دلاتونو بردید کربلا؟ آماده‌ی روضه شدید؟:)

شب دوم:رسیدن امام حسین (ع) به سرزمین کربلا امام حسین (ع) روز دوم محرم سال 61 ه ق به سرزمین کربلا وارد شده و خیمه گاه خود را با جمعیتی در حدود هفتاد و دو نفر به پا کرد. از آن طرف، لشکر دشمن با هزار نفر در نقطه مقابل چادر زد. به خاطر همین روز دوم محرم، روز رسیدن ایشان به سرزمین کربلا نامگذاری شده است. روز دوم، نماد پایداری است. امام حسین (ع) از همان آغاز حرکت با اتفاقات مختلفی همچون بی وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن، مواجه شد. اما با تمام این مشکلات در راه خود استوار ماند.

رفقا همین اول میخواستم یه چیزی بگم لطف کنید شما که ارباب انقدر دوستون داره اومدید تو محفلش واسه یه مریضی که خیلی التماس دعا داشتن دعا کنید اجرتون با صاحب امشب:)

میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سیدنا المظلوم . . :)))) #امام_حسین #عزیزم_حسین 💔

این‌حسین‌کیست‌کہ عالم‌همہ‌‌دیوانہ‌ۍاوست :))

امشب کاروان ارباب به کربلا میرسه:)

امشب علی‌اصغر ِرباب آرام توی بغلش خوابیده:)

امشب رقیه دلش قرصه باباش کنارشه...:)

امشب دختران ِبنی هاشم گوشواره بر گوش دارند....:))

امشب زینب هنوز جوان است...:)))💔 امان...امان....

امشب زینب دل خوشه به حضور سایه‌ی سرش:)))

الامان... الامان....🙂💔

تا کاروان ارباب رسید کربلا ، تاریخ میگه: اباعبدالله هفت مرکب عوض کردن،می‌دیدن اسبا حرکت نمی‌کنن . .

پیرمردی رو گفتن اومد حضرت از پیرمرد سوال کردن،پیرمرد اسم این سرزمین چیه؟ عرض کرد:آقاجان!اینجا رو نِینَوا میگن ، قادسیه هم میگن . . دونه دونه گفت تا رسید به یه جمله.. تن زینب لرزید:))))) دلشوره‌ی زینب شروع شد....💔

آخه زینب میدونه قراره اینجا چه کاری با عزیز دلش بکنن💔

روضه شب دوم... اگه گوش کردی و توهم دلت سوخت... التماس دعا!...

آقاجان! اینجا رو کربلا میگن:))) همین لحظه بود که آقا فرمود:بار بگشایید اینجا کربلاست . . آب و خاکش با دل و جان آشناست . . اینجا همون جایی ست که جدم رسول خدا فرمود:))))💔

دورت بگردم:)))))

خیمه ها برپاست بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم . . . کربلا اینجاست بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم . . .(:💔

بار بگشایید یاران ، چون قرار ِما و دوست در همین صحراست ، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم:))))

ها هُنا مَوضِعُ کَربٍ و بَلا . . :) این سرزمین قتلگاه ماست، بسم‌الله الرحمن‌الرحیم:)))))

خیمه گاه بزم عشاق خدا در دشتِ خون تا اَبَد برپاست ، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم:)💔

پای غمت گیرم حُسِین . . نوشته‌ی کتابِ تقدیرم حُسِین . . از غیرِ تو سیرَم حُسِین . . آخَر یه شَب تو روضِه می‌میرم حُسِین . . :))))))💔 #عزیزم_حسین #محرم

گفت : داداش! اگه میشه بیا برگردیم ، صدا زد:خواهر غصه نخور عزیزم گفت : داداش! اینجا بوی جدایی میاد،خدا تو رو ازم نگیره...:)

میخوای دردِ دلی برات بگم؟ داداش! چهارساله بودم بین در و دیوار مادرم رو شهید کردن:) بابام رو کوفه شهید کردن...:)

دلم خوش بود داداش دارم... سایه‌ی حسن بالاسرم هست... سایه‌ی حسین بالاسرمه:)

یه روز اومدم پاره های جگر حسن رو دیدم:))))💔 ای سایه‌ی سرم نکنه زینب رو تک و تنها بذاری:)))

حالا همه دارن از کجاوه ها میان پایین... اول کسی که داره علمداری می‌کنه ابالفضلِ . . شروع کردن برا خیمه زدن . . دستورات رو اباالفضل میده ، حالا دونه دونه زن و بچه رو پیاده کنن . . .

رباب رو گفتن بچه‌ی شیرخواره داره زودتر پایین بیارید...:)) رقیه رو عمو عباسش بغل گرفت:)

یه مرتبه دیدن جوونای هاشمی جلوی یه محملی رو گرفتن،کوچه درست کردن . . عباس زانو زد،سر مؤدب پایینِ . .