📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: آسنا و راز کنیسه
📝 نويسنده: سمانه خاکبازان
📚 انتشارات: مهرستان
📌معرفی
. در نگارش این اثر سعی شده تا با نگاه به تاریخ اسلام و تاریخ معاصر، بخشهای مغفول مانده که به آن پرداخته نشده یا مفقود شده مورد توجه قرار داده شود.
. نویسنده با جمعی از دوستان برای اولین قدم جهت خلق اثری تاریخی، روی غدیر که بزرگترین اتفاق تاریخ شیعیان است دست گذاشته و در این خصوص بالغ بر ۵۰ کتاب و بیش از ۱۰۰ مقاله مطالعه کرده است.
. نکته قابل تامل این کتاب اشاره به نوع پوشش زنان یهود است.
آسنا که شخصیت کتاب است، هرجا میرود پوشیه دارد؛ چراکه پوشش در یهود بسیار مهم است و هرچه درجه کاهنان بیشتر میشود این تقیدات نیز شدت میگیرد.
. آسنا همچنین در جایی از داستان میخواهد دستار را به سر و صورت بپیچد و این از تقیداتی است که در داستان لحاظ شده است.
🔸برشی از کتاب
سیاهی به نزدیکی اش رسیده بود. در قد و قامت یک انسان. ترس تمام بدنش را لرزاند. نفسش به شماره افتاد. چند قدم دیگر برداشت. نیم نگاهی به پشت سرش انداخت. سیاهی به چند قدمی اش رسیده بود. رفتن یا ماندن برایش فرقی نمی کرد. ترجیح داد بایستد. نفس زنان ایستاد. به سمت سیاهی برگشت و چشم دوخت به سیاهی. آسنا با صدایی که به وضوح می لرزید بریده بریده پرسید: " کی...ستی؟ راه...گم...کرده ای؟ "
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: آسنا و راز کنیسه 📝 نويسنده: سمانه خاکبازان 📚 انتشارات: مهرستان 📌معرفی .
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: روی ماه خداوند را ببوس
📝 نويسنده: مصطفی مستور
📚 انتشارات: نشر مرکز
📌معرفی
. شك به وجود خدا در دل هر انساني مينشيند.
خيلي از عارفان معتقدند كه اين شك است كه باعث طي كردن مراحل رشد عرفاني و معنوي در زندگي انسان ميشود، رشدی که نمیتوان نقطهی توقفی برای آن قائل شد.
مصطفي مستور این دغدغه را در داستان روي ماه خداوند را ببوس با توصیف لایههای شخصیت اصلی داستانش به خوبی به تصویر میکشد.
🔍 ترجمه به دیگر زبان ها
این کتاب در سال ۱۳۹۴ با نام «وجهالله» توسط نشر «تنویر» و با ترجمه «غسان حمدان» در جهان عرب منتشر شد. تاكنون روي ماه خداوند را ببوس در كشورهای اندونزی، روسیه، ترکیه و کردستان عراق، مصر و آلبانی ترجمه و منتشر شده است.
🔸برشی از کتاب
به آپارتمانام که میرسم شب از نیمه گذشته است.
مهرداد را با همان حال بههمریختهاش پیش مادرش گذاشتهام.
هنوز در فکر جولیا و حرفهاش هستم. در فکر مهرداد. در فکر دختر چهار سالهی مهرداد که حتی یادم رفت اسماش را بپرسم.
احساس میکنم بدنام دارد داغ میشود. پنجرهها را باز میکنم و روی تختخواب ولو میشوم.
بعد آنقدر به دکتر محسن پارسا فکر میکنم تا خواب میروم.
نمیدانم چه ساعتی است که مثل دیوانهها از خواب میپرم و مینشینم.
گرما از چشمها و دستها و پیشانیام بیرون میریزد و تمامی ندارد.
چیزی، انگار تکه ذغالی یا خرمنی یا جنگلی از درون گر میگیرد و پایانی ندارد. کلهام تا مرز ترکیدن باد میکند و .... نکند دارم میمیرم؟
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: روی ماه خداوند را ببوس 📝 نويسنده: مصطفی مستور 📚 انتشارات: نشر مرکز 📌معرف
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: سفر به گرای ۲۷۰ درجه
📝 نويسنده: احمد دهقان
📚 انتشارات: سوره مهر
📑 تعداد صفحه: ۲۴۸
📌معرفی
. کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه نوشته احمد دهقان، نگاهی جدید به جنگ است که به چند زبان زنده جهان ترجمه شده و اثر داستانی مهمی در این حوزه به شمار میرود.
این رمان توانست جایزه بیست سال داستان نویسی، چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و بیست سال ادبیات پایداری را از آن خود کند.
🔸برشی از کتاب
تیرهای رسام مانند دانه های تگرگ از بالای سرمان می گذرد و عقب ستون را درو می کند.
می ریزیم رو زمین و آن را گاز می گیریم.
بی حرکت می مانم. قلبم تند می زند.
آیا ستون را دیده اند؟
نوک انگشتانم یخ می زند.
اگر ستون مان را دیده باشند، کارمان تمام است.
نه راه پس داریم و نه راه پیش.
زورکی آب دهانم را قورت می دهم.
ترس برم می دارد که نکند دشمن صدای آن را بشنود!
علی از پشت، پوتینم را فشار می دهد.
از انتهای ستون سر و صدا می آید.
تقی خودش را می کشد کنارم.
نفسم تو سینه حبس می ماند.
گردن می کشم تا ببینم ته ستون چه اتفاقی افتاده . . .
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: سفر به گرای ۲۷۰ درجه 📝 نويسنده: احمد دهقان 📚 انتشارات: سوره مهر 📑 تعداد ص
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: خاطرات سفیر
📝 نويسنده: نیلوفر شادمهری
📚 انتشارات: سوره مهر
📑 تعداد صفحه: ۲۲۴
📌معرفی
. نیلوفر شادمهری در کتاب خاطرات سفیر به بیان چالشهای یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه میپردازد که با نگارشی صمیمی و ساده، خواننده را به خوابگاهی در پاریس میبرد و او را با رویدادها، تجربهها و خاطراتش شریک میکند.
🔸برشی از کتاب
کمکم داشت حالم از اون شرایط به هم میخورد.
بچهها متوجه نمیشدن که من دارم سر کار میذارمشون یا واقعا متن شعر همین قدر سخیفه.
خدا خدا میکردم که هر چه زودتر اثر فاخری که میشنیدیم بساطش جمع بشه. اما همیشه درست توی همین شرایط زمان کش میآد و واحد گذشت زمان از ثانیه به شبانه روز تغییر پیدا میکنه.
سیلون دست به سینه وایساده بود و داشت سعی میکرد عمق نداشتۀ شعر رو بفهمه!
چند بار به سرم زد بهشون بگم: «ببینید بچهها، این اصلا در سطحی نیست که اسمش رو شعر بذارم. طرف یه چیزی خونده رفته.»
اما نمیشد. آبروریزی بود. بعد از اون همه افاضات دربارۀ شعر و ادب پارسی و مردم ادیب کشورم جای همچین حرفی نبود.
ویدد، که سمت چپ مغی نشسته بود و تا اون موقع ساکت بود، گفت: «من فکر میکنم اصلا با معشوقش مؤدب حرف نمیزنه!»
گفتم: «خب، البته بله، کلا شعرش جوری گفته شده که با آدم با فرهنگی طرف نباشیم!»
مغی گفت: «خب، بعدش چی میشه؟»
⚠️(کتاب موجود در کتابخانه مدرسه)⚠️
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: خاطرات سفیر 📝 نويسنده: نیلوفر شادمهری 📚 انتشارات: سوره مهر 📑 تعداد صفحه:
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: پایی که جا ماند.
📝 نويسنده: سید ناصر حسینی پور
📚 انتشارات: سوره مهر
📑 تعداد صفحه: ۷۳۸
📌معرفی
. کتاب پایی که جا ماند، یادداشتهای روزانه سید ناصر حسینی پور از زندانهای مخفی عراق است.
سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.
🔸برشی از کتاب
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود.
هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای ۴۵ درجه بود.
دشمن با شلیک گلولههای دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جادهٔ خندق و جادههای عقبه و پشتیبانی ما از جمله جادههای سیدالشهدا، بدر قمربنیهاشم، صاحب الزمان، شهید همت و جادهٔ جدیدالاحداث شفیعزاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد . . .
⚠️(کتاب موجود در کتابخانه مدرسه)⚠️
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: پایی که جا ماند. 📝 نويسنده: سید ناصر حسینی پور 📚 انتشارات: سوره مهر 📑 تعد
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: دختر شینا
📝 نويسنده: بهناز ضرابی زاده
📚 انتشارات: سوره مهر
📑 تعداد صفحه: ۲۶۴
📌معرفی
. کتاب «دختر شینا» با موضوع خاطرات زنان است که با قلمی روان به روایت زندگی قدم خیر محمدی کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی میپردازد.
درباره زندگی این شهید فعالیتهای فرهنگی مختلفی صورت گرفته بود.
با توجه به آثار به عمل آمده متوجه شدم، قدم خیر در سن ۲۲ سالگی، همسرش به شهادت رسیده و با وجود ۵ فرزند، ازدواج نکرده است و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.
🔸برشی از کتاب
. میگفتی:
«خوشحالیام این است که بعد از این همه سال، یک نفر از جنس خودم آمده، نشسته روبهرویم تا غصه تنهایی این همه سال را برایش تعریف کنم.
غم و غصههایی که به هیچکس نگفتم.» میگفتی:
«وقتی با شما از حاجی میگویم، تازه یادم میآید چقدر دلم برایش تنگ شده. هشت سال با او زندگی کردم؛ اما یک دل سیر ندیدمش.
عاشق هم بودیم؛ اما همیشه دور از هم. حاجی شوهر من بود و مال من نبود. بچههایم همیشه بهانهاش را میگرفتند؛ چه آنوقتهایی که زنده بود، چه بعد از شهادتش.
میگفتند مامان، همه باباهایشان میآید مدرسه دنبالشان، ما چرا بابا نداریم؟!
⚠️(کتاب موجود در کتابخانه مدرسه)⚠️
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: دختر شینا 📝 نويسنده: بهناز ضرابی زاده 📚 انتشارات: سوره مهر 📑 تعداد صفحه:
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: ترگل
📝 نويسنده: عماد داوری دولت آبادی
📚 انتشارات: اعتلای وطن
📑 تعداد صفحه: ۱۲۷
📌معرفی
. کتاب ترگل، بیست دلیل عقلی و روانشناسی برای حجاب، دلایل دینی برای حجاب را کنار گذاشته و فقط از جهت عقلانی و روانشناسی دربارهی پوشش اسلامی و چادر سخن میگوید.
امروزه دانشمندان با پیشرفت علم بهداشت و سلامت جسم و روان و کشف نیازهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی انسان به برخی از منافع و مصلحتهای پوشش پی بردهاند.
🔸برشی از کتاب
. قبول دارید همهی زندگی با نوعی سختی و دشواری همراه است؟
جوانی که میخواهد به مراتب والای علمی برسد باید سالها شهر و دیار خود را ترک کند و به شهر دیگری برود، چندین سال در غربت زندگی کند تا بتواند به سطح علمی مطلوب خود برسد.
کارگری که در آفتاب سوزان و در سرمای زمستان مشغول کار است، آیا سختی نمیبیند؟
قطعا میبیند، اما برای اینکه میخواهد امرار معاش کند، این سختی را به جان میخرد و . . .
⚠️(کتاب موجود در کتابخانه مدرسه)⚠️
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: ترگل 📝 نويسنده: عماد داوری دولت آبادی 📚 انتشارات: اعتلای وطن 📑 تعداد صفح
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: من و کتاب
📝 نويسنده: سید علی خامنهای
📚 انتشارات: سوره مهر
📑 تعداد صفحه: ۱۲۸
📌معرفی
. کتاب من و کتاب
مجموعه گفتارها و نظرات سید علی خامنهای دربارۀ کتاب و کتابخوانی است که در دیدارهای مختلف نویسندگان و مسئولان فرهنگی و نیز بازدیدهای ایشان از نمایشگاههای کتاب بیان شده است.
🔸برشی از کتاب
. من در دوران جوانی زیاد مطالعه میکردم. غیر از کتابهای درسی خودمان که مطالعه میکردم و میخواندم، هم کتاب تاریخ، هم کتاب ادبیات، هم کتاب شعر، هم کتاب قصه و رمان میخواندم. به کتاب قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمانهای معروف را در دورهٔ نوجوانی خواندم. شعر هم میخواندم. من در دورهٔ نوجوانی و جوانی، با بسیاری از دیوانهای شعر آشنا شدم. به کتاب تاریخ علاقه داشتم، و چون درس عربی میخواندم و با زبان عربی آشنا شده بودم، به حدیث هم علاقه داشتم.
الآن احادیثی یادم است که آنها را در دورهٔ نوجوانی خواندم و یادداشت کردم . . .
⚠️(کتاب موجود در کتابخانه مدرسه)⚠️
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1
دبیرستان مکتب الزهرا(س) میثاق دوره اول
📜 #معرفی_کتاب | 🔺کتاب: من و کتاب 📝 نويسنده: سید علی خامنهای 📚 انتشارات: سوره مهر 📑 تعداد صفحه:
📜 #معرفی_کتاب |
🔺کتاب: مجموعه قصههای خوب برای بچههای خوب
(هشت جلدی)
📝 نويسنده: مهدی آذر یزدی
📚 انتشارات: امیر کبیر
📑 تعداد صفحه: ۱۲۷۶
📌معرفی
. مجموعه هشت جلدی قصههای خوب برای بچههای خوب را مرحوم مهدی آذر یزدی برای همه بچههای دوستداشتنی دهه ۶۰,۷,۸۰ و حتی دهه ۹۰ نوشته است؛ این مجموعه پر از اندرز و پند است تا خوانندگان کتاب در عین حال که قصه و افسانه میخوانند چیزهای خوبی نیز یاد بگیرند.
🔸برشی از کتاب
. روزی بود و روزگاری بود.
یک مرد بود که کارش جامه فروشی در روستاها بود.
هرچند وقت یک بار از شهر جامههای گوناگون میخرید و به روستاهای اطراف شهر میبرد و میفروخت و باز به شهر میآمد.
یک روز که این فروشندهی دوره گرد از یک ده به ده دیگر میرفت و به راه بیابانی رسید.
سر راه مردی اسب سوار برخورد که آهسته آهسته از میان راه میرفت.
مرد جامه فروش که بستهی پارچهها را بر دوش داشت بسیار خسته شده بود.
وقتی دید اسب سوار هم آرام آرام میرود و میتوانند باهم همراهی کنند به سوار گفت: من خیلی خسته شدهام و این کوله بار هم بر دوشم سنگینی میکند.
حالا که ما هر دو از یک راه می رویم اگر ممکن باشد این بسته را نیم ساعتی روی اسب جلو خودت بگیری تا من از خستگی در بیایم از جوانمردی تو خوشحال و دعا گو خواهم شد...
⚠️(کتاب موجود در کتابخانه مدرسه)⚠️
#اول_هفته_باکتاب
#باهم_کتاب_بخوریم
🏫 دبیرستان مکتب الزهرا (س) میثاق
1️⃣ دوره اول
🌐 @misaghf1