eitaa logo
دروس خارج استاد میرباقری
3.2هزار دنبال‌کننده
10 عکس
0 ویدیو
1.5هزار فایل
#فقه (زکات) ساعت ۱۰ #شرح_کافی روزهای شنبه، یکشنبه ساعت۱۱ #فلسفه_اصول روزهای دوشنبه و سه شنبه ساعت ۱۱ مکان: مسجد آیت الله بهجت رضوان الله علیه ارتباط با مدیر: @adminefeqh
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
فهرست کانال: فهرست تقریرات بحث «لا تعاد» https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/63 فهرست صوت بحث «خمس غنیمت، معدن، کنز» https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/66 فهرست تقریرات بحث «خمس غنیمت، معدن، کنز» https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/69 ♦️فهرست صوت بحث «خمس فوائد» https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/601 ⚡فرست تقریرات بحث «خمس فوائد» https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/600 🔵 فهرست صوت بحث «شرح کافی» https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/678 🔴 فهرست تقریرات بحث «شرح کافی» https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/681 🔷فهرست صوت فلسفه اصول https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/1032 🔶فهرست تقریرات فلسفه اصول https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/1009
ج1: شنبه 970118 قاعده «لا تعاد» (1) قاعده «لا تعاد» با اینکه قاعده ای مختص به باب صلاة است، اما یکی از پرکاربردترین قواعد در باب صلاة است و اجمالش این است که اگر خللی در اجزاء و شرایط نماز پیش بیاید، در غیر از موارد 5 گانه این قاعده، موجب بطلان نماز نمیشود، اما اختلال در این 5 مورد موجب بطلان نماز است.   بی تردید این قاعده، قاعده ای فقهی است نه اصولی. بهترین فارقی که بین قاعده اصولی و فقهی ذکر شده است این است که قاعده اصولی قواعدی هستند که مفادشان حکم شرعی نیست، اگر چه از لوازمشان دستیابی به حکم فقهی است. مثل حجیت خبر واحد و حجیت ظواهر. اما قاعده فقهی قواعدی هستند که مفادشان خود، حکمی فقهی است ولی حکمی عام است که از طریق آنها احکام فراوانی استنباط میشود. لذا حتی اگر حکم مسئله را در شبهه حکمیه مشخص کند، بخاطر اینکه مفاد خودش حکم شرعی است، قاعده ای فقهی به حساب می آید.   قواعد فقهی مفاد متفاوتی دارند. مفاد بعضی حکم ظاهری است، مثل قاعده فراغ و تجاوز. اما مفاد برخی حکم واقعی است مثل قاعده «لا تعاد» که میگوید این خلل موجب بطلان صلاة میشود و سایر خلل موجب بطلان نمیشوند، واقعا. همچنین بعضی قواعد فقهی فقط در شبهات موضوعیه جاری میشوند، مثل قاعده فراغ و تجاوز. اما برخی در مطلق شبهات، مثل قاعده لا تعاد. در بعضی قواعد فقهی نکته ثبوتی وجود دارد که قاعده بخاطر آن شکل گرفته است، مثل قاعده «لا ضرر» که به لسان حکومت اطلاقات احکام را تقیید میزند به لحاظ نکته ای ثبوتی و آن نفی ضرر در اسلام است. هکذا قاعده «فراغ و تجاوز» که به نکته اذکریت در حین انجام عمل، شکوک بعد از محل را لغو میکند. اما در بعضی قواعد فقهی صرفا یک جمع در تعبیر، سبب شکل گیری قاعده شده است. مثل قاعده «لا تعاد» که در غیر 5 مورد، اختلالات را موجب لزوم اعاده نمیداند. البته در این مطلب اختلاف است و بعضی گفته اند که نکته ای ثبوتی در غیر این 5 مورد باعث عدم لزوم اعاده شده است و آن سنت بودن سایر اجزاء و واجبات نماز است که به همین خاطر نمیتوانند موجب بطلان فریضه شوند. اما این 5 مورد، فریضه هستند (به این معنی که وجوبشان در کتاب ذکر شده است) و خلل در آنها موجب بطلان نماز میشود. این قول بنابر این استوار شده است که عبارتی که در ذیل حدیث «لا تعاد» ذکر شده است را به عنوان تعلیل تلقی کنیم.     مهم ترین مدرک این قاعده که تقریبا دلیل اصلی و انحصاری این قاعده است صحیحه زراره است که در چند باب وسائل از کتب مختلف ذکر شده است، با دو سند. عبارت صحیحه به نقل خصال این است: 7090- 14-  وَ فِي الْخِصَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ ثُمَّ قَالَ ع الْقِرَاءَةُ سُنَّةٌ وَ التَّشَهُّدُ سُنَّةٌ وَ التَّكْبِيرُ سُنَّةٌ وَ لَا يَنْقُضُ السُّنَّةُ الْفَرِيضَةَ. أَقُولُ: قَدْ عَرَفْتَ مَعْنَى السُّنَّةِ فِي مِثْلِ هَذَا. اما در نقل «من لا یحضره الفقیه» عبارت چنین است: 7427- 5- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ ثُمَّ قَالَ الْقِرَاءَةُ سُنَّةٌ وَ التَّشَهُّدُ سُنَّةٌ وَ لَا تَنْقُضُ السُّنَّةُ الْفَرِيضَةَ. که به لحاظ اینکه در عبارت فقیه، تکبیر را سنت به شمار نیاورده است، با قواعد باب نماز موافق تر است. نکته قابل ذکر دیگر این است که برخی ادعا کرده اند که اگر این قاعده را از این روایت هم مستفاد ندانیم، مضمونش با سایر ادله باب نماز قابل اثبات است و لذا این قاعده کاربردی در فقه ندارد و صرفا بیانی ارشادی است. اما صحیحی این است که در بسیاری از موارد، خلل واقع در نماز فقط از طریق این قاعده و به استناد این روایت قابل تدارک است.