eitaa logo
میرزایی‌ها
258 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
382 ویدیو
231 فایل
زندگی و زمانه #میرزا_کوچک_خان_جنگلی آنچه ناگفته شده و ناشنیده مانده
مشاهده در ایتا
دانلود
میرزایی‌ها
#اودیو_اسپکتوروم ⁉️ میرزا کوچک خان به چه زبانی صحبت می کرد؟! ▫️رادیو گیلان 📻 برنامه سردار گیل و دی
☝️ آیا ما گیلانیها این را می‌خواهیم؟! ▫️ از نَسَب تراشی تا ایدئولوژی تراشی برای میرزا کوچک خان...! 📌 همه حاصل سکوت ما در این حوزه است... @mirzaeihaa
آزمون همراه شدن با رخساره‌های زرد و صورتهای تکیده و تن‌های ضعیف اکنون به سر آمده اینک زمان نتیجه گرفتن است...! دستهای کَرَمت را با کف‌ِ سرد مستمندان آشنا کن و به شکرانه سلامت روزه‌ات مساکین را با تبسم ، گشاده رویی و باران عاطفه یاری ده ...! خوشی‌ات را با ناخوشی دیگران بیازمای تا عظمت این زمان را دریابی...! عید آمده است عید تشکر از مواهب الهی عید همراه شدن با ناتوانان عید تقسیم عاطفه‌های سبز و عید سهیم شدن با لبخند کودکان یتیم...! این عید، عيدی ست براي دل‌هاي بي‌قرارِ امّيد و نويد پس عيدهايت پر اميد باد و روزگارت همواره عيد...! ✍ سید علی‌اصغر موسوی @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
#تلنگر 📌 می گویند حسن خان آلیانی (معین الرعایا) در آخرین لحظات میرزا را تنها گذاشت و حتی از داماد خ
نور به قبرت ببارد دکتر شاهپور ... شما دکترید، بعضی‌ها هم دکترند...! ای درد و بلای تو بخورد بر سر تمام آن دکترهایی که از دکتر بودن فقط عینک زدنش را یاد گرفته‌اند...! نزدیکانت به ما گفته‌اند که حتی در جنگل نوردی‌های دوستانه هم قد قامت صلاه ات ترک نمی‌شد... این کاری بود که پدر بزرگ دلیرت، حسن خانِ معین‌الرعایا هم در جنگل انجام می‌داد...! تو اروپا ندیده نبودی و حتی در اسپانیا هم قامت می‌بستی و نماز اقامه می‌کردی...! برعکس بعضی از دکترهای نام آشنایی که برای رسیدن به توهمِ باغِ اروپا حاضر شده‌اند هر تهمتی به همکار خود در اورژانس یعنی آن راننده آمبولانس بخت برگشته بزنند ...! تو سالها در آلمان طبابت کردی و اینها سالها در حسرت کفِ کفِ داشته‌های تو می‌سوزند...! ای کاش ترا زودتر می‌شناختیم تا حسابی پر بار می‌شدیم، تا دیگر جای عرض اندام برای توخالیهای عینک زده نماند...! حالا که تو نیستی، چشم تنگهایی که با عینک هم حتی کورند و کر، از تک و پهلوی خود و از ذهن آشفته‌شان حرف و حدیث در مورد پدربزرگت در می‌کنند...! حالا اگر به آنها بگوییم که منبع این گفته‌های شما کجاست؟! باد به غبغب می‌اندازند و سیس دکتری بر می‌دارند و بعد از چهار ماه فرار از پاسخگویی، نهایتاً کلمات قلمبه سلمبه از تک و پر خود در می‌کنند که آری ما چیزی بارمان هست...! آفرین بر تو که یکبار برای همیشه جواب این چشم تنگهای نابینا را دادی ...! نور به قبرت ببارد دکتر شاهپور... ۱۴۰۳/۰۱/۲۲ @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
پیام و عکس دریافتی از سوی آقای مهندس مهیار آلیانی (نوه شهید نعمت الله آلیانی و نماینده خاندان آلیانی)👇 درود بر شما جناب سخایی عزیز. آرزوی سلامتی و بهترینها برای شما در کنار خانواده محترم را دارم. از لطف شما متشکرم مثل همیشه درمورد خانواده آلیانی قدردانی می‌نمایید. امیدوارم بتوانم جبران نمایم. شاپور عزیز برای ادامه تحصیل رفت. مادرش سفارش نمود نماز را هیچ وقت ترک نکن، مدت شصت سال اقامت آلمان نماز را ترک نکرد، پس از پایان تحصیل سه سال در رشت طبابت نمود. پس از فوت مادر بخاطر فرزندان به آلمان رفت. این عکس زمانیکه ویلای اسپانیا را ساخت اول آنجا نماز خواند تا سفارش مادر را انجام داده باشد. مهیار آلیانی ۱۴۰۳/۰۱/۲۲ @mirzaeihaa
▫️ جنگل در زبان گیلکی و تالشی همان جنگل است... ▫️ دامون، کلمه‌ای است به معنی دامنه که در گیلکی دومان و در تالشی دومَن خوانده می‌شود... 📌 نتیجه: جنگل، جنگل است... @mirzaeihaa
📌 شناسایی مدفن یک شهید از دوران نهضت جنگل در روستای مسجد پیش آلیان 👤 «صادق خان همدانی» یا «صحبت الله خان سِرکانی»؟! @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
📌 شناسایی مدفن یک شهید از دوران نهضت جنگل در روستای مسجد پیش آلیان 👤 «صادق خان همدانی» یا «صحبت الل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شناسایی مدفن یکی از شهدای دوران نهضت جنگل در روستای مسجد پیش آلیان ▫️ حاج جمال محمدی، رئیس اسبق دانشگاه آزاد واحد فومن و شفت، با ذکر روایتی از عموی خود، مدفن یکی از شهدای نهضت جنگل را در روستای مسجد پیش آلیان معرفی نمود... ▫️ اسم این شهید، طبق روایت محمدی «صادق خان همدانی» و بر اساس روایت یکی از همراهان میرزایی ها «صحبت الله خان سِرکانی» است... ▫️ سرکان از توابع شهرستان تویسرکان در استان همدان می باشد... ▫️ امیدواریم، این شهید بزرگوار هر چه زودتر مورد شناسایی قرار گرفته و یادمانی شایسته در محل مدفن ایشان نصب گردد... 📆 تاریخ ضبط گزارش : جمعه ؛ 1403/01/24 🔗 https://aparat.com/v/04oBV @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ معرفی کتاب خاطرات امان الله زندش توسط آقای دکتر هومن یوسفدهی ... @mirzaeihaa
🔸 اَشکِلون نام عبری شده عَسقَلان است که طی قرون متمادی یکی از شهرهای اسلامی بوده است... 🔸 اَشکِلَن: نام روستایی در فومن است که در نهضت جنگل جزو روستاهای موثر بوده است. این نامواژه به صورت ( əŝkələn = عشکلن ) تلفظ می‌شود. ▫️ اتیمولوژی ==> اَشک + لون = خانهٔ اشک @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
#اینفوگرافیک ⁉️ آیا شهید میرزا نعمت الله آلیانی، در آخرین روزهای نهضت جنگل دچار خطای ناخواسته شد و
👤 سرتیپ جعفر قلی بیگلرپور با همکاری حاجی تقی فومنی توانست، سید جلال چمنی را در اسالم دستگیر و به رشت منتقل نماید. سید جلال چمنی و 13 نفر از اتباعش در تاریخ 13 مهر 1301 دست بسته به رشت منتقل و سریعاً اعدام شدند. 👤 خاندان شیخ لینسکی اصالتاً اهل شهر قزاق در جمهوری آذربایجان بودند. از این خاندان، «علی آقا شیخ لینسکی»، افسر بلندپایه‌ای در ارتش روسیه بود و «محمد آقا شیخ لینسکی» نیز یکی از قزاقان تحت امر حکومت ایران بود که مدتی در سمت فرمانده آتریاد اردبیل خدمت کرده بود. محمد آقا شیخ لیسنکی همان کسی است که به اتفاق نیروهایش از سمت زنجان و طارُم به ماسوله اعزام و در 6 آبان 1300 با شهید نعمت الله خان آلیانی در منطقه چپول ماسوله درگیر می‌شود. در این جنگ، شیخ لینسکی به شدت زخمی می‌شود. بعدها بعضی از پژوهشگران نهضت جنگل با مستمسک قرار دادن این واقعه، شهید نعمت الله آلیانی را مقصر در نقض آتش بس بین قوای دولتی و نهضت جنگل قلمداد کردند.! 🎭 شادروان جمیله شیخی و فرزندش شادروان آتیلا پسیانی [بازیگران مشهور ایرانی] از اعقاب خاندان شیخ لینسکی در ایران می‌‌باشند. ♻️ نامه سرلشکر صادق کوپال؛ آجودان مخصوص رضا خان به محمد قلی خان امیر پنجه ♻️ تاریخ دستگیری و انتقال سید جلال چمنی به رشت ♻️ مقاله میرزا نعمت الله آلیانی از فرماندهان گمنام جنگل به قلم مهندس مجید جدی کاس احمدانی @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
📌 در زندگی هر فرمانده و رهبر لحظاتی وجود دارد که تنهای تنها می شود. در این لحظه های ناب و بکر است که
از تنهایی‌های یک فرمانده ... در اواسط ماه سرطان [تیر ۱۲۹۹] برای ملاقات با میرزا کوچک رفتم. روز جمعه بود و در حیاط بیرونی منزل امجد‌ السلطنه فقط دو نفر از مجاهدین جنگل را دیدم. پرسیدم میرزا کجاست؟ دربی را در یک گوشه حیاط نشان داده و‌ گفتند: اندرون است. کوچک خان در اطاق تنها و روی فرش نشسته بود. پرسیدم: مدتی است خدمت شما نرسیده بودم. از تعطیلی روز جمعه استفاده کرده، خواستم چند دقیقه وقت شما را ضایع کنم. در جواب گفتند: از آمدن شما راضی هستم. من هم می‌خواستم شما را دیده و چند دقیقه صحبت کنم. اگر شما نمی‌آمدید، امروز یا فردا شما را می‌خواستم. من از اوضاع جبهه پرسیدم. در جواب گفتند: با این وضع نمی‌شود پیش رفت. از یک طرف روس‌ها و اشتراکیون ایرانی و از طرف دیگر احسان با چند نفر از رفقای خود، مانع از کارمان هستند و نمی‌گذارند مطابق تمایلات اهالی گیلان و انقلابیون تهران و تبریز کار کنیم. رشت نسبتا خوب است. در انزلی نمایندگان دولت شوروی ایران، به کلی عاجزند. در جبهه نیز، دستورات مخالف با یکدیگر می‌رسند. دولت شوروی مسکو با ما رفتار خوش می‌کند ولی دولت بادکوبه، اسباب زحمت ماست. بادکوبه‌ای‌ها می‌خواهند که ما مطیع اوامرشان باشیم. چند هزار سرباز هم به ایران فرستاده‌اند تا در موقع لزوم از اقدامات ما جلوگیری نمایند. راجع به اعانه جمع شده پرسیدم. در جواب گفتند: در روزهای اول، مردم با رضایت و مطابق قدرت اقتصادی خود،تقدیم می‌کردند. به این امید که به این پول خواهیم توانست از گیلان خارج شده و به طرف تهران برویم. ولی حضور و تحریک اشتراکیون ایران، مردم را منزجر و مایوس ساخته و در این اواخر کسی نمی‌خواهد دیناری بپردازد. پس از سکوت، میرزا کوچک گفتند: گاهی که روس‌ها را ملاقات می‌کنید و روزنامه‌های مسکو را می‌خوانید، به عقیده شما نقشه آنها درباره گیلان چیست؟ آیا می‌خواهند تا آخر با ما همراه باشند؟ جواب دادم: گمان می‌کنم که تا مدتی همراهی با انقلابیون گیلان بنمایند ولی این همراهی چقدر موثر خواهد شد، نمی‌دانم. همچنین نمی‌دانم چقدر طول خواهد کشید. میرزا کوچک گفتند: من گمان می‌کنم طول نمی‌کشد. پس از چند دقیقه سکوت، پرسید: در روزنامه‌های مسکو یا بادکوبه درباره مذاکرات تجارتی لندن چه می‌نویسند؟ جواب دادم: مایوس نیستند و امیدوارند که قرارداد تجارتی روس و انگلیس به زودی امضا برسد و تصور می‌کنم که یکی از شرایط قرارداد، رفتن ارتشیان سرخ از ایران باشد. میرزا کوچک گفت: گفتم که آنها در ایران نخواهند ماند. حال معلوم می‌شود که پس از امضای قرارداد تجارتی، فورا از ایران خواهند رفت. میرزا کوچک دوباره مدتی حرفی نزد. بعد پرسید: نمی‌خواهید به تهران بروید؟ جواب دادم: نخیر پس از سکوت دوباره گفت: از راه جنگل، شما را روانه تهران می‌کنم. در جواب گفتم: من در گیلان خواهم ماند. شاید در این ایام سخت، خدمتی به اهالی این ولایت بنمایم. میرزا پس از چند دقیقه سکوت گفت: ما وثوق‌الدوله را تنقید می‌کردیم که به همراهی انگلیسی‌ها می‌خواهد کشورمان را اداره کند ولی من که بدون همراهی روس‌ها و به تنهایی نمی‌توانم گیلان را اداره کنم، مجبور خواهم شد یا مطیع کلیه اوامر روس‌ها باشم یا از رشت بروم. من که تا حال، با اجانب مبارزه می‌کردم، نمی‌توانم مطیع اوامر اجانب باشم. به میرزا گفتم: معلوم می‌شود می‌خواهید از رشت بروید؟ جواب داد: ممکن است. بدین جهت هم از شما پرسیدم که آیا نمی‌خواهید از رشت بروید؟ 📥 گریگور یقیکیان ؛ شوروی و جنبش جنگل @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
🎛 برنامه رادیویی سردار گیل و دیلم (فصل دوم: قسمت دوم) 🎯 کاری از رادیو گیلان 🧮 تهیه کننده : کامران
radio-gilan-03_01_28-13_00.mp3
14.4M
🎛 برنامه رادیویی سردار گیل و دیلم (فصل دوم: قسمت سوم) 🎯 کاری از رادیو گیلان 🧮 تهیه کننده : کامران جعفری 🎬 کارگردان و مجری : مهرانه به نهاد 👤 کارشناس علمی : مهندس مجید جدی کاس احمدانی 🔶 موضوع گفتگو: خانواده میرزا کوچک جنگلی 📌 مصاحبه و گفتگوی سرکار خانم آزاده ناطق با آقای ایزدی، حراست خانه میرزا کوچک خان 📆 تاریخ پخش : ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ 👈 هر هفته، سه شنبه ها ساعت ۱۳:۰۰ از رادیو گیلان @mirzaeihaa
374.7K
سالروز مرگ تراژیک دکتر حشمت نزدیکه و باز بازار داغ اسطوره‌سازانی بی چشم و رو که آگاهانه این بلبشو را ایجاد کرده‌اند پر رونق شده است. این وسط بعضی از تولید کنندگان محتوا نظیر همین (احسان طریقت) هم به دام افتاده‌اند که البته تقصیری ندارند و بی‌گناهند ... یکی از پادکستهای تولید شده در رابطه با نهضت جنگل را می‌شنوید.... حالا دیگر می‌دانیم که استفاده از عناوینی چون (مغز متفکر نهضت جنگل) و یا (مرد شماره دوم نهضت جنگل) و همچنین (رزومه تراشی برای برای دکتر حشمت) محلی از اعراب ندارد... @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
#معرفی_کتاب 📜 خاطرات جنگل ؛ نصرت الله آزاد راد ✍️ گردآورنده : تورج آزاد راد 📥 گرگان: نشر نوروزی 📆 1
☝️ استراباد (گرگان) . محله میدان ، حسینیه مفید. ۱۲۹۶ نگاره "پایان نشست و اجلاس هیئت اعزامی میرزا کوچک خان جنگلی با رجال استرآبادی پس از این جلسه و مذاکرات طولانی تشکیلات سیاسی "هیئت اتحاد جرجان" در منطقه استرآباد به قصد طرفداری از جنبش جنگل و میرزا کوچک خان تشکیل گردید. افراد شناخته شده در این نگاره : ۱. علی اصغر توسلی ۲. علی اکبر طاهری که سالهای بعد شهردار گرگان شد. ۳. حسینعلی رهنما ۴ و ۵ . شریف العلما و میرزا حسین از اعضای اعزامی میرزا کوچک خان از گیلان ۶. میرزا مهدی مجتهد (جد تعدادی از خاندان طاهری گرگان کنونی) ۷. شیخ محمدباقر شاهکویی ۸. شیخ موسی بالاجاده ای ۹. آقا بزرگ خان نوکنده‌ای که همان سالها به حکمرانی بندرگز هم انتخاب شد. ✍ دکتر اسدالله معطوفی @mirzaeihaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️بازمانده خانه عظمت خانم در روستای پولادلو اردبیل 🎬 ویدئو از پیج : @ar_ata_bil @mirzaeihaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ وقتی شادروان رجبعلی امیری فلاح در عروسی فرزند رزم آرا در حضور رضا خان شعر چقد جنگله خوسی را می‌خواند... 🎬 ویدئو از پیج: رامین جزایری @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
☝️ وقتی شادروان رجبعلی امیری فلاح در عروسی فرزند رزم آرا در حضور رضا خان شعر چقد جنگله خوسی را می‌خو
خاطره ای از استاد امیری... . آقای رجبعلی امیری فلاح از خوانندگان آواز سنتی در دوران پهلوی دوم بود ...وی در جامعه باربد کلاس آواز داشت و بسیاری از خوانندگان از محضر او آموخته بودند. او در زمان حضور صبا در گیلان با موزیسین های حرفه ای آنزمان آشنایی پیدا کرد و در زمان عروسی فوزیه با ولیعهد ، با دعوت و همت استاد صبا ، که شخصا بدنبال او تا بندر انزلی رفته بودند ،به تهران آمد و مقیم شد . ایشان تعریف میکردند که زمانی من و آقای خواجه امیری در رادیو ارتش برنامه اجرا میکردیم و مسئول برنامه به ما اعلام کرد که نمیشود دو نفر هم اسم در رادیو آواز بخوانند و لذا آقای خواجه امیری نام هنری ایرج را انتخاب کردند. وی با استاد امیرقاسمی دوستی نزدیک داشت و از وی تعدادی ضبط خصوصی همراه با نوازندگانی چون سعید هرمزی ، محمدرضا لطفی ، داریوش طلایی،مسعود شعاری و...به جا مانده است. استاد امیری در جوانی یکبار برای میرزا کوچک خان بصورت پنهانی از سربازان روس ، اسلحه برده بود و تعریف میکرد که میرزا دست روی سرم گذاشت و مرا تشویق کرد و وی خودش را مجاهد میرزا می‌دانست... اما خاطره ای که در اینجا ذکر شد، در حدود سال سیصد و نوزده باید اتفاق افتاده باشد و در آنزمان میباید سی و چند ساله بوده باشند . در سالهای آخر عمر استاد من با وی آشنا شدم و از درسهای آواز وی استفاده میکردم ...یاد دارم از آنجا که من جوان بودم و فکر میکردم خواندن آواز ، بالا خواندن و جیغ زدن است،و در زمان پس دادن درس آنرا بالا میخواندم و استاد با لهجه شیرین گیلکی به من میگفت ...رامین جان اول بم بخوان ، بعد که استاد شدی ...برو بالا...بیا پایین از دوستان به خاطر اجرا ترانه میرزا با لهجه نادقیق ، عذر میخوام و دوستان میتوانند اجرا با شعر و لحن دقیق را در اجرای آقای اردوان حاتمی گوش کنند... ✍ رامین جزایری @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
☝️ایوالله 🙏❤️💐 👤 قربان صحرایی چاله سرایی @mirzaeihaa
28.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️ محمداحسان صحرائی چاله‌سرائی در طرح دانش‌آموزی میزبانی بهار، نوروز ۱۴۰۳ ، برای هم سن و سالانش میرزا کوچک را معرفی می‌کند ... 🔸 محمد احسان ، فرزند آقای قربان صحرایی چاله سرایی از پژوهشگران نهضت جنگل و از همراهان خوب میرزایی‌ها است...👏 @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
#اینفوگرافیک 📌 تاریخ انتقال سید جلال چمنی به رشت ▫️ ورود سید جلال به رشت بر حسب خبر واصل از رشت حکو
📌 تاریخ دستگیری سید جلال چمنی ▫️ دستگیری سید جلال از رشت مورخه هشتم برج میزان [مهر] تلگرافاً اطلاع می‌دهند که الساعه خبر رسیده که در نتیجه زحمات و جان فشانی شبانه روزی ادارۀ قشونی، سید جلال در طالش گرفتار گردیده است. 📥 روزنامه ایران [چاپ تهران] ؛ 11 میزان[مهر] 1301؛ ص 2 @mirzaeihaa
میرزایی‌ها
☝️ کسیکه تاریخ را از یاد می برد، بی شک خودش از یادها خواهد رفت، این سنت الهی است. با تمام این اوصاف
▫️ هنوز یکسال از انقلاب اسلامی ایران نگذشته است. اعضای شورای انقلاب، دغدغه نهضت جنگل و زنده نگه داشتن نام و یاد جنگلیها را دارند. در اولین اقدام، روستای «زیده بالا» را به نام «سردار جنگل» تغییر نام می‌دهند. کمی بعد این تصمیم، دامنه بیشتری پیدا کرد و کلیه 62 پارچه آبادی و روستا در منطقه ماکلوان و آلیان به نام «بخش سردار جنگل فومن» درآمد. این دغدغه مندی بسیار خوب اما، از همان اسفند سال 1358 جایی در آرشیو وزارت کشور برای همیشه ضبط شد. حالا زمانی شده که نه در سطوح عالی مملکتی که متأسفانه در بین هیچیک از مدیران شهرستان فومن و حتی هیچکدام از اعضای شورای اسلامی آبادیهای این بخش، این دغدغه مندی وجود ندارد...! @mirzaeihaa