بسم الله الرحمن الرحیم اگر ناراحتی قبلی دارید این متن را نخوانید❌ #حادثه_واقعی 🔸آرام باش، آرام باش، درست است پوست‌هایت را کندم اما مجبور بودم. مرا ببخش که تکه تکه کردمت وبا اشتیاق خوردمت خب دوستت داشتم، حالا تو درون منی همان چیزی که همیشه دوست داشتم بشود، امشب شد. 🔹پوست‌هایت را یک‌جا جمع کردم و در ظرف تمیزی گذاشته‌ام، توی خانه پخش و پلا نکردم تا وقتی مادرم می‌آید، هول و هراس نکند و نگوید چه بی‌نظم تو را خورده‌ام. یادش بخیر اولین باری که دیدمت فکر کردم حتما باید با چاقوی تیزی تو را تکه تکه کنم اما وقتی لمست کردم دیدم نه با دست هم می‌شود تو را تکه تکه کرد البته ببخش که دستانم زمخت بود. 🔸مرا ببخش کنجکاو بودم ببینم چه طعمی داری، وقتی خوردمت خیلی شیرین بودی، شیرین و آبدار، با توجه به پوست نارنجی‌ات فکر می‌کردم ترش و ملس باشی اما تو برای من شیرین بودی! البته یک‌ چیزِ تو مرا اذیت کرد، ببخشید ها اما تو دانه داشتی، درست است کم بود اما بود، خب از تو توقع نداشتم دانه‌هایت را به رخ من بکشی. 🔹حالا که خوردمت یک گوشه‌ای با افسوس نشسته‌ام و جای خالی تو خیلی حس می‌شود، دارم به این فکر می‌کنم که ظالم‌های نامرد چرا اسم تو را نارنگی گذاشته بودند در حالی که تو ای عزیزم، رنگ داشتی و آن هم چه رنگی! 🔸لذیذ بودی، برایت طلب عاقبت بخیری می‌کنم کاش جذب شوی و زود دفع نشوی، عزیزِ چروکیده‌ام مرا حلال کن، زورم به پوست کلفت‌ها نرسید و تویِ پوست نازک را میل نمودم. 🔹مواظب خودت در شکمم باش، چندی پیش قرص مبندازول خورده‌ام، دعا میکنم تاثیر کرده باشد و گیر آن راهزن‌های خبیثِ لاغر نیوفتی، از همینجا به یادت نصف لیوان آب می‌خورم تا راهت روان‌تر شود. بوس بوس ✍ #میرمهدی #به_مناسبت_ایام #شادروان_باشید 📝نوشته‌های میرمهدی @mirmahdi_arabi