eitaa logo
علم الحدیث
13هزار دنبال‌کننده
81 عکس
241 ویدیو
75 فایل
بسم‌اللہ‌الࢪحمن‌الࢪحیم‍! در‌ڪانال‌علم‌الحدیث‌ قصد‌ داریم‌ در‌ راستاے ترویج احادیث اهل‌بیت‌''علیھم‌السلام'' مطالبـے ارائہ دهیم!🕊 کپی مطالب آزاده☺ مهم ترویج احادیث است مدیریت: @Isaund24 ࢪَحِم‌َ اللَّہ‌ عَبـْدا‌ً أَحیَا‌ أَمْࢪَنـا🌿-
مشاهده در ایتا
دانلود
سالروز شهادت امام کاظم علیه‌السلام 🛑وفي اليوم الخامس والعشرين منه سنة ثلاث وثمانين ومثة من الهجرة  كانت وفاة سيدنا أبي الحسن موسى بن جعفر عليهما السلام قتيلا في حبس السندي بن شاهك وله عليه السلام  يومئذ خمس وخمسون سنة، وهو يوم يتجدد فيه أحزان آل محمد عليهم السلام. 🔰مرحوم شیخ مفید: در روز بیست و پنچم رجب(امروز) سال ۱۸۳ هجری؛ امام کاظم علیه‌السلام در حالی که زندانی سندی بن شاهک لعین بودند از دنیا رفتند. امام علیه‌السلام در هنگام شهادت پنچاه و پنچ‌سال سن مبارکشان بودند امروز روز حزن و اندوه شیعیان است 📚مسار الشیعه: ۵۹ ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
مقتل امام کاظم علیه‌السلام1 🛑كانَ اَلَّذِي تَوَلَّى بِهِ اَلسِّنْدِيُّ قَتْلَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ سَمّاً جَعَلَهُ فِي طَعَامٍ قَدَّمَهُ إِلَيْهِ وَ يُقَالُ إِنَّهُ جَعَلَهُ فِي رُطَبٍ أَكَلَ مِنْهُ فَأَحَسَّ بِالسَّمِّ وَ لَبِثَ ثَلاَثاً بَعْدَهُ مَوْعُوكاً مِنْهُ ثُمَّ مَاتَ فِي اَلْيَوْمِ اَلثَّالِثِ . وَ لَمَّا مَاتَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَدْخَلَ اَلسِّنْدِيُّ بْنُ شَاهَكَ عَلَيْهِ اَلْفُقَهَاءَ وَ وُجُوهَ أَهْلِ بَغْدَادَ وَ فِيهِمُ اَلْهَيْثَمُ بْنُ عَدِيٍّ وَ غَيْرُهُ فَنَظَرُوا إِلَيْهِ لاَ أَثَرَ بِهِ مِنْ جَرَاحٍ وَ لاَ خَنْقٍ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنَّهُ مَاتَ حَتْفَ أَنْفِهِ فَشَهِدُوا عَلَى ذَلِكَ. وَ أُخْرِجَ وَ وُضِعَ عَلَى اَلْجِسْرِ بِبَغْدَادَ وَ نُودِيَ هَذَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَدْ مَاتَ فَانْظُرُوا إِلَيْهِ فَجَعَلَ اَلنَّاسُ يَتَفَرَّسُونَ فِي وَجْهِهِ وَ هُوَ مَيِّتٌ 🔰مرحوم شیخ مفید نقل می‌کند: سندى بن شاهك زهرى در غذاى آن بزرگوار ريخته و به نزد امام کاظم علیه السلام آورد، و برخى گفته‌اند:آن زهر را در رطب قرار داد پس حضرت از آن(غذا يا رطب مسموم)ميل فرموده اثر زهر را در بدن خويش احساس فرمود،و پس از آن سه روز آن بزرگوار به‌بيمارى سختى مبتلا شد و در روز سيم از دنيا رفت. و چون حضرت از دنيا رفت سندى بن شاهك فقهاء و بزرگان اهل بغداد را به‌نزد آن بزرگوار گرد آورده و در ميان ايشان بود هيثم بن عدى و ديگران،پس همگى جنازۀ موسى بن جعفر عليهما السّلام را نگريستند و ديدند اثرى از زخم يا خفگى در بدن آن بزرگوار نيست،و همه را گواه گرفت كه او به‌مرگ طبيعى از دنيا رفته و آنان همگى به‌اين مطلب گواهى دادند،پس جنازۀ آن حضرت را از زندان بيرون آورده كنار جسر بغداد گذاردند،و جار زدند اين موسى بن جعفر است كه مرده است او را بنگريد، مردم مى‌آمدند و چهرۀ آن جناب را به‌دقت مى‌نگريستند و مي‌رفتند 📚:الإرشاد ج۲ ص۲۳۷ ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
➖مقتل امام کاظم علیه السلام2 🛑عنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّيْرَفِيِّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: تُوُفِّيَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فِي يَدِ اَلسِّنْدِيِّ بْنِ شَاهَكَ فَحُمِلَ عَلَى نَعْشٍ وَ نُودِيَ عَلَيْهِ هَذَا إِمَامُ اَلرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ فَلَمَّا أُتِيَ بِهِ مَجْلِسَ اَلشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلاَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرَى اَلْخَبِيثَ بْنَ اَلْخَبِيثِ فَلْيَخْرُجْ وَ خَرَجَ سُلَيْمَانُ بْنُ أَبِي جَعْفَرٍ اَلْجَعْفَرِيُّ عَنْ قَصْرِهِ إِلَى اَلشَّطِّ فَسَمِعَ اَلصِّيَاحَ وَ اَلضَّوْضَاءَ فَقَالَ لِغِلْمَانِهِ وَ لِوُلْدِهِ مَا هَذَا قَالُوا اَلسِّنْدِيُّ بْنُ شَاهَكَ يُنَادِي عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى نَعْشِهِ فَقَالَ لِوُلْدِهِ وَ غِلْمَانِهِ يُوشِكُ أَنْ يَفْعَلَ هَذَا بِهِ فِي اَلْجَانِبِ اَلْغَرْبِيِّ فَإِذَا عَبَرَ بِهِ فَانْزِلُوا مَعَ غِلْمَانِكُمْ فَخُذُوهُ مِنْ أَيْدِيهِمْ فَإِنْ مَانَعُوكُمْ فَاضْرِبُوهُمْ وَ خَرِّقُوا مَا عَلَيْهِمْ مِنَ اَلسَّوَادِ فَلَمَّا عَبَرُوا بِهِ نَزَلُوا إِلَيْهِمْ فَأَخَذُوهُ مِنْ أَيْدِيهِمْ وَ ضَرَبُوهُمْ وَ خَرَّقُوا عَلَيْهِمْ مِنْ سَوَادِهِمْ وَ وَضَعُوهُ فِي مَفْرَقِ أَرْبَعَةِ طُرُقٍ وَ أَقَامَ اَلْمُنَادِينَ يُنَادَى أَلاَ وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرَى اَلطِّيِّبَ بْنَ اَلطَّيِّبِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَلْيَخْرُجْ وَ حَضَرَ اَلْخَلْقُ وَ غُسِّلَ وَ حُنِّطَ بِحَنُوطٍ فَاخِرٍ وَ كَفَّنَهُ بِكَفَنٍ فِيهِ حِبَرَةٌ اُسْتُعْمِلَتْ لَهُ بِأَلْفَيْنِ وَ خَمْسِمِائَةِ دِينَارٍ عَلَيْهَا اَلْقُرْآنُ كُلُّهُ وَ اِحْتَفَى وَ مَشَى فِي جَنَازَتِهِ مُتَسَلِّباً مَشْقُوقَ اَلْجَيْبِ إِلَى مَقَابِرِ قُرَيْشٍ فَدَفَنَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ هُنَاكَ وَ كَتَبَ بِخَبَرِهِ إِلَى اَلرَّشِيدِ فَكَتَبَ اَلرَّشِيدُ إِلَى سُلَيْمَانَ بْنِ أَبِي جَعْفَرٍ وَصَلَتْكَ رَحِمٌ يَا عَمِّ وَ أَحْسَنَ اَللَّهُ جَزَاكَ وَ اَللَّهِ مَا فَعَلَ اَلسِّنْدِيُّ بْنُ شَاهَكَ لَعَنَهُ اَللَّهُ تَعَالَى مَا فَعَلَهُ عَنْ أَمْرِنَا . 🔰حسن‌بن‌عبداللّٰه صيرفىّ‌ از قول پدرش گفت: موسى‌بن‌جعفر عليهماالسّلام در زندان سندىّ‌ بن شاهك وفات يافت و حضرت را بر تابوتى گذاشته و نداء كردند: اين امام رافضى(شيعه)هاست،او را بشناسيد،وقتى آن بزرگوار را به محلّ‌ شرطه‌ها(پاسگاه پليس)آوردند،چهار نفر را برپا داشت تا صدا بزنند هر كس مى‌خواهد خبيث ابن خبيث😭(العياذ باللّٰه)را ببيند،بيايد،در اين هنگام سليمان بن أبى جعفر(عموى هارون)از قصرش بيرون آمد و به كنار شطّ‍‌ رفت و داد و فرياد و غلغله به گوشش رسيد از غلامان و كنيزانش پرسيد:چه خبر است‌؟ گفتند:سندىّ‌ بن شاهك بر جنازۀ موسى بن جعفر نداء مى‌كند او به غلامان و فرزندانش گفت:آنها بزودى به قسمت غرب(شهر)مى‌روند وقتى از آنجا عبور كردند با غلامان خود به آنجا برويد و جنازه را از دست آنها بگيريد،اگر مقاومت كردند،آنها را بزنيد و لباس‌هاى سياهشان(يعنى درجه و لباس‌هاى فرم آنها)را پاره كنيد. وقتى جنازه را از آن قسمت عبور دادند،غلامان به آنجا رفتند و آنها را زدند و لباس‌هاى فرمشان را پاره كردند و جنازۀ آن حضرت را گرفتند و بر سر چهار راه قرار دادند و مناديان نداء در دادند:هر كس مى‌خواهد طيّب بن طيّب موسى بن- جعفر عليهما السّلام را ببيند،بيايد مردم جمع شدند و حضرت را غسل دادند و با حنوطى فاخر و گرانبها،ايشان را حنوط‍‌ كردند و سليمان بن أبى جعفر آن حضرت را در كفنى كه براى خود ترتيب داده بود،از برد يمانى،كه قيمت آن دو هزار و پانصد دينار بوده و تمام قرآن بر آن نوشته شده بود،كفن كرد،و خود با پاى برهنه،بدون عمامه و گريبان چاك،آن حضرت عليه‌السّلام را تشييع كرد و در«مقابر قريش»دفن نمود. خبر به هارون رسيد،هارون نامه‌اى به او نوشت و به ظاهر از او تشكّر كرد و گفت:خداوند به تو جزاى خير بدهد،به خدا قسم سندىّ‌ بن شاهك ملعون،اين كارها را سرخود و بدون دستور ما انجام داده است. 📚: عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۹۹ ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
ِ ➖مقتل امام کاظم علیه السلام 3 🛑قالَ سَمِعْتُ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا يَقُولُ لَمَّا حَبَسَ الرَّشِيدُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ فَخَافَ نَاحِيَةَ هَارُونَ أَنْ يَقْتُلَهُ فَجَدَّدَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع طَهُورَه‏ فَاسْتَقْبَلَ بِوَجْهِهِ الْقِبْلَةَ وَ صَلَّى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ ثُمَّ دَعَا بِهَذِهِ الدَّعَوَاتِ فَقَالَ يَا سَيِّدِي نَجِّنِي مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِي مِنْ يَدِه‏ 🔰عليّ‌ بن ابراهيم بن هاشم از پدرش گويد: از يكى از شيعيان شنيدم كه مى‌گفت:وقتى هارون،موسى بن جعفر عليهما السّلام را زندانى كرد، حضرت،شب هنگام،از جهت هارون در ترس بودند كه مبادا ايشان را بكشد. لذا تجديد وضو كردند و رو به قبله ايستادند و چهار ركعت نماز خواندند و سپس دست به دعا برداشته،چنين گفتند: «يا سيّدي نجّني من حبس هارون و «خلّصني من يده،يا مخلّص الشّجر من بين رمل و طين،و يا مخلّص اللّبن من بين فرث و دم،و يا مخلّص الولد من بين مشيمة و رحم و يا مخلّص النّار من الحديد و الحجر،و يا مخلّص الرّوح من بين الاحشاء و الأمعاء، خلّصني من يدي هارون». (يعنى:اى آقاى من،سرور من،مرا از زندان هارون نجات بده و از دست او رهايم كن.اى كه درخت را از بين گل و شن بيرون مى‌آورى!اى كه شير را از بين مجراى خون و سرگين خارج مى‌كنى . اى كه جنين را از ميان رحم و مشيمه خارج مى‌كنى!اى كه آتش را از آهن و سنگ بيرون مى‌آورى!اى كه روح را از بين امعاء و احشاء خارج مى‌كنى! مرا از دست هارون نجات بده. راوى مى‌گويد:وقتى حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام اين دعاها را خواند، هارون در خواب مردى سياه پوست را ديد كه بسراغش آمده و شمشيرى در دست دارد كه از نيام بيرون كشيده و بالاى سرش ايستاده است و مى‌گويد:هارون! موسى بن جعفر را از حبس آزاد كن و گر نه،گردنت را با اين شمشير مى‌زنم. هارون از هيبت آن مرد وحشت كرده،دربان را طلبيد و به او گفت:به زندان برو و موسى بن جعفر عليهما السّلام را آزاد كن. راوى ادامه داد:دربان به سمت زندان حركت كرد،به زندان رسيد و در زد،مأمور زندان گفت:كيست‌؟گفت:خليفه،موسى بن جعفر را فراخوانده است او را بيرون بياور و آزادش كن. زندانبان فرياد زد:اى موسى!خليفه تو را فراخوانده است.حضرت موسى بن جعفر-عليهما السّلام-ترسان و نگران از جا برخاست و گفت:حتما تصميم بدى در مورد من گرفته است كه در اين دل شب مرا فراخوانده است، حضرت گريان و اندوهگين و نااميد از حيات خود،برخاست و با اندامى لرزان به نزد هارون رفت(مترجم گويد:اين اوصاف و حالات از يك مرد الهى عادى كه دلش بياد خدا آرام گرفته،بسيار بعيد است چه برسد به مقام شامخ ولايت مطلقۀ الهيّه بايد بگوئيم اين عبارات را راوى ،به اصل داستان افزوده‌اند). حضرت فرمود:سلام بر هارون، هارون نيز جواب سلام حضرت را داد و گفت:ترا به خدا قسم مى‌دهم آيا امشب دعا كرده‌اى‌؟ حضرت فرمود:بله، هارون پرسيد:چه دعايى‌؟حضرت فرمود:تجديد وضوء كردم و چهار ركعت نماز خواندم و سر به آسمان بلند كردم و گفتم:يا سيّدى خلّصني من يد هارون.-و تا آخر دعا را ذكر فرمود. هارون گفت:خداوند دعايت را مستجاب كرد،اى دربان!او را آزاد كن! سپس چند خلعت طلبيد و سه عدد از آنها را به حضرت پوشاند و اسب خود را به ايشان داد و ايشان را گرامى داشت و احترام نمود و نديم و همدم خويش گرداند.سپس گفت:آن دعاها را برايم بخوان،حضرت آنها را به او تعليم فرمود. راوى ادامه داد:هارون حضرت را آزاد كرد و به دربانش سپرد تا ايشان را به منزل برساند و همراه او باشد،و موسى بن جعفر عليهما السّلام در نزد هارون از احترام و اكرام برخوردار بودند و هر پنجشنبه نزد هارون مى‌رفتند تا اينكه يك بار ديگر هارون ايشان را دستگير كرد و ديگر آزادشان نكرد تا بالأخره ايشان را بسندىّ‌ بن- شاهك سپرد و او آن حضرت را با سمّ‌ شهيد كرد. 📚عیون الاخبار: ج 1 ص 93 ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
فداکاری امام کاظم علیه‌السلام در حق شیعیان 🛑موسى(علیه السلام): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ‏ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ‏ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي‏»؛)1 🔰ابو الحسن موسى عليه السّلام فرمود: به راستى خداى عز و جل بر شيعه خشم كرد و مرا مخير كرد يا خود فدا شوم يا شيعه،بخدا من با دادن جانم آنها را حفظ‍‌ كردم. 👇شرح👇 🛑غضب على الشيعة » إما لتركهم التقية فانتشر أمر إمامته عليه‌السلام فتردد الأمر بين أن يقتل الرشيد شيعته وتتبعهم أو يحبسه عليه‌السلام ويقتله ، فدعا عليه‌السلام لشيعته واختار البلاء لنفسه ، أو لعدم انقيادهم لإمامهم وخلوصهم في متابعته وإطاعة أو أمره ، فوقيتهم والله بنفسي)2 🔰مرحوم مجلسی: اینکه خداوند بر شیعه غضب کرد احتمالا بخاطر یکی از این دو دلیل بود.👇 1⃣: بخاطر اینکه شیعه تقیه را ترک کرد و امر امامت را منتشر کرد و خداوند نیز امام کاظم علیه السلام را بین اینکه شیعیان کشته شوند و بین محبوس شدن امام و قتل امام مخیر کرد. امام کاظم علیه السلام بلاء را بر جان خویش قبول کرد 2⃣: بخاطر اینکه شیعیان در امر اطاعت و اخلاص اطاعت از امام نداشتند که امام علیه السلام‌ بلاء را بر جان خویش قبول کرد 📚منابع: 1):الکافی ج 1، ص 260 2)مرآة العقول ج3ص 126 ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
➖سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه‌السلام 🛑وَ فِي الْيَوْمِ السَّادِسِ وَ الْعِشْرِينَ كَانَتْ وَفَاةُ أَبِي طَالِبٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَلَى قَوْلِ ابْنِ عَيَّاشٍ. 🔰مرحوم شیخ طوسی: در روز بیست و ششم رجب (امروز) حضرت ابوطالب علیه‌السلام بنابر قول ابن عیاش(صاحب کتاب مقتضب الاثر)از دنیا رفتند 📚: مصباح المتهجد ج 2 ص 812. ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
تقیه نمودن حضرت ابوطالب علیه السلام ... 🛑عنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام قَالَ: إِنَّ مَثَلَ أَبِي طَالِبٍ مَثَلُ أَصْحَابِ الْكَهْفِ أَسَرُّوا الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْكَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْن . 🔰امام صادق عليه السلام فرمودند : حكايت ابو طالب حكايت اصحاب كهف است كه ايمان را پنهان كردند و شرك را اظهار داشتند، پس خدا پاداششان را دو بار به آنها داد. (يك بار به جهت ايمان آوردن و يك بار بجهت تقيه كردن). 📚:الكافي: ج ۱ ص ۴۴۸ ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
سلام وقتتون بخیر ✍🏻: در طول سال فقط یک روز توفیق میشه در رابطه با حضرت ابوطالب «علیه السلام» صحبت کنیم . و برای مظلومیت یاور اصلی پیامبر «صلی الله علیه و اله» مطلب بنویسیم لذا از زیاد بودن مطالب امروز پشاپیش عذرخواهم.
دلیل تقیه کردن حضرت ابوطالب علیه‌السلام 🛑قالوا و إنما لم يظهر أبو طالب الإسلام و يجاهر به لأنه لو أظهره لم يتهيأ له من نصرة النبي ص ما تهيأ له و كان كواحد من المسلمين الذين اتبعوه نحو أبي بكر و عبد الرحمن بن عوف و غيرهما ممن أسلم و لم يتمكن من نصرته و القيام دونه‏ حينئذ و إنما تمكن أبو طالب من المحاماة عنه بالثبات في الظاهر على دين قريش و إن أبطن الإسلام كما لو أن إنسانا كان يبطن التشيع مثلا و هو في بلد من بلاد الكرامية و له في ذلك البلد وجاهة و قدم و هو يظهر مذهب الكرامية و يحفظ ناموسه بينهم بذلك و كان في ذلك البلد نفر يسير من الشيعة لا يزالون ينالون بالأذى و الضرر من أهل ذلك البلد و رؤسائه فإنه ما دام قادرا على إظهار مذهب أهل البلد يكون أشد تمكنا من المدافعة و المحاماة عن أولئك النفر فلو أظهر ما يجوز من التشيع و كاشف أهل البلد بذلك صار حكمه حكم واحد من أولئك النفر و لحقه من الأذى و الضرر ما يلحقهم و لم يتمكن من الدفاع أحيانا عنهم كما كان أولا. 🔰ابن ابی الحدید معتزلی بیان می‌دارد: گفته‌اند: « ابوطالب اسلام خود را آشکار نکرد و آن را بروز نداد(تقیه می‌کرد): زیرا اگر اسلام خویش را آشکار می‌کرد توان حمایت از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و آله‌وسلم را نداشت، چنان که با تظاهر به کفر توانش را داشت. و مانند یکی از مسلمانانی بود که از پیامبر پیروی کردند، همچون‌ ابوبکر و عبدالرحمن بن عوف و دیگران که اسلام آوردند اما نتوانستند از او حمایت کنند برای دفاع از او قیام کنند در آن زمان، ابوطالب تنها با پایبندی ظاهری به مذهب قریش می‌توانست از او دفاع کند، حتی اگر اسلام را کتمان می‌کرد همانند شخصی که در باطن شیعه باشد و در شهری از شهرهای کرامیه(نام فرقه‌ای) ساکن باشد و در آن شهر دارای وجاهت و قدمت باشد و تظاهر به مذهب کرامیه کند تا ناموس وی در بین آنان محفوظ بماند و در حالی که در آن شهر نیز گروهی از شیعیان باشند که از آزار و اذیت اهل آن شهر و روسای آن شهر در امان نباشند، و مادامی که عقیده‌ی فرقه کرامیه را به نمایش بگذارد(تقیه کند) در دفاع و حمایت از آن گروه(شیعه) تواناتر خواهد بود. اما در صورت اظهار تشیع مانند آن گروه مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت و توانایی حمایت از وی سلب می‌شد. 📚:شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏14، ص: 82 ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
علم الحدیث
➖دلیل تقیه کردن حضرت ابوطالب علیه‌السلام 🛑قالوا و إنما لم يظهر أبو طالب الإسلام و يجاهر به لأنه لو
ابن ابی الحدید ✍🏻این مطلب و تحلیل ابن ابی الحدید نسبت به ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام را بارها و بارها مطالعه کردم و هر بار یک چیز به ذهنم خطور می‌کرد: «ابن ابی الحدید در صدد بیان داستان زندگی خود با زبان کنایه بوده است» التبه تحلیل شخصیت ابن ابی الحدید با یک فقره مطلب امکان پذیر نیست . ابن ابی الحدید در کنار مجذوب شدن در شخصیت امیرالمومین علیه السلام دفاعیات سر سختی از «عمر»، «ابابکر» و حتی دفاعیات از «عائشه» و توجیه کردن ظلم ها به حضرت زهرا «سلام الله علیها» توسط دستگاه سقیفه در کارنامه خود دارد . دفاعیاتی که اگر امکان بیان در کانال داشتم یقینا برای عده ای شبهه و برای عده ای دیگر زحمت لعن ابن ابی الحدید ایجاد میشد . و الله العالم بحقیقة الامور ✍🏻 عیسوند ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
علم الحدیث
➖چگونگی پرورش یافتن امیرالمومنین در دامان پیامبر علیهما السلام 🛑و مِنْ ذَلِكَ مَا رَوَاهُ الثَّعْل
➖چگونگی سرپرستی پیامبر توسط حضرت ابوطالب علیهما‌السلام 🛑قالَ: كَانَ النَّبِيُّ ص فِي حَجْرِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَلَمَّا أَتَى عَلَيْهِ اثْنَانِ وَ مِائَةُ سَنَةٍ وَ رَسُولُ اللَّهِ ص ابْنُ ثَمَانِ سِنِينَ جَمَعَ بَنِيهِ وَ قَالَ مُحَمَّدٌ يَتِيمٌ فآوُوهُ وَ عَائِلٌ فَأَغْنُوهُ احْفَظُوا وَصِيَّتِي فِيهِ فَقَالَ أَبُو لَهَبٍ أَنَا لَهُ فَقَالَ كُفَّ شَرَّكَ عَنْهُ فَقَالَ الْعَبَّاسُ أَنَا لَهُ فَقَالَ أَنْتَ غَضْبَانُ لَعَلَّكَ تُؤْذِيهِ فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ أَنَا لَهُ فَقَالَ أَنْتَ لَهُ يَا مُحَمَّدُ أَطِعْ لَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَبَهْ لَا تَحْزَنْ فَإِنَّ لِي رَبّاً لَا يُضِيعُنِي فَأَمْسَكَهُ أَبُو طَالِبٍ فِي حَجْرِهِ وَ قَامَ بِأَمْرِهِ يَحْمِيهِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ جَاهِهِ فِي صِغَرِهِ مِنَ الْيَهُودِ الْمُرْصِدَةِ لَهُ بِالْعَدَاوَةِ وَ مِنْ غَيْرِهِمْ مِنْ بَنِي أَعْمَامِهِ وَ مِنَ الْعَرَبِ قَاطِبَةً الَّذِينَ يَحْسِدُونَهُ عَلَى مَا آتَاهُ اللَّهُ مِنَ النُّبُوَّة 🔰الأوزاعي گفت: «پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» در دامن عبدالمطلب بود. هنگامی که به صد و دو سالگی رسید، رسول خدا که هشت ساله بود، فرزندانش را جمع کرد و گفت: محمد یتیم است، او را پناه دهید و نیازمند است، او را توانگر نمایید، وصیت من را در مورد او حفظ کنید. ابولهب گفت: من برای او هستم، گفت: آسیب خود را از او دور کن. عباس گفت: من برای او هستم، گفت: آیا تو خشمگینی که ممکن است به او آسیب برسانی ابوطالب گفت: من برای او هستم، و گفت: ای محمد، از او اطاعت کن. رسول الله «صلی‌الله‌علیه‌واله» گفت: ای پدر، غمگین مباش، زیرا من پروردگاری دارم که مرا ضایع نمی‌کند.» ابوطالب او را در دامن خود گرفت و خود با مال و مقامش از او در برابر یهودیانی که دشمنیش به او را برمی‌داشتند و دیگران از بنی عمویش و همچنین از عرب‌هایی که به آنچه خدا به او از نبوت بخشیده حسد می‌بردند، محافظت کرد. 📚مناقب ابن شهرآشوب ج1 ص 35 ♻️کانال: علم الحدیث @mirasehadisi
اولین مسلمان‌ها 🛑وَلَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْاِسْلاَمِ غَیْرَ رَسُولِ اللّه(ص) وَخَدِیجَةَ(س) وَاَنَا ثَالِثُهُمَا! اَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَالرِّسَالَةِ وَ اَشُمُّ رِیحَ النَّبُوَّةِ 🔰 امیرالمومنین علیهالسلام در خطبه‌ی قاصعه می‌فرمایند : در آن روز در هیچ خانه‌ای، اسلام راه نیافت، جز خانه رسول‌خدا(صلی‌الله علیه‌وآله) و خدیجه(سلام‌الله‌علیها)! و من سوّمین آنان بودم، من نور وحی و رسالت را می‌دیدم و بوی نبّوت را استشمام می‌کردم 📚:نهج البلاغة301 کانال: علم الحدیث @mirasehadisi