eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
27.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
281 ویدیو
122 فایل
🎙 نظام اندیشه: https://mirbaqeri.ir/جاری-حکمت.html 🌐 پایگاه اینترنتی: www.mirbaqeri.ir ☎️ دفتر استاد: 02532603861 09127593462 📚️ خرید کتاب‌های استاد: 09104646212 @rasane_hekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 «توحید» به‌معنای نادیده گرفتن «اسباب» نیست؛ دنیا عالَم اسباب است. 👈 اما در ورای این اسباب، باید دست خداوند را دید و همۀ خوف و اميدمان به او باشد؛ «وَ بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي‏ وَ نقْصِي‏ وَ نفْعِي وَ ضُرِّي‏». 💥 باید از حوادث و خطرات، رهنمون شویم به‌سمت توحید. باید از شرک‌های خفیّ رهایی یابیم. 🔵 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 قرار نيست ما با موحد شدن، را رها کنيم؛ اينجا عالم اسباب است. ولي به اسباب نبايد تکيه کرد که اين باعث شرک مي‌شود. اينکه ما بر زمين تکيه داريم و سفتي آن، محل اتکاء است، نبايد ما را غافل کند و گمان کنیم که زمين ما را نگه داشته است، بلکه خداوند است که ما را نگاه داشته است. مگر همين زمين سفت نرم نشد و قارون را در خودش فرو برد؟! ما بايد همه خوف و اميدمان به خدا باشد. آيا ما اين‌گونه‌ايم؟ يا اينکه تا پول همراهمان هست آسوده‌ايم ولي امان از روز نداري و اضطراب‌هاي آن. 🔹 حضرت ابراهيم(ع) هاجر و فرزندش اسماعيل(ع) را در کوير گذاشت و رفت در حالي که آنجا هيچ خبري نبود. بيابان برهوت بود. قرآن مي‌گويد «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُون». يعني خدايا من اهل خودم را در اين بيابان غيرقابل کشت سکني دادم تا اقامه صلاة در اينجا شود؛ تو خودت دل‌هاي خوبان خودت را به سمت آنها متمايل کن (که در روايت داريم: اينها شيعيان هستند) و از ثمره و محصول آماده به آنها برسان. عجيب است! او در دل کوير ثمره کار ديگران را مي‌خواهد و البته خدا مي‌تواند. حقيقت همين است که خدا رزاق است. 🔹 ما شرک‌هاي مختلفي داريم. ترس‌هايمان را نگاهي بياندازيم! به چه چيزي احساس فقر نداريم؟! و البته عذاب‌ها و رنج‌هاي ما همه براي همين شرک‌هاست. اگر به وادی توحيد رفتيم آنجا وادي امن است «لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي‏ فَمَنْ دَخَلَهُ أَمِنَ مِنْ عَذَابِي‏». حتي ترس ما از زلزله و... از همين‌جا سرچشمه مي‌گيرد. مگر سفتي زمين ما را نگه داشته بود که حالا با لرزش آن، ما را ترس بر مي‌دارد؟! نقل شده است که در حجره‌ای که درس توحید می‌دادند لرزشی اتفاق افتاد و شاگردان فرار کردند. بعد که به درس برگشتند ديدند که استاد هیچ حرکتی نکرده و سر جای خودش نشسته و می‌گويد: برگرديد شاگردان مکتب توحيد! 🔹 بايد به رسيد و الوهيت خداوند را فقط ديد و به آن متوسل شد. لکن جدا شدن ما از اين اسباب، با ترس همراه است. اينکه عده‌اي در دنيا به پوچي و خودکشي و ... مي‌رسند به‌خاطر همين است که جداشدن اين اسباب را مي‌بينند و متوجه مي‌شوند که اين اسباب اگر کاره‌اي هم باشند مدتي کوتاهي است. لذا ترس و ياس و نااميدي آنها را فرا مي‌گيرد. لکن اينها به اين نمي‌رسند که با بريدن از اينها بايد به خدا گره خورد. يعني از سستي اين عالم به تکيه‌گاه عالم رهنمون نمي‌شوند و به او تکيه نمي‌کنند. حال ما به برکت رسول الله(ص) از رها شده‌ايم لکن در ما کم نيست. اينها که در فضاي تهديد و تحريم دشمنان اسلام مي ترسند و عقب مي نشينند به‌خاطر همين است. شرک است که فکر کنيم که دنيا رزق ما به دست قدرت‌هاست و آنها ضامن سلامتي و امنيت ما هستند. مگر از اينها کاري بر ما آيد؟! «وَ بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي‏ وَ نقْصِي‏ وَ نفْعِي وَ ضُرِّي‏». 🔹 همه گناه‌ها هم ريشه در شرک دارد که قبيح هستند. قلب مشرک است وقتي دروغ مي‌گويد. کاسب اگر دروغ مي‌گويد به‌خاطر همين است که خدا را رزاق نمي‌بيند. بايد برسيم به اينکه آب و زمين و... کاره‌اي نيستند. لذا بايد در ابتداي هر چيزي بسم الله بگوييم تا استعانت خود از اسماء الهي و خداوند را نشان دهيم و متذکر آن باشيم وگرنه غفلت است. دست زدن به مکروهات هم در درونش شرک‌هاي خفي دارد. اگر گفتند فلان چيز مکروه است و مطلوب خدا نيست چرا مي‌خوريم؟ مگر با غير آن تأمين نمي شويم؟! اگر کسي نگاه آلوده مي‌کند فکر مي‌کند در آن، نيازش مرتفع مي‌شود، لکن نگاه کنترل نشده، ما را تأمين مي‌کند يا خدا؟» ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ توحید یعنی عبور از و رسیدن به . ⚡️کسی که به اسباب مي‌کند، خدا را گم مي‌کند و بعد دنبال خدا می‌گردد. ⚡️ مُوحّد با خدا آرام است، نه با اسباب. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: اگر انسان فقرهاي خودش را نديد، است. اگر فقرهايش را ديد و کم‌کم احساس کرد که خودش می‌تواند مشکلاتش را حل کند، می‌شود. اگر فقرهايش را ديد و به اسباب ارجاع داد، می‌شود. يعني اينطور فکر کرد که اگر گرسنه شويم، غذا مي‌خوريم و سیر می‌شویم! اگر تشنه شويم، آب مي‌خوريم و رفع می‌شود. اگر خسته شويم، استراحت مي کنيم. اگر مي‌خواهيم راه برويم، پايمان را روي زمين مي‌گذاريم. اگر مي‌خواهيم حرف بزنيم، از زبانمان استفاده مي‌کنيم، اگر مي‌خواهيم گوش بدهيم از گوشمان استفاده مي‌کنيم. چنین آدم چگونه مي‌شود؟ اين آدم خاصيتش اين مي‌شود که خدا را گم مي‌کند و بقيه را پيدا مي‌کند. در روز روشن دنبال آفتاب مي‌گردد. همين است که مي‌گويد: «بيدلي در همه احوال خدا با او بود/ او نمي‌ديدش و از دور خدايا مي‌کرد». واقعاً همينطور مي‌شود. سطح فکر چنين آدمي همين است. مي‌گويد اين که زمين است، اين هم که خورشيد است، اين هم که آسمان است و مابقیِ اسباب. پس خدا کجاست؟ آدمي که به اينها تکيه مي‌کند، کم‌کم همين موارد در نظرش بزرگ مي‌شوند و خدا گم مي‌شود. و بعد او دنبال خدا مي‌گردد. چنين شخصي اگر در جيبش پول باشد، راحت است؛ اگر نباشد، مي‌ترسد. خب، چرا نترسد؟ آدمي که از دخلش مي‌خورد، طبيعي است که وقتي دخل خالي است، مي‌ترسد. اصلا مي‌شود نترسد؟! مي‌شود وقتي دخلش پر است خوشحال نباشد، آرام نباشد؟! آيا چنین شخصی است؟ آيا انبيا هم اين‌گونه بودند؟ قطعاً اينطور نيست. اينها همان شرک‌هاي خفي است. آيا انبيا اگر کنار چشمه آب بودند خيالشان راحت بود و اگر وسط بيابان گير مي کردند، مي‌ترسيدند؟ اينطور بودند؟ این ما هستیم که اينگونه هستيم. ما کنار چشمۀ آب خودمان را سيراب مي‌بينيم و وسط کوير، گرسنه و تشنه! توحيد يعني اينکه آدم بداند که فرقي بين کوير و کنار دريا نيست. خدايي که سيراب مي‌کند، يکسان در همه جا هست. همان‌طور که وسط دريا، اين خدا هست، در دل کوير هم هست. در اين حالت، ديگر . خدا که هست، ديگر هيچ مشکلي نيست. حال اگر اين‌طور نشد، انسان يک نيازش را از آب گرفت، يک نيازش را از غذا و يک نيازش را از سفتي زمين گرفت، در اين حالت، فراموش مي‌کند که خداي متعال است که آن را مهد قرار داده است. اگر خداي متعال آن را مهد قرار ندهد، مي‌بيني که از هر جنبنده‌اي، جنبان‌تر است. اگر خداي متعال زمين را سفت نکند، مي‌بيني که از آب هم شل‌تر است.» ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 دائماً باید در حالت انقطاع و اضطرار باشیم تا «غفلت» سراغ ما نیاید... «خداوند متعال کسی است که هر مخلوقی در شرایط (وقتی امیدش از اسباب، قطع می شود)، او را در می‌یابد. پس ما باید دائماً در حالت باشیم؛ یعنی دائماً مثل کسی باشیم که در کشتی نشسته و کشتی‌اش شده است؛ یا مثل فردی باشیم که در هواپیما است و شرایط اضطراری اعلام کرده‌اند. ما باید همیشه احساس کنیم که ، بیکاره است. آیا وقتی کشتی می‌شکند و می‌خواهد غرق شود، خدا غرق شده است؟! خیر! ناخدای کشتی غرق شده است. مگر تا به حال کشتی، تو را نگه می‌داشت؟! آیا فقط وقتی که کشتی می‌شکند، متوجه اضطرار خودت می‌شوی؟! ما به اسباب تکيه می‌کنيم و اسباب براي ما می‌آورد. گاهي خداوند اين اسباب را می‌بَرَد و ما خدا را پيدا می‌کنيم. خداوند مي‌فرمايد که مواظب باشيد وقتي دوباره اسباب آمد، غافل نشويد...» ☑️ @mirbaqeri