🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
صدات میلرزه تا با من حرف میزنی صدای خستت دلمو می لرزونه...:) خداحافظیت جوابم میکنم💔
امشب، شب یتیمی زینبه،دیگه باید چجوری بهت بگم زینب دیگه بی بابا شد😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عݪےعݪےگفتم...💔!
#استوری
#شهادت_امام_علی (ع)
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
امشب، شب یتیمی زینبه،دیگه باید چجوری بهت بگم زینب دیگه بی بابا شد😭💔
دوباره خونه علی غوغا شده
زخم سر مولای کوفه وا شده:))))
یابنالحسن...
آقای من!
شام شهادت مولاست:)
قربون شال عزاتون برم
یعنی الان کجا نشستین و برای جد غریبتون اشک میریزید؟:)))
شب آخر بود...
هیچکس دل تو دلش نبود
همه نگران بودن..:)
امان از دل زینب....
امان:)))
کوفه امروز غم و اندوه بزرگی دارد
هر طرف مینگری عطر علی میآید
کودکان گریه کنان در پی بابا هستند
آسمان زخم علی دیده و خون میبارد!
#شهادت_امام_علی(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
شب آخر بود... هیچکس دل تو دلش نبود همه نگران بودن..:) امان از دل زینب.... امان:)))
تا امیرالمومنین فرمود:همه بیرون برن
فقط بچه های فاطمه بمونن..
همه رفتن
اما دیدن مولا باز نگاه کردن،فرمود:حسن جان!پس عباسم کجاست؟
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
تا امیرالمومنین فرمود:همه بیرون برن فقط بچه های فاطمه بمونن.. همه رفتن اما دیدن مولا باز نگاه کردن،ف
عرض کرد:باباجان!مگر نفرمودید فقط بچه های فاطمه بمونن؟
صدازد:بله..
اما به عباسم بگید بیاد
عباسم جزو بچه های فاطمه است:)))
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
عرض کرد:باباجان!مگر نفرمودید فقط بچه های فاطمه بمونن؟ صدازد:بله.. اما به عباسم بگید بیاد عباسم جزو ب
اقا امام حسن اومدن دیدن
عباس بیرون مودب نشسته،داره گریه میکنه:)))💔
صدازد:
عزیزدلم بلندشو...
بابام کارت داره
صدازد آقا جان ! نگر نفرمودن فقط بچه های فاطمه بمونن؟
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
اقا امام حسن اومدن دیدن عباس بیرون مودب نشسته،داره گریه میکنه:)))💔 صدازد: عزیزدلم بلندشو... بابام ک
آقام امام حسن دستی بر سر عباس کشید و فرمود:
عزیزدلم پدرمون فرمودن توهم پسر فاطمه ای...:)
عباس مودب امد کنار بستر بابا،مولا فرمود:
عباس جان! سرت رو بالا بیار
دست بابا رو بوسید:)
امیرالمومنین دست عباس رو گرفت
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
آقام امام حسن دستی بر سر عباس کشید و فرمود: عزیزدلم پدرمون فرمودن توهم پسر فاطمه ای...:) عباس مودب ا
وصیت هارو به حسنش کرد...:)
فرمود حسین جان ، کمی بیاجلو
دست حسینش رو گرفت
دست عباس رو توی دست حسین گذاشت:))
همه گفتن شاید میخواد سفارش ابالفضل رو به حسین بکنه
یه وقت صدازد:
عباسم! یادت باشه یروزی تو کربلا همه حسینم رو تنها میذارن
نکنه ابوالفضل،حسین رو تنها بذاری...:)))))
بلند شو ای قوت لشکرم...
پاشو از جا ببین بی پناهه حرم🙂🙂💔
میبینی که پشت من تا شده..:)))
پایِ دشمن به دور حرم واشده😭😭
ابالفضلم بلندشو، مگه یادت رفت بابام سفارش کرد؟
عزیزدلم بلندشو بچه ها بهونهی تو رو گرفتن...:)