! و تو چه می دانی چیست #کربلا ؟
پس از انکه همه اصحاب و یارانم به #شهادت رسیدند و تنها برادرم #عباس در میدان باقی ماند ،شدت تشنگی موجب شد که با هم به سوی #فرات حرکت کنیم ، دشمن با تمام توان از رسیدن ما به آب ممانعت به عمل آورد و جنگ سختی در گرفت که در اثنای آن بین من و برادرم عباس فاصله افتاد .
عباس موفق شد از میان انبوه #دشمن ، راهی به سوی #آب پیدا کند ، او در مسیر چنین رجز میخواند :
وقتی مرگ با من رو به رو شود باکی ندارم /تا اینکه در میان دلاوران و قهرمانان وارد شوم / جانم فدای مصطفی که طیب و طاهر بود /من همان عباسم که آب برای فرزندان می برم / و در جنگ از شر دشمن خوفی ندارم...
عباس توانسته بود مشک را پر #آب کند و به سوی خیمه ها بازگردد.
اما در مسیر بازگشت افرادی از دشمن در پشت درختان کمین کرده بودند و توانستند از پشت سر ، دست راست عباس را قطع کنند.
او همچنان #رجز می خواند :
به خدا اگر #دست_راستم را قطع کردید /من برای همیشه از دین خویش حمایت می کنم/ چونآن که از امام راستین حمایت می کنم/او که از نسل پیامبر پاک و امین است/
کسانی که در نخلستان کمین کرده بودند توانستند #دست_چپ عباس را نیز قطع کند او باز هم رجز می خواند :
ای جان من ! از کفار ترسی به خود راه نده/ بشارت باد تو را به رحمت خدا /تو با آن پیامبری هستی که بزرگ و برگزیده است/ دشمنان به ظلم دست چپ مرا قطع کردند/ پروردگارا! حرارت آتش دوزخ را به آنان برسان/ بعد از قطع دو دست،#عمود_آهنینی بر سرش فرود آمد از اسب بر زمین افتاد به #شهادت رسید.
هنگامی که از شهادت عباس اطلاع یافتم به شدت #گریستم و گفتم:
هم اکنون #کمرم شکست و چاره ام کم شد .
و این اشعار را در رثای او خواندم:
شما ای بدترین مردم !با رفتار خویش #ستم و تجاوز کردید/ و درباره ما خاندان با فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله مخالفت ورزید / آیا پیامبر آن بهترین خلاق ، ما را به شما توصیه نکرده بود ؟/
آیا ما نسل استوار #رسول_خدا نیستیم ؟
/آیا #فاطمه_زهرا مادر من نبود ؟/آیا رسول خدا نیکوترین و ارجمندترین ها نبود ؟/شما مردم در اثر #جنایتی که مرتکب شدید مورد #لعنت قرار گرفتید /به زودی با آتشی که حرارتش شدید است مواجه خواهید شد /
📘حسین از زبان حسین
زندگی و زمانه امام حسین «ع» از زبان ایشان
✍محمد محمدیان
@Misaagh_Amin