eitaa logo
مجهولات
229 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
720 ویدیو
20 فایل
آدم‌ها منظوری که تو فکر خودشون هست و مایل به شنیدنش هستن رو می‌شنون، نه لزوماً حرف تو رو. تأویل هستم و این‌جاام چنلیه که باهاش بیش از ۴ سال خاطره شیرین دارم =) شناس @ha_jafarii ناشناس https://daigo.ir/secret/192696131 محل save ناشناسا: @mjholat_gap
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از اون کافی بود خونه یه عمو رو نتونیم بریم، از خونه یه خاله دیر تر برگردیم، بابابزرگم دو بار دعوام کنه، عمم یه تیکه بهم بپرونه، عصرا تنها باشیم، شب دوازده پیش همه تو روستا نخوابم، عصر سیزده زود تر از بقیه از روستا برگردیم، یه تیکه از لباسامو قم جا بزارم، یه خورده مریض بشم، و... و... و... هر کدوم از اینا می‌تونست یه دلیل باشه که پامو بکوبم رو زمین و بگم این عید واقعا گند و بدرد نخور بود. تا عید ۹۶ :) که ۵ فروردین از خونه بابای مامانم(آقاجون) برگشتیم خونه ی بابای بابا(آقابزرگ) و همون شب آقاجونم در حالی که تا آخرین لحظات حالش خوب خوب بود ناگهان سکته کرد و بیمارستان بستری شد. ۹ فروردین قرار بود قاچاقی برم تو اتاق ICU و ببینم‌شون ولی وقتی از پشت پنجره دیدم حال‌شون بده قلبم فشرده شد و گفتم امروز نمی‌تونم.. فردا میام :) و توجه‌تون و به فردایی جلب می‌کنم که داشتم با دخترعموم شمشیر بازی می‌کردم، یکدفعه عموم صداش کرد و بعد از چند ثانیه دخترعموم با صورت برافروخته برگشت. بعد از اون نتیجه بازی الکی الکی به نفع من تغییر کرد. همون شب تو مهمونی نه تنها از مامان و بابا خبری نشد، که یه ظرف خرما آوردن و بهم تعارف کردن. گفتم به چه مناسبت؟ طرف رنگش پرید. گفت حالا صلوات بفرستید. چند دقیقه بعد فهمیدم چرا تو اون مهمونی از اول همه چپ چپ نگام می‌کردن. از هم صحبتی باهام فرار می‌کردن. وقتی فهمیدم که یکی از دهنش پرید آقاجونم دیگه نیست... گریه های اون شب و فردا و پس‌فردا و رفتن به مجالس ختم بجای عید دیدنی و مجلس سوم بجای ۱۳ بدر و باور نکردن این که آقاجون دیگه نیست و در نیومدن اشک و تب کردن و برگشت به قم در حال افسردگی مامان؛ همه اینا خیلی بزرگم کرد. یادم داد دیگه به هر بهانه ای هیچ عیدی رو، اصن رو هیچ چیزی رو، با پسوند گند، گندترین، بد، بدترین، سخت، سخت‌ترین، صدا نکنم :) بعد از اون حتی دیگه یادم نمیاد از دست بزرگترای فامیل ناراحت شده باشم؟.. فرصت داشتن آدما خیلی کوتاهه. لحظه ها از اون چیزی که فکر می‌کنید خیلی ارزشمند ترن. ناراحتی هاتون از اون که فکر می‌کنید خیلی کوچیک‌ترن. نزارید اینو چرخ روزگار بهتون ثابت کنه :) اینو نوشتم چون دیدم امسال خیلی دارید در حق ۱۴۰۲ عزیز اجحاف می‌کنید. خواستم بگم هوای این روزاتون و تک تک آدماشو خیلی داشته باشید. حسرت "دیگه نداشتن" از رگ گردن به خیلیامون نزدیک‌تره...
کار با کودکان 🥴 دستام مثل کارگر چوب بری زخمی.. چادر و لباسام مثل رنگ کار رنگی... کمرم مثل حمال پوکیده... لبامم که اصن هیچی...
مجهولات
جوری که وقتی میگن خاله اکلیلی میشم🥲✨
ولی همیشه یه عده هستن که وقتی تو کرم ضد آفتاب یا عینک دودی‌تو در میاری بلافاصله بــلنــد میگن: عــــــــه! منم داشتم یادم رفت بیارم😐😂 مگه من گفتم تو نداری؟ یا پرسیدم داری یا نه؟
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزارید این‌جور دعوت‌تون کنم به شهرمون😁🌿 ‌(ـ @seyedkhandaan_tv )
شروین‌حاجی‌پور‌AUD-20211215-WA0000.mp3
زمان: حجم: 3.5M
ولی به قول رجینا یه محبوبی که ساز بلد باشه، بیاد یه عصر جمعه تنها، با یه دسته گل سرخ بالای مزارم اینو بخونه :)
مجهولات
ولی به قول رجینا یه محبوبی که ساز بلد باشه، بیاد یه عصر جمعه تنها، با یه دسته گل سرخ بالای مزارم این
البته اگر شهید نشدم و نریمانی و مطیعی و رسولی نیومدن برام اختصاصی بخونن🤓
این دو تا روسریائیه که تا حالا داداشم هر بار تنها رفته خرید با نظر شخصی خودش برای من خریده. (و هر بارم میگه کلی فکر کردم که تو چی رو بیش‌تر دوست داری) چیزی که خیلی برام جالبه ترکیب رنگیه. دوتاشون تنها ترکیبی از صورتی و مشکی و سفید و خاکستری‌ان. و قشنگ معلومه از من وایب این رنگی تو ذهنش داره :)✨
اسکار حل بحران ازدواج هم می‌رسه به ایشون .
مجهولات
اسکار حل بحران ازدواج هم می‌رسه به ایشون .
یکی از بارز ترین تفاوتام با هم سن و سالام تو همین بحث فانتزیاس .
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «روزه‌اولی»