♻️IRAN•313•
عزیزم این از معانی متأخر حکمه. عربی هزار و چهارصد سال پیش در مدینه برای ما ملاکه نه عربی الان. برای
این دیگه یعنی مغلطه فرار رو به جلو
بسیاری از شبهاتی که در مباحث و ماجرا های قرآن بیان میشه همه روز با استفاده از فرهنگ لغات عربی (مثل المنجد که معتبر ترین فرهنگ لغت در زبان عرب هست) پاسخ داده میشه
اگر بداني چطور فرهنگ لغت نوشته میشه و تاریخ تالیفش چه موقع هست هیچ وقت چنین حرفی نمیزنی
شما که هدفت مشخصه هرچه هم دلیل بیاریم باز شما نخواهی پذیرفت
همانطور که برای #خفاش اگر خورشید هم بیاری باز فرار میکنه سمت تاریکی
♻️IRAN•313•
این دیگه یعنی مغلطه فرار رو به جلو بسیاری از شبهاتی که در مباحث و ماجرا های قرآن بیان میشه همه روز ب
استدلال هایی که قبلا کردم، تمام دلایلت رو باطل کرد و اکثراً بی پاسخ ماند...
حالا اینم داشته باش بد نیست😊👇
👤جناب آیت الله شیخ ناصر مکارم شیرازی - که خود از معتقدین به #ولایت_مطلقه_فقیه است - در کتاب "انوار الفقاهه" و "بحوث فقهية" پس از رد ادله افرادی که می گویند حاکم به معنای والی است می نویسد:
✅ فانّ الحاكم هو القاضي، و اعجب من الجميع «السابع» و هو أن يكون القضاء عاما يشمل الولاية مع أنّ المتبادر منه غيره. فقد تحصل من ذلك كله عدم دلالة المقبولة علي أزيد من حكم القضاء في الشبهات الموضوعية و الحكمية جميعا.
🔰معنای حاکم همان قاضی است و عجیب تر از همه از این دلایل سابق -که طرف مقابل برای اینکه اثبات کند حاکم به معنای قاضی است اقامه کرده- ادعای اینست که مقام قضاوت مقامی است که ولایت و امارت را هم در بر می گیرد با اینکه متبادر به ذهن از قاضی غیر از ولی امر و امیر یا والی است. با توجه به مطالبی که گفته شد نتیجه می شود اینکه مقبوله عمر بن حنظله بیشتر از "مقام قضاء و قضاوت برای فقیه" در شبهات موضوعیه و حکمیه بر چیز دیگر دلالتی ندارد!!
📚بحوث فقهية هامة ص ۴۵۶ و ۴۵۷
حالا بگید اقای مکارم هم ضد ولایت و انگلسیه😂
10.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مناظره دو روحانی
در مسأله دینداری مردم ایران
شیخ #اکبرنژاد
#اوجب_واجبات
┏━━━━━━
⍣ ⃟@MJAVADMOJ
┗━᭄✿.iran313࿐━┛
♻️IRAN•313•
استدلال هایی که قبلا کردم، تمام دلایلت رو باطل کرد و اکثراً بی پاسخ ماند... حالا اینم داشته باش بد ن
بس کن آقا زشته خودت برا خودت میبری و میدوزی خودت هم به خودت میگی مبارکه؟!
الان بحث ما چه ربطی به فرقه ها داشت ؟چرا پراکنده صحبت میکنی ؟ چرا موضوعات مختلف را داخل میکنی؟ وقتی نمیدانی اظهار نظر نکن
یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض #فاحکم بین الناس بالحق، و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله، ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب (سوره ص 38:26).
خداوند در این آیه خطاب به حضرت داود میفرماید:
ما تو را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دادیم، پس #حاکمیتخود را بر اساس حق و عدالت استوارنما، و زنهار که در پی خواستههای خود باشی که تو را گمراه میکند. کسانی که از راه حق جدا گشته و به بیراهه میروند به سختترین دشواریها دچار میگردند، زیرا روز بازرسی را فراموش کردهاند.
برخی در استدلال به این آیه در رابطه با #حکومت دینی خدشه کردهاند که مقصود آیه، قضاوت به حق است و نه حکومت.در صورتی که لحن آیه عام است، بویژه با توجه به تفریع حق حکومتبر مساله خلیفة اللهی، که نمیتواند تنها به یک بعد قضیه نظر داشته باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز، طبق همین اصل، حق #حاکمیتخود را نشات گرفته از مقام نبوت خویش میدید:
انا انزلنا الیک الکتاب بالحق #لتحکم بین الناس بما اراک الله (النساء 4:105).
قرآن و شریعت را بر تو فرستادیم، تا طبق آیین الهی در میان مردم #حکومت کنی.
حکومت در اینجا نیز، صرف قضاوت نیست، بلکه قضاوت، گوشهای از آن است.و اساسا، اگر دین بر جامعه حاکم نباشد، قضاوت به حق امکان پذیر نیست.به همین جهت آیاتی که در رابطه با قضاوت به حق یا به عدل آمده، به دلالت اقتضا بر چیزی فراتر از قضاوت نظر دارند، زیرا قضاوت به حق در سایه حکومت طاغوت که بر اساس ظلم و جور استوار است-امکان پذیر نمیباشد.آیه: و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و ما لکم من دون الله من اولیاء ثم لا تنصرون (هود 11:113)به همین حقیقت اشارت دارد.
مردم و نهادهای مردمی که میخواهند در راستای حق قدم بردارند، بایستی هیچگونه وابستگی با ستمکاران نداشته باشند، زیرا همین وابستگی مایه ذلت و بدبختی خواهد گردید و بزرگترین تکیهگاه-که نصرت الهی است-بر اثر آن از دستخواهند داد.
پذیرفتن حاکم جائر و انتخاب و بیعتبا وی، اعتماد به ستمگر و پذیرش حاکمیت «طاغوت» به جای حاکمیت «الله» است.
الم تر الی الذین یزعمون انهم آمنوا بما انزل الیک و ما انزل من قبلک یریدون ان #یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به و یرید الشیطان ان یضلهم ضلالا بعیدا.و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول رایت المنافقین یصدون عنک صدودا (النساء 4:60-61).
این آیه به خوبی روشن میسازد که وظیفه آحاد مسلمین، رویگردانی از #حکومت طاغوت و روی آوردن به حکومت الهی است.
خداوند در این آیه میفرماید:جای بسی شگفتی است که کسانی خود را مسلمان میپندارند، ولی دوست دارند که در شؤون زندگی خود به مراجع کفر و الحاد پناه ببرند.در صورتی که بایستی به حکم وظیفه اسلامی، مراجع الهی را ملجا و پناهگاه خود قرار دهند.
منافقان نیز در این میانه میدان داری کرده به بهانه آن که دین از سیاست جدا است، مردم را از روی آوردن به مراجع حق و عدالت الهی باز میدارند.
آیه پیش از این آیه میگوید:
یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الآخر ذلک خیر و احسن تاویلا (النساء 4:59).
این آیه صریحا دستور میدهد که در تمامی شؤون زندگی، برای برقراری نظم و اجرای عدالت، باید به مراجع الهی روی آورد.
و در آیه دیگری میفرماید:
و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به و لو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم و لو لا فضل الله علیکم و رحمته لاتبعتم الشیطان الا قلیلا (النساء 4:83) .
در این آیه صریحا در شؤون سیاسی، دستور مراجعه به مراجع الهی داده شده که بایستی مسائل سیاسی در پرتو دستورات الهی حل و فصل گردد.
آیات از این قبیل در قرآن فراوان است که #حاکمیت «الله» را بر جامعه مطرح کرده و با هر گونه حاکمیت طاغوت مبارزه و مخالفت کرده است.
📚 النساء 4:105.
هود 11:113.
النساء 4:60-61.
النساء 4:59.
النساء 4:83.
فکر می کنم این بحث کافی باشه
عزیزان به نظرم یه کاری انجام بدین. توضیحاتی که برادر العبد زحمت کشیدن حول این آیات دادن به کنار. الحمدالله قرآن که تو خونه هاتون هست. برین این آیات رو بخونین ببینین چی ترجمه کرده زیرش.
بعد روی این لینک ها بزنین هم ترجمه ها و هم تفاسیر رو ببینین.
آیه ۱۰۵ نساء.
آیه ۱۱۳ هود.
آیه ۶۰ نساء و ۶۱.
آیه ۸۳ نساء.
ببینین نظر چند مفسر و مترجم رو ببینین.
راستی آیه ۵۹ نساء که آیه اولی الامر هست و مختص اهل بیته. ربطی به فقها نداره...
حتما چک کنین
♻️IRAN•313•
یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض #فاحکم بین الناس بالحق، و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله، ان الذ
عزیزان حتما حتما این پیام رو مطالعه بفرمایید
1.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 جهنم افراد رباخوار! و بانکداری اسلامی آمریکا!
سخنرانان:
شیخ احمد کافی
و
شیخ دانشمند
┏━━━━━━
⍣ ⃟@MJAVADMOJ
┗━᭄✿.iran313࿐━┛
بخونین جالب هست...
╭┅┈┈┈┈┈╼┅╮
𑁍▹👉@mjavadmoj◃𑁍
𑁍▹زَڪـاتُالـعِـلـمِنَـشــرُه◃𑁍
╰┅╾┈┈┈┈┈┅╯
«حجت الإسلام معاونیان»4_5916002590482498498.mp3
زمان:
حجم:
6.29M
🔺هِشام بن حَکَم؛ شخصی تیزهوش که در کودکی مُنحرف و در نوجوانی زبان شیعه، علیه دشمنان شیعه میشود.
🎤استاد #معاونیان
✍:توصیه ویژه
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
♻️IRAN•313•
استدلال هایی که قبلا کردم، تمام دلایلت رو باطل کرد و اکثراً بی پاسخ ماند... حالا اینم داشته باش بد ن
امام خمینی در كتاب البيع خويش ميفرمايد: «سخن راوي كه ميگويد: بين آن دو، در دين يا ميراث منازعه اي است، پس دادخواهي خود را به نزد سلطان يا به نزد قضاوت ميبرند. اين عبارت بي ترديد نزاعهايي كه به قضات ارجاع داده ميشود را شامل ميگردد. نظير اينكه فلاني بدهكار است يا خود را وارث چيزي ميداند و طرف ديگر انكار ميكند و نياز به اين ميافتد كه به نزد قاضي بروند و اقامه بينه كرده، يا قسم بخورند و همچنين نزاعهايي كه به واليها و امرا بازگشت ميكند، نظير آنچه كه شخصي دين يا ميراث خويش را با اينكه ثابت و مشخص است ادا نمي كند و فقط نياز به اعمال سلطه و قدرت دارد (نه محاكمه و قضاوت) و مرجع در اين امور، امرا و سلاطين هستند. نظير آنچه كه اگر فرد ستمگري از يك طايفه فردي را كشت و بين آن دو طايفه نزاع درگرفت مرجعي براي رسيدگي به آن، غير از ولات با تكيه بر قدرتشان نيست. و به همين جهت راوي گفته: محاكمه را نزد سلطان يا قضات ببرند. و روشن است كه خلفا در اين عصر و بلكه ساير زمانها در مرافعاتي كه به قضات ارجاع داده ميشود دخالت نمي كنند و عكس آن نيز چنين است. پس قول آن حضرت كه فرمود: «كسي كه در حق يا باطل از اينان داوري خواهد از طاغوت داوري خواسته است » انطباق آن با ولايت روشنتر است، بلكه اگر قراين ديگري نبود ظهور در خصوص ولات است. به هر حال دخول واليهاي طغيانگر در آن بدون اشكال است. بويژه به ناسبت حكم و موضوع، و با استشهاد آن حضرت به آيه اي كه به تنهايي ظهوردر نهي از مراجعه به حكام ستمگر دارد. و اينكه راوي گفته است «چه كار بكنند؟ » پرسش در باره مرجع رسيدگي در هر دو باب (قضاوت و ولايت) است و اختصاص آن در خصوص باب قضاوت بسيار بعيد به نظر ميرسد. و فرمايش امام (ع) در اينكه «پس بايد به حكميت او راضي شوند» در واقع براي هر تنازعي به طور مطلق حاكم را مشخص فرموده است و اگر از كلمه «فليرضوا» چنين توهم شود كه امام (ع) فقيه را صرفا براي قضاوت كردن مشخص فرموده است، ترديدي نيست كه چنين اختصاصي از آن به دست نمي آيد و الا رضايت طرفين در رجوع مورد نظر به قضاوت، شرط نمي باشد. پس از مجموع آنچه گفته شد روشن گرديد كه از گفتار امام (ع) كه ميفرمايد: «پس من او را حاكم بر شما قرار دادم » استفاده ميشود كه آن حضرت، فقيه را چه در شئون قضاوت و چه در شئون ولايت، حاكم قرار داده است، پس فقيه در هر دو باب، ولي امر و حاكم است، بويژه با عدول آن حضرت از كلمه «قاضيا» به كلمه «حاكما» و بلكه بعيد نيست كه قضا نيز اعم از قضاوت قاضي و امر و حكم والي باشد. خداوند تبارك و تعالي نيز ميفرمايد: و ما كان لمومن و لا مومنة اذا قضي الله و رسوله امرا ان يكون لهم الخيرة من امرهم (۳۶ احزاب) (در اين آيه از امر خداوند به قضاوت تعبير شده است) به هر حال هيچ اشكالي در تعميم (حاكميت فقيه) به هر دو باب (قضاوت و ولايت) وجود ندارد. » (امام خميني، كتاب البيع، ج ۲، ص ۴۷۸- ۴۷۹.) ايشان در ادامه بحث، به شبهه چگونگي امكان نصب فقيه از سوي امام صادق (ع) براي دوران پس از امامت خويش و شبهه بي اثر بودن جعل منصب ولايت به خاطر مبسوط اليد نبودن آن حضرت در دوران سيطره خلفاي جور، پاسخ داده و در پايان تقرير خويش ميفرمايد: «امام صادق (ع) از طريق اين جعل، اساس پايداري امت و مذهب را بنيان نهاد به گونه اي كه... موجب آگاهي و بيداري امت گرديده و موجب قيام يك شخص يا اشخاص براي تاسيس حكومت عادله اسلامي و قطع ايادي اجانب ميگردد. » (همان منبع پيشين، ص ۴۸۲.) در بحث دلالت مقبوله عمر ابن حنظله بر نصب ولايت فعلي و زمامداري فقيه جامع الشرايط در عصر غيبت، بايد به دو نكته اساسي توجه نمود: نكته اول: گرچه مقبوله عمر ابن حنظله، في الجمله بر نصب الهي فقيه عادل براي ولايت و زمامداري جامعه اسلامي در عصر غيبت دلالت دارد، اما نبايد فراموش كرد كه چنين نصبي بر اساس آنچه از اين روايت فهميده ميشود، پس از مراجعه و رضايت مردم صورت ميگيرد. به عبارت ديگر، روايت مقبوله، ديدگاه مشروعيت دوگانه و نظريه ولايت الهي - مردمي فقيه را اثبات ميكند، و بر انتصاب محض و نظريه ولايت مطلقه فقيه بدون نظر و رضايت مردم دلالتي ندارد.
و....
♻️IRAN•313•
امام خمینی در كتاب البيع خويش ميفرمايد: «سخن راوي كه ميگويد: بين آن دو، در دين يا ميراث منازعه اي
لا اله الا الله🤦♂
فکر کردم اون بحث تموم شده ابوالفضل جان.