+ خستم از اینکه هرکاری میکنم تا کربلای امسال جور بشه و خانواده سنگ میندازن جلو پام،آقام امامحسین(ع) که دیگه هیچ،به ما بدبخت بیچاره ها نگاه نمیکنن،ولی اول و آخر بهشون گفتم،اگه امسال کربلا نرم میشم همون دخترِ بدی که چندسال پیش بودم...
یعنی طوری شده که دیگه هیچکس بهم اهمیت نمیده،حالت بده؟ خب به جهنم،من فقط آقا رو داشتم که ایشون هم دیگه به واسطه ی گناهام حتی دیگه بهم محل هم نمیذارن،منو چه به کربلای حسین؟!!!
هر چقدر میام و از خوبی های کربلا میگم،خانواده میگن دهنتو ببند،تو چی سر در میاری از اینا،بر و درستو بخون که فقط واسه ما نمرهت مهمه،میدونی چیه حمیده؟
فقطمنتظر سال بعدم که برم دانشگاه و برای همیشه از این شهر برم،دیگه نمیخوام هیچکسو ببینم،هیچکس،میرم مشهد و تا آخر عمر،تک و تنها زندگی میکنم...
#ناشناس
- هعی دختر.. تو خیلی از بندای این دردنامه باهات همدردم :)❤️🩹
نه هنوز کربلام جوره و هم هنوز نشتر این حرفا رو قلبم سنگینی میکنه... این که اصلا برای پدرم ارزشی جز برگه کارنامه و کنکور و رشته دانشگاه دارم؟!
هم وقتی به رسیدن آخر مرداد و اومدن نتایج فکر میکنم گُر میگیرم از وحشت و هم مثل تو عهد بستم شده برم دانشگاه دوقوزآباد، ولی مدتی از خونه دور باشم..
ولی از بابا حسین هیچ وقت ناامید نشو. چون اتفاقا اون به قلبای شکستهای که از راه دور صداش کنن خیلی بیشتر حاجت میده. هرچند که بازم منکر نمیشم نشستن کنج حرم و گذاشتن سر روی زانو و زل زدن به ضریح و اشک ریختن، یه هوای دیگهاس..
- خیلییی دلم میخواد امسال اربعین حرم باشم. ولی مطمئنا امسالم قسمت نیست
#ناشناس
+ پارسال قبل نوشتن این،
https://eitaa.com/mjholat/9603
حتی به اربعین کربلا رفتن فکرم نمیکردم.. حتی وقتی اینو نوشتمم اونقدر ازم دور بود که بهش دل نبستم. ولی شد :)
امیدوارم همین قدر قشنگ قسمت تو ام بشه. ولی لطفاً براش کمی دوندگی کن.. از نذر و نیاز تا راضی کردن خانواده و دنبال کاروان خوب بودن...
دو سال پیش که قسمتم نشد، رفتم واسه التماس دعا به جلبک که فکر کنم هم اربعین اولی بود و هم کربلا اولی.. پرسیدم چی شد که راهی شدی؟!
گفت من از پارسال که نرفتم و دلم خیلی شکست، یه عهدی بستم. برای ترک یه سری گناها و انجام یه سری واجبات.
نمیدونم چی شد حرفش به دلم نشست و کژدار مریض این پلنو رفتم.. خیلی ناکامل، ولی تهِ دلم بود که به نیت ردیف شدن اربعین سال دیگه.. و خب نهایتاً قسمتم شد برم اونم با کاروان بینهایت. زیباترین تکرارنشدنی عمرم💘
- حرف زیاده ولی ترجیح میدم انقد توی خودم بریزم تا بمیرم
#ناشناس
+ پارسال همین موقعا این حرفو خیلی به خودم میزدم. ولی نتیجهاش شد آنلاک شدن لولِ سردرد میگرنی و درد قلب و استعفای تمام عیارِ سیستم ایمنیم :)
حرفاتو اگر نمیخوای بزنیام، بنویس و مچاله کن و بریز دور. یا اقلا بشین یه دل سیر پاش گریه کن. وگرنه دردی میشه که نه میکشدت و نه دیگه میزاره زندگی کنی🤝
مجهولات
- حرف زیاده ولی ترجیح میدم انقد توی خودم بریزم تا بمیرم #ناشناس + پارسال همین موقعا این حرفو خیلی ب
AUD-20220625-WA0128.mp3
2.86M
این تیکهی دیگه از قلبم برای شما.
- خستمه از اینکه محبوب نیستم حتی واسه یه نفر خستمه از اینکه همش جلوی آینه وایسم و هرروز تلاش کنم که فکر کنم زیبام با اینکه همش حرفاشون توی ذهنم پلی میشه میترسم از اینکه توی اجتماع ظاهر بشم میترسم از اینکه اون لباسایی کا دوسشون دارمو بپوشم میترسم حرف بزنم حتی وقتی میخندن حس میکنم دارن به من میخندن از اینکه میبینم بعضیا اون چیزایی که من میخوام رو دارن بدون هیچ تلاشی عصبانیم میکنه من فقط میخوام یکی منو دوست داشته باشه تا احساس خوشحالی کنم ولی میدونم تخیلیه من از همه حتی از خودم متنفرم میخوام فقط یه ظاهر خوب داشته باشم ولی نشدنیه هیچوقت نمیشه....
#ناشناس
- سلام به تو از دختری که بارها جلوی آینه رفت و بخاطر دماغ بزرگ و جوشای صورت و چشمای ریزی که باعث شد تو ثبتنام مدرسه به جای کد ملی ازش کد«اتباع» بخوان گریه کرد :)
دختری که تو فروشگاه دست رو هرچی میزاشت بابا میپیچوند و مامان با خنده میگفت سلیقهات دیگه خیلی باکلاس تر از سطح ما شده!
این راهو تا تهش رفتم و بزار بهت بگم که تنها علاج این دو چیزه..
۱. برو دنبال یه مهارتی و توش متخصص شو و خودتو ثابت کن و پیشرفت کن تا بهت عزت نفس کافی بده و ببینی چطور همه اینا برات بیارزش میشه!
۲. ترجیحا تو همون حوزه مهارتت، نشد جاهای دیگه دنبال کسب درآمد باش. خودت یه پولی در بیار چون ما کلاس بالاها بالاخره هر کارم کنیم آخرش از بعضی چیزا نمیتونیم بگذریم و مجبوریم دست به جیب شیم. حتما دنبالش باش :)🤝
مجهولات
- خستمه از اینکه محبوب نیستم حتی واسه یه نفر خستمه از اینکه همش جلوی آینه وایسم و هرروز تلاش کنم که
[HajAmirKermanshahi]Moharam1402-Khasteam.mp3
11.39M
اصن بیا و جای همه اینا، از خدا آقا رو بخواه :)
- یه چیزی بگم من پارسال کربلا رفتم ولی نه زیارت بهم چسبید نه خاطره خوبی از سفر کربلام دارم هیچوقت اون حسی که توی اون سفر داشتم رو یادم نمیره به زور بغضمو نگه داشتم به زور خشممو کنترل کردم فقط دلم میخواست زودتر از اونجا خلاص شم بعدشم از دست خودم
#ناشناس
+ جواب این ناشناس و باید مامانم بده چون این حس و حالو اون داشت😄
منم بعد خستگیا و غصهها و مریضیای سفر پارسال گفتم نمیرم. ولی یک آن با خودم گفتم بابا.. این فقط یه تمرین یه هفتهای برای ماههای سخت ابتدایی ظهوره... تمرین عشقبازی! دووم آوردن تو گرمای جانسوز عراق و پیاده رفتن. تازه جنگ نیست، آب و غذا و مهمون نوازیام به قدر کافی هست. سفر اربعینو کمِ کم اینجور نگاه کنید و خودتونو براش آماده کنید. از الان تابِ این تمرینای کوچیکو نداشته باشیم، چطور برای اون قیام بزرگِ سختِ پر از عاشقی آماده بشیم؟
مجهولات
- یه چیزی بگم من پارسال کربلا رفتم ولی نه زیارت بهم چسبید نه خاطره خوبی از سفر کربلام دارم هیچوقت او
خوابم_یا_بیدارم.mp3
4.05M
به نظرم اقلا برای این لحظه ام که شده ارزششو داره :)
مجهولات
این تیکه از قلبم برای شما.
- ممنونم ممنونم ممنونم حمیده،میشه همگی برام دعاکنید لطفا
#ناشناس
+ خواهش میکنم ممبر🤍
حتماً✨