#پیشنهاد_برای_مطالعه 📝 پیشنهادات #شیخ_احمد_سیگاری به میرزا کوچک خان برای تصرف تهران و قزوین ✍️ مرتضی سخایی 📆 1401/06/08 . ✅ @mirzaeihaa . . . . . . . . . #میرزا_کوچک_خان_جنگلی #میرزا_کوچک_خان #میرزا_کوچک #میرزا #نهضت_جنگل #جنگل #حسین_کسمایی #روزنامه_جنگل #حاج_احمد_کسمایی #احمد_کسمایی #خالو_قربان #خالو_قربان_هرسینی #خالو_قربان_کرد #کوچک_لشکرآرا #کوچک_لشگر_آرا #دکتر_حشمت #دکتر_ابراهیم_حشمت #حسن_خان_آلیانی #معین_الرعایا #هیئت_اتحاد_اسلام #اتحاد_اسلام #رشت #گیلان #احسان_الله_خان_دوست_دار #فخرایی #ابراهیم_فخرایی #محمد_علی_گیلک

#چهره_ها 👤 #شیخ_احمد_سیگاری دوست و هم درس میرزا کوچک خان در دوران طلبگی بود. او در رفاقت آنچنان به میرزا علاقه داشت که نام یکی از فرزندانش را «کوچک» نهاد. ☝️ هم او بود که پس از دفن سر میرزا کوچک خان در قبرستان حسن آباد تهران، با تطمیع سرعمله گورستان، سر میرزا را تحویل گرفت و با اتومبیل شخصی خود به رشت آورده و با کمک «کاس آقا حسام (خیاط)» در سلیمانداراب رشت دفن نمود. ☝️ هم او بود که در تهران با « #سید_حسن_مدرس » ارتباط داشت و در تلاش بود تا تهران به دست میرزا و یارانش فتح شود اما دشمنانی نیز داشت که مانع از اتحاد و پیوستگی دائم و همیشگی این دو یار قدیمی می شدند. شیخ احمد سیگاری در تهران در گذشت و در #ابن_بابویه به خاک سپرده شد. ♻️ پست مرتبط: 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/209 ✅ @mirzaeihaa . . . . . . . . . #میرزا_کوچک_خان_جنگلی #میرزا_کوچک_خان #میرزا_کوچک #نهضت_جنگل #کسما #روزنامه_جنگل #حاج_احمد_کسمایی #خالو_قربان #کوچک_لشکرآرا #دکتر_حشمت #دکتر_ابراهیم_حشمت #حسن_خان_آلیانی #معین_الرعایا #هیئت_اتحاد_اسلام #اتحاد_اسلام #رشت #گیلان #فخرایی #ابراهیم_فخرایی #محمد_علی_گیلک

کنگره میرزا کوچک‌خان و ظلم خسرو معتضد به حسن خان آلیانی 🔽🔽 خسرو معتضد که یکی از سخنرانان کنگره میرزا کوچک خان در سالن همایش های برج میلاد بود و انتظار می رفت بر خلاف سایر سخنرانان که از اهالی سیاست و مدیریت بودند صحبت های عمیق تر و دقیق تر از ماجرای جنگل بیان کند .شروع خوبی داشت و ادامه اش هم خوب بود اما پایان بسیار بدی داشت که مشخص شد کتاب جنگل را تا آخر و مستند و دقیق نخوانده است . معتضد با اشاره به شکست نهضت و فرار میرزا ادعا کرد که میرزا توسط یکی از رعایای حسن خان کیش دره ای سر بریده شد . چنانکه همه دانند و پیداست سر میرزا توسط رضا اسکستانی از قریه اسکستان خلخال و ظاهراً به دستور خالو قربان بریده شده است. علی علیزاده ازبری

ما برای وصل کردن آمدیم / نِی برای فصل کردن آمدیم بر کسی پوشیده نیست که بخش اعظمی از شرکت کنندگان در اجلاسیه تهران کنگره بین المللی میرزا کوچک خان جنگلی، تالشی هایی بودند که با تلاش و پیگیری جناب آقای دکتر طالع در همایش حضور یافتند. و حالا در این همایش، به اسطوره تالشیِ نهضت جنگل یعنی حسن خان آلیانی تهمتی بی پایه و اساس زده شد. البته در دمیدن به آتش این وارونه نمایی ها ، #پژوهشگران_پان_اندیش و #نویسندگان_پانفکر مقصرترند. چرا که دکتر معتضد از نگاه پانی اکثر پژوهشگران و مورخان پانی نهضت جنگل بی خبر است و پشت صحنه نگارشات پانها را نمی داند. محض اطلاع دکتر معتضد و دوستان محترمی که این همایش را برگزار کردند که البته منظور و نیتی جز #خیر نداشتند و ما به این مساله واقفیم تالشها با وفا ترین یاران میرزا کوچک خان و جزو محافظان حقیقی آن مرحوم بودند. این وارونه نمایی ها نتیجه ای جز بد بینی به اصل نظام جمهوری اسلامی نداشته و ندارد ... بیاییم قهرمانهای حقیقی نهضت جنگل را بستاییم و از قهرمان سازیهای هالیوودی دست برداریم ... معذرت خواهی رسمی دکتر معتضد از تمامی تالشهای غیور و وطن دوست کمترین خواسته ای است که انشاء الله انتظار تحققش را داریم دکتر خسرو معتضد چه گفت؟👇 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/211 میرزایی ها 10/06/1401

#تلنگر 📌 #شهادت و #ترور_شخصیت #حسن_خان_آلیانی ( #معین_الرعایا ) توسط دو برادر ؛ « #حبیب_الله_مهرنوش » و « #محمد_صادق_مهرنوش » 🔸 17 خرداد 1305 خورشیدی، حسن خان آلیانی در دهنه سر نرگستان با شلیک مستقیم تیر به سرش ترور می شود. او را علیرغم میل باطنی به مریضخانه تیپ مستقل شمال یعنی به « خانه آوادیس » (محل فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر رشت در خیابان سعدی) می فرستند. 🔸 استوار حبیب الله مهرنوش، در آن مریضخانه شاغل بود. او به دستور سرتیپ فضل الله زاهدی، پمادی را که با آن سر تیر خورده حسن خان را پانسمان می کردند سَمّی نمود. پانسمان با پماد سَمّی شده نهایتاً کار خودش را کرد و پس از پنج روز یعنی در 22 خرداد 1305 حسن خان آلیانی ملقب به معین الرعایا به شهادت می رسد. 🔸 نزدیک به بیست سال بعد، برادرِ استوار حبیب الله مهرنوش یعنی «محمد صادق مهرنوش» نیز اولین کسی بود که در کتابش «تاریخ جنگل» اتهام راهزنی و دزدی به حسن خان آلیانی زد. 🔸 استوار حبیب الله مهرنوش او را حذف فیزیکی و برادرش محمد صادق مهرنوش او را ترور شخصیت نمودند. ♻️ پست مرتبط: 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/212 ✅ @mirzaeihaa

نگاهی به همایش "در میلاد"،در ۹شهریور۱۴۰۱ 👤 دکتر فریدون شایسته 📆 1401/06/10 📌 خاطر نشان سازم که برگزارکننده مراسم در برج میلاد،وزارت فرهنگ و ارشاد بودنه اداره کل فرهنگ و ارشاد استان. 👈 برهمین پایه،قرار شده بودکه شد،دراین گردهم آیی،مقامات سیاسی کشوری واستانی،دارای تریبون شوندکه شدند.واقعیت تلخی در جهان سوم،بر رفتار رجال سیاسی حاکم است که خودرا مدیر و مدبر،می دانند.کسی منتظر آن نبود که استاندار گیلان و مهمان ویژه همایش،نقال وراوی رویدادهای تاریخی دوره معاصر رسانه های رسمی سیاسی کشور،پیرامون نهضت جنگل سخن بگویند. 👈 معمولا آن چه که در کشورهای پیشرفته،اجرا می شود آن است که رجال سیاسی،به رشته های علمی ورود نمی کنند ودر آن حوزه،خودرا صاحب نظر نمی دانند وبه ساحت علم‌ و تحقیق،احترام می گذارند وبه اهل فرهنگ وهنر،ازاین جهت که وارد حوزه تخصصی آنان نمی شوند،عملا،احترام می نهند واین گونه،تقدیر شان می نمایند. امیدوارم عنقریب به گونه ای رفتار شودکه "بوریا باف"،فقط درکارگاه"حصیربافی"،بماند وبه "کارگاه حریر"،کسانی بروند که "حریرباف"،باشند. 👈 سخنرانی استاندار محترم گیلان"ازروی نوشته"،که باغلط خوانی مدام،فاقد اصالت وشتاب همراه بود را،"جناب معتضد"،که سر رشته ای درعلم تاریخ ندارد و در تمامی حوزه های تاریخی،به برکت صداوسیما،افاضه می فرماید،درحالی که دراین حوزه ها،نه کتاب ومقاله،بلکه،حتی"یک صفحه یادداشت"،ندارد،فقط در کشورهای همردیف ما، در جهان سوم،معمولا،رایج ومستمراست.آیا تا کنون شده است که مقامات سیاسی آمریکا واروپا،درجایی،درباره"کنگره وین"و"کشتار سن بارتلمی"و "شورش پوگاچف"،و.....درجمعی سخن گفته باشند؟خیر.من سراغ ندارم..... 👈 نگاه انتقادی مخاطبان ارجمند که تا کنون ارائه شده است،یقینا تنها ازسوی مردم نجیب واهل فضل گیلان،بایسته است که خود،درست می اندیشند ودارای نگاه انتقادی،می باشند.قطعا،در تداوم برنامه های"کنگره میرزا،رفته رفته افاضات اهل سیاست درحوزه تخصصی،که خود تخصصی درآن ندارند،به شدت فروکش کرده و با نگاه تیزبین مخاطبان گیلانی،مجالی برای عرض اندام نخواهد داشت. 👈 باید یاد بگیریم که امروزه کارهای تخصصی رابه افراد صاحب تخصص ارجاع می دهند.باید چشم خرد را باز کنیم که دوره،اوستاهای محلی گذشته است که همزمان ۳کار"اصلاح سروصورت،انجام سنت پسران و درآوردن دندان"،را به تنهایی وبه وضعیت دهشتناک انجام می دادند.به کشورهای متمدن و پیشرفته نه ،حداقل به کشورهای همسایه مان،اگر نگاهی بیافکنیم،آنان،برای ما حرف هایی برای گفتن دارند! میرزایی ها 🙏✅ @mirzaeihaa

🎬 #تلنگر ما برای وصل کردن آمدیم / نِی برای فصل کردن آمدیم #خسرو_معتضد در مورد حسن خان آلیانی (معین الرعایا) #اسطوره_تالشی_نهضت_جنگل چه گفت؟! 🙏✅ @mirzaeihaa

مطلب را به مدیرکل ارشاد یادداشت دادم جناب فلاحتی امام جمعه رشت هم متن منو خواند شدیدا عصبانی شد ایشان شانس آوردبعدازسخنرانی سریعاسالن را ترک کرد وگرنه برنامه تندی برایش داشتم دوستان ارشاد گیلان هم خیلی عصبانی بودند. بنا به گفته اساتید تاریخ حاضر در جلسه ایشان را یک تحلیلگرتاریخی دروغگومعرفی میکنند . سرشام درتعدادی ازجمع دوستان ارشاد گیلان و برخی از قلمبدستان درمورد شخصیت حسن خان صحبت کردمم دکتر مرتضی طالع ماسوله

نقدی مختصر بر سخنان پایانی خسرو معتضد در مورد معین الرعایا طرح چند سوال؟ آیا سر میرزا کوچک توسط رعایای :معین الرعایا" بریده شد؟ آیا سخنان معتضد تخریب قوم تالش محسوب میشود؟ از آنجا که در آن همایش شخصا حضور داشتم وهمیشه روایتهای تاریخی استاد معتضد را به دور از نگاه سیاسی رصد میکردم وهمیشه تلاش و پشتکار اورا تحسین کرده ام اما دیروز روایت بریدن سر میرزا کوچک توسط رعایای"معین الرعایا" خاطرم را آزرده کرد با خود اندیشیدم شاید فقط یک اشتباه کوچک بوده واز آنجا که رضا اسکستانی(کسی که سر میرزا را از تن جدا کرد) که خود فرستاده "امیر مقتدر تالش" بوده ، یقینا استاد معتضد ما بین اسم امیر مقتدر تالش ومعین الرعایا اشتباه کرده است که یقینا هم فقط یک اشتباه بوده است اما یادمان باشد که یک اشتباه کوچک برای شخصی بزرگ مانند معتضد که بعدها بسیاری از نویسندگان از او استناد خواهند کرد گناه نابخشودنی وغیر قابل اغماضی میباشد . اما در مقابل هرگز اشتباه ایشان را تخریب قوم تالش نمیدانم چرا که اگر هم بجای معین الرعایا از نام مقتدر تالش استفاده میکرد باز هم میتوانست این شبهه ایجاد شود ... در پایان دوستان را دعوت به خواندن مقاله اینجانب با عنوان"معین الرعایا بازوی پر توان نهضت" که در بهمن ماه ۱۴۰۰، شماره ۱۵۸چاپ شده در ماهنامه تالش میکنم که جوابگوی بسیاری از شبهات وسوالها در مورد این بزرگمرد میباشد دانلود و مطالعه مقاله در لینک زیر : 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/218 تقدیم احترام مجید جدی کاس احمدانی#فومن

#پیشنهاد_برای_مطالعه 📝 حسن خان آلیانی، بازوی قدرتمند نهضت جنگل ✍️ مجید جدی کاس احمدانی 📄 ماهنامه تالش ، سال هجدهم ، شماره 158، صص 7-11 📆 بهمن 1400 ✅ @mirzaeihaa . . . . . . . . . #میرزا_کوچک_خان_جنگلی #میرزا_کوچک_خان #میرزا_کوچک #میرزا #نهضت_جنگل #حسین_کسمایی #روزنامه_جنگل #حاج_احمد_کسمایی #احمد_کسمایی #خالو_قربان #خالو_قربان_هرسینی #خالو_قربان_کرد #کوچک_لشکرآرا #کوچک_لشگر_آرا #دکتر_حشمت #دکتر_ابراهیم_حشمت #حسن_خان_آلیانی #معین_الرعایا #هیئت_اتحاد_اسلام #اتحاد_اسلام #رشت #گیلان #احسان_الله_خان_دوست_دار #فخرایی #ابراهیم_فخرایی #محمد_علی_گیلک

🔺️ در روایت وقایع، بسیار دقیق باشیم تا از صداقت دور نشویم سلام بر آقای سخائی عزیز ✍ خدا قوت به تلاشهای خستگی ناپذیر شما در موضوع بسیار مهم شناخت و شناساندن روایت مستند بخشی از تاریخ معاصر ایران به نام "نهضت میرزاکوچک جنگلی" یادداشت پژوهشگر محترم آقای مجید جدی با عنوان " نقدی مختصر بر سخنان پایانی خسرو معتضد در مورد معین الرعایا" را مطالعه کردم که نوشته بودند: ((طرح چند سوال؟ آیا سر میرزا کوچک توسط رعایای "معین الرعایا" بریده شد؟ آیا سخنان معتضد تخریب قوم تالش محسوب میشود؟ از آنجا که در آن همایش شخصا حضور داشتم و همیشه روایتهای تاریخی استاد معتضد را به دور از نگاه سیاسی رصد می کردم و همیشه تلاش و پشتکار او را تحسین کرده ام اما دیروز روایت بریدن سر میرزا کوچک توسط رعایای "معین الرعایا" خاطرم را آزرده کرد. با خود اندیشیدم شاید فقط یک اشتباه کوچک بوده و از آنجا که رضا اسکستانی (کسی که سر میرزا را از تن جدا کرد) که خود فرستاده "امیر مقتدر تالش" بوده، یقینا استاد معتضد ما بین اسم "امیر مقتدر تالش" و "معین الرعایا" اشتباه کرده است که یقینا هم فقط یک اشتباه بوده است. اما یادمان باشد که یک اشتباه کوچک برای شخصی بزرگ مانند معتضد که بعدها بسیاری از نویسندگان از او استناد خواهند کرد گناه نابخشودنی وغیر قابل اغماضی میباشد. اما در مقابل هرگز اشتباه ایشان را تخریب قوم تالش نمیدانم چرا که اگر هم بجای معین الرعایا از نام مقتدر تالش استفاده میکرد باز هم میتوانست این شبهه ایجاد شود ...)) بنده هم در این موضوع با آقای جدی کاس احمدانی موافقم و باید در تکمیل یادداشت ایشان عرض کنم: به نظر می رسد آقای معتضد در روایت "بریدن سر سردار بزرگ جنگل" مرتکب یک اشتباه لفظی اما اشتباهی مهم شد. همانجا بلافاصله به جوان همراهم که پیش من نشسته بود ضمن توضیحاتی گفتم: آقای معتضد سهوا بجای "ضرغام السلطنه امیر مقتدر"، نام "معین الرعایا" را برد و شما روایت آقای معتضد و نام "معین الرعایا" را از ذهن خود پاک و "سردار مقتدر" را جایگزین کن. از فاصله ی نسبتا نزدیکی دیدم یکی از محققان محلی فرهنگ عامه ماسالی به آقای معتضد احتمالا این موضوع را گوشزد کرد ... شنیدم برخی گفتند او دروغگوست! ضمن احترام و تواضع نسبت به صاحب نظران محترم، به نظر نمی رسد اینطور باشد! اگر اینگونه باشد و اینطوری اظهار نظر کنیم پس بقیه حرفهایی که در شرح وقایع نهضت جنگل و شخص شهید میرزا کوچک گفت هم دارای اشکال میشود در حالیکه چنین نیست. کاش یکی از پژوهشگران طی یادداشتی محترمانه، موضوع را به اطلاع آقای معتضد می رساند تا وی قبل از ترک جایگاه سخنرانی و در همان مجلس گفتارش را اصلاح می کرد. وگرنه سزاوار این بود، مسئولین محترم کنگره، همانجا به آقای معتضد یادآور می شدند تا وی نیز در همان مجلس اشتباهش را به یک شکلی اصلاح و جبران کند. البته پیشنهاد این است تا بیش از این دیر نشده، کاش مسئولان محترم کنگره ملی میرزاکوچک جنگلی، این حاشیه مهم پیش آمده را اصلاح و جبران و اعلان کنند. ✍ #قربان_صحرائی_چاله_سرائی قم مقدس ۱۴۰۱/۰۶/۱۰

🔺️ در روایت وقایع، بسیار دقیق باشیم تا از صداقت دور نشویم سلام بر آقای سخائی عزیز ✍ خدا قوت به تلاشهای خستگی ناپذیر شما در موضوع بسیار مهم شناخت و شناساندن روایت مستند بخشی از تاریخ معاصر ایران به نام "نهضت میرزاکوچک جنگلی" یادداشت پژوهشگر محترم آقای مجید جدی با عنوان " نقدی مختصر بر سخنان پایانی خسرو معتضد در مورد معین الرعایا" را مطالعه کردم که نوشته بودند: ((طرح چند سوال؟ آیا سر میرزا کوچک توسط رعایای "معین الرعایا" بریده شد؟ آیا سخنان معتضد تخریب قوم تالش محسوب میشود؟ از آنجا که در آن همایش شخصا حضور داشتم و همیشه روایتهای تاریخی استاد معتضد را به دور از نگاه سیاسی رصد می کردم و همیشه تلاش و پشتکار او را تحسین کرده ام اما دیروز روایت بریدن سر میرزا کوچک توسط رعایای "معین الرعایا" خاطرم را آزرده کرد. با خود اندیشیدم شاید فقط یک اشتباه کوچک بوده و از آنجا که رضا اسکستانی (کسی که سر میرزا را از تن جدا کرد) که خود فرستاده "امیر مقتدر تالش" بوده، یقینا استاد معتضد ما بین اسم "امیر مقتدر تالش" و "معین الرعایا" اشتباه کرده است که یقینا هم فقط یک اشتباه بوده است. اما یادمان باشد که یک اشتباه کوچک برای شخصی بزرگ مانند معتضد که بعدها بسیاری از نویسندگان از او استناد خواهند کرد گناه نابخشودنی وغیر قابل اغماضی میباشد. اما در مقابل هرگز اشتباه ایشان را تخریب قوم تالش نمیدانم چرا که اگر هم بجای معین الرعایا از نام مقتدر تالش استفاده میکرد باز هم میتوانست این شبهه ایجاد شود ...)) بنده هم در این موضوع با آقای جدی کاس احمدانی موافقم و باید در تکمیل یادداشت ایشان عرض کنم: به نظر می رسد آقای معتضد در روایت "بریدن سر سردار بزرگ جنگل" مرتکب یک اشتباه لفظی اما اشتباهی مهم شد. همانجا بلافاصله به جوان همراهم که پیش من نشسته بود ضمن توضیحاتی گفتم: آقای معتضد سهوا بجای "ضرغام السلطنه امیر مقتدر"، نام "معین الرعایا" را برد و شما روایت آقای معتضد و نام "معین الرعایا" را از ذهن خود پاک و "سردار مقتدر" را جایگزین کن. از فاصله ی نسبتا نزدیکی دیدم یکی از محققان محلی فرهنگ عامه ماسالی به آقای معتضد احتمالا این موضوع را گوشزد کرد ... شنیدم برخی گفتند او دروغگوست! ضمن احترام و تواضع نسبت به صاحب نظران محترم، به نظر نمی رسد اینطور باشد! اگر اینگونه باشد و اینطوری اظهار نظر کنیم پس بقیه حرفهایی که در شرح وقایع نهضت جنگل و شخص شهید میرزا کوچک گفت هم دارای اشکال میشود در حالیکه چنین نیست. کاش یکی از پژوهشگران طی یادداشتی محترمانه، موضوع را به اطلاع آقای معتضد می رساند تا وی قبل از ترک جایگاه سخنرانی و در همان مجلس گفتارش را اصلاح می کرد. وگرنه سزاوار این بود، مسئولین محترم کنگره، همانجا به آقای معتضد یادآور می شدند تا وی نیز در همان مجلس اشتباهش را به یک شکلی اصلاح و جبران کند. البته پیشنهاد این است تا بیش از این دیر نشده، کاش مسئولان محترم کنگره ملی میرزاکوچک جنگلی، این حاشیه مهم پیش آمده را اصلاح و جبران و اعلان کنند. ✍ #قربان_صحرائی_چاله_سرائی قم مقدس ۱۴۰۱/۰۶/۱۰ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔵 اجلاسيه کنگره ملي ميرزاکوچک جنگلي 🔶 تهران، برج ميلاد 🗓 نهم شهريور يکهزار و چهارصد و يک 🌿🌺🌿🌺🌿 #سردار_جنگل #ميرزاکوچک_خان_جنگلي 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌷 🔰 🆔 @sahranevesht

. #تلنگر #خسرو_معتضد . آقای معتضد شما بی تقصیرید. ایکاش می توانستیم یک جلد کتاب (نهضت جنگل و معین الرعایا) به نویسندگی دکتر شاهپور آلیانی (نوه حسن خان آلیانی) و ویراستاری دکتر علی رفیعی جیردهی که در انتشارات میشا در #تهران چاپ و منتشر شده را به شما هدیه بدهیم... . می بینید که همه کتابی را تبیلغ کرده اند حتی کتاب مهرنوش را که تازه دو سه سال است به بازار آمده اِلّا تنها کتابی که نگاه تالشی به نهضت جنگل دارد. می دانید چرا؟! چونکه هر کسی آن کتاب را می خواند تبدیل به انسان منصفی خواهد شد و تحلیلش به وقایع جنگل، رنگ و بوی صداقت می گیرد . کنگره بین المللی میرزا کوچک خان جنگلی (اجلاسیه تهران) در نهم شهریور 1401 در #برج_میلاد تهران برگزار گردید و اینجا همانجاست و همانروز .... . راستی یادم رفت بگویم : حسن خان کیش دره‌ای ابتدا در سلیمانداراب رشت دفن شده بود اما بعدها ، توسط اقوامش ، باقیمانده جسد ایشان به نجف منتقل و در وادی السلام دفن گردید. ♻️ پست مربط : 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/215 @mirzaeihaa

سلام و سپاس اقای سخایی عزیز بنده دیروز در همایش بودم برگزاری این کنگره با راهبری مستقیم وزارت ارشاد بود و که زمینه سازی و ایجاد هماهنگی های مشارکت مردم و سایر تمهیدات با اداره کل ارشاد گیلان و ستاد سیاست گذاری آن در گیلان بوده است حتی انتخاب سخنران ها نیز از طریق مقام عالی وزارت چیدمان شده بود پس بنابراین نباید انتطار داشت که به آنچه که دلخواه و مصلحت و نیز توانمندی های گیلان در معرض نمایش و گفته شود ونکته اینکه بیان سیر تطور قتل یا شهادت میرزا توسط یاران حسن خان جنگلی نیز توسط اقای خسرو معتصد خلاق واقع بود چون که آنچه که قبلا خدمت شما عرض کردم براساس نقل دو تن از یاران سه ساری میرزا حسن خان از میرزا خواهش و اصرار کرد که این مسیر را نرود یا صبر کند یا اینکه باهم در روستای کیش دره الیان برای مدتی مخفی بشوند که در نهایت میرزا ادامه مسیر را انتخاب کرد و حسن خان هم به مدت یک ماه در طویله ای در روستای کیش دره الیان مخفی شد و در نهایت خودش را تسلیم کرد اما گفته استاد خسرو معتصد خلاف گفته و منابع تاریخی است به اینکه دلیل که هوا انقدر یخبندان بود که فقط میرزا و کاوک در آن برف ادامه مسیر دادند و حداقل بنده در هیچ منابعی ندیده و نخواندم که یاران حسن خان قاتل میرزا باشند و این بزرگترین اجحاف در حق سردار بود محمدرضا عارفی راد

هوالحق ؛باسلام به همه دوستان ویاوران میرزا کوچک خان مظلوم بویژه اعضاء محترم مرکز بازشناسی نهضت جنگل استادان مهندس روبرت واهانیان؛دکتر فریدون شایسته؛ مهندس صالحی؛ شکوهی راد ؛کشاورز؛ کریمیان؛ دکترلواسانی؛ دکترموسوی ودکتر پناهی و و ازاینکه عالمانه به کنگره تشریفاتی اقایانی که دریکصدویکمین سال شهادت میرزا ویاورانش دومتولی ازیک جنس برگزارکننده اش یعنی وزارت ارشاد. ازتهران واداره ارشاد اسلامی ازرشت گرداننده اش بودند بامهمانان منتخب وبااستفاده ازمتن عربی(الموتمرالعالمی لتکریم المجاهد الشهید المرزاکوشکخان الجلجلیnation congress mirzakouchakkhan jangaliکنگره ملی میرزا کوچک جنگلی) اطهارنظر فرموده اید به سهم خودکه ار32 سال گذشته باهمکاری شما وبرخی استادان مرحوم که ازسال 1368 شروع کرده ایم وبیش ازصدکتاب ومقاله دردبیرخانه مرکز بازشناسی نهضت جنگل موجود است البته کنگره بازی بااین طمطراق ازکسی که کباده وزیر فرهنگی میزند ودربنیاد وسازمان فرهنگ وارتباطات زیر مجموعه وزارتخانه مشغول بوده ودردولت12 بعلاوه یک پرگوترین هیات دولت است جای تامل دارد که حتی پوستری که امضای وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی را داراست نخوانده است کلمات بکاررفته بالغات عربی وانگلیسی khanوکوشکخان دارد ولی درمتن فارسی را از جهت پوپولیستی (خان) راننوشته ویا خطاط کیهانی بوده وباخوانین مشکل داشته است. عزیزان (می دیله گب دره گفتن نتانم. می چومه خواب دره خوفتن نتانم) کوچک ترین محمد حسن اصغرنیا؛ مسول مرکزبازشناسی نهضت جنگل؛پنجشنبه 10 شهریور1401

تصویر از سمت چپ نشسته محمدخان سالارشجاع

باسلام ودرود ها محضر دوستان ارجمند بویژه آقای مرتضی عزیز خدمت دوستان گرامی عرض شود که بعضی وقتها تاریخ رشته سر در گمی دارد واما جناب معتضداصلا کتاب نهضت جنگل ‌ وتاریخ گیلان را مطالعه نکرده ‌هیچ سر رشته ای هم در این زمینه نداشته وندارد.... ؟!! خوب بگذریم تصویرسمت راست نشسته :نصرت الله خان سردار مقتدر حاکم خمسه طوالش دوره نهضت جنگل بودو درسال ۱۳۰۱ درگذشت و سمت چپ نشسته برادرش: محمد خان سالار شجاع. همان خان مستبد تالش است که با نفراتش میرزا کوچک را تعقیب کرد و بعد از اینکه به او خبر رسید میرزا درگردنه گیلوان خلخال در زیر انبوهی از برف پیدا شده، خودش را به خانقاه گیلوان رساند و به رضا اسکستانی دستورداد تا سر یخ زده میرزا را بریده وخانواده قربان کورد هرسینی برای پیشخدمتی به تهران آورد . تا اینکه روزگار چرخید، محمدخان سالار شجاع این خان کینه توز در سال ۱۳۱۰ خورشیدی کشته شد. دوستان ارجمند مهرتان مستدام اکبری

فرخ جنگلی و یادی از جنگلی ها حسن خان و داستان آن هفت تفنگ دار آخری ملاقات و مصاحبه با مردی از تبار جنگل می توند جذاب و هیجان انگیز باشد .برای تحریک این هیجان عصر یک روز بارانی و سرد پاییزی به ملاقات فرخ جنگلی در منزل وی واقع در روستای زیده فومن می رویم.فرخ جنگلی متولد 1317 یعنی هفده سال پس از شهادت میرزا به دنیا آمده است.اوفرزند میرزا رحیم خان کوچک ترین برادر میرزا کوچک خان و نوه دختری حسن خان آلیانی معروف به معین الرعایا می باشد.در حال حاضر وی نزدیک ترین فرد به جنگلی ها می باشد. سینه وی پر است از خاطرات دور و نزدیک از معامله ای که با میرزا و خانواده ی او شد چه در دوران مبارزه و حیات و چه پس از شهادت میرزا .از رابطه سیاسی و نسبی بین میرزا و حسن خان و زندگی و سرنوشت حسن خان چه زمان حیات میرزا و چه بعد از شکست نهضت و چه پس از ترور حسن خان. وی با اذعان به این نکته که پایه اصلی حکومت صداقت با مردم است . معتقد است که جنگل فقط یک نفر نبود مابقی نباید فراموش شوند.شخصیت های تاثیر گذار دیگر مثل حسن خان ،نعمت الله خان،گائوک ،میرزا رحیم خان،کسمایی،فخرایی ،مشت علی شاه چمثخالی وحسن خان آلیانی ملقب به معین الرعایا که شاید شخصیت و نقش وی در نهضت همواره و تعمداً مورد غفلت واقع شده است. از ادعاهای جالب فرخ جنگی این است که میرزا از طرف علما برای قیام ماموریت داشته که این ادعا باید از طرف تاریخ نگاران و تجلیل گران تاریخی مورد مداقه و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. از او می خواهیم که ازمیرزا و خانواده او بگوید. میرزا بزرگ پدر میرزا کوچک خان شش فرزند داشته است سه پسر با نامهای میرزا محمد علی ،(یونس )میرزا کوچک و میرزا رحیم و سه نفر از فرزندان وی هم دختر بودند. میرزا رحیم خان پدرم درویش مسلک بود پس از شکست نهضت با شمایل درویشی ، عبا و عمامه به اطراف تهران و شاه عبدالعظیم می رود مدتها آنجا می ماند پس از آرام تر شدن اوضاع به رشت برگشته در کلاشم زندگی می کند. بعد ها مدتی هم حاکم ماسوله میشود.تا اینکه در دهه 40 از دنیا می رود. میرزا کوچک خان چشمانی بسیار نافذ داشته تا حدی که رضا شاه به نماینده خود که به ملاقات او می رود سفارش می کند هنگام مکالمه با میرزا به چشمان او خیره نشده و چشم به زمین بدوزدتا تحت تاثیر قرار نگیرد.همانطور که همه میدانند پس از فرستادن سر میرزا به تهران و نزد سردار سپه او دستور می دهد که سر را در دفن نمایند اما یکی از علاقمندان سر را ازمتولی گورستان تحویل گرفته به رشت آورده و در سلیمانداراب دفن می نماید. بدن بی سر او هم بعد از تبعید رضا شاه از خانقاه به رشت آورده شده و به سر او ملحق می شود.مزار میرزا در گذشته چهار دیواری آهنی داشته است.خواهر میرزا با خود میرزا در یک مزار هستند. اغلب آثار میرزا مانند دست نوشته ها و نامه ها ،مهر و...ازبین رفته یا دراختیار ما نیست. مابقی مدارک جنگل در دست برادر بزرگتر من بود که فوت شده است .دست نوشته داریم از میرزا که اختیار خانه میرزا در استاد سرای رشت را به پدرم داده بود. ازچگونگی پیوستن حسن خان به نهضت جنگل بگویید؟ میرزا پس از علم کردن بساط قیام در رشت با مشورت دیگران پی می برد که برای رسیدن به مقصود باید راه مبارزه مسلحانه و پارتیزانی را در پیش گیرد .میرزا که در سه جبهه روس ها ، انگلیسی ها و دولت مرکزی در حال مبارزه بود باید این شیوه را بر می گزید . او برای تحقق این امر رو به حسن خان می آورد حسن خان هم مالک بوده و هم ایل داشته است. در ملاقاتی که بین میرزا و حسن خان در محل امام زاده عبدالله کلرم اتفاق می افتد پیمان آن دو برقرار می گردد و با ازدواج پدرمن و دختر حسن خان این پیوند مستحکم تر می گردد. از او خواستیم که از حسن خان بیشتر بگوید. حسن خان مردی مبارز، آزادیخواه ،رئوف ومهربان با رعیت بود و به همین دلیل به تقاضای نصرت السلطنه حاکم گیلان از طرف مظفرالدین شاه لقب معین الرعایا گرفته بود. گرچه حسن خان کم سواد بود اما بسیار خوش فکر بوده ودر طراحی و اجرای امور عمرانی بسیار موفق بوده است. یکی از یادگارهای وی طراحی و اجرای جاده ماسوله بوده که با تقسیم کار بین کدخداهای روستاهای مسیر جاده را بدون ابزار مهندسی و به درستی به ماسوله کشیده است این جاده تا کسما هم ادامه داشته است. در ضمن حسن خان بسیار مقتدر و برعکس میرزا که مذهبی و آدمی دل رحم و مهربان بود و بارها با دشمن مدارا میکرد ،حسن خان سخت گیر بود و مدارا با دشمن را مناسب نمیدانست. حسن خان قبل از ماجرای جنگل به دلایلی از ایل قهر کرده به زیارت عتبات عالیات در عراق رفته و نهایتاً در کاظمین اقامت می گزیند .

در آنجا به تجارت روی آورده و نقل کرده اند که خانه ای بزرگ در آن شهر بنا می کند.تا اینکه بزرگان آلیان برای برگرداندن او به عراق می روند و او را برای سرپرستی ایل و کمک به آنها و رهایی از دست دزدان و راهزنان و متجاوزان دو باره با احترام به ریاست ایل آلیان می نشانند. حاصل ازدواج حسن خان با بی بی خانم که دختر عموی او بود سه دختر بوده است . سکینه خانم همسر میرزا نعمت الله خان مادر دکتر شاهپور الیانی ساکن آلمان و رقیه خانم همسر میرزا رحیم خان و مادر بنده و دختر دیگری که که ناقص بود. مادر و خاله های من در گورستان کلرم مدفون هستند.در ضمن حسن خان زن دومی از خاندان مغیثی ها در رشت گرفته بود که از او یک دختر به نام معین دخت داشت. به چه علت میرزا پس ازنا امیدی از جنگل می خواست به خانقاه برود؟ میرزا قصد داشت برای ملاقات و پناه بردن به عظمت خانم که در آن منطقه فرد قدرتمندی بود برود .ظاهراً رابطه ی عاطفی نیز بین آن دو برقرار بوده است.شاید کشش عشق بوده است . میرزاآنچنان که ما اطلاع داریم و از مادرم شنیده ام زنی صیغه ای در اشکلن داشته و در جواب درخواست اهالی منزل جهت آشنایی با او امتناع کرده و گفته شما هم شان نیستید.میرزا هیچ فرزندی نداشته گرچه بعد از انقلاب چند نفر ادعا کردند که فرزند میرزا هستند اما حتی یکی در میانده ادعا کرده بود که فرزند میرزا هست و مردم برایش خانه ای هم میسازند.فرد دیگری (کوچک لشکر آرا) هم ادعای فرزندی میرزا را داشت و خانوده هم برای روشن شدن موضوع از او دعوت کردند اما او هیچ وقت برای اثبات ادعای خود نیامد. از آخرین ملاقات میرزا و حسن خان و علت جدایی آنها بگویید. در این مورد نقل قول ها زیاد است. گرچه نقل قول پسر خاله ی وی در کتاب نهضت جنگل و معین ارعایا چیز دیگری هست اما او نوشته های دکتر شاهپور آلیانی را چندان مستند نمی داند . می گوید که شاید همدیگر را گم کردند یا نقل قولهای دیگراما نقل خود را اینگونه بیان می کند . ازمادر خود و نیز شخصی که اسمش را فراموش کرده و می گوید دایی مهندس موسوی رهپیما بوده است نقل می کند (این شخص میرزا احمد واقعی،آجودان مخصوص میرزا مدفون در گورستان گوشلوندان بوده است ). فرخ جنگلی می گوید: اصلا آخرین ملاقاتی در بین نبود . درگیر و دار جنگ و فرار از دست سربازان رضا خان آنها با هم بوده اند تا اینکه تعدادشان به هفت نفر میرسد (میرزا، حسن خان، گائوک آلمانی که مسلمان شده و اسم خود را به هوشنگ تغییر داده بود. ،نعمت الله خان(داماد حسن خان)،واقعی ، ،ملاجعفر(منشی و کسی که همیشه کیف مدارک او را حمل می کرد) و نفر هفتمی که اسمش را به خاطر ندارد. نعمت الله خان بین راه سنگر می گیرد تا قزاق ها را معطل نماید .ظاهراً تا ساعتی موفق می شود اما توسط کبلا نقره(کربلایی نقره) از اهالی شالتوک که فرد خائنی بود و به دلیل اشراف بر منطقه راهنمای قزاق ها بود از پشت مورد اصابت گلوله قرار می گیرد . آن شش نفر باقی مانده به راه خود ادامه می دهند وقتی دورتر میشوند میرزا خود از حسن خان و دیگران می خواهد که چون شما صاحب زن و فرزند هستید برگردید تا مال و ناموس شما مورد تعرض واقع نگردد من و گائوگ به دلیل اینکه زن و فرزند نداریم میرویم. در واقع آن چهار نفر با حکم میرزا بر میگردند. محمودی واقعی مردی بسیار قدرتمند بوده او بود به تنهایی امین الدوله مالک لشت نشاء را کت بسته به جنگل می آورد امین الدوله مرد قدرتمندی بود که پرچم دو کشور روس و انگلیس بر در خانه او افراشته بود بعد ها پسر او دکتر امینی به نخست وزیری می رسد. امین الدوله از برخورد خوب و احترام آمیز میرزا نسبت به خودش مهر او را به دل می گیرد و به جنگل کمک مالی خوبی می کند اما از همراهی امتناع می ورزد . بعد از شکست نهضت و شهادت ،میرزا حسن خان دستگیر، زندانی و طی ماجرایی که داستانش طولانی است آزاد گردیده و بعد ها به حکومت فومنات می رسد .در این هنگام او رضاشاه را به گیلان و عمارت زیده دعوت می کند . مقدمات این سفر فراهم شده بود و حتی رضا شاه تا بازارجمعه هم رسیده بود که بر می گردد.علت برگشتن او این بود که دشمنان حسن خان سعایت کرده و در گوش او می خوانندکه حسن خان قصد انتقام کشته شدن یاران خود به دست قزاق ها و توطئه قتل تو را در سر دارد. حال اینکه حسن خان قصد ترور او را داشته بر ما پوشیده است. با برگشتن رضا شاه ورق هم برای حسن خان برگشته و پس از مدتی حسن خان در روستای دهنه سر نرگستان ترور شده، به بیمارستان رشت منتقل گردیده و از دنیا می رود. جنازه او را بعد از مدتی برای تدفین به نجف اشرف منتقل کرده و در وادی السلام دفن می کنند.

عمارت حسن خان در زیده چه سرنوشتی پیدا کرد؟ خانه ی حسن خان در زیده که معروف به عمارت زیده بود و بعد از پیوستن حسن خان به جنگل در واقع مرکز فرماندهی جنگل تبدیل شده بود . این عمارت در دو طبقه ساخته شده و 12 اتاق داشت. سازمان میراث فرهنگی دردوره هایی خواستار خرید و نگهداری آن بود اما اقدام نکردند تا اینکه تخریب شد . علت تخریب زمین لرزه سال 69 بود که خسارتهای اساسی به ساختمان وارد کرد و پس از آن خانه حتی توسط خانواده و ساکنان آن مورد بی مهری واقع شد و کلاً تخریب گردید. اولین باغ چایی فومنات در اطراف عمارت توسط حسن خان ایجاد شده است.امروزه زمین ملک بین وراث تقسیم شده است.در مورد خانه میرزا در استادسرای رشت هم نامه و دست نوشته میرزا موجود است که آن ملک را به پدرم واگذار کرده بود اما بعدها ما در فروش یا تبدیل آن هیچ دخالتی نداشته ایم حتی الان که باز سازی شده و تبدیل به موزه گردیده است. در مورد برنامه های بزرگداشت نهضت جنگل چه صحبتی دارید؟ زمان حکومت قبلی برنامه بزرگداشت میرزا توسط خانواده برگزار میشد و خوب هم برگزار میشد فقط حکومتی ها چند روز قبل برنامه ای را که ما بر گزار می کردیم کنترل می کردند. بعد از انقلاب خانواده در اجرای برنامه ها هیچ کاره شدند.هیچ وقت از خانواده برای اجرای برنامه دعوت نکرده اند.حتی بعد از انقلاب به دلیل بی توجهی به خانواده، مرحوم فخرایی پیغام فرستاد که به سلیمانداراب نروید. "متن بالا حاصل هم نشینی کوتاهی بود با جناب آقای فرخ جنگلی بود که به مناسبت یازده آذر سالگرد شهادت میرزا کوچک خان جنگلی تهیه شده و اغلب مطالب بیانات شفاهی یک مرد پا به سن گذاشته است و ممکن است بعضی مطالب مورد تایید افرادی نباشد .بنابراین رد یا تایید این اظهارات را به اصحاب تحقیق می سپارم" پاییز 1394-علی علیزاده ازبری

📌 فرخ جنگلی و یادی از جنگلی ها 🔸پستهای زیر به ترتیب جهت مطالعه تقدیم می گردد👇 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/226 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/227 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/228 از راست : علی علیزاده ازبری و فرخ جنگلی (برادرزاده میرزا کوچک خان) میرزایی ها 🙏✅ @mirzaeihaa

⁉️ چرا معین الرعایا در آخرین لحظات، میرزا کوچک خان را تنها گذاشت؟! + pdf 👤 برادر زاده میرزا کوچک خان، در این رابطه چه می گوید؟! ♻️ پست مرتبط: 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/229 ✅ @mirzaeihaa

⁉️ چرا معین الرعایا در آخرین لحظات، میرزا کوچک خان را تنها گذاشت؟! 👤 برادر زاده میرزا کوچک خان، در این رابطه چه می گوید؟! ♻️ پست مرتبط: 🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/230 ✅ @mirzaeihaa

🔸فراخوان گردآوری روایت‌های مردمی از نهضت جنگل 📃 اگر از میرزا کوچک جنگلی یا نهضت جنگل خاطره ای سراغ دارید، یا مایل هستید در گردآوری روایت خانواده‌های گیلانی از آن سال‌ها مشارکت کنید، کلمه گیلان به شماره همراه ۰۹۱۱۳۳۳۹۱۵۲ پیامک کنید. 📌حوزه هنری انقلاب اسلامی گیلان 🆔 @artguilanews 🌐 artguilan.ir