سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ | ۱۰
امروز بعد از نماز صبح از نجف راهی کربلا شدیم.
پس از پیدا کردن موکب و اسکان و استراحت ، به حرم مشرف شده ایم.
در راه پذیرایی شدیم
آن هم با غذای تبرکی مضیف خیمه گاه اباعبدالله علیه السلام
حرم و اطراف حرم بسیار بسیار شلوغ است و مملو از زوار
جا برای خواندن نماز جماعت پیدا نشد.
صبر کردیم و خودمان فرادا خواندیم
چاره ای نبود....
الان که دارم مینویسم ، درحرم مطهر امام حسین علیه السلام نشسته ام.
چه شبهای جمعه ای که در هیات و جلسات از دلتنگی برای حرم و کربلا خواندیم و گریه کردیم....
چه شب های جمعه که گفتیم و خواندیم امشب ، مادرت فاطمه سلام الله علیها مهمان و زائرت است.
روضه خوان ویژه امشب حرم ، مادرت است آقاجان
ما که محرم نیستیم و گوش مان قابل شنیدن این روضه را ندارد
مادرت نوای بنیَّ به لب دارد و به سر و سینه میزند
همین که ما در این حرم نفس میکشیم از سرمون زیاد است و لطف و عنایت شما است.
الحمدلله زنده ماندم و شب جمعه ای من ناقابل روسیاه هم زائر ارباب شدم.
الان باید بخوانی و بشنوی این نوحه زیبا رو ....
"هرکس یه شبِ جمعه بین الحرمین باشه ..."
براتون به اشتراک میزارم حتما
به دور از اغراق ، همه ملتمسین دعا حتی مجازی ها و اعضای کانال را شریک در زیارت و دعاها کردم.
الهی به اجابت برسد و شما هم کربلایی شوید.
4795_1563612941.mp3
2.6M
#توسل_شبهای_جمعه
#اینجا_کربلاست
🎧 زمینه | هر کس یه شب جمعه ....
🎙شیخ سعید شحیطاط
🔸زیارت شب جمعه حرم مطهر اباعبدالله علیه السلام ، نصیب شما باشد انشالله
@miqat315
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کربلا
🎞نوا و دعای تعجیل فرج در حرم سیدالشهدا علیه السلام
شب جمعه ۹ شهریور ماه ۱۴۰۲
20.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کربلا
#اربعین_۱۴۰۲
🎞 گوشه ای از عزاداری زوار در حرم مطهر اباعبدالله الحسین علیه السلام
🔸شام جمعه ۱۵ صفر ۱۴۴۵ ه ق
@miqat315
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کربلا
#اربعین_۱۴۰۲
🎞 طنین نوای یا حسین در حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام
🔸شام جمعه ۱۵ صفر ۱۴۴۵ ه ق
@miqat315
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ | ۱۱
بحمدلله همچنان کربلا مشرّف هستم.
هوا خیلی گرم است و هوای حرم بسیار خنک و به سردی میزند.
اما دل زوار گرم است به این حرم و صاحبش اباعبدالله
صبح ها بعد از نماز صبح ، در حرم به زبان فارسی سخنرانی و عزاداری منعقد است
و شبها بعد از نماز مغرب و عشاء به زبان عربی.
سینه زنی عرب ها چند ویژگی خوب دارد.
اولا اشعار، فاخر و غنی از معارف است
دوم اینکه مداح، شاعرِ شعر را تکریم میکند و نامش را ابتدای نوحه خوانی می برد
سوم سبک سینه زنی سنگین و در شان مجالس عزاداری است.
دو قطعه از سینه زنی امشب در حرم را به اشتراک گذاشتم.
حس و حال خوبی دارد سینه زدن در حرمی که همیشه آرزو داشتیم آنجا باشیم و اقامه عزا کنیم.
به سختی میشود کنار ضریح مطهر و روضه منوره رفت.
امشب رفتم و از دور عرض ادبی کردم.
ازدحام جمعیت بالاست و نمیشود دست به ضریح برسانی!
البته که دور یا نزدیکش فرق ندارد
مهم زیارت است و اینکه چشم ارباب ما را ببیند.
شنیدم که در اثر فشار جمعیت، شیشه ی ضریح مطهر حضرت، شکسته است.
تا چشمت به ضریح شش گوشه می افتد ناخود آگاه اشکت جاری میشود.
حسی وصف ناشدنی و فوق العاده است زیر قبه و بالا سر باشی.
السلام علی من الاجابه تحت قبته ....
در راه برگشت به سمت اسکان و موکب، چای عراقی خوردیم.
بنظرم نباید مثل برخی ایرانی ها بگویی در لیوان یکبار مصرف برایت چای بریزند.
در همان استکان های خودشان این چای تلخِ شیرین شده با شکر می چسبد.
هنوز توفیق زیارت حرم مطهر قمر منیر بنی هاشم سلام الله علیه نصیبم نشده.
انشالله عمری باقی بود فردا
راستی ویژه دعاگو و نایب الزیاره تون هستم.
رزقکم الله زیارته فی الدنیا و شفاعته فی الاخره
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ | ۱۲
معمولا زوار بدلیل خستگی و پیاده روی فراوان و سرد و گرم شدن بدن، در سفر اربعین سرما میخورند.
من هم متاسفانه سرما خورده ام.🤕
بی حالی و کوفتگی بدن و گلو درد و سرفه های گاه و بی گاه بدجور توی ذوقم زده!
از امروز دسته های عزاداری وارد حرمین آقا اباعبدالله و حضرت عباس سلام الله علیهما میشوند.
تماشای دسته های عزاداری و این عرض ادب ها آن هم در حرم اباعبدالله علیه السلام دلنشین است.
به گمانم هر هیئت و مداح، آرزو داشته باشد یکبار در این حرم های مقدس بخواند و عزاداری کند!
هنگام عصر به حرم امام حسین رفتم و زیارت مختصری خواندم.
تعداد انگشت شماری دسته عزا رد شد که از خود عراق بودند.
با اینکه حال جسمی مناسبی نداشتم اما عزم را جزم کرده و راه افتادم.
باب القبله را به نیت بین الحرمین خارج شدم و قصد زیارت باب الحوائج حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیه کردم.
جانم به این گنبد طلایی که از دور خودنمایی میکند.
حرمِ حضرتِ قمر مملو از زائر است.
کشوانیه های حرم کفش زوار را تحویل نمیگیرند و باید با خودت ببری!
من هم در میان خیل زوار وارد حرم شدم و خیره به ایوان طلای حضرت ام.
مردم با نوای "لبیک یا عباس" دسته دسته وارد روضه منوره میشوند.
به گمانم این رسم مردم عراق است که هنگام تشرف به حرم، دست راست خود را به نشانه بیعت و ارادت بالا می آورند و تلبیه گویان مشرف می شوند.
به رسم همیشگی ام، گوشه ای ایستادم و با آقا حرف زدم.
چند خط روضه هم پائین پای ضریح خواندم؛
دامن کشان رفتی ....
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم ....
انگار کلیدِ شکسته شدنِ این بغض در گلو مانده ، زیارت این حرم و خواندن این روضه بود💔😭
دوست داشتم بیشتر در حرم بمانم اما ناتوانی جسمی ام اجازه نداد.
آرام آرام از حرم خارج شدم و بین الحرمین شریفین را طی کردم تا به مقصدم بروم.
در بین راه از چند مغازه قیمت تربت ها را جویا شدم.
باید تعدادی برای تبرک و هدیه ، سوغات ببرم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کربلا
#اربعین_۱۴۰۲
🎞 لبیک یا عباس | حرم حضرت باب الحوائج علیه السلام
🔸عصر شنبه ۱۶ صفر ۱۴۴۵ ه ق
@miqat315
#حکایت
یکى از علماى نجف اشرف که مدّتى در قم آمده بود، چنین نقل کرده که : من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیه الله حجت ابن الحسن العسکرى امام زمان "عجل الله تعالى فرجه الشریف" عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.
براى همین منظور به کرّات به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم .
روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم : مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم ؟
شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟!
از شدت ناراحتی بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم.ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان حضرت حجّت بن الحسن العسکرى "عجل الله تعالى فرجه الشریف" مواجه شدم .
بدون تامل به حضرتش سلام کردم.
امام زمان با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند:
نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى.
چون خواستى از حضرت اباالفضل حاجت بخواهى ، این چنین بگو:
« یا اباالغوث ادرکنى »
یعنی اى آقا پناهم بده ...
@miqat315
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ | ۱۳
امروز تقریبا تا ظهر خواب بودم.
قرص و داروها بدجور گیجم کرده بود.
برق موکب به فواصل مختلف میرود.
و ما شُرشُر عرق می ریزیم.
عصر برای در امان ماندن از گرمای موکب گفتیم به حرم و هوای خنکش فرار کنیم.
مسیر تا حرم آقا ابالفضل العباس علیه السلام نسبتا طولانی بود.
و هوا هم گرم و گرم و گرم !!!
خیابان ها مملو از زائر است و دسته های عزاداری و مواکب هم با تمام توان و در تمام ساعات مشغول پذیرایی اند.
تصور کنید من در این هوای گرم در به در دنبال چای عراقی ام.
دوتا چای عراقی فردِ اعلا ، نوش جان شد😍
مُرده را زنده میکند، چه برسد منِ خواب آلوده را ...
پس از نیم ساعت پیاده روی به حرم مطهر حضرت باب الحوائج رسیدیم.
جا برای نشستن و نماز پیدا نشد.
به زحمت و با اصرار به خادم حرم،گوشه ای ایستادم.
هم زیارت نامه خواندم و هم چند تایی عکس گرفتم!
(حتما برایتان به اشتراک میگذارم.)
پس از اتمام نماز جماعت حرم ، پس از تفحص زیاد، جایی برای خواندن نماز یافتم و خواندم.
چند رکعت هم به نیابت از اموات و خانواده و ملتمسین دعا خوانده شد.
از همگی قبول باشد ان شاء الله
سری به بازار پشت حرم زدم.
چند تایی تربت خریدم.
نسبت به قم گران تر بود.
یکی از مقام های کف العباس هم در همان کوچه تنگ و باریک بود.
پیرمرد سید و روحانی داشت با همان زبان آذری کنار کف العباس روضه میخواند.
من که معنای جملاتش را متوجه نمیشدم ولی جانسوز بود.
ترک ها را به ارادت ویژه و خالص شان به حضرت عباس سلام الله علیه می شناسند.
تلاقی جمعیتی که برای خرید آمده بودند با افرادی که برای زیارت این مقام آمده بودند ، ترافیک عجیبی ایجاد کرده بود.
به زحمت خارج شدم و با پیاده روی فراوان خودم را به موکب رساندم.
طبق معمول برق رفته است و ....
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ | ۱۴
الحمدلله نسبت به روزهای قبل کمی بهترم.
بنظرم ایران آمدم باید حتما به دکتر مراجعه کنم.
به دلیل ازحام زیاد جمعیت عملاً باید قید خواندن نماز جماعت در حرم ها را زد مگر آنکه چندین ساعت قبل از اذان مشرف بشوی و جای مناسبی را تسخیر کنی!
همزمان با اذان بود که به حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام رسیدم و خودم را به یکی از حجره های حرم رساندم.
نماز خواندم و زیارتنامه را از همانجا قرائت کردم.
اما دلِ آدم راضی به همین مقدار نمیشود و دوست داری کنار ضریح مطهر هم بروی.
به قصد طواف ضریح شش گوشه از حجره خارج شدم.
دقایقی نسبتا طولانی معطل شدیم تا چندین دسته و هیئات رد شوند و بشود رد شوی!
از باب علی اکبر سلام الله علیه و ضریح منسوب به ۷۲ تن شهدای کربلا وارد روضه منوره شدم.
در دلم با خود میگفتم حسین جان ...
به حق علی اکبرت، مرا هم بِخَر ...
کاش ارباب اجابت کند😔
شما هم برای این دعا و خواهش، آمین بگویید.🙏
جمعیت اطراف ضریح مطهر خیلی زیاد است و بی اختیار سیل جمعیت مرا با خود بُرد.
فقط توانستم دقایقی چشم گنه آلود و اشک بار را به ضریحش بِدوزم.
اینقدر فشار جمعیت زیاد است که بی اختیار حرکت میکنی ...
تحت قبه منوره ام و زیر لب فقط میگویم :
اللهم عجل لولیک الفرج
اینجا که محل اجابت دعا و آمد و شد ملائکه الله است ، چرا برای مولای غریبمان دعا نکنم؟!
به این امید که او حاجات ما را بخواهد و دستی به دعا برای ما بیچارگان و بی پناهان به آسمان بلند کند😔
ما بی سلیقه ایم تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند
به هر زحمتی بود خودم را از میان جمعیت خارج کردم و گوشه ی دنجی پیدا کردم.
دقایقی خیره به ضریح شده ام و درد دل ها و حرفهای همیشگی ....
مدام خدام با چوبپَر ها به شانه ات میزنند؛
حَرِّک زائر ، حَرِّک زائر ....
پس از زیارت به سمت موکب آمدیم.
در بین راه شام مختصری خوردم.
خیلی خسته ام و استراحت کافی نداشته ام. اما باید برای گرفتن بلیط برگشت به دفتر فروش عتبه مقدسه ابتدای شارع سِدره بروم.
کمی دراز کشیدم و مختصر استراحتی کردم.
دوباره به سمت حرم روانه شدم.
در بین راه هیئت عزاداری اهالی بحرین راه را سد کرده بودند.
نوحه ی زیبایی میخواندند و عرض ادب میکردند.
دلم میخواست بمانم و با جمع آنان عزاداری کنم اما باید خودم را به باب سدره برسانم.
هنوز وقت دارم.
حیف بود بین الحرمین نروم...
رزقکم الله ان شاء الله
ساعت از ۳ بامداد گذشته است.
به دفتر فروش بلیط رسیده ام.
تعداد قابل توجهی ایرانی در صف هستند.
من هم ملحق شدم.
نماز صبح را روی کارتُن و کف خیابان خواندم.
ساعت ۷ صبح فروش بلیط آغاز میشود.
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ | ۱۵
امشب علاوه بر زیارت حرم های مطهر حضرت سیدالشهدا و آقا قمر منیر بنی هاشم سلام الله علیهما ، شرکت در محفل ختم صلوات و ذکر توسل توفیقی مضاعف بود که نصیبمان شد.
این مجلس به همت جناب ابوفاطمه منعقد شده بود که بیش از این در جلسات ختم صلوات منزلشان در قم شرکت کرده بودم.
مجلس خیلی ساده و بی آلایش بود.
و با حضور جمعی از شیعیان اهل عراق و ایران و تایلند.
آری ، شیعیانی از کشور تایلند که این همه مسیر را برای شرکت در مشایه آمده اند و برای زیارت اربعین به کربلا مشرف شده بودند و کل مسیر نجف تا کربلا را پیاده پیموده اند.
الان سوار بر اتوبوس هستم و داریم کربلا را به مقصد شلمچه ترک میکنیم😭
هنوز از کربلا خارج نشده، دلم برای حرم تنگ شده 💔
مدام تصویر آخرین نگاهم به باب القبله و ضریح آقا در خاطرم مرور میشود.
بی شک حرفِ دل همه زوارِ این ایام در لحظات وداع و جدایی از حرم ، چیزی نیست جز این عبارات ...
و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم ...
ان شاء الله این آخرین زیارت عُمرمان نباشد.
خدا کند مجددا به پابوسی حرمت نائل شویم.
امیدواریم که این زیارت و عرض ادب ما را قبول کرده باشد.
الحمدلله امشب که شب اربعین بود، رزق روضه و اشک فراهم شد.
چه باید گفت به جز ...
گر شود عمر شبی با توام آن شب گذرد
صبح فریاد بر آرم چه شب کوتاهی
دعاگو و بیاد همگی بودم.
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲ | ۱۶
امروز ساعت ۲ عصر به وقت ایران، مرز شلمچه بودیم.
مرز نسبتا خلوت و زوار در حال برگشت بودند.
تا پارکینگ ها را پیاده رفتیم.
به لطف و پیگیری یکی از دوستانِ مجازی، مهمان یک خانواده بسیار مهربان و خونگرم خرمشهری شدیم.
واقعا به استراحت چندین ساعته نیاز بود که به لطف این عزیزانِ مهمان نواز و محبین مولا اباعبدالله الحسین علیه السلام ، حاصل شد.
باید پیشانی بر خاک سائید که امسال هم توفیق زیارت عتبات عالیات و مشاهد مشرفه عراق، پیدا کردیم و مولای مان حضرت امیر المومنین و آقا سیدالشهداء علیه السلام ما را به محضرشان پذیرفتند.
سال گذشته توفیق زیارت ائمه هدی مدفون در کاظمین و سامرا پیدا نشد که امسال این زیارت نصیب گردید.
زهی سعادت و توفیق
ان شاء الله همیشه در راه ولایت و محبت خاندان آل الله صلوات الله علیهم، ثابت قدم باشیم و زیارتشان در دنیا و شفاعتشان در آخرت روزی ما باشد.
هم اکنون فرودگاه آبادان هستم.
ان شاء الله و به فضل الهی تا ساعتی دیگر به شیراز خواهم آمد.
تشکر ویژه از شما مخاطبین عزیز دارم که در این مدت سفر مرا و سفرنامه ها را تحمل کردید.
حقیقتا دعاگویتان بودم.
شما هم مرا دعا کنید.
14.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#توسل_شبهای_جمعه
#ماه_صفر_۱۴۴۵
🎞 شور | رو کویر گونه ام بارون اشکامه ...
🎙شیخ خلیل صادقی
📍اجرا شده در شب پنجم ماه صفر ۱۴۴۵ ه ق ؛ هیئت فاطمیون #استهبان
@miqat315
#حدیث
قَالَ أَبُوالْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام:
🔸أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِیعَبْدِاللَّهِ(ع) بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَایَتَهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ؛
🔸 کمترین آنچه از ثواب که به زائر اباعبدالله علیهالسلام کنار نهر فرات داده میشود، آنگاه که حق و حرمت و ولایت او را بشناسد، این است که آنچه از گناهان پیش فرستاده و بعداً میفرستد، گناهان گذشته و آینده او آمرزیده میشود.
📚الکافی/ ج4/ص582
@miqat315
#تاریخ
⚫️ ماجرای قلم و دوات قبل از شهادت پیامبر اکرم (ص)؛
بنابر منابع تاریخی و روایی، هنگامی که پیامبر اسلام در آخرین روزهای حیات خود در بستر بیماری بود قلم و دواتی خواست تا سفارشی بنویسد که مانع گمراهی مسلمانان پس از خود شود. این خواسته، با مخالفت یکی از حاضران مواجه شد و وصیت پیامبر(ص) ناگفته ماند. یکی از حاضران گفت: پیامبر هذیان میگوید و کتاب خدا ما را بس است. سپس میان اصحاب اختلاف افتاد.
پیامبر(ص) با مشاهده اختلاف اصحاب از آنان خواست از نزد او بروند. بیشتر منابع شخص مخالفتکننده با پیامبر را، خلیفه دوم معرفی کردهاند (۱) اما برخی منابع به نام وی اشاره نکردهاند(۲)
بنابر نظر علمای شیعه، پیامبر(ص) میخواست با حدیث دوات بر جانشینی امام علی(ع) پس از خود تأکید کند. اما برخی از حاضران به این امر پی بردند و مانع آن شدند(۳)
خلیفه دوم نیز در گفت و گویی که میان او و ابن عباس نقل شده، تصریح میکند که: پیامبر(ص) در بیماریاش میخواسته نام علی(ع) را برای خلافت پس از خویش به زبان بیاورد ولی من از روی دلسوزی نسبت به اسلام و حفظ آن، مانع شدم(۴)
زمانی که پیامبر از دنیا رفتند حضرت علی(ع) به غسل آن حضرت پرداخت. همان ساعت ابی بکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر و عبدالرحمان در خانه نبودند مهمات غسل و دفن پیغمبر را به علی(ع) سپردند و در سقیفه جمع شدند سقیفه قلقله بود (جمع شده بودند تا جانشین و خلیفه و رهبر مسلمین را انتخاب کنند این در صورتی بود که پیامبر بارها فرموده بود وصی و خلیفه و جانشین بعد از من علی(ع) خواهد بود اما آنها توجهی نکردند) خانه ماتم سرا بود و اهل بیت پیامبر مشغول دفن پیامبر بودند.
📚منبع
(۱) صحیح، بخاری، ج۱، ص۳۷، ج۴، ص۶۶
(۲) مسند، احمد بن حنبل، ج۲، ص۴۵
(۳) المراجعات، سید شرف الدین، ص۵۲۷
(۴) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۲۰
@miqat315
#حدیث
سلیم بن قیس هلالی از عبدالله بن جعفر نقل می کند که
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خطبه ای خواندند و فرمودند:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِذَا أَنَا اسْتُشْهِدْتُ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ فَإِذَا اسْتُشْهِدَ عَلِيٌّ فَابْنِيَ الْحَسَنُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ ...... فَقَامَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ هُوَ يَبْكِي فَقَالَ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تُقْتَلُ قَالَ نَعَمْ أَهْلِكُ شَهِيداً بِالسَّمِّ وَ تُقْتَلُ أَنْتَ بِالسَّيْفِ وَ تُخْضَبُ لِحْيَتُكَ مِنْ دَمِ رَأْسِكَ.....
ای مردم! زمانی که من شهید شوم، علی اولی به نفس شماست، و زمانی که علی به شهادت برسد، فرزندم حسن اولی به نفس مومنین است....
پس علی بن ابی طالب علیهما السلام ایستاد و در حالی که گریه میکرد، فرمود:
پدر و مادرم فدایت ای پیامبر خدا!
آیا کشته میشوی؟!
حضرت فرمود: بله، به وسیله سم به شهادت میرسم، و تو با شمشیر کشته میشوی و محاسنت از خون سرت خضاب میشود...
📚 كتاب سليم بن قيس الهلالی ج ۲ص ۸۳۷-۸۳۸
@miqat315
17.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهادت_پیامبر_اسلام
🎞 سلام مظهر نجابت ....
🎙شیخ خلیل صادقی
📍هیات منتظران ظهور #استهبان
🔸 ۲۲ شهریور ۱۴۰۲
@miqat315