در ایام انتخابات کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که فردی ادعاهایی در خصوص منزل مسکونی آقای روحانی در محله #ولنجک تهران مطرح کرده بود، از آنجایی که آقای روحانی معتقد است که #محرمانهای_نداریم! و لازم است دامان خدمتگزاران مردم از هرگونه شائبهای مبرا باشد:
پیشنهاد میکنم آقای حسن روحانی اسناد چگونگی تملک ویلای مسکونی خود را در همین شبکههای پیامرسان منتشر کند!
@mjakhavan
برای برخی از آنها که مرغ همسایهشان غاز است، همیشه حق با آمریکا است، حتی اگر فرمان واشنگتن دست امثال ترامپ و بوش باشد. اینان خیانت و کلاهبرداری آشکار کاخسفید را نادیده گرفته و این وسط به آتشزدن پرچم دولت تبهکار ایالات متحده در مجلس معترضاند. برای اینها جای شاکی و متهم عوض شده است.
خودباختگی اینجا ها معنای دقیق پیدا میکند!
@mjakhavan
_________________
📌ایتا؛
eitaa.com/mjakhavan
📌سروش؛
sapp.ir/mjakhavan
📌بله؛
ble.im/mjakhavan
📌 گپ؛
gap.im/mjakhavan
📌 آیگپ
iGap.net/mjakhavan
🔍 بازآرايي در مقابل بازي جديد واشنگتن
با اعلام رسمي خروج دولت ايالات متحده امريكا از برجام، پرونده مواجهه نظام سلطه و نظام اسلامي وارد مرحله جديدي شد كه شرایطی متفاوت از گذشته را داشته و مستلزم اتخاذ رويكردهاي متناسب با مقتضيات جديد است. از آنجايي كه اتخاذ تصميم صحيح در مقطع كنوني مستلزم فهم دقيق از شرايط جديد و بايستههاي آن است، ضروري است مختصات حالت فعلي و لوازم آن بررسي گردد. به نظر ميرسد اهم مختصات شرايط جديد پيش رو را در موارد ذيل به طور اجمال ميتوان بيان کرد:
1- اكنون مردم ايران و افكار عمومي جهان تجربهاي از دو نوع رويكرد متفاوت از سوي جمهوري اسلامي ايران و نيز ايالات متحده امريكا به دست آوردهاند كه ماحصل رويدادهاي چند سال اخير است. در يك سو ايران اسلامي است كه به رغم بياعتمادي به طرف مقابل، با اجراي دقيق مفاد توافق صداقت خود را نمايان ساخت و در سوي ديگر طرف غربي بود كه يا همچون امريكاييها آشكارا نقضعهد كردند و يا همچون اروپاييها با سياست يكبامودوهوا عملاً جانب انصاف را رعايت نكردند.
اكنون اين تجربه -كه البته پرهزينه بهدست آمده- پيش روي ماست كه عقل و تدبير حكم ميكند بدون مطالعه و عبرتآموزي از آن تصميم جديدي نگيريم. شايد مهمترين نكته عبرتآموز اين تجربه، بناگذاري توافق بر عدماعتماد به طرف غربي و پرهيز از سهلانديشي و خوشبيني است. اگر برخی نخبگان جامعه در سال ۱۳۹۷ هم مانند سال ۹۲ تا ۹۴ بر اساس ذوقزدگي و يا سهلانديشي در تعامل با غرب عمل كنند، اين به معناي عدم درسآموزي از تاريخ و يا بهعبارتي بستن چشم روي واقعيتهاست.
۲- همانگونه كه در طول مذاكرات هستهاي از سوي مسئولين نظام بارها تأکید شد، هدف از مذاكرات فوق و توافق رفع تحريمهاي ظالمانه عليه ايران بود. به عبارتديگر مذاكرات و توافق گذشته اساساً كاركردي اقتصادي داشته است و انتظاراتي متناسب با همين كاركرد نيز بر آن مترتب بود.
اكنون در طي دوره پسابرجام بر همگان روشن شد كه اين انتظار از متن و نتايج برجام محقق نشده و برجام حتي پيش از خروج علني امريكا نيز نتوانست هدف اصلي خود براي ملت ايران محقق سازد.
اكنون ديگر انتظار اقتصادي از برجام ناقص فعلي نيز بيهوده است؛ بنابراين ناگزير از پذيرش واقعيتي هستيم و آن تغيير معادله اثرگذار بر مواجهه ايران و غرب است. اگر تا ديروز تحريمها متغير اثرگذار بر صحنه مواجهه بود، تجربه بيفايده بودن توافق و تعامل براي تغيير اصل و يا اثر اين متغير را ثابت نمود.
اينك موضوع تعیینکننده ديگر «منافع اقتصادي» نيست، بلكه «منافع حياتي» همچون «عزت ملي» است.
به بيان ديگر انتخابهاي ملت ايران بين دو گزينه گشايش و يا ضيق معيشت نيست، بلكه برگزيدن راه «عزت» و يا «تحقير» ملي است. درك اين نكته راهبردي براي همه مردم و نخبگان از آن رو ضروري است كه دوگانه كاذب معيشت-توافق اگر روزي براي رسانههاي غرب و غربگرايان كاركرد داشت و مانع از مشاهده واقعيتهاي مذاكرات شد، اما اينك اين فضاسازيهاي رسانهاي و تبليغاتي رنگباخته و بايد در فضايي عقلاني و مبتني بر واقعيات تصميم گرفت.
از اين رو ضروري است تصميمگيري در خصوص لاشه برجامانده از برجام تصميمي مبتني بر عزت ملي اتخاذ شود.
۳- معمولاً بازيگر هوشمند كسي است كه پويا بوده و در ميانه بازي بتواند متناسب با تغيير بازي حريف، اقدام و آرايش متناسب اتخاذ كند.
از بزرگترين خطاهاي يك بازيگر تصلب بر بازي گذشته و عدم درك شرايط جديد است. چه بخواهيم چه نخواهيم حريف ما بازي جديدي شروع كرده و اگر نتوانيم متناسب با اين بازي جديد بازآرايي و بازمهندسي لازم را دستور كار قرار دهيم، از او جا ميمانيم و بازنده خواهيم شد.
اينك در ضمن حفظ اصول و سياستهاي كلان، لازم است تاكتيكهاي مواجهه به صورت پويا بازطراحي شود. ديگر نميتوان از ديپلماسي لبخند و انعطاف انتظار موفقيت داشت. بايد روي طيفي از اقدامات مقتضي از جمله تغيير رويكرد ديپلماسي، ارائه پاسخهاي نامتقارن و غيرقابل پيشبيني براي حريف و حتي گزينههايي همچون ترميم و تغيير تيم فعال در ميدان ديپلماتيك، انديشه و طراحي كرد.
@mjakhavan
_____________
📌ایتا؛
eitaa.com/mjakhavan
📌سروش؛
sapp.ir/mjakhavan
📌بله؛
ble.im/mjakhavan
📌 گپ؛
gap.im/mjakhavan
📌 آیگپ
iGap.net/mjakhavan
یکی از ویژگیهای حکومت دینستیز #رضاشاه پهلوی آن بود که نهتنها با جنبههای اجتماعی اسلام مانند #حجاب مقابله میکرد، بلکه در عبادات فردی مومنان همچون #روزهداری نیز اخلال ایجاد میکرد.
@mjakhavan
مواجهه عقلايي و عزتمندانه با فرجام برجام
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام، چارچوب برخورد منطقي، عقلاني و عزتمندانه با خروج امريكا از برجام را مشخص نمودند. با مروري بر اين بيانات ميتوان مؤلفههاي مواجهه نظام و كشور با شرايط جديد را تبيين کرد و انتظار ميرود تلاش همه تصميمگيران، مديران و نخبگان بخشهاي گوناگون در اين راستا قرار گيرد.
1- پيشنياز مواجهه منطقي با تصميم جديد امريكا، بازگشت به گذشته و مروري دوباره بر روندي است كه به امضاي برجام انجاميد. نكتهاي كه مورد تأكيد رهبر معظم انقلاب نيز قرار گرفت و ايشان يادآوري فرمودند كه «براي لغو تحريمها» اين توافق امضا گرديد. در واقع براي سنجش ميزان موفقيت يك فعل، فهم «نيت فاعل» اهميت دارد. هرچند كساني كه تا قبل برجام حتي آب خوردن مردم را منوط به توافق ميكردند، اينك از دستاوردهاي اخلاقي برجام سخن ميگويند، اما براي عموم جامعه، برجام هدفي اقتصادي داشت. روشن است كه صاحبنظران اهل دقت نظر حتي پيش از امضاي برجام نيز از بيفايده بودن توافق در جهت گشايش اقتصادي خبر ميدادند، اما نشانيهاي غلطي كه برخي نخبگان و سياسيون خصوصاً در مقاطع انتخاباتي به جامعه ارائه داده بودند، كسب اين «تجربه تاريخي» را ضروري ساخت.
2- علاوه بر مرور گذشته، فهم درست از وضعيت كنوني نيز ضروري است. هرچند از فرداي روي كار آمدن دولت جديد امريكا برخي مرتباً از «برجام منهاي امريكا» و «برجام اروپايي» سخن ميگفتند و ميگويند، اما با همان منطقي كه آقاي روحاني در انتخابات سال 1392 ارائه کرد، برجام منهاي «كدخداي اروپاييها» عملاً خاصيت چنداني ندارد. آنچه متأسفانه همچنان مشاهده ميشود، تلاش براي ارائههاي نشانيهاي غلط و اميدوارسازي به نقطههاي خيالي است كه در واقع بهنوعي اغواگري و فريب افكار عمومي به شمار ميآيد. اكنون فارغ از رفتارهاي آتي تروئيكاي اروپايي، بايد بهصراحت واقعيتهاي برجام و كمفايده بودن آن در شرايط جديد را گوشزد كرد.
3- نكته ديگري كه در تأثير شرايط جديد بر عرصه سياست داخلي مهم خواهد بود، پرهيز از «شماتت و طعنهزنيهاي سياسي» و تبديل كردن برجام به موضوع «شكاف ملي» است. اين نكته از آنجا داراي اهميت است كه اولاً يكي از اهداف راهبردي غرب در تحريمها، از اساس پيگيري پروژه شكاف ملي بوده و تحت هيچ شرايطي نبايد به تكميل پازل دشمن كمك كرد؛ ثانياً سرزنش و اهانت يكطرف بهسوي ديگري، موجب تعصب و تصلب روي اشتباهات گذشته شده و در اين شرايط كه تصحيح روندهاي قبلي و اتخاذ هوشمندانه تصميمات درست ايجاب مينمايد، مانع از چرخش بهموقع جهت فرمان و واكنش درست و بهموقع خواهد بود.
4- يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي ديپلماتهاي مذاكرهكننده در جريان مذاكرات منتهي به برجام، شرطي ماندن لايههايي از جامعه روي انتظار گشايش خارجي اقتصادي بود كه متأسفانه اين وضعيت ناشي از برخي موضعگيريهاي نابخردانه و شتابزده برخي مسئولان اجرايي و نيز متأثر از تبليغات رسانههاي نظام سلطه بود. در اين شرايط نيز چنين وضعيتي ميتواند مانع از تصميم و اقدام منطقي و عقلاني گردد. بنابراين يكي از اولويتهاي اصلي كه همه مديران و نخبگان كشور بايد وجهه همت خود سازند، جداسازي فرمول پيشرفت اقتصادي از تحولات و مذاكرات خارجي است. اين مهم تحقق نمييابد مگر با عناصر تأثيرگذار اجتماعي و سياسي، خصوصاً آنها كه پيشتر به نحوي در انتظارسازي كاذب به مذاكرات خارجي نقش داشتهاند. در اين راستا از منظر منافع ملي لازم است در برخي موضعگيريها برخي سياسيون و سياستهاي رسانهاي نهادهاي تحت تسلط آنها تجديدنظر اساسي صورت پذيرد.
5- اگر به هشدارها و انذارهاي امام خامنهاي در چند سال اخير با دقت بنگريم، يكي از مهمترين دغدغههاي معظمله روشنگري به جامعه در خصوص بينتيجه بودن اتكاي به بيرون و لزوم نهادينهسازي نگاه درونزا به حوزههاي مختلف خصوصاً اقتصاد است. اكنون چرايي اين دغدغه كه در سخنان مكرر معظمله تبلور مييافت، واضحتر شده است. اساساً يكي از اهداف کاخ سفید در عبور از برجام نااميدسازي جامعه ايراني نسبت به آينده بوده و اين معنا در امتداد تلاش پيشين غرب و شبكه همكار داخلي آن براي شرطي نگاهداشتن مردم دنبال ميشود. در وضعيت كنوني آنچه باطلالسحر اين توطئه غربيها خواهد بود، اميدآفريني براي جامعه در جهت حل مشكلات اقتصادي و معيشتي است. البته اين اميدآفريني ديگر با «حرف درماني» محقق نشده و نيازمند اقدامات محسوس و عملي است؛ بهگونهاي که اثرات آن در سفره معيشت مردم مشاهده گردد.
در مقابل ممكن است كه در براي عدهاي همچنان روي پاشنه غلط چرخيده و تصور كنند با دوقطبي سازيهاي كاذب در موضوعات فرعي و مشغول سازي جامعه با مسائلي از قبيل فيلترينگ و خودروي اسلامي و ... ميتوانند شكست برجام را از يادها ببرند. اميد است كه ديگر شاهد چنين رويكردي نباشيم؛ اما اينان بايد بدانند كه دود اين پاسخهاي غلط به مطالبات واقعي جامعه در درجه نخست بر چشم خود بانيان اين رويكردها خواهد رفت و البته دست نظام براي تغيير وضعيت به سود مردم باز است.
@mjakhavan