eitaa logo
مجهولات
195 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
472 ویدیو
17 فایل
- باشد که غم خجل شود از صبرِ قلبِ ما . 😂✌️ محل انتشار واگویه‌های شخصی و اندکی روزمرگی! تخلصاً تأویل هستم سناً +18 از قدیمی‌های ایتا! @ha_jafarii ناشناس. https://daigo.ir/secret/192696131 محل save ناشناسا: @mjholat_gap *فقط بحثای طولانی و جذاب
مشاهده در ایتا
دانلود
•°قسمت بیست و ششم°• نماز شکر ایستاده بودم ... و محو اون حدیث قدسی ... چند بار خوندمش ... تا حفظ شدم ... عربی و فارسیش رو ... دونه های درشت اشک ... از چشمم سرازیر شده بود ... - چقدر بی صبر و ناسپاس بودی مهران ... خدا جوابت رو داد... این جواب خدا بود ... جعبه رو گذاشتم زمین ... نمی تونستم اشکم رو کنترل کنم ... حالم که بهتر شد از جا بلند شدم ... و سنگ مزار شهید رو بوسیدم ... - ممنونم که واسطه جواب خدا شدی ... اشک هام رو پاک کردم ... می خواستم مثل شهدا بشم ... می خواستم رفیق خدا بشم ... و خدا توی یه لحظه پاسخم رو داد ... همون جا ... روی خاک ... کنار مزار شهید ... دو رکعت نماز شکر خوندم ... وقتی برگشتم ... پدرم با عصبانیت زد توی سرم ... - کدوم گوری بودی الاغ؟ ... اولین بار بود که اصال ناراحت نشدم ... دلم می خواست بهش بگم ... وسط بهشت ... اما فقط لبخند زدم ... - ببخشید نگران شدید ... این بار زد توی گوشم ... - گمشو بشین توی ماشین ... عوض گریه و عذرخواهی می خنده ... مادرم با ناراحتی رو کرد بهش ... - حمید روز عیده ... روز عیدمون رو خراب نکن ... حداقل جلوی مردم نزنش ... و پدرم عین همیشه ... شروع کرد به غرغر کردن ... کلید رو گرفتم و رفتم سوار ماشین شدم ... گوشم سرخ شده بود و می سوخت ... اما دلم شاد بود ... از توی شیشه به پدرم نگاه می کردم ... و آروم زیر لب گفتم ... - تو امتحان خدایی ... و من خریدار محبت خدا ... هزار بارم بزنی ... باز به صورتت لبخند میزنم ... @mjholat
با این سرعت فجیعی که این مریضی داره پیش می‌ره بالاخره پیام دادم واسه هماهنگی مرخصی :)) چقدر این حرکت برام سخت بود. انتخاب بین بدقول شدن یا ضعیف ظاهر شدن.. ولی جدا فکر نکنم دیگه تا فردا توانی برای ایستادن و حنجره‌ای برای صحبت کردن داشته باشم...
هدایت شده از سرکارعِلیّه
https://eitaa.com/mjholat اینم برای مجهولات که یه هفته سنگین در پیش داره.
https://eitaa.com/sarkarelieh/257 شفا که والا فعلا حالم یه جور شده مجبور شدم کلا برنامه هارو تا چهارشنبه کنسل کنم😔😂 ولی ان‌شاءالله بخاطر طراحی نبوده🤝😂
هدایت شده از هشتادیای گنگ🕶️
تراپی؟ نه ممنون یه شب اینجوری با خانواده مادریم هست🌝
قوانین نانوشته مغز من موقع چت با یه پسر: - ایموجی نزار - حتی‌المقدور از فارسی معیار خارج نشو - نگو بله😐🤣 - آخر جملاتت نقطه بزار - از اصطلاحات رساننده هیجان(نظیر اوه! وااای! شت! یسسس و...) استفاده نکن - تمام ضمایر و خطاب ها رو جمع ببند - پروفایلتو چک‌ کن سرسنگین باشه - حتی‌المقدور کوتاهش کن - در نهایت تصور کن چت gpt هستی🙏
خدایا جداً پاک کننده گناهان برای تب کافی نیست.. این حجم از درد و لرز و داغی و بی‌حالی باید چند شبانه روز نماز و روزه قضا رم گردن بگیره :))
مجهولات
روز سیزدهم🤍
دیدید چی شد؟ دیروز به شما گفتم ولی خودم یادم رفت :)) من می‌دونستم این‌بارم نمی‌تونم چله نگه دارم و واقعا تو این مورد فلج مادرزادم :)) اَه. اَه.. اَه... اشکال نداره مثل همیشه تا ۳ تا فرصت به خودم میدم واسه باگ افتادن بین چله و میریم برای روز چهاردهم🤝
هدایت شده از هیمآ...♡
بچه ها جون یه صلوات یا دعا برای من می‌فرستید که اگر یه اتفاقی خیرِ، رقم بخوره و من با موفقیت سپری‌ش کنم؟ وقتی درست شد میام بهتون میگم*
چند وقت پیش تو جمع نشسته بودم و صحبت می‌کردم، یهو بچه فامیل اومد و کاملا بی‌مقدمه گفت: صدات خیلی قشنگه. و بعد فرار کرد رفت :)) به جرعت اذعان می‌کنم همین یک جمله از ده‌ها جلسه تراپی، کلیپ‌های انگیزشی، تعریف کثیری از استادان و بزرگسالان قوی‌تر بود.. و تا من چند ثانیه قفل بودم🥲😂 خو وایمیستادی کلّه‌تو ماچ کنم بچه..
مجهولات
چند وقت پیش تو جمع نشسته بودم و صحبت می‌کردم، یهو بچه فامیل اومد و کاملا بی‌مقدمه گفت: صدات خیلی قشن
ولی خب وقتی اینو می‌زارم کنار اون تخریب سطح بالایی که پسرعمه‌ام به داداشم گفت: آبجیت مهربونه‌ها ولی رو صورتش خیلی شاخ(جوش) داره ازش بدم میاد. می‌خوام محو شم🙂😂🤝 اصن شاید اون یکی بچه‌ام ازم می‌ترسیده برا همین فرار کرده😭