Солнце
سلام خانم رئیس گروهک تروریستی منافقین چشم حتما برمیخیزم. فقط این که سیانور بیارم با خودم یا شما زح
هر وقت یه اعتراضی شد که یه مشت تروریست و نسل کش ازش دفاع نکردن با جون و دل میرم خودمو شرحه شرحه میکنم.
Солнце
هر وقت یه اعتراضی شد که یه مشت تروریست و نسل کش ازش دفاع نکردن با جون و دل میرم خودمو شرحه شرحه میک
چون ما خودمون استقلال نداریم.
اعتراضمونم یکی دیگه باید برنامشو بچینه.
هرکی برگشت گفت تو این اوضاع دیگه کار کردن و درس خوندن و تلاش فایده نداره با پشت دست بزنین تو دهنش.
چون فکر کن تو همین اوضاع تو یه بیسواد بیکار و بیعار هم باشی دیگه حکم مرگتو امضا کردی.
ما ملت کدام حسینیم؟
او با ستم کنار نیامد
با جهل سازگار نیامد
بی خود به کارزار نیامد
ما ملت کدام حسینیم؟
فرمود،این که شیوه دین نیست
ای قوم! دین جَد من این نیست
دین با دروغ و حیله،عجین نیست
ما ملت کدام حسینیم؟
فرمود،اگر چه اهل ریایید
هرچند،دشمنان خدایید
تا وقت هست،سوی من آیید
ما ملت کدام حسینیم؟
فرمود،آن بهار یتیمان
جز مهر،چیست معنی ایمان؟
او بود از تبار کریمان
ما ملت کدام حسینیم؟
او دستگیر کارگران بود
پیگیر وضع پولداران بود
پشت و پناه در به دران بود
ما ملت کدام حسینیم؟
او دم به دم شعار نمیداد!
در مسندش قرار نمیداد؛
هرکس که دل به کار نمیداد
ما ملت کدام حسینیم؟
او خار چشم راهزنان بود
مغضوب اختلاس کنان بود!
حیدر چگونه بود!؟
چنان بود!
ما ملت کدام حسینیم؟
او بود همنشین نداران
یار تمام بیکَس و کاران
باران مهربان بهاران
ما ملت کدام حسینیم...
از سنگ صدا آمد ، از اهل صدا نه
در دین شما نام خدا هست ، خدا نه
هر جا ستمی بود لبی باز نکردید
در گوشه بیداد سخن ساز نکردید
ای مست ملک ری خانه ات خراب
این کاخ ظالمان میشود بر آب
آزادی گوهر دین است
بیداری شرط یقین است
تاوان ستم سنگین است؛به کجا ای غافل؟!
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل!