🏴 فرنگى روضهخوانى مىكند
✅ جناب شيخ محمد حسن مولوى قندهارى كه داستانهايى از ايشان ذكر شد نقل مىفرمايد كه:
▪️ پنجاه سال قبل، ۱۴ محرم منزل آقاى ضابط آستانۀ مقدس رضوى عليه السلام در عيدگاه مشهد، مرحوم مغفور شيخ محمد باقر واعظ حكايت نمود كه:
▫️ در ماه محرمى از جانب تاجرهاى ايرانى مقيم پاريس براى خواندن روضه و اقامه عزادارى دعوت شدم و رفتم. شب اول محرم يك نفر جواهرفروش فرانسوى با زوجه و پسر خود در مركز ايرانىها كه من آنجا بودم آمد و از آنها تمنّا كرد كه:
🔹 من نذرى دارم! شيخ روضهخوان خود را به اين آدرس، ده شب بياوريد كه براى من روضه بخواند.
▫️ حاضرين از من اجازه گرفتند. قبول نمودم. چون از روضۀ ايرانيها فارغ بودم، حاضرين مرا برداشته با فرانسوى به خانهاش بردند. يك مجلس روضه خواندم. هموطنان استفاده نموده و گريه كردند. فرانسوى و فاميلش مغموم و مهموم گوش مىدادند، فارسى نمىفهميدند و تقاضاى ترجمه را نمىنمودند تا شب تاسوعا به همين منوال بود.
شب عاشورا به واسطۀ اعمال مستحبه و خواندن دعاهاى وارده وزيارت ناحيۀ مقدسه، منزل فرانسوى نرفتيم. فردا آمد و ملول بود. عذر آورديم كه:
🔸 ما در شب عاشورا اعمال ويژه مذهبى داشتيم.
▫️ قانع شد و تقاضا كرد:
🔹 پس براى شب يازدهم به جاى شب گذشته بياييد تا ده شب نذر من كامل شود.
▫️ روضه كه تمام شد يكصد ليره طلا برايم آورد؛ گفتم:
🔸 قبول نمىكنم تا سبب نذر خود را نگوييد.
▫️ گفت:
🔹 محرم سال گذشته در بمبئى صندوقچۀ جواهراتم را كه تمام سرمايهام بود، دزد برد. از غصه به حد مرگ رسيدم، بيم سكته داشتم، در زير غرفۀ من جادۀ وسيع بود و مسلمانان ذوالجناح بيرون كرده سر و پاى برهنه سينه و زنجير زده عبور مىكردند، من هم از پله فرود آمده بين عزاداران مشغول عزادارى شدم، با صاحب عزا نذر كردم كه اگر به كرامت خود جواهرات سرقت شدهام را به من برساند سال آينده هرجا باشم صد ليره طلا نذر روضهخوانى را مىپردازم.
چند قدمى پيمودم شخصى پهلويم آمد با نفس تنگ و رنگ پريده، صندوقچه را به دستم داد و گريخت! حالم خوش شد، مقدارى راه رفتن را ادامه دادم و به خانهام وارد شدم. صندوقچه را باز كردم و شمردم يك دانه را هم دزد تصرف نكرده بود.
🕯 بابى انت وامى يا اباعبداللّٰه!
دوستان را كجا كنى محروم
تو كه با دشمنان نظر دارى
⬅️ داستانهای شگفت (تالیف شهید محراب آیت الله دستغیب (ره))، جلد ۱، صفحه ۲۶۰
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #توسل #داستانهای_شگفت #شهید_دستغیب #آیت_الله_مولوی_قندهاری #خودسازی #تهذیب_نفس
❇️ اهمّیت مشارکت در تمام امور خیر
☑️ آیت الله بهجت (ره):
🔸 خوب است انسان در هر کار خیری که پیش میآید و میتواند آن را انجام دهد، فرصت را مغتنم بشمارد و خود را از آن محروم ننماید.
📜 «أَحْصَلهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ» (۱)
📃 (خداوند به شماره درآورد و آنان فراموشش کردند.)
را نباید کوچک شمرد،
🚨 زیرا فردای قیامت به هر یک از آنها شدیدا محتاج خواهیم شد.
✳️ کارهای خیر و امور مهمّ،
مسأله رسیدگی به ایتام و تفقّد نسبت به شؤون آنها و لو به صورت مخفیانه،
همچنین ارسال طعام حاضر و پخته به مستحقّین، که در میان علما و مراجع سابق و نیز ائمّه ی اطهار علیهم السّلام رایج بوده است.
⬅ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۹۲
(۱). سوره ی مجادله، آیه ی ۶.
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت_ره #خودسازی #تهذیب_نفس
⚠️ روزی به همان یک نخود محتاج میشویم
☑️ آیت الله بهجت (ره):
▪️ آن مرحوم در خوابِ موافق اعتبار، گفت:
▫️ همه کارهای ما ردّ شد و مورد قبول درگاه حضرت حقّ قرارنگرفت و به ما گفتند:
🔸 « در کارها محتاط نبودی، تقلید هم نمیکردی؛ و در وقت اجتهاد نیز دقّت کافی در استنباط نداشتی،
▫️ حتّی زیارت حضرت سید الشّهدا علیه السّلام را با آن عظمت قبول نکردند و گفتند:
🔸 آن وقتی که از افراد عادی بودی زیارتت مثل دیگران و نظیرانعام و بهایم بود،و آن زمان که معرفت به حق ما پیدا کردی، برای خدا نبود و تنها برای حفظ عنوان و شخصیت خود زیارت میکردی. »
▪️ وی میگوید:
▫️ به هر حال کاملاً محکوم ملایکه شدیم، ولی مرواریدی به من دادند تا بفروشم، گفتم:
🔹 این چیست؟
▫️ گفتند:
🔸 هنگام پیاده روی به سوی زیارت کربلا خسته شده بودی، با خود گفتی:
🔷 آیا مثل منی باید پیاده برود؟!
🔸 بعد از آن فکر کردی و گفتی:
🔷 « أَلْحَمْدُللّه »
🔸 این گوهر، همان حمد میباشد.
▪️ خلاصه: انسان باید انواع و اقسام مختلف کارهای خیر را استقصا کند و از هر راهی توانست خود را در آن ثبت نام کند و لو به اندازه ی نخود باشد، که روزی به همان یک نخود محتاج میشویم.
⬅️ در محضر بهجت، جلد ۱، نکته ۹۳
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت_ره #خودسازی #تهذیب_نفس
✍️ #رسولیسم_مذهبی
@rasoolism_ir