🔹🔸🔹
چگونه در #جامعه
امر به معروف و نهی از منکر کنیم؟
سؤال:
امر به معروف و نهی از منکر،
وظیفه #همه مسلمانان است
یا گروهی #خاص؟
پاسخ:
برای ماشینی که در مسیر یک طرفه برخلاف همه رانندگی می کند،
#دو نوع برخورد لازم است:
🔸یکی آنکه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را اعلام کنند.
🔸 دوم آنکه پلیس راننده را جریمه کند.
قرآن نیز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهی از منکر سفارش کرده و فرموده است:
"كُنتم خَيرَ أمه أخرجت للناس تأمرون بالمعروف وتنهون عنالمنكر" سوره آل عمران آیه ۱۱۰
شما بهترین امتی هستید که جلوه کرده اید به شرط آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنید.
و در جای دیگر می فرماید:
از میان شما مسلمين
گروهی #ویژه باید
#مسئول امر به معروف و نهی از منکر شوند.
ولتكن منكم أمه يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر. سوره آل عمران، آیه ۱۰۴
منبع: کتاب تمثیلات
استاد محسن #قرائتی
🌼🌸🌺🌸🌼
👇👇👇
همانگونه که بر اساس موارد بالا می بینیم
مردمی که مسئولیت #ندارند باید بگونه ای اعتراض خود را اعلام کنند
این اعلام در موقعیتهای مختلف برخوردهای متفاوتی را می طلبد.
به طور مثال
در مجلسی که گناه صورت می گیرد به مسئول مجلس اعتراض می کنیم اگر نپذیرفت یا توجیه آورد با رفتن از مجلس اعتراض خود را اعلام می کنیم.
اگر در سطح جامعه یک فرد گناهی از او سر می زند ترجیح این است که با محبت به او نزدیک شویم و خیلی مهربانانه با او صحبت کرده و بدون کنایه موضوع را به او بگوئیم.
در اصول امر به معروف و نهی از منکر آمده گفتن شما کفایت می کند حال اثر کند یا نکند و یا حتی برای ثانیه هایی اندک اثر کند نام شما در زمره آمرین به معروف نوشته خواهد شد.
به نظر می رسد در آموزه های اسلامی تذکر دادن برای مردم عادی مثل ما کفایت می کند.
اصل، رساندن پیام الهی است خواه آن لحظه بپذیرد یا خیر. بی شک او در تنهایی خود یادِ سخن ما خواهد افتاد و اگر #توفیق هدایت داشته باشد هدایت خواهد شد.
اما می بایست کسانی #مسئولیت اجتماعی جهت امر به معروف و نهی از منکر که
هم #آموزش دیده اند و
هم دارای #قدرت قهری هستند
مانند #ضابطین وجود داشته باشند
تا در صورتی که منکرِ یک نفر آرامش فکری و ظاهری جامعه را سلب کرده با او برخورد متناسب شود.
پس افرادی باید باشند که اولا آموزش دیده و احکام اسلامی را آموخته و از قدرت در اختیار به صورت متعادل و قانونی استفاده کنند.
اما #نکته آخر اینکه
اگر امکان امر به معروف و نهی از منکر به هیچ وجه وجود ندارد
و یا احتمال تاثیر وجود ندارد
و یا احتمال درگیری فیزیکی و آسیب جسمی و روحی و روانی می رود
با گزارش دادن منکر به سازمانهای متولی مانند نیروی انتظامی و اطلاعات و ...
به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر خود عمل کرده
و ان شاءالله ماجور خواهیم بود.
@missaghe313
#اشک وسیله ستیز و مبارزه فاطمه (س)!
زهرا (س) پس از چپاول و غارت فدک، دامنه مبارزات خود را وسعت داد. ناله های بلند فاطمه (س) و اشک های پیاپی آن حضرت، افکار و احساسات عمومی را علیه حکومت برانگیخت.
منزل زهرا (س) از دو طرف در داشت. یکی داخل مسجد و دیگری در کوچه مجاور باب جبرئیل. مردم در مواقع نماز که به مسجد می آمدند، از در خانه فاطمه (س) عبور می کردند. درب نیم سوخته و تیره رنگ خانه زهرا (س) که همچون یک تابلوی رنگین، نقش مظلومیت فاطمه (س) بر آن #نقاشی شده بود جلب توجه می کرد؛ مخصوصاً هنگامی که ناله دلخراش و جانسوزی از پشت در و داخل منزل، به گوش عابری می رسید، قدمها سست می شد، افراد یکی پس از دیگری توقف مختصری میکردند و آنگاه بود که دو، سه نفری، زمزمه کنان وارد مسجد می شدند و با هم می گفتند:
" آخر مگر در مقابل این محرومیت دردانه پیغمبر (ص) #مسئول نیستیم؟
واقعا اگر پیغمبر (ص) الان #زنده شود، جواب او را چه می دهیم"؟
این زمزمه ها و تغییر قیافه ها و نگاه های زهرآلود مردم به چهره ابوبکر و عمر، همچو تیر بُرندهای دل ابوبکر را سوراخ می کرد. او در پیشانی ملت می دید که روزی، این نگاه های زهرآگین به صورت دشنه و شمشیر بند از بند او را بگسلد و به همین جهت قرار و آرام نداشت و شربت ریاست و سلطنت از حلقومش گوارا فرو نمی رفت.
آخرالامر با دستیاری و صواب دید عُمر، عدهای از پیرمردان خرفت و احمق مدینه را آماده کرد و نزد علی (ع) فرستاد، تا از گریه و اشک فاطمه نزد او شکایت کنند.
آنها به جلوی در منزل علی (ع) آمده و در زدند. امیرالمومنین (ع) در را باز کردند و با یک قیافه خاص که نشان می داد از پذیرفتن آنها در داخل منزل معذور است فرمود:
" چه کار دارید"؟
گفتند: " یا علی! شبانه روز صدای دلخراش و ناله جانکاه فاطمه (س) در گوش ما طنین انداز است. ما نه شب آرام داریم و نه روز می توانیم با آرامش به کسب و کار خود مشغول باشیم. آمده ایم به وسیله تو، از فاطمه (س) خواهش کنیم یا شب را آرام باشد و روز گریه کند و یا شب گریه کند و روز ساکت گردد".😡
علی (ع) در حالی که متوجه بود این ریش سفیدان کودن چوبهای تراشیده کدام عنصر ناپاک هستند، جواب مثبت به آنها نداده در منزل را بست.
فاطمه (س) که متوجه هیاهو و سرو صدای جمعیت در خانه شده بود، از علی (ع) پرسید: "چه خبر بود"؟
مولا علی (ع) جریان را براي زهرا (س) نقل کرد.
فاطمه (س) آه سردی کشید و فرمود:
" یا علی! چند لحظه ای بیش، من در این اجتماع باقی نمی مانم و به زودی از نظرها پنهان می شوم. سوگند به خدا، هرگز نه روز و نه شب، از اشک و آهم فروگذار نمی کنم تا آن هنگام که به پدرم ملحق شوم".😭
#فرهنگ_فاطمیه / ص ۶۲
@missaghe313
حزبالله لبنان در بیانیهای اعلام کرد
با موشک بالستیک قادر ۱ مقر موساد در حومه تلاویو را که #مسئول ترورها و انفجار #پیجرها و بیسیمهاست مورد هدف قرارداده است!💪
@missaghe313