🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
من عشق را در حرم شما يافتم...🙈
باقی تمامشان هیجانات کاذب است✨
#امام_رضا_جانم💕
╲\╭┓
╭🌸 🍃
┗╯\╲
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
#یا_هادی 🌟
✦ هادی المُضلّین ؛
همان خدای بالابلندی ست که
راه را بروی گمراه کنندگانِ این جاده نیز، نبسته و نخواهد بست؛
بشرط آنکه بخواهند ؛ یا بتوانند که بخواهند!
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌺
بانو!
در این زمانه....
اگر بخاطر《حرف مردم》تغییرکنی
این جماعت هرروز تو راجور دیگر می خواهند!
ولی...
لبخند "خالق" و " امام زمانت " را...
به هیچ حرفی ترجیج نده...
حجاب را
عاشق❤️انه انتخاب کن
لبخند"یوسف زهرا"👌
می ارزد به تمام لبخند های این ادما...
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
#مڪتبِابراهیٓم 🌱
ابراھیم مۍگفت :
هرڪس ظرفیّت مشھور شدن را ندارھ !
از مشھور شدن مھم تر اینہ ڪہ آدم بشیم .
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
هدایت شده از مسجد بلال
AUD-20220209-WA0012.mp3
6.85M
🔹 چهارشنبه ۲۰بهمن( ۶۱۷)
🌸فجرانقلاب اسلامی(اقتصاد)
1⃣ازارکان اقتدار یک کشور اقتصادآن است
✅ایران ازنظرظرفیت انسانی(نیروی جوان)وظرفیت منابع بسیار ثروتمنداست
☑️ایران رامرکزوشاهراه انرژی کره زمین می نامیدند(دسترسی به آبهای آزاد)
☑️متاسفانه درعدم بهره برداری از امکانات وظرفیت داخلی نمره اول راداریم
2⃣هرجابه نیروهای خالص انقلابی وجوانان متدین اعتمادکردیم بردیم
✅هسته ای رادست جوانان دادیم به غنی سازی۶۰درصدرسیدیم
✅درنانوتکنولوژی،موشک وپهباد بااعتمادبه جوانان از ابرقدرتهای جهان هستیم
3⃣باتمام رشدی که تا۸سال قبل داشتیم ،متاسفانه هشت سال اخیربه مشکلات جدی دراقتصاد برخوردیم
4⃣راه کاربرون رفت از مشکلات اقتصادی:
✅جهش تولید(شرح)
☑️راه وارد شدن به عرصه تولید،ماازتولید داخلی خودمان دفاع کنیم(شرح ومثال)
*اگر مردم از تولیدات لوازم التحریرخودمان استفاده کنند۳۰۰۰شغل -مسواک داخلی ۳۰۰۰شغل- لاستیک ایرانی۷۰۰۰شغل -کفش ایرانی۱۴۰۰۰شغل-شکلات ایرانی۱۲۰۰۰شغل-روسری پارچه ایرانی۱۹۸۰۰شغل-شوینده ایرانی۱۶۰۰۰شغل-لوازم خانگی ایرانی۳۰۰۰۰شغل-کریستال ایرانی ۴۰۰۰۰شغل وپارچه لباسمان ایرانی باشدهفتصدهزارشغل ایجادمیشود
✅علت تهیه جهیزیه خانم ژاپنی درژاپن از لوازم ایرانی؟
5⃣همه بایددراقتصادواردشده وکمک کنیم
✅حداقل کمک مااستفاده ازلوازم ایرانی است
6⃣مفسدین اقتصادی دشمن راامیدوارمیکنند
🔷 درس هایی کوتاه از امیرالمومنین
علی(ع)در حکمت های نهج البلاغه
🔷 شرح به روزاحکام و معارف اسلامی
🔴(توسط حجة الاسلام ساجدی نسب)
✅کانالهای ایتاوتلگرام :
🕌 @MasjedBalal2
✅کانال دوم واتس آپ:
🕌 https://chat.whatsapp
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈بیست و پنجم✨ ایمان #مراتبی داره و من تو مرتبه ی #پایین گیر کر
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈
✨ قسمت👈بیست و ششم✨
بانگرانی پرسید:
_چی شده؟😨
گفتم:
_چیزی نیست.
حانیه رو بردم تو اتاقش.به مادرش گفتم:
_امشب تنهاش نذارید ولی حرفی هم بهش نگید.😊
خداحافظی کردم و رفتم بیرون...
امین هنوز تو حیاط بود.بلند شد ولی بازهم سرش پایین بود.گفتم:
_من هرکاری به نظرم لازم بود انجام دادم.
گفت:
_پس چرا حالش بدتر شده بود؟😥
-وقتی #واکسن میزنن،آدم #اول حالش بد میشه.به نظرم اگه حانیه بهتر نشه،دیگه نمیشه.خداحافظ.
درو بستم و سوار ماشین شدم...
چند بار حرفهام به حانیه رو مرور کردم.
#اون_حرفها_حرفهای_من_نبود.منکه خودم همینا برام سؤال بود.😟🤔
حرفهایی بود که #خدا روی زبونم جاری کرد وگرنه من کجا و این حرفها کجا؟
اون شب تو ✨نماز شب✨ برای حانیه خیلی دعاکردم.
فرداش به مادرش زنگ زدم و حال حانیه رو پرسیدم...
گفت فرقی نکرده...
روز بعدش میخواستم دوباره با مادرش تماس بگیرم و حالشو بپرسم ولی خجالت میکشیدم دوباره بگه فرقی نکرده.😒😥ولی براش دعا میکردم.
حانیه دختر شوخ طبعی بود...
هیچکس حتی طاقت سکوتشم نداشت، چه برسه به این حالش.حتی امتحانات پایان ترم هم شرکت نکرده بود.😔
روز بعد با محمد و مریم رفتیم گچ دستمو باز کنم.
تو راه برگشت بودیم که گوشیم زنگ خورد.امین بود.📲
نمیدونستم چکار کنم.پیش محمد نمیشد جواب بدم.محمد گفت:
_چرا جواب نمیدی؟منتظره.😊
گفتم:
_کی؟😟
-همونی که داره زنگ میزنه دیگه.منتظره جواب بدی.😉
گوشیم قطع شد...
محمد نگاهم کرد.بااخم و شوخی گفت:
_کی بود؟😀
-یکی از بچه های دانشگاه.😊
-اونوقت خانم دانشجو یا آقای دانشجو؟😁
باتعجب نگاهش کردم.یعنی صفحه گوشیمو دیده؟😟ضحی گفت:
_بابا بستنی میخوام.👧🏻🍦
-چشم دختر گلم.😊
جلوی یه بستنی فروشی نگه داشت و با ضحی پیاده شد...
دوباره گوشیم زنگ خورد،امین بود.نگاهی به مریم کردم.😊بالبخند نگاهم کرد و پیاده شد.گفتم:
_بفرمایید
-سلام خانم روشن.مزاحم شدم؟
-سلام،نه.حانیه حالش خوبه؟😒
-خداروشکر خیلی بهتره.تماس گرفتم ازتون تشکر کنم..😊من ازتون خواستم آرومش کنید ولی نمیدونم شما چکار کردید که حتی #راضی شده به رفتنم.👌
صداش خیلی خوشحال بود...
ازپشت تلفن هم میشد فهمید بال درآورده و تو ابرها سیر میکنه.🌷🕊
-خواهش میکنم نیازی به تشکر نیست.
-منکه نمیتونم لطفتون رو جبران کنم. امیدوارم #خدا براتون جبران کنه.👌
-متشکرم.گرچه انتظار تشکر هم نداشتم ولی اگه براتون ممکنه اونجا برای من هم دعا کنید.اگه امری نیست خداحافظ.😒
-حتما.عرضی نیست،خداحافظ😊
محمد بستنی رو گرفت جلوی صورتم و گفت:
_اگه زیاد بهش فکرکنی بستنی ت آب میشه.😁
لبخند زدم و بستنی رو گرفتم.به محمد گفتم:
_داداش شما دیگه سوریه نمیری؟🙂😒
بستنی برید تو گلوش😳😳
ادامه دارد....