنیمت گرفتید، یک پنجم آن براى خدا و پیامبر و از آن خویشاوندان اوست؟ گفت: بلى! امام فرمود: اى پیرمرد ما همان «ذى القربى‏» هستیم! امام بار دیگر پرسید: آیا این آیه را تلاوت کرده‏اى: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» همانا خدا مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند؟! پیرمرد پاسخ داد: آرى این آیه را هم خوانده‏ام. حضرت سجاد علیه‌السلام فرمود: اى پیرمرد! ما همان اهل‏بیتى هستیم که خداوند آیه تطهیر را مخصوص ما قرار داد. پیرمرد ساکت‏ شد و از سخنانى که گفته بود، شرمنده و پشیمان شد و با تعجب پرسید: شما را به خدا! شما همانهائید؟! سپس على بن الحسین علیهما‌السلام فرمود: بدون هیچ شکى به خدا ما همانها هستیم و به حق جدمان سوگند، ما همانهائیم! با سخنان امام سجاد علیه‌السلام پیرمرد منقلب شد، شروع به گریه کرد، عمامه‏اش را به زمین انداخت، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! من از دشمنان آل محمد، اعم از جن و انس، بیزارم. سپس به امام زین‏العابدین علیه السلام عرض کرد: آیا راهى براى توبه من هست؟! امام فرمود: بله! اگر بازگردى، خداوند توبه تو را مى‏پذیرد و تو با ما خواهى بود. پیرمرد گفت: من توبه مى‏کنم! هنگامى که خبر گفتگوى امام علیه‌السلام و پیرمرد به یزید رسید، دستور داد آن پیرمرد را به شهادت رساندند. 📕 بحارالأنوار جلد ۴۵ صفحه ۱۲۹ @miqat315
🔸دیدار با شیخنا الاستاد حضرت آیت الله شیخ محسن فقیهی دامت برکاته ۱۰ مرداد ماه ۱۴۰۳ ؛ قم @miqat315
💠 مرحوم علامه طهرانی (ره) : 🔸روزی به جهت عیادت خدمت آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی رسیدم، زیرا آقا سید جمال الدین مدتی بود که به بیماری مبتلا و بستری بودند و از طرفی برای یکی از فرزندان ایشان حادثه مولمه ای پیش آمده بود که موجب نگرانی ایشان و اهل منزل شده بود، و از طرفی فقر و مضیقه به شدت اهل خانه را تحت تاثیر قرار داده بود. 🔸هنگامی به خدمت ایشان رسیدم دیدم در بستر خوابیده و صحیفه سجادیه را می خواند و همین طور گریه می کند. 🔸من رفتم و کنار ایشان نشستم و از این وقایعی که برای ایشان پیش آمده بود می خواستم ابراز تاسف و تالم کنم که دیدم ایشان صحیفه را بستند و رو کردند به من و فرمودند: 🔸آقا سید محمد حسین! من خوشم خوش! کسی که عرفان ندارد نه دنیا دارد نه آخرت! مرا که می بینی با این گرفتاری ها خوشم و هیچ احساس ناراحتی و شِکوِه ابدا و ابدا ندارم. 📚 مطلع انوار/جلد۲ص۴۲۰ @miqat315
🔻هشت خصلت مومن قالَ الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: يَنْبَغي لِلْمُؤْمِنِ أنْ يَكُونَ فيهِ ثَمان خِصال: وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزاهِزِ صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلاءِ شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخاءِ قانِعٌ بِما رَزَقَهُ الله لا يَظْلِمُ الاْعْداءَ وَ لا يَتَحامَلُ لِلاْصْدِقاءِ بَدَنُهُ مِنْهُ في تَعِبٌ وَ النّاسُ مِنْهُ في راحَة 🔸سزاوار است كه هر شخص مؤمن در بردارنده هشت خصلت باشد: هنگام فتنه ها و آشوب ها باوقار و آرام هنگام بلاها و آزمايش ها بردبار و صبور هنگام رفاه و آسايش شكرگزار به آنچه خداوند روزيش گردانده قانع باشد دشمنان و مخالفان را مورد ظلم و اذيّت قرار ندهد بر دوستان برنامه اي را تحميل ننمايد جسمش خسته ولي ديگران از او راحت و از هر جهت در آسايش باشند. 📚 الكافي ج 2 ص 47 ح 1 @miqat315
4_5947020526466629987.mp3
3.54M
🎧 شور لطمه زنی | جنجال بود و.... 🎙شیخ خلیل صادقی 🔸به احترام مصائب اهلبیت علیهم السلام، با حال مناسب گوش کنید. @miqat315
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ علیه السّلام قَالَ ؛ مَثَلُ خُرُوجِ الْقَائِمِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ كَخُرُوجِ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. وَ مَثَلُ مَنْ خَرَجَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ مَثَلُ فَرْخٍ طَارَ فَوَقَعَ مِنْ وَكْرِهِ فَتَلَاعَبَتْ بِهِ الصِّبْيَانُ. جابر از إمام باقر عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود ؛ مَثَل خروج قائم ما خاندان مانند خروج رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ است. و مَثَل آن كس كه از ما خاندان قبل از قيام قائم بپا خيزد بسان جوجه‏ اى است كه پرواز كند و از آشيانه خود فرو افتد و كودكان با آن به بازى پردازند (دستخوش بازيچه كودكان شود). 📚الغیبة للنعمانی / باب ۱۱ ، حدیث ۱۴ @miqat315
🔺 مصیبت جانسوزِ جاماندن سه‌ساله آل الله از قافله و اذیت‌های زجر ملعون... راوی گوید: چون اسراء را به سمت شام می‌بردیم، در نزدیکی شهر «عسقلان» هوا بسیار گرم شد؛ لشکر پیوسته به اسبان خود آب می‌دادند و بقیه آب را بر روی زمین می‌ریختند و به اسراء نمی‌دادند. دختر خردسال حسین علیه‌السلام که فاطمه صغری (رقیه سلام‌الله‌علیها) نام داشت، خود را به سایه بوتهٔ خاری رسانید و در زیر همان سایه خوابش برد. وَ تَرکُوها وَ ارْتَحَلوا عَنها ▪️لشکر از آن وادی کوچ کرده و آن دختر را فراموش کردند. در مسیر، ناگهان زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها متوجه شد که آن نازدانه از قافله جا مانده است، فَبَکتْ و نادَت: ▪️لذا صدای گریه‌ آن بانو بلند شد و فریاد برآورد: یٰا قَوم! بِاللّهِ عَلیکم إصبِروا هُنَیئةً، فَقَد افتَقَدَتْ إبنَةُ أخی و قُرّةُ عَینی ▪️ای قوم! شما را به خدا قسم می‌دهم که کمی صبر کنید؛ دختر برادر و نور چشمم گم شده است. همهمه در بین لشکر بالا گرفت؛ در آن اثنا ، ملعونی به نام «زجر بن قیس» صدایش را بلند کرد و گفت: من می‌روم و هر گونه باشد آن دخترک را می‌آورم. 🔻 راوی گوید: من همراه زجر به عقب قافله به راه افتادیم؛ از همان دور، نگاهم به آن دخترک افتاد؛ از جای برخاسته بود و دست بر روی سرش گذاشته بود؛ گاهی به اطراف نگاه می‌کرد و گاه می‌نشست؛ گاه می‌دوید و بر روی زمین می‌افتاد و فریاد می‌کشید: یٰا عمّاه! یٰا عَمّتاه! یا أبتاه! یا أُختاه! یا أخاه.... گاه دیگر نمی‌توانست راه برود و بر روی ریگ‌های گرم بیابان می‌غلطید و پاهایش را با دست می‌گرفت. دیدم که تکه‌ای از لباسش را پاره کرد و از شدت حرارت ریگ‌ها، به کف پای خود پیچید. 🔻در همین حال بود که زجر به او رسید و با تازیانه‌اش بر تن آن دختر زد و بر سر او فریاد کشید: برخیز که اسبم هلاک شد تا تو را پیدا کردم! بعد دیدم که بر صورت آن دختر سیلی زد و آن دختر ناله « وا أبتاه! وا علیاه!» سر می‌داد. در آخر آن دخترک را بر عقب اسب خود انداخت و حرکت کرد. چون به قافله رسید آن دختر را از همان بالای اسب ، در عقب قافله بر روی زمین انداخت. 📖بحرالمصائب ج۷ ص۲۹۹ 📖سرورالمومنین (نسخه خطی) ص۱۶۳ @miqat315
1_6331534016.mp3
18.7M
🎧 زمینه | خوشحالم اومدی دیدنم 🎙شیخ خلیل صادقی 📍هیات فاطمیون پایگاه مقاومت شهدای گمنام @miqat315