eitaa logo
مجهولات
191 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
481 ویدیو
17 فایل
- باشد که غم خجل شود از صبرِ قلبِ ما . 😂✌️ محل انتشار واگویه‌های شخصی و اندکی روزمرگی! تخلصاً تأویل هستم سناً +18 از قدیمی‌های ایتا! @ha_jafarii ناشناس. https://daigo.ir/secret/192696131 محل save ناشناسا: @mjholat_gap *فقط بحثای طولانی و جذاب
مشاهده در ایتا
دانلود
شما اگر امروز روزه قضا نداشتید یک هیچ جلویید از من. اگرم مستحبی رفتید پیشواز که اصن از ما نیستید :///
مجهولات
شما اگر امروز روزه قضا نداشتید یک هیچ جلویید از من. اگرم مستحبی رفتید پیشواز که اصن از ما نیستید :/
ما اتفاقا تو پیشواز بی مهابا هر چیز که ممکنه تا سی روز آینده هوس کنیم و میقولیم.
نــم باران نشسته روی شعـــرم ، دفترم یعنی نمی بینم تورا ، ابری ست در چشم ترم یعنی سرم داغ است ، یک کوره تب ام ، انگار خورشیدم فقط یک ریــز می گـــــردد جهــــان دور سرم یعنـــی تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم تمام هستیم نابـــود شد ، بال و پــــرم یعنی نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم اذان گفتند و من کاری نکردم ، کافرم یعنی؟؟؟ تن تـــو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن پس از من آنچه می ماند بجا ، خاکسترم یعنی نشستم چای خوردم ، شعر گفتم ، شاملو خواندم اگـــر منظورت اینها بود … خوبـــم … بهتـــرم یعنی…
مجهولات
نــم باران نشسته روی شعـــرم ، دفترم یعنی نمی بینم تورا ، ابری ست در چشم ترم یعنی سرم داغ است ، یک ک
بگو تا شعر هست، از نسل آدم ها گریزانم شدند اشعار حالا نیمه‌های دیگرم یعنی...
خب؛ امروز روز آغاز عملیات فتح المبینه. و از اونجا که شاید یه عده‌تون از جمله خواجه حافظ شیرازی هــــنــــوز ندونید!😂من اواخر بهمن ماه رفتم اردوی راهیان نور😁✨ و یکی از قشنگ‌ترین جا ها که رفتیم همون منطقه عملیات فتح المبین بود. اتفاقا داستان قشنگی هم داشت که ان‌شاءالله برید اون‌جا و براتون بگن 💚 از خوش شانسی ما یکی از راوی های خفن ام اون‌جا بودن و برامون روایت کردن😃 مریم دوستم قدم به قدم اون‌جا رو عکس و فیلم گرفت و هرگز هم برامون نفرستاد😐، ولی ببینم اگر خودم چیزی دارم براتون برفستم.
خب فقط همینا رو داشتم. چه پر محتوا😐😂! ۱. این اون‌جاس که بعد از کلی پیاده روی رسیدیم و از خستگی پهن شدیم رو زمینای گِلــــی! جالبیش اینه که تو عکس همه هم ماسک و نقاب داریم هم عینک دودی ولی بازم من شر حاسد اذا حسد 😌😂 ۲. یه غرفه فروش محصولات فرهنگی قبل از منطقه بود، من کلا از محصولاتش یه سجاده تیفانی(که خریدمش) و یه این پیکسل چشممو گرفت. که قرار شد ان‌شاءالله یه دفعه با آقاییم بیام راهیان برام بخره بزنم رو چادرم عکس بفرستم فشار بخورید😀🤣 ۳. این چایی‌ام بعد از این‌که مثل جنازه از منطقه برگشتیم بهمون دادن. چای دارچین زغالی🥺💖
می‌خوام در شما امیدآفرینی کنم.
این قضیه افزایش ظرفیت تولید بنزین پالایشگاه نفت آبادان و که اخبار قبل از عید پخش کرد دیدید؟ ما در جریانش بودیم😎 اون موقع با کاروان راهیان که رفتیم بازدید از پالایشگاه؛ موقع برگشت مهندسی پالایشگاه اینو بهمون گفت و برامون توضیح داد. با دونستن جزئیاتش خیلی قضیه خفنیه اینجوری بهش نگاه نکنید. حیف اجازه ندارم زیاد شرح بدم🤪😂 ولی حتما برید درباره ابعاد و آثارش تحقیق کنید. شایدم خودم براتون یه داستان نوشتم ولی با این جنگ ترکیبی‌ای که روزه و کنکور و انواع بیماری‌ها علیه بدنم شروع کردن حقیقتا به شرط حیات...
اینم پالایشگاه؛ فقط همین عکس رو تونستم بگیرم. هر کس رو در حال عکس و فیلم گرفتن می‌دیدن گوشیش ضبط می‌شد 😐 خیلی جو گنگی بود. از جاهایی بازدید کردیم که صدا و سیما ام حق پخششو نداره. بازم یه جاهایی‌ بود که یارو می‌گفت نه نه بپیچید لازم نیست. حقیقتا عظیم و خفن بود! شهرکی بود برا خودش. البته من با رندی تمام صدای طرفو ضبط کردم😀
پایان شعبان رسیده مرا پاک کن حسین '؏' این دل برای ماه خدا روبراه نیست :)))💔