فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖امام کیست؟
🛑عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنَّ اَلدُّنْيَا تُمَثَّلُ لِلْإِمَامِ فِي فِلْقَةِ اَلْجَوْزِ فَمَا تَعَرَّضَ لِشَيْءٍ مِنْهَا وَ إِنَّهُ لَيَتَنَاوَلُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا كَمَا يَتَنَاوَلُ أَحَدُكُمْ مِنْ فَوْقِ مَائِدَتِهِ مَا يَشَاءُ فَلاَ يَعْزُبُ عَنْهُ مِنْهَا شَيْءٌ.
🔰امام صادق علیه السلام:
دنيا براى امام مانند نيمى از گردو تصوّر مى شود، هيچ چيزى از آن از نظر امام پنهان نيست، و همانا او بر همه اطراف آن احاطه دارد و هر گونه بخواهد مى تواند در آن تصرّف كند، همانطور كه يكى از شما آنچه مى خواهد از بالاى سفره برمى دارد، و بر آن احاطه دارد و هيچ چيزى از آن از نظر او پنهان نمى ماند.
📚:بصائر الدرجات ج ۱، ص ۴۰۸
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖چرا امام رضا علیه السلام ولیعهدی را قبول کردند
🛑عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَه قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا حَمَلَكَ عَلَى الدُّخُولِ فِي وِلَايَةِ الْعَهْدِ فَقَالَ مَا حَمَلَ جَدِّي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَى الدُّخُولِ فِي الشُّورَى.
🔰 حمّد بن عرفه گفت:
بحضرت رضا عليه السّلام عرضكردم چه موجب شد كه اين كار (ویلعهدی)را پذيرفتى فرمود: آنچه جدم امير المؤمنين را وادار نمود كه در شورى وارد شود.
👇شرح روایت👇
🛑بيان: أي لئلا ييأس الناس من خلافتنا و يعلموا بإقرار المخالف أن لنا في هذا الأمر نصيبا و يحتمل أن يكون التشبيه في أصل الاشتمال على المصالح الخفية.
🔰علامه مجلسی علیه الرحمه:
يعنى تا مردم از خلافت ما مأيوس نشوند و بفهمند كه مخالفين هم اعتراف دارند كه ما را در خلافت حقى است ممكن است اين تشبيه از جهت يك نحو مصالح مخفى باشد.
👈پست بعدی در تکمیل این پست ارسال می شود انشاءالله
📚منابع
1: عيون أخبار ج2ص141
2: بحار الأنوار - ج49ص140
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖چرا امیرالمومنین علیه السلام در شوری شش نفره شرکت کردند؟
🛑رفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا كَتَبَ عُمَرُ كِتَابَ الشُّورَى بَدَأَ بِعُثْمَانَ فِي أَوَّلِ الصَّحِيفَةِ وَ أَخَّرَ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَجَعَلَهُ فِي آخِرِ الْقَوْمِ فَقَالَ الْعَبَّاسُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَشَرْتُ عَلَيْكَ فِي يَوْمَ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ أَنْ تَمُدَّ يَدَكَ فَنُبَايِعَكَ فَإِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لِمَنْ سَبَقَ إِلَيْهِ فَعَصَيْتَنِي حَتَّى بُويِعَ أَبُو بَكْرٍ وَ أَنَا أُشِيرُ عَلَيْكَ الْيَوْمَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ كَتَبَ اسْمَكَ فِي الشُّورَى وَ جَعَلَكَ آخِرَ الْقَوْمِ وَ هُمْ يُخْرِجُونَكَ مِنْهَا فَأَطِعْنِي وَ لَا تَدْخُلْ فِي الشُّورَى فَلَمْ يُجِبْهُ بِشَيْءٍ فَلَمَّا بُويِعَ عُثْمَانُ قَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ أَ لَمْ أَقُلْ لَكَ قَالَ لَهُ يَا عَمِّ إِنَّهُ قَدْ خَفِيَ عَلَيْكَ أَمْرٌ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَهُ عَلَى الْمِنْبَرِ مَا كَانَ اللَّهُ لِيَجْمَعَ لِأَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ الْخِلَافَةَ وَ النُّبُوَّةَ فَأَرَدْتُ أَنْ يُكْذِبَ نَفْسَهُ بِلِسَانِهِ فَيَعْلَمَ النَّاسُ أَنَّ قَوْلَهُ بِالْأَمْسِ كَانَ كَذِباً بَاطِلًا وَ أَنَّا نَصْلُحُ لِلْخِلَافَةِ فَسَكَتَ الْعَبَّاسُ.
🔰 از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام نقل كرده: امام عليه السّلام فرمودند:
زمانى كه عمر مكتوب شورى را مىنوشت و اسامى نامزدهاى براى خلافت پس از خويش را در آن درج مىكرد ابتداء اسم عثمان را در صدر مكتوبه قرار داد و نام على عليه السّلام را مؤخّر از همه نوشت، عبّاس به امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد:
يا امير المؤمنين، يا ابا الحسن روزى كه رسول خدا از دنيا مىرفتند من به شما اشاره كردم دست دراز كن تا ما با تو بيعت كنيم چون خلافت از آن كسى است كه سابق بر ديگران است شما مخالفت كرده و از آن امتناع نموديد.
تا مردم با ابو بكر بيعت كردند.
و امروز نيز گوشزد مىكنم كه عمر اسم شما را در شورى نوشته و آخرين نفر قرار داده و مىدانم كه آنها تو را از آن خارج خواهند كرد پس نصيحت مرا بشنو و داخل شورى مشو.
امير المؤمنين عليه السّلام جواب عبّاس را نداد و زمانى كه مردم با عثمان بيعت كردند عبّاس به حضرت عرضه داشت: نگفتم ايشان با تو چنين خواهند نمود؟
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اى عمو محقّقا يك امر بر تو پوشيده و مخفى مىباشد و آن اين است كه:👈 مگر نشنيدى خلیفه به ناحق روى منبر گفت: خداوند متعال براى بيت پيامبرش بين نبوّت و خلافت جمع نمىكند.
حال، من نفس گفتار او را تكذيب كنم تا مردم بدانند كه حرف ديروز آن شخص كذب و باطل بوده و من براى خلافت شايستهام؟! عبّاس پس از شنيدن اين كلام ساكت شد.
📚:علل الشرائع، ج1، ص: 171
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
. يَا مَنْ وَهَبَ لِآدَمَ شِيثاً وَ لِإِبْرَاهِيمَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ . وَ يَا مَنْ رَدَّ يُوسُفَ عَلَى يَعْقُوبَ - وَ يَا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ اَلْبَلاَءِ ضُرَّ أَيُّوبَ - وَ يَا رَادَّ مُوسَى عَلَى أُمِّهِ وَ يَا زَائِدَ اَلْخَضِرِ فِي عِلْمِهِ - وَ يَا مَنْ وَهَبَ لِدَاوُدَ سُلَيْمَانَ وَ لِزَكَرِيَّا يَحْيَى - وَ لِمَرْيَمَ عِيسَى وَ يَا حَافَظَ بِنْتِ شُعَيْبٍ - وَ يَا كَافِلَ وُلْدِ مُوسَى -
➖منتظران شهادت
🛑......قال امیرالمومنین علیه السلام : أَنَّ الْمَوْتَ عِنْدِي بِمَنْزِلَةِ الشَّرْبَةِ الْبَارِدَةِ فِي الْيَوْمِ الشَّدِيدِ الْحَرِّ مِنْ ذِي الْعَطَشِ الصَّدَى وَ لَقَدْ كُنْتُ عَاهَدْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَسُولَهُ ص أَنَا وَ عَمِّي حَمْزَةُ وَ أَخِي جَعْفَرٌ وَ ابْنُ عَمِّي عُبَيْدَةُ عَلَى أَمْرٍ وَفَيْنَا بِهِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ فَتَقَدَّمَنِي أَصْحَابِي وَ تَخَلَّفْتُ بَعْدَهُمْ لِمَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِينَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ وَ عُبَيْدَةُ وَ أَنَا وَ اللَّهِ الْمُنْتَظِر
🔰امیرالمومنین علیه السلام فرمودند :
مرگ در نظر من به منزله شربت خنكى در يك روز بسيار گرم براى يك شخص تشنه است و من با خدا و رسولش و عمويم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمويم عبيده به چيزى پيمان بستهام كه ما همگى به خاطر خدا به آن وفادار بودهايم،{ جهاد در راه خدا}
ياران من بر من پيشى گرفتند{ به شهادت رسیدند}
و من پس از آنها بر اساس اراده خداوند زنده ماندهام و خداوند در باره ما اين آيه را نازل فرموده است:
«و از مؤمنان مردانى هستند كه به پيمانى كه با خدا بستهاند صادقانه وفا كردند، پس برخى از آنان درگذشتند و برخى ديگر انتظار مىكشيدند و هرگز آن را تغيير ندادند» {احزاب آیه 23}
حمزه و جعفر و عبيده، به خدا سوگند اى برادر يهودى، كه من انتظار مىكشم { منتظر شهادت هستم}
📚:الخصال، ج2، ص: 376
علم الحدیث
➖چرا امیرالمومنین علیه السلام در شوری شش نفره شرکت کردند؟ 🛑رفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَ
➖شروط امام رضا علیهالسلام برای قبول کردن ولیعهدی
🛑 َ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ جَمِيعاً قَالَ: لَمَّا انْقَضَى أَمْرُ الْمَخْلُوعِ وَ اسْتَوَى الْأَمْرُ لِلْمَأْمُونِ كَتَبَ إِلَى الرِّضَا ع يَسْتَقْدِمُهُ إِلَى خُرَاسَانَ فَاعْتَلَّ عَلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ ع بِعِلَلٍ فَلَمْ يَزَلِ الْمَأْمُونُ يُكَاتِبُهُ فِي ذَلِكَ حَتَّى عَلِمَ أَنَّهُ لَا مَحِيصَ لَهُ وَ أَنَّهُ لَا يَكُفُّ عَنْهُ فَخَرَجَ ع وَ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع سَبْعُ سِنِينَ فَكَتَبَ إِلَيْهِ الْمَأْمُونُ لَا تَأْخُذْ عَلَى طَرِيقِ الْجَبَلِ وَ قُمْ وَ خُذْ عَلَى طَرِيقِ الْبَصْرَةِ وَ الْأَهْوَازِ وَ فَارِسَ حَتَّى وَافَى مَرْوَ فَعَرَضَ عَلَيْهِ الْمَأْمُونُ أَنْ يَتَقَلَّدَ الْأَمْرَ وَ الْخِلَافَةَ فَأَبَى أَبُو الْحَسَنِ ع قَالَ فَوِلَايَةَ الْعَهْدِ فَقَالَ عَلَى شُرُوطٍ أَسْأَلُكَهَا قَالَ الْمَأْمُونُ لَهُ سَلْ مَا شِئْتَ فَكَتَبَ الرِّضَا ع إِنِّي دَاخِلٌ فِي وِلَايَةِ الْعَهْدِ عَلَى أَنْ لَا آمُرَ وَ لَا أَنْهَى وَ لَا أُفْتِيَ وَ لَا أَقْضِيَ وَ لَا أُوَلِّيَ وَ لَا أَعْزِلَ وَ لَا أُغَيِّرَ شَيْئاً مِمَّا هُوَ قَائِمٌ وَ تُعْفِيَنِي مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ فَأَجَابَهُ الْمَأْمُونُ إِلَى ذَلِكَ كُلِّه....
🔰 ياسر خادم و ريان بن صلت هر دو گفتند:
چون كار مخلوع (امين) گذشت و مأمون بر كار خلافت استوار شد، به امام رضا (علیه السلام) نامهاى نوشت و او را به خراسان خواند و امام (علیه السلام) عذر آورد و مأمون پى در هم نامه نوشت به آن حضرت در اين باره تا دانست كه چاره ندارد و مأمون دست از او بر نمىدارد، از مدينه بيرون شد و أبى جعفر (امام محمد تقى علیه السلام) هفت سال داشت.
مأمون به آن حضرت نوشت از راه كوهستان و قم سفر نكن و از راه بصره و اهواز و فارس بيا، آن حضرت آمد تا به مرو رسيد،
👈مأمون به او پيشنهاد كرد كه زمام امور را بدست گيرد و متصدى خلافت گردد، امام رضا (علیه السلام) سر باز زد و نپذيرفت.
مأمون گفت: پس ولايت عهد را بپذير،
فرمود: به چند شرط كه از تو خواستارم، مأمون گفت: هر شرطى خواهى بكن،
امام رضا (علیه السلام) نوشت من در ولايت عهد در آيم.
👈 به شرط آن كه نه امرى كنم و نه نهى، نه فتوى دهم و نه قضاوت كنم، نه منصب دهم و نه عزل كنم و نه در آنچه جريان دارد تغييرى بدهم و بايد مرا از همه اينها معاف دارى، مأمون همه اين شرايط را از آن حضرت پذيرفت.
📚: الكافي ج1، ص: 489
👈نکات روایت شریف انشاءالله در پست بعدی
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
چاپ کتاب:
نگاهی کوتاه بر جنگ جمل
مولف: وحید عیسوند براتی
(مدیر کانال علم الحدیث)
👈مطالب کلیدی کتاب:
1: علل شورش بر علیه عثمان
2: دلائل دشمنی عائشه با عثمان
3: دلائل انحراف زبیر
4: بررسی ام المومنین بودن عائشه در منابع شیعه و مخالفین
5: دلائل دشمنی عائشه با امیرالمومنین علیه السلام
6: نقش عائشه در انحراف زبیر
7: تفاوت سیره امیرالمومنین علیه السلام در جنگ جمل و صفین
8: نقش معاویه در برپایی جنگ جمل
9:و.....
برای ثبت سفارش به آیدی زیر پیام دهید.
علم الحدیث
➖شروط امام رضا علیهالسلام برای قبول کردن ولیعهدی 🛑 َ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ جَمِيعاً قَالَ: ل
➖نکات روایت شریف
1⃣: سمي مخلوعا لأنه لما ضاق الأمر عليه خلع نفسه عن الخلافة أو خلعه أمراؤه و جنده و أخذه الطاهر ذو اليمينين و هو كان أمير العساكر، و بعث برأسه إلى المأمون و هو بمرو.و المخلوع هو محمد الملقب بالأمين أخي المأمون من أبيه، و أمه زبيدة بنت جعفر بن منصور الدوانيقي، و كان هارون أخذ البيعة لابنه الأمين و بعده للمأمون، و قسم البلاد بينهما
🔰وجه تسمیه مخلوع{ امین، برادر مامون}زمانی امر جنگ بر امین تنگ آمد خود را از خلافت خلع کرد و یا اینکه سپاهیان وی او را از خلافت خلع کردند به این خاطر به وی مخلوع{ خلع شده} گفتند.
اسم وی محمد بود که ملقب به امین بود برادر مامون از طرف پدر ولی مادر وی زبیده بنت جعفر بن منصور دوانیقی بود.
هارون{پدر مامون و امین} اول برای امین اخذ بیعت کرد سپس برای مامون و بلاد اسلامی را بین آن دو تقسیم کرد.
2⃣: " لا تأخذ على طريق الجبل" أي همدان و نهاوند و قم، و لعله لكثرة شيعته في تلك البلاد لئلا يتوازروا عليه فيمنعوه عن المصير إليه، قال ......، فحمل على طريق البصرة و الأهواز و فارس حتى وافى مرو
🔰مامون به امام رضا علیه السلام گفت: از طرق کوه ها نیایید که منظور مامون، همدان و نهاوند و قم بود شاید به خاطر کثرت شیعیان در این مناطق بود تا شیعیان در گرداگر امام رضا علیه السلام اجتماع نکند به این خاطر مامون، امام رضا علیه السلام را از این مسیر نهی کردند .......در نتیجه امام رضا علیه السلام از مسیر بصره و اهواز و فارس حرکت کردند تا به مرو رسیدند
📚:مرآة العقول ج6، ص83
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖جمع بندی بحث ولیعهدی
👇هدف مامون👇
از اینکه به امام رضا علیه السلام پیشنهاد ولیعهدی دادند این بود که برای خود و حکومت خود یک وجهه مثبت درست کند.
👈{ چون ظلم های بنی العباس و از همه مهمتر مامون با ریختن خون برادر خود، به حکومت رسیده بود باعث سیاه شدن وجهه بنی العباس شده بودند}
👇موفقیت نسبی مامون👇
و اتفاقا مامون تقریبا در این امر موفق بود، هر چند امام رضا علیه السلام با شروطی که قرار دادند باعث شدند مامون به موفقیت کامل و اتم نرسید.
فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّكَ قَبِلْتَ وِلَايَةَ الْعَهْدِ مَعَ إِظْهَارِكَ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا)1
⬅️ در این روایت راوی از زبان جامعه آن زمان سوال مطرح میکند که سوال پرسیدند چرا امام رضا علیه السلام تن به ولایت عهدی یک ظالم داده است؟ که امام رضا علیه السلام دلیل را تبین میکند{ در پست های قبل عرض کردیم}
👇مقاومت کردن امام👇
امام رضا علیه السلام با درخواست های مکرر مامون مجبور به قبول ولایت عهدی شدند:
َکتَبَ إِلَى الرِّضَا ع يَسْتَقْدِمُهُ إِلَى خُرَاسَانَ فَاعْتَلَّ عَلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ ع بِعِلَلٍ فَلَمْ يَزَلِ الْمَأْمُونُ يُكَاتِبُهُ فِي ذَلِكَ حَتَّى عَلِمَ أَنَّهُ لَا مَحِيصَ لَه)2
👈چون مأمون بر كار خلافت استوار شد، به امام رضا (علیه السلام) نامهاى نوشت و او را به خراسان خواند و امام (علیه السلام) عذر آورد و مأمون پى در هم نامه نوشت به آن حضرت در اين باره تا دانست كه چاره ندارد و مأمون دست از او بر نمىدارد،
👇مردّد بین قتل و قبول👇
👈و اگر امام رضا علیه السلام قبول نمیکردند، مامون دست به قتل امام رضا علیه السلام میزدند :
قَدْ عَلِمَ اللَّهُ كَرَاهَتِي لِذَلِكَ فَلَمَّا خُيِّرْتُ بَيْنَ قَبُولِ ذَلِكَ وَ بَيْنَ الْقَتْلِ اخْتَرْتُ الْقَبُولَ عَلَى الْقَتْلِ)3
👈آن حضرت فرمود خدا ميدانست كه من از آن بدم مىآيد ولى چون ناچار شدم ميان قبول آن و ميان كشته شدن قبول را بر كشته شدن پذيرفتم
👇سوال👇
اما آیا واقعا اگر امام رضا علیه السلام ولایت عهدی را قبول نمیکردند به شهادت می رسیدند؟
برای جواب این سوال حدیث بعدی را مطالعه کنید:
📚منابع:
1: الأمالي( للصدوق)،ص: 72
2: الكافي ج1ص489
3: الأمالي( للصدوق)ص: 72
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖دلیل قتل امامرضا علیه السلامتوسط مامون
🛑أَخْبَرَنَا الرَّيَّانُ بْنُ شَبِيبٍ خَالُ الْمُعْتَصِمِ أَخُو مَارِدَةَ أَنَّ الْمَأْمُونَ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَأْخُذَ الْبَيْعَةَ لِنَفْسِهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ وَ لِأَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع بِوِلَايَةِ الْعَهْدِ وَ لِلْفَضْلِ بْنِ سَهْلٍ بِالْوِزَارَةِ أَمَرَ بِثَلَاثَةِ كَرَاسِيَّ تُنْصَبُ لَهُمْ فَلَمَّا قَعَدُوا عَلَيْهَا أَذِنَ لِلنَّاسِ فَدَخَلُوا يُبَايِعُونَ فَكَانُوا يُصَفِّقُونَ بِأَيْمَانِهِمْ عَلَى أَيْمَانِ الثَّلَاثَةِ مِنْ أَعْلَى الْإِبْهَامِ إِلَى أَعْلَى الْخِنْصِرِ وَ يَخْرُجُونَ حَتَّى بَايَعَ آخِرَ النَّاسِ فَتًى مِنَ الْأَنْصَارِ فَصَفَّقَ بِيَمِينِهِ مِنَ الْخِنْصِرِ إِلَى أَعْلَى الْإِبْهَامِ فَتَبَسَّمَ أَبُو الْحَسَنِ ع ثُمَّ قَالَ كُلُّ مَنْ بَايَعَنَا بَايَعَ بِفَسْخِ الْبَيْعَةِ غَيْرَ هَذَا الْفَتَى فَإِنَّهُ بَايَعَنَا بِعَقْدِهَا فَقَالَ الْمَأْمُونُ وَ مَا فَسْخُ الْبَيْعَةِ مِنْ عَقْدِهَا قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع عَقْدُ الْبَيْعَةِ هُوَ مِنْ أَعْلَى الْخِنْصِرِ إِلَى أَعْلَى الْإِبْهَامِ وَ فَسْخُهَا مِنْ أَعْلَى الْإِبْهَامِ إِلَى أَعْلَى الْخِنْصِرِ قَالَ فَمَاجَ النَّاسُ فِي ذَلِكَ وَ أَمَرَ الْمَأْمُونُ بِإِعَادَةِ النَّاسِ إِلَى الْبَيْعَةِ عَلَى مَا وَصَفَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع وَ قَالَ النَّاسُ كَيْفَ يَسْتَحِقُّ الْإِمَامَةَ مَنْ لَا يَعْرِفُ عَقْدَ الْبَيْعَةِ إِنَّ مَنْ عَلِمَ لَأَوْلَى بِهَا مِمَّنْ لَا يَعْلَمُ قَالَ فَحَمَلَهُ ذَلِكَ عَلَى مَا فَعَلَهُ مِنْ سَمِّهِ.
🔰وقتى مأمون خواست براى خودش از مردم بيعت بگيرد تا او را امير المؤمنين خوانند و براى حضرت ابى الحسن على بن موسى الرّضا عليهما السّلام از آن بيعت گرفته تا آن حضرت را وليعهد او دانند و براى فضل بن سهل بيعت بگيرد تا وى را وزيرش بگويند امر كرد سه كرسى براى آنها قرار دهند.
و وقتى هر سه بر كرسىها نشستند به مردم اذن داد تا داخل شده و بيعت نمايند، مردم داخل مىشدند و دست راستشان را به دست راست ايشان داده به طورى كه از بالاى انگشتان ابهام تا بالاى انگشتان كوچكشان با هم منطبق مىگشت و بدين وسيله بيعت كرده و خارج مىشدند تا آن كه همه بيعت كرده و آخرين نفر جوانى از انصار بود وى بر خلاف همه دست راستش را از بالاى انگشت كوچك تا بالاى انگشت ابهام در دست آن سه نفر گذارد و با ايشان بيعت نمود، امام عليه السّلام تبسّم نموده و سپس فرمودند: تمام آنان كه با ما بيعت كردند بيعتشان در صورت فسخ بيعت انجام گرفت غير از اين جوان كه بيعتش در صورت عقد بيعت واقع گرديد.
مأمون عرض كرد: امتياز بين اين دو در چيست؟
حضرت فرمودند: عقد بيعت عبارتست از اين كه طرفين مبايعه از بالاى انگشت
كوچك تا بالاى انگشت ابهام دستشان را با هم منطبق كنند يعنى طورى با هم دست دهند كه انگشتان كوچك بالا و انگشتان ابهامشان پائين قرار گيرد ولى فسخ بيعت به عكس آن است يعنى از اعلاى انگشت ابهام تا اعلاى انگشت ابهام طرفين با هم منطبق مىگردد و به عبارت ديگر طورى با هم دست مىدهند كه انگشتان ابهام بالا و انگشتان كوچكشان پائين واقع مىگردد.
راوى مىگويد: مردم بينشان اختلاف و اضطراب پيدا شد، مأمون امر كرد همه بيعت را اعاده كرده و همان طورى كه امام عليه السّلام توصيف فرموده بودند آن را انجام دادند، ايشان مىگفتند: كسى كه عقد بيعت را بلد نيست چگونه مستحق امامت باشد، قطعا كسى كه به آن علم دارد سزاوارتر است از كسى كه به آن جاهل است.
👈راوى مىگويد: همين سرزنش مردم مأمون را وادار كرد كه امام عليه السّلام را با سمّ مسموم نمايد
👇نتیجه👇
وقتی مامون برای یک امری مثل تفاوت بیعت قصد قتل امام رضا علیه السلام را کردند پس به طریق اولی برای قبول نکردن ولایت عهدی نیز اینکاور میکردند
📚: علل الشرائع، ج1، ص: 240
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖شب جمعه است یادت نکنم میمیرم
🛑..عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ ثُوَیْرٍ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ یُونُسُ بْنُ ظَبْیَانَ وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو سَلَمَهَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَ کَانَ الْمُتَکَلِّمُ مِنَّا یُونُسَ وَ کَانَ أَکْبَرَنَا سِنّاً. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، إِنِّی کَثِیراً مَا أَذْکُرُ الْحُسَیْنَ عَلَیهِ السَّلامُ، فَأَیَّ شَیْءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ: «قُلْ: «صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» تُعِیدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً، فَإِنَّ السَّلَامَ یَصِلُ إِلَیْهِ مِنْ قَرِیبٍ وَ مِنْ بَعِید.»
🔰از «حسین بن ثُوَیر» نقل شده است:
من و «یونس بن ظَبیان» و «مفضّل بن عمر» و «ابو سلمه سرّاج» نزد امام صادق (علیهالسلام) نشسته بودیم. از بین ما، یونس که از همه ما بزرگتر بود، سخن میگفت.
یونس به امام صادق (علیهالسلام) عرض کرد:
فدایتان شوم، من خیلی یاد امام حسین (علیهالسلام) میافتم. (در چنین حالتی) چه بگویم؟
حضرت فرمودند:
بگو:۱
«صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»
این را سه بار تکرار کن؛ چراکه سلام، به ایشان میرسد، چه از نزدیک و چه از دور.»
📚الكافي، ج۴، ص۵۷۵
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖صراط چیست⁉️
🛑عَنْ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَر، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) عَنْ الصِّرَاط؟
فَقَالَ: هُوَ الطَّرِيقُ إِلِى مَعْرِفَةِ اللَّهِ عزّ وجلّ، وَهُمَا صِرَاطَانِ: صِرَاطٌ فِي الدُّنْيِا، وَصِرَاطٌ فِي الآخِرَةِ.
وَأَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِي فِي الدُّنْيِا فَهُوَ الإِمَامُ الْمُفْتَرَضُ الطَّاعَةُ، مَنْ عَرَفَهُ فِي الدُّنْيِا وَاقْتَدَى بِهُداه مَرَّ عَلَىَ الصِّرَاطِ الَّذِي هُوَ جَسْرُ جَهَنَّمِ فِي الآخِرِةِ، وَمَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِي الدُّنْيَا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِي الآخِرَةِ، فَتَرَدَّى فِي نَارِ جَهَنَّم.
🔰مفضّل بن عمر گوید:
از امام صادق علیهالسّلام پرسیدم، صراط چیست؟
فرمودند: راهی بسوی شناختن خدای بزرگ است، و صراط دو گونه است:
۱- صراط در دنیا،
۲- صراط در آخرت،
اما صراط در دنیا همان امام است که فرمانبرداری از او واجب است، هر کس که در دنیا او را شناخت و رهنمودهای او را بکار بست، در آخرت از صراط که پلی است به روی جهنّم خواهد گذشت، و هرکس در اینجا امام خود را نشناخت، هنگام گذشتن از صراط آخرت گامش خواهد لغزید و در آتش دوزخ خواهد افتاد.
📚 معانی الأخبار، ص۳۲
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
➖فرق نماز خالصانه و غیر خالصانه
🛑إِنَّمَا لَكَ مِنْ صَلَاتِكَ مَا أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ مِنْهَا فَإِنْ أَوْهَمَهَا كُلَّهَا أَوْ غَفَلَ عَنْ أَدَائِهَا لُفَّتْ فَضُرِبَ بِهَا وَجْهُ صَاحِبِهَا.
🔰امام باقر علیه السلام:
از نمازهایت آن قسمتی پذیرفته خواهد شد که با روح و دل به آن توجه کنی، اگر کسی سراسر نماز خود را بهغفلت بگذراند طومار نماز او را در هم میپیچند و به صورتش میکوبند.
📚: الکافی، ج ۳، ص: ۳۶۳
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖ترس همیشگی مومن
🛑الْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخَافَتَيْنِ ذَنْبٍ قَدْ مَضَى لَا يَدْرِي مَا صَنَعَ اللَّهُ فِيهِ وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِيَ لَا يَدْرِي مَا يَكْتَسِبُ فِيهِ مِنَ الْمَهَالِكِ فَهُوَ لَا يُصْبِحُ إِلَّا خَائِفاً وَ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْفُ.
🔰امام صادق علیه السلام:
مؤمن میان دو ترس قرار دارد
ترس از گناهی که انجام داده و نمیداند خدا در باره او چه میکند،
و ترس از اینکه عمری باقی مانده و نمیداند چه گناهانی که مایه هلاک او است مرتکب خواهد شد، پس هر صبح (و هر دم) ترسان است، و اصلاح نمیکند او را مگر همین ترس.
📚: الکافی، ج ۲، ص: ۷۱
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖معنای صحیح خوف و رجاء
🛑ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَا يُجَرِّئُكَ عَلَى مَعَاصِيهِ وَ خَفِ اللَّهَ خَوْفاً لَا يُؤْيِسُكَ مِنْ رَحْمَتِهِ.
🔰امام صادق علیه السلام:
به خدا آن گونه امید داشته باش که جرئت معصیت پیدا نکنی، و از خدا چنان بترس که از رحمت او نومید نشوی.
📚امالی شیخ صدوق 14
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
➖اینگونه از خدا بترسیم
🛑عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ إِنْ كُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا يَرَاكَ فَقَدْ كَفَرْتَ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْك
🔰اسحاق بن عمار گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود:
اى اسحاق! چنان از خدا بترس كه گويا ترا ميبيند، و اگر تو او را نبينى، او ترا ميبيند، و اگر معتقد باشى او ترا نمىبيند، كافر شوى و اگر بدانى او ترا ميبيند و سپس نافرمانى او آشكار كنى [با گناهكارى بمبارزه او روى] او را پست ترين بينندگان خود دانستهئى (زيرا هيچ بندئى در برابر چشم آقاى خويش چنين نافرمانى نكند).
📚:الكافي ج2، ص: 68
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖کسی که از خدا بترسد
🛑عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ شَيْءٍ وَ مَنْ لَمْ يَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ.
🔰امام صادق عليه السّلام ميفرمودند:
هر كه از خدا بترسد، خدا همه چيز را از او بترساند و هر كه از خدا نترسد، خدا او را از همه چيز بترساند.
📚: الكافي ج2، ص: 68
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
➖امیدواری مطلق ممنوع
🛑َ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ قَوْمٌ يَعْمَلُونَ بِالْمَعَاصِي وَ يَقُولُونَ نَرْجُو فَلَا يَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّى يَأْتِيَهُمُ الْمَوْتُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ يَتَرَجَّحُونَ فِي الْأَمَانِيِّ كَذَبُوا لَيْسُوا بِرَاجِينَ إِنَّ مَنْ رَجَا شَيْئاً طَلَبَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَيْءٍ هَرَبَ مِنْهُ.
🔰يكى از اصحاب گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم:
مردمى هستند كه گناه مي کنند و مي گويند ما اميدواريم (به رحمت خدا) و همواره چنين اند تا مرگشان فرا مي رسد (يعنى توبه هم نمي كنند) فرمود:
اينها مردمى باشند كه در ميان آرزوها ميلولند، دروغ گويند، اينها اميدوار نيستند، هر كه به چيزى اميدوار باشد آن را طلب كند، (اعمال نیک که موجب رضوان خدا میشوند)
و هر كه از چيزى بترسد از آن بگريزد (گناهان که موجب عذاب الهی می شود)
📚: الكافي ج2، ص: 68
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖شب جمعه است یادت نکنم میمیرم
🛑..عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ ثُوَیْرٍ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ یُونُسُ بْنُ ظَبْیَانَ وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو سَلَمَهَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَ کَانَ الْمُتَکَلِّمُ مِنَّا یُونُسَ وَ کَانَ أَکْبَرَنَا سِنّاً. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، إِنِّی کَثِیراً مَا أَذْکُرُ الْحُسَیْنَ عَلَیهِ السَّلامُ، فَأَیَّ شَیْءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ: «قُلْ: «صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» تُعِیدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً، فَإِنَّ السَّلَامَ یَصِلُ إِلَیْهِ مِنْ قَرِیبٍ وَ مِنْ بَعِید.»
🔰از «حسین بن ثُوَیر» نقل شده است:
من و «یونس بن ظَبیان» و «مفضّل بن عمر» و «ابو سلمه سرّاج» نزد امام صادق (علیهالسلام) نشسته بودیم. از بین ما، یونس که از همه ما بزرگتر بود، سخن میگفت.
یونس به امام صادق (علیهالسلام) عرض کرد:
فدایتان شوم، من خیلی یاد امام حسین (علیهالسلام) میافتم. (در چنین حالتی) چه بگویم؟
حضرت فرمودند:
بگو:۱
«صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»
این را سه بار تکرار کن؛ چراکه سلام، به ایشان میرسد، چه از نزدیک و چه از دور.»
📚الكافي، ج۴، ص۵۷۵
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖معنای حُسن ظن به خداوند
🛑سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَك
🔰سفيان بن عيينه گويد:
شنيدم امام صادق عليه السّلام فرمود:
حسن ظن بخدا اين است كه: بغير خدا اميدوار نباشى و جز از گناهت نترسى.
👇شرح روایت👇
🛑و فيه إشارة إلى أن حسن الظن بالله ليس معناه و مقتضاه ترك العمل و الاجتراء على المعاصي اتكالا على رحمة الله، بل معناه أنه مع العمل لا يتكل على عمله و إنما يرجو قبوله من فضله و كرمه
🔰مرحوم علامه مجلسی علیه الرحمه در ذیل این حدیث:
معنای حسن ظن داشتن به خداوند متعال این نیست که شخص ترک عمل بکند و دچار گناه بشود با امید به رحمت خداوند. بلکه معنای حسن ظن این است که با وجود عمل، متکی بر عمل خویش به تنهای نباشد بلکه قبول عمل با توجه به فضل و کرم خداوند متعال است
📚:منابع
1: الكافي ج2، ص: 72
2: مرآة العقول ج8، ص: 45
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
➖ٍمغرور به اعمال خود نباشیم
🛑عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يَتَّكِلِ الْعَامِلُونَ عَلَى أَعْمَالِهِمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِي فَإِنَّهُمْ لَوِ اجْتَهَدُوا وَ أَتْعَبُوا أَنْفُسَهُمْ أَعْمَارَهُمْ فِي عِبَادَتِي كَانُوا مُقَصِّرِينَ غَيْرَ بَالِغِينَ فِي عِبَادَتِهِمْ كُنْهَ عِبَادَتِي فِيمَا يَطْلُبُونَ عِنْدِي مِنْ كَرَامَتِي وَ النَّعِيمِ فِي جَنَّاتِي وَ رَفِيعِ الدَّرَجَاتِ الْعُلَى فِي جِوَارِي وَ لَكِنْ بِرَحْمَتِي فَلْيَثِقُوا وَ فَضْلِي فَلْيَرْجُوا وَ إِلَى حُسْنِ الظَّنِّ بِي فَلْيَطْمَئِنُّوا فَإِنَّ رَحْمَتِي عِنْدَ ذَلِكَ تُدْرِكُهُمْ وَ مَنِّي يُبَلِّغُهُمْ رِضْوَانِي وَ مَغْفِرَتِي تُلْبِسُهُمْ عَفْوِي فَإِنِّي أَنَا اللَّهُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ وَ بِذَلِكَ تَسَمَّيْتُ. )1
🔰رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
خداى تبارك و تعالى فرمايد:
آنها كه براى ثواب من عملى ميكنند، نبايد باعمالى كه انجام ميدهند تكيه كنند، زيرا ايشان اگر در تمام عمر خويش كوشش كنند و در راه عبادتم خود را بزحمت اندازند، باز مقصر باشند و در عبادت خود بكنه بندگيم نرسند نسبت بآنچه از من طلب ميكنند، كه كرامت و نعمت در بهشت و رفعت به درجات عالى در جوارم باشد، ولى تنها برحمتم بايد اعتماد كنند و بفضلم اميدوار باشند و بحسن ظن به من اطمينان كنند.
آنگاه است كه رحمتم ايشان را دريابد و رضوانم بآنها برسد، و آمرزشم بر آنها لباس گذشت پوشاند، زيرا من خداى رحمان و رحيمم و بدين ناميده شدهام.
👇شرح روایت👇
🛑لا يعتمدوا في دخول الجنة و نيل و درجاتها على محض تلك الاعمال و ان كان صحيحة تامة الاركان في نفسها و واقعة مع المبالغة في الاجتهاد لانها بالنسبة الى عظمة الحق و ما يستحقه من العبادة ناقصة)2
🔰مرحوم ملاصالح مازندرانی علیه الرحمه:
بنده نباید به صرف اعمال خود انتظار دخول به بهشت را داشته باشد اگر چه اعمال شخص بنده صحیح و کامل باشند و در واقعیت برای انجام اعمال نیز تلاش کرده باشد زیرا این اعمال نسبت به عظمت خدائی متعال ناقص هستند
📚: منابع
1: الكافي ج2، ص: 71
2:شرح الكافي (للمولى صالح المازندراني)، ج8، ص: 218
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
➖ناتوانیم در شکرش
🛑اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْراً. وَ لَا يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا كَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِكَ لَا يَجِبُ لِأَحَدٍ أَنْ تَغْفِرَ لَهُ بِاسْتِحْقَاقِهِ، وَ لَا أَنْ تَرْضَى عَنْهُ بِاسْتِيجَابِهِ فَمَنْ غَفَرْتَ لَهُ فَبِطَوْلِكَ، وَ مَنْ رَضِيتَ عَنْهُ فَبِفَضْلِك
🔰 امام سجاد علیه السلام:
بار خدايا، كس هنوز سپاس نعمتت را چنان كه بايد به جاى نياورده كه نعمت ديگرش ارزانى دارى و شكرى ديگرش واجب گردانى.
بار خدايا، بنده تو، هر چه در طاعت تو كوشد به جايى نرسد و از طاعت تو، آن سان كه در خور فضل توست، قاصر آيد.
بار خدايا، شكرگزارترين بندگان تو از سپاس تو عاجزاند و عبادت كنندهترين عابدان تو در عبادت خويش قاصر.
هيچ كس مستحق آن نيست كه تواش بيامرزى و آمرزش تو به پاس شايستگى او باشد، و هيچ كس مستحق آن نيست كه تو از او خشنود باشى و بحق سزاوار اين خشنودى تو بود. پس هر كه را آمرزيدهاى از انعام توست و از هر كه خشنود گشتهاى از فضل و احسان تو.
📚:دعائی 37 صحیفه سجادیه
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
➖همیشه خود را مقصر بدانیم در عبادات
🛑عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْم قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: «إِنَّ رَجُلًا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَبَدَ اللَّهَ أَرْبَعِينَ سَنَةً، ثُمَّ قَرَّبَ قُرْبَاناً، فَلَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ، فَقَالَ لِنَفْسِهِ: مَا أُتِيتُ إِلَّا مِنْكِ، وَ مَا الذَّنْبُ إِلَّا لَكِ». قَالَ:
«فَأَوْحَى اللَّهُ- تَبَارَكَ وَ تَعَالى- إِلَيْهِ: ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَةً».
🔰أبو الحسن (علیه السلام) مىفرمود:
مردى در بنى اسرائيل چهل سال خدا را عبادت كرد و سپس يك قربانى تقديم داشت و از او پذيرفته نشد، با خود گفت: اين نالايقى را از خوددارى و گناه جز از تو نيست، خدا تبارك و تعالى به او وحى كرد كه: اين نكوهشى كه از خود كردى بهتر است از پرستش چهل سالهات.
👇نکته اول👇
مرحوم کلینی در کتاب شریف الکافی بابی دارند به نام: بَابُ الِاعْتِرَافِ بِالتَّقْصِير که در این باب 4 روایت نقل کرده است.
لینک احادیث باب التقصیر
https://lib.eshia.ir/11005/2/72
👇نکته دوم👇
➖ مرحوم مجلسی علیه الرحمه در توضیح این باب:👇
🛑عد نفسك مقصرا في طاعة الله و إن
بذلت الجهد فيها، فإن الله لا يمكن أن يعبد حق عبادته كما قال سيد البشر: ما عبدناك حق عبادتك.
🔰همیشه باید در طاعت خداوند خود را مقصر{ کم کاری کردن} بدانیم اگر چه در طاعت خدا کوشش و تلاش کرده باشیم زیرا امکان ندارد، طاعت خداوند به طور تمام و کمال انجام شود همانطور که پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند: ما خداوند را آنگونه که شایسته است عبادت نکردیم
📚: منابع
2: كافي ج3، ص: 186
3: مرآة العقول ج8، ص: 46
♻️کانال:علم الحدیث
@mirasehadisi
➖عاقبت دو مَردی که باهم وارد مسجد شدند
🛑...عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي دَاوُدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ:
«دَخَلَ رَجُلَانِ الْمَسْجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَ الْآخَرُ فَاسِقٌ فَخَرَجَا مِنَ الْمَسْجِدِ وَ الْفَاسِقُ صِدِّيقٌ وَ الْعَابِدُ فَاسِقٌ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَدْخُلُ الْعَابِدُ الْمَسْجِدَ مُدِلًّا بِعِبَادَتِهِ يُدِلُّ بِهَا فَتَكُونُ فِكْرَتُهُ فِي ذَلِكَ وَ تَكُونُ فِكْرَةُ الْفَاسِقِ فِي التَّنَدُّمِ عَلَى فِسْقِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّا صَنَعَ مِنَ الذُّنُوبِ.»
🔰از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) نقل شده است:
«دو مرد وارد مسجد شدند؛ یکیشان عابد و دیگری فاسق بود. اما در حالی از مسجد خارج شدند که مرد فاسق، صِدّیق (مؤمنی راستین) و مرد عابد، فاسق گشته بود!
دلیلش این است که مرد عابد در حالی وارد مسجد میشود که به عبادتش مینازد، پس در همین فکر است.
اما مرد فاسق در فکر پشیمانی از گناهانش است و از خداوند (عزّوجلّ) میخواهد گناهانی را که مرتکب شده را بیامرزد.»
📚الكافي، ج۲، ص۳۱۴
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi