eitaa logo
خورشید عالمیان
1.5هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
20.6هزار ویدیو
43 فایل
🌷«حضرت مهدی(عج)»: 🌷فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم. ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. 📕(بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥) تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/231997676Cdc05ca2c01
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایت جالب درمورد آیت الله سید محمدتقی‌خوانساری! وقتی با یک نمازِ باران، سیل راه می‌افتد... 🆔️ @misagallah313
🔴حکایتی از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ... ✍یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت : بعد از فوت مرحوم شیخ ، ایشان را در خواب دیدم ، از او سوال کردم در چه حالی ؟گفت : فلانی من ضرر کردم با تعجب گفتم : تو ضرر کردی، چرا !؟ فرمود : زیرا خیلی از بلاها که بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفع میکردم ، ای کاش حرفی نمیزدم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند ، در اینجا چه پاداشی می دهند ! 📚منبع : کرامات معنوی : ص۷۲ 🆔️ @misagallah313
هروقت تو زندگیت مشکلی پیش آمد، و راه بندان شد بدان خدا کرده است، زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هرکس گرفتار است، در واقع گرفتار یار است. هرچه غیر خداست را از دل بیرون کن.در الا تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه الله را بگو تا همه ی دلت را تصرف کند. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد،نماز بعد ، ذکر بعد وعبادت بعد حفظ کن، کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و.... نکن و آن را سالم به بعدی برسان، اگر این کار را بکنی، دائمی می شود، دائم در زیارت و نماز و ذکر خواهی بود. 🆔️ @misagallah313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برخی ها مدام می پرسند چرا رهبری در موردگرانیها،حیف ومیل‌ها،کم‌کاری‌ها ،ضعف‌ها ،خطاها،انحرافات و کجروی‌های مدیران وسازمانهاوادارات و... دخالت نمیکند ؟ 👆پاسخ از زبان خود ایشان 🆔️ @misagallah313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
←و آزموݧ ‌چیزے جُز"شَهادَت"نیست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... جاده ی لغزنده است ! زمانت را بشناس تا بی‌خطر طی کنی این راه ِ را ... 🆔️ @misagallah313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رجزخوانی افسر روس در برابر نظامی آمریکایی: ما به دعوت رئیس جمهوری سوریه اینجاییم، شما چرا اینجایید؟! 🔹نظامیان روسی در استان الحسکة واقع در شمال شرق سوریه جلوی گشت نیروهای آمریکایی که تلاش داشتند آنها را تعقیب کنند، گرفتند. 🔹افسر ارتش روسیه پس از متوقف‌سازی گشت نیروهای آمریکایی، خطاب به مسئول این تیم گشتی می‌گوید: اینجا اراضی سوریه است و نیروهای روسی بنا به دعوت رئیس جمهوری سوریه در این کشور حضور دارند، شما بر چه اساسی در اینجا حضور دارید؟ 🆔️ @misagallah313
⭕️هشدار به ! 🔹 بخشی از نامه ٔ امام علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر بعد از انتصاب به فرمانداری مصر : باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت، تندی زبانت را در اختیار خود گیر، و با پرهیز از شتابزدگی، و فروخوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشیند و اختیار نفس در دست تو باشد. 👈 و تو بر نفس مسلّط نخواهی شد مگر با یاد فراوان قیامت، و بازگشت به سوی خدا. 📚 ، نامه ۵۳ 🆔️ @misagallah313
1_409547135.mp3
1.42M
⭕️ صاحب الزمان (عج) بیایند با ابر قدرت‌های جهانی چه میکنند؟! 🆔️ @misagallah313
☢ مبارزه با نفس واقعی 🔹محسن نوری از دوستان شهید «احمدعلی نیّری» تعریف می‌کند که: «یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 🔸نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لابه‌لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: «خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» 💢 بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین‌طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» ✅ به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم!» 🔷 احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد... احمد بلند شد و گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.» 🆔️ @misagallah313